Get Mystery Box with random crypto!

مرثیه

لوگوی کانال تلگرام marsiyeeh — مرثیه م
لوگوی کانال تلگرام marsiyeeh — مرثیه
آدرس کانال: @marsiyeeh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 18.85K
توضیحات از کانال

❁﷽❁
از عناوین جهان "مرثیه خوان" ما را بس...
کپی مطالب با ذکر منبع مجاز است
♦️ کانال متن روضه باز 👇
@rozeh_1
🔹 ارتباط شاعران با ما 👇
@heydari_am_man
🔸 هماهنگی تبادل و تبلیغات 👇
@navay_roze

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 78

2023-01-04 23:39:36 #حضرت_عباس

ساقیا رنگ عطش نقش خیام است بیا
نقطه نقطه سخن از خشکی کام است

برق چشم تو و خشم تو برای دشمن
یا اخا تیغ کشیده زنیام است بیا

دیر شد کرده ام از آمدنت قطع امید
بی تو در چشم علی خواب حرام است بیا

خیز از جا و علم را تو برافراشته ساز
نام تو زمزمه و رمز قیام است بیا

همۀ اهل حرم تشنۀ دیدار تواند
تشنگی چیست لب خشک کدام است بیا

تو نرو تا نرود بی تو اسارت زینب
کوفیان را زدن طفل ، مرام است بیا

تا تو باشی به حسین تو هجومی نبرند
خنجر سنگدلِ شمر به نام است بیا

تا علم خورد زمین گفت حسین با حسرت
بعد از این زینب من راهی شام است بیا

همه گفتند بیا در حرم و گفتی تو
یا اخا کار ابالفضل تمام است بیا

ای خداوند ادب ،خالق غیرت، عباس
لشگر کوفه فراسوی امام است بیا

مهدی مقیمی
@marsiyeeh
261 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

در بین این شب ها شب تو فرق دارد
چون بین ما اصلا تب تو فرق دارد

از پرچمی که روی دوشت فخر میکرد
معلوم شد که منصب تو فرق دارد

مثل علی مرد خدا مرد دعایی
در سجده یارب یارب تو فرق دارد

عباسیون را به بصیرت می شناسند
آقا اصول مکتب تو فرق دارد

تو پیر عشقی میر عشاق الحسینی
با کل عالم مذهب تو فرق دارد

با دست دادن عشق را اثبات کردی
طرز بیان مطلب تو فرق دارد

وقتی که زانو میزنی در پای محمل
یعنی رکاب زینب تو فرق دارد

در دست هایت آب بود اما نخوردی
از تشنگی زخم لب تو فرق دارد

وقتی به تو آقا به نفسی انت را گفت
در آسمان جبرئیل فورا مرحبا گفت

سید پوریا هاشمی

@marsiyeeh
257 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

تا خیمه ها عباس دارد غم ندارم
پشتم به تو گرم است ای کوه وقارم
 
من رحمت الله و تو پرچم دار فضلی 
بوسیدن دستان تو  شد افتخارم
 
سلطانی ام در کربلا از توست عباس 
در سایه ی قد تو ، صاحب اