Get Mystery Box with random crypto!

خرد

لوگوی کانال تلگرام kheradehoghoughi — خرد خ
لوگوی کانال تلگرام kheradehoghoughi — خرد
آدرس کانال: @kheradehoghoughi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 282
توضیحات از کانال

#خرد_حقوقی#وکیل_مستقل#کانون_مستقل
همراه با :
دکتر مجید براتی طرقی، وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه https://www.instagram.com/

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها

2022-06-30 11:40:11 #دکتر_مجید_براتی_طرقی
#دکتر_مصطفی_اصغرزاده_بناب
#پرسش_و_پاسخ_حقوقی_قسمت_پنجم

سوال: طی قرارداداجاره ای که موعد وشرایط مقرره رعایت گردیده و بصورت سندعادی تنظیم شده است ، حال باانقضای حدود۳ماه از موعد اجاره وطی اخطار های مکررموجر،مستاجر اقدام به تخلیه ننموده،اقدام مسالمت امیز دراین خصوص چه میباشد ؟

جواب : چنانچه اجاره فیمابین مشمول قانون روابط موجر ومستاجر سال ۷۶ باشد( عادی بودن سند، امضای طرفین و دونفر شاهدمعتمد و انقضای مدت اجاره)، به استناد ماده ۲ این قانون موجر حق درخواست تخلیه عین مستاجره را ازشورای حل اختلاف دارد که بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی رسیدگی و بفوریت دستور تخلیه صادر وبه مورد اجراگذاشته میشود.
اقدام مسالمت امیز درجایی است که طرفین به تفاهم وتوافق برسند، درمانحن فیه ظاهرا حل اختلاف طرفین ازطریق مسالمت آمیز راه به جایی نمیبرد.
البته ممکن است مستاجر به استناد مصوبه راجع به عدم تخلیه مورد اجاره به لحاظ وضع حادث ناشی از کرونا ، علیرغم انقضای مدت اجاره ازتخلیه خودداری مینماید که دراین خصوص نیز محاکم اختلاف عقیده دارند در خصوص لازم الاتباع بودن یا نبودن آن مصوبه ازناحیه مراجع قضایی.
البته یکی از استثنائات مصوبه ستاد کرونا عدم واریز ۲۵٪ افزایش اجاره‌بها در مدت یکماه پس از انقضای قرارداد اجاره است و اگر مستاجر در ظرف یکماه این افزایش رو به حساب موجر واریز نکرده باشد شورا دستور تخلیه صادر خواهد کرد.

اگرقرار داد دونفر شاهد معتمد نداشته باشد، دراینصورت به استناد ماده ۱ قانون بایستی بارعایت عمومات قانون مدنی بارجوع به دادگاه صالح دعوای تخلیه مطرح شود
ماده 2 آیین نامه اجرایی قانون روابط موجر ومستاجر سال ۱۳۷۶- موارد زیر مشمول مقررات قانون نمی‌باشد:
1 - روابط استیجاری قبل از اجرای قانون.
2 - روابط ناشی از انتقال حقوقی قانونی مستأجر سابق به مستأجر جدید با اجازه موجر
در صورتی که قرار داد اجاره قبل از لازم‌الاجرا شدن قانون باشد.
3 - روابط ناشی از صلح منافع یا هر عنوان دیگر و نیز تصرفات برحسب تراضی شفاهی با
موجر به عنوان اجاره.
4 - موارد تخلیه اماکن استیجاری قبل از انقضای مدت مندرج در قرارداد .
5 - در صورتی که سند عادی اجاره بر طبق ضوابط مقرر در ماده (2) قانون تنظیم نشده باشد.
https://t.me/kheradehoghoughi
178 viewsMAJID BARATI TARGHI, 08:40
باز کردن / نظر دهید
2022-06-25 17:46:06
https://t.me/kheradehoghoughi
972 viewsMAJID BARATI TARGHI, 14:46
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 22:48:09 #دکتر_مجید_براتی_طرقی
#دکتر_مصطفی_اصغرزاده_بناب
#پرسش_و_پاسخ_حقوقی_قسمت_چهارم

سوال: شهرداری در ازای غرامت وارده به ملک واقع در طرح، سرقفلی یک مغازه را طیّ مصالحه نامه ای واگذار کرده است.( مغازه در حال احداث و پس از تکمیل)

حال، بعد از ۱۳ سال، پس از درخواست متصالح ، شهرداری عنوان کرده است که مغازه آماده تحویل نمی باشد و پس از تکمیل، شهرداری ایفای تعهد خواهد نمود.
حقوق متصور برای صاحب ملک چیست؟
آیا طرح دعوای بطلان مصالحه نامه درست است؟ ( بر مبنای اشکال در احد عوضین )

جواب: در پاسخ به سوال مطروح توجه به چند نکته خالی ازفایده نخواهد بود:
۱- بنظر می‌رسد اشکالی بر مصالحه نامه فیمابین واردنبوده و بنا به اصل صحت واینکه عوضین بر طرفین عقد مشخص ومعلوم بوده، موجبی بربطلان عقد صلح وجود ندارد.
۲- چون عقد صلح ازعقود مسامحی و غیرمغابنی بوده ( مستفاد ازماده ۷۶۱ قانون مدنی)و مفاد آن برای طرفین لازم الرعایه می‌باشد و نیز به موجب ماده۷۵۸ همان قانون، احکام خاصه معاملات در عقدصلح جاری و ساری نیست ، همچنین برای صحت صلح، اهلیت طرفین و مشروع بودن امری که نسبت به آن صلح میشود شرط بوده( مستفادازمواد۷۵۳ و ۷۵۴همان قانون) و اینکه در صلح ، علم اجمالی به موضوع آن کافی بوده مشروط به اینکه منتهی به علم شود، بنابراین صرف عدم تکمیل عین مغازه ای که سرقفلی آن مورد صلح واقع شده، دلیل بربطلان آن نیست.
۳- حق سرقفلی ازجمله حقوقی است که واگذاری آن درقالب صلح باتوجه به مقررات مربوط به عقد صلح در قانون مدنی، بلااشکال بوده و مستفاد از مواد۷۵۲ و۷۶۱و۷۶۶ قانون مدنی معتبر و قاطع بین طرفین بوده و طرفین ملزم به مفاد آن میباشند.
بنابمراتب در مانحن فیه، متصالح می‌تواند بااقامه دعوا به طرفیت مصالح، الزام وی را به ایفای تعهد ( تکمیل احداث مغازه و واگذاری سرقفلی آن ) از دادگاه صالح بخواهد. ضمن اینکه اگه وجه التزام تاخیر ایفای تعهد نیز در نظرگرفته شده باشد آن هم قابل مطالبه بوده و بایستی مصالح ازعهده خسارت وارده براید.
https://t.me/kheradehoghoughi
220 viewsMAJID BARATI TARGHI, 19:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-17 19:53:53 #دكتر_مجيد_براتي_طرقي
#دكتر_مصطفي_اصغرزاده_بناب
#پرسش_و_پاسخ_حقوقی_قسمت_سوم

سوال : در زمان اجرای اصلاحات ارضی در زمان شاه ،اراضی شخصی به رعیت منتقل شده و چون این شخص از عشایر بودن ، هنگام کوچ سند های خودشون رو گم کردند و بعد از چندین سال که برای امری به ثبت اسناد مراجعه میکنند
متوجه میشوند که زمین های که به رعیت داده شده هنوز به نام این شخص هست.
ایا میشود به استناد به ثبت اسناد اون زمین ها رو برگرداند یا خیر ؟

جواب : در پاسخ به سوال مطروح توجه به چند نکته مفید بنظر می‌رسد:
۱- در مقررات موضوعه و قوانین خاص مصوب در رابطه بااملاک ‌و اراضی ، علی الخصوص قانون ثبت اسناد واملاک، ملاک اثبات مالکیت اشخاص، ثبت ملک در دفتراملاک آن اداره می‌باشد.
به موجب ماده 22 قانون ثبت :
«همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید، دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی را که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا این که ملک مزبور از مالک رسمی ارثا به او رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد، مالک خواهد شناخت…»
هرگونه تغییرات درمالکیت افراد بایستی دراین دفتر به ثبت برسد وتازمانیکه چنین اقدامی صورت نگرفته باشد مبنا وملاک همانست که دردفتر املاک ثبت گردیده است. مگراینکه دادگاه صالح حکم خاصی در باب مالکیت آخرین مالک ملک صادر نماید.
۲-ازجمله ایرادات اساسی در اجرای قانون اصلاحات ارضی و اسناد صادره دراین راستا تحت عنوان « نسق زراعی»، ابهام در میزان مساحت اراضی واگذاری از مالکین به زارعین و موقعیت مکانی و محل دقیق استقرار آنهاست . و مهم‌تر از موارد مذکور، عدم اعمال این تغییرات در مالکیت در اسناد مالکیت موجود در ید مالکین و بالطبع، دفاتر املاک ادارات ثبت می‌باشد که در عمل مشاهده می‌شود که در پاسخ اداره ثبت به استعلامات صورت گرفته، اشاره ای به وجود اسناد نسق زراعی موجود در اختیار زارعین مدعی مالکیت نمی‌شود و علت آن را عدم قید مندرجات این اسناد وتغییرات حاصله در مالکیت مالک، در آن دفتر اعلام میگردد. این اختلافات منجر به طرح دعاوی عدیده ای در محاکم در خصوص اثبات مالکیت زارعین دارای نسق زراعی علیه مالکین مذکور یا وراث آنها می‌شود.
۳- در رابطه با سوال مذکور، شخص موردنظر می‌تواند به استناد مطالب مذکور در بند۱، نسبت به اخذ سند مالکیت به نام خود ازاداره ثبت به استناد آخرین مندرجات دفتر املاک اقدام نماید. مگراینکه دراین بین معارضی وجودداشته باشد که دراینصورت بایستی تکلیف این تعارض وادعای مالکیت اشخاص ثالث در دادگاه صالح مشخص شود. البته در مواردی هم شورای اصلاحات ارضی به استناد ماده ۳۸ آیین‌نامه قانونی مصوب کمیسیون مشترک مجلسین (مرجع صالح ‏در زمان تصویب)،صلاحیت رسیدگی و تعیین تکلیف چنین ادعاهایی را دارد که دراین خصوص رای وحدت رویه شماره702ـ1386/5/2 هیأت عمومی دیوانعالی کشور نیز به ان تصریح نموده است.
(رأی شماره702ـ1386/5/2 وحدت رویه هیأت عمومی‏
        ‏« واگذاری اراضی کشاورزی به زارعین صاحب نسق و تشخیص استحقاق و تعیین ‏مقدار زمینی که به هر یک از آنها واگذار می‌شود براساس ضوابط و مقررات خاص قانون ‏اصلاحات ارضی است، و در صورتیکه در نحوه این واگذاری و یا تنظیم سند اشتباهی رخ ‏دهد بموجب ماده38 آیین‌نامه قانونی مصوب کمیسیون مشترک مجلسین (مرجع صالح ‏در زمان تصویب) شورای اصلاحات ارضی آن را اصلاح می‌نماید. شورای انقلاب اسلامی در ‌‏1359/9/7 با الحاق یک تبصره به آیین‌نامه مذکور و نیز در 1359/2/13 اصلاح تبصره 3 ‏ماده2 لایحه قانونی راجع به تکمیل پاره‌ای از مواد قانون اصلاحات ارضی تلویحاً آنرا تأیید ‏نموده‌است، لذا با عنایت به قسمت اخیر اصل 159 قانون اساسی جمهوری اسلامی بنظر ‏اکثریت اعضاء هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی شماره 820/83 شعبه 21 دیوان عالی ‏کشور که با این نظر مطابقت دارد صحیحاً صادر شده و تأیید می‌گردد.»‏)

https://t.me/kheradehoghoughi
345 viewsMAJID BARATI TARGHI, edited  16:53
باز کردن / نظر دهید
2022-06-10 13:44:55 #دكتر_مجيد_براتي_طرقي
#دكتر_مصطفي_اصغرزاده_بناب
#پرسش_و_پاسخ_حقوقی_قسمت_دوم

سوال : اگر در عقد بیعی شرط شود در صورت برگشت شدن یکی از چک ها معامله فسخ است ومبیع به بایع مسترد میشود ومشتری هیچ حقی به مبیع نخواهد داشت، در صورت تفسیر شرط به خیار شرط یا شرط فاسخ چنانچه فروشنده ابتدا به ثمن مراجعه کند وچک نقد نشود آیا بعد سه ماه میتواند تقاضای فسخ واسترداد خودرو را بخواهد ( خودرو هم به ثالث منتقل شده)؟

جواب : بنظر می‌رسد دراین خصوص توجه به چندنکته ، مفید و موثر در حصول به نتیجه منطقی و معقول خواهد بود:
۱- هرچند در قرارداد فیمابین عبارت «فسخ» بکاررفته است اما ازفعل جمله «فسخ است» می‌توان استنباط کرد که شرط فاسخ بوده نه فسخ. زیرا ضمانت اجرای عدم وصول یکی ازچکهای ثمن معامله ، بهم خوردن معامله(بابکاربردن عبارت فسخ است) تعیین شده است و الا اگر منظور شرط خیارفسخ برای بایع بود باید این حق به وی اعطا میشد و مدتی هم برای اعمال آن درنظر گرفته میشد. در ادامه هم قید شده که « مبیع به بایع مسترد و مشتری هیچ حقی نخواهد داشت». بنظر ابهامی در انفساخ عقد با عدم وصول وجه اولین چک وجودندارد.
۲- رجوع بایع برای درخواست اجراییه یامطالبه وجه چک بلحاظ انفساخ عقد و عدم بقای حیات حقوقی آن، امری عبث بوده و اثر قانونی براقدام وی مترتب نخواهد بود. شرط به نفع بایع در هردو صورت محقق هست. چه فسخ و چه انفساخ. زیرا باتوجه به تورم موجود وافزایش بی رویه قیمتها ، قطعا انفساخ و اعاده مال به بایع بیشتر به نفع او خواهد بود تا مطالبه وجه چک وخسارت تاخیر تادیه آن
۳- باتوجه به تجربه کاری حقیر
غالب رویه قضایی چنین عباراتی را شرط فاسخ تلقی و عقد را منفسخ میداند. رجوع بایع به ثمن هم هیچ تاثیری در آن نداشته و موجبات احیای عقد بهم خورده را فراهم نمی آورد.
۴- کاهش یاافزایش قیمت مبیع از ارکان موثر در نوع شرط نمیباشد. این مطلب باتوجه به فرهنگ حاکم جامعه و اینکه دراین کشور ارزانی وکاهش قیمتها سابقه ای نداشته بیان شد و الا نکته ثقل موضوع بحث نمی باشد
یک مقاله تحت عنوان نابرابری حقوق اقتصادی فروشنده وخریدار در عقد بیع نوشته دکتر منصور امینی قابل استفاده است.
https://t.me/kheradehoghoughi
385 viewsMAJID BARATI TARGHI, edited  10:44
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 20:40:20 #دكتر_مجيد_براتي_طرقي #دكتر_مصطفي_اصغرزاده_بناب #پرسش_و_پاسخ_حقوقی_قسمت_اول

سوال: چنانچه وکیل دادگستری به استناد قرارداد خصوصی با موکل خود با تقدیم دادخواست به دادگاه، وجه قرارداد خصوصی را مطالبه کند آیا این دعوا قابلیت استماع دارد یا خیر و تکلیف دادگاه دراین خصوص چیست؟


جواب :در پاسخ به این سوال ، در رویه قضایی دونظر عمده وجود دارد:
۱- عده ای معتقدند که :
«صرف تفاوت بین مبالغ حق‌الوکاله وکیل مندرج در وکالتنامه تقدیمی از سوی وکیل با قرارداد خصوصی بین وی و موکل، مانع از رسیدگی و احراز حق‌الوکاله واقعی نیست و تعیین میزان حق‌الوکاله فرض سؤال مستلزم رسیدگی قضایی و تابع عمومات حاکم بر رسیدگی‌های حقوقی عمومی است.»
درتایید نظر این گروه ، نظریه مشورتی ازناحیه اداره کل حقوقی قوه قضاییه نیز باهمین مضمون به
شماره نظریه: ۷/۱۴۰۰/۱۰۵۴
شماره پرونده: ۱۴۰۰-۹۷-۱۰۵۴ ح
تاریخ نظریه: ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
ابراز گردیده است.
۲- عده ای هم براین عقیده اند که:
قرارداد یاد شد مخالف با ماده ۳۲ قانون وکالت که لازم الاتباع برای وکلا بوده می باشد به نظر چنین قراردادی اعتبار ندارد و محکوم به بطلان است.
زیرا در ماده مذکور به صراحت وکیل را موظف نموده که قراردادی که با موکل خود منعقد نموده رونوشت آن را به دادگاه ارائه کند در صورتی که رونوشت آن به دادگاه ارائه نشود آن قراداد فاقد اعتبار است.
اما به اعتقاد اینجانب بایستی دراین خصوص به نکات ذیل توجه کرد و بدون دلیل و استناد قانونی از اعتقاد به بی اعتباری وبطلان چنین قراردادی خودداری و نسبت به رسیدگی ماهوی به دعوای مطروحه و صدور حکم ماهیتی اقدام نمود:
۱- اصل برصحت قراردادهاست مگراینکه خلاف آن ثابت شود. دراین خصوص برابر ماده ۲۲۳ قانون مدنی «هر معامله که واقع شده باشد محصول بر صحت است، مگر اینکه فساد آن ثابت شود».
ضمن اینکه ماده ۱۰ قانون مدنی نیز قراردادهای خصوصی افراد را که مغایر صریح قانون نباشد لازم ومعتبر دانسته است.
اصل آزادی قراردادی، اصل نفوذ و صحت قرادادهای خصوصی و لزوم پایبندی به این قراردادها، جزئ اصول مسلم پذیرفته شده حقوقی است.
۲- برخلاف نظر گروه دوم،
ماده ۳۲ قانون وکالت هیچ دلالت وصراحتی برلزوم قید رقم حق الوکاله یا مبلغ موردتوافق وکیل با موکل ندارد.
به موجب این ماده: «وکلاء باید با موکل خود قرارداد حق‌الوکاله تنظیم و مبادله نمایند و نسخه ثانی قرارداد را به ضمیمه وکالت‌نامه به دفتر محکمه تسلیم دارند، قرارداد حق‌الوکاله و فهرست اسنادی که موکل به وکیل می‌سپارد و همچنین قبوض وجوهی که وکیل دریافت می‌دارد مطابق نمونه‌ای است که از طرف وزارت عدلیه معین خواهد شد.»
براین اساس، صرف عدم ارایه مستندی به دادگاه دلیل بر بی اعتباری و بطلان آن نیست. ضمن اینکه این مستند درارتباط با صدورحکم به محکومیت خوانده دعوای اصلی به حق الوکاله ادعایی بوده و ارایه آن در آن دعوا تاثیری در حق خواهان( موکل وی) ندارد.
۳- هم در قانون استقلال کانون وکلا و هم در آیین نامه تعرفه حق الوکاله … به اعتبار قرارداد وکالت بین وکیل و موکل تصریح شده است، لیکن به دلیل اینکه غالبا” این قراردادها در شرایط متعارف و قابل اعتمادی تنظیم نمی‌شود به همین جهت بعضی از دادگاهها با کراهت و تردید به اینگونه قراردادها می نگرند. مثلا از ایرادات وارده دراین خصوص می‌توان به این موارد اشاره نمود :عدم ارایه یک نسخه ازقرارداد بین وکیل وموکل در زمان تقدیم دادخواست با وصف تکلیف قانونی جهت پرداخت مالیات بر درآمد آن،اخذ سفید امضا از موکل و عدم قید مبلغ آن تا بعدا” به اقتضاء شرایط، مبلغی درج می‌کنند،شمول تخلف یا جرم فرار مالیاتی بند ۱ماده ۲۷۴قانون مالیاتهای مستقیم بر فعل وکیل،اقرار سابق وکیل بر مبلغ حق الوکاله طبق تعرفه و ابطال تمبر به تناسب آن…،
اما باید توجه داشت که اینها هیچکدام از موارد بطلان قرارداد مذکور نبوده و اصل برصحت و لزوم قراردادهاست.
ضمن اینکه برفرض احراز تخلف وکیل از آیین نامه ، این تخلف، انضباطی بوده و خللی به اصل قرارداد وارد نمیاورد .

https://t.me/kheradehoghoughi
563 viewsMAJID BARATI TARGHI, edited  17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 20:33:30 درصورت تمایل شرکت درمباحث بامادرگروه خردحقوقی همراه شوید

https://t.me/+jJ34plsoz-NlODU0
221 viewsMAJID BARATI TARGHI, 17:33
باز کردن / نظر دهید
2021-05-25 21:15:58
https://t.me/kheradehoghoughi
1.7K viewsMAJID BARATI TARGHI, 18:15
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:40:40
https://t.me/kheradehoghoughi
1.8K viewsMAJID BARATI TARGHI, 18:40
باز کردن / نظر دهید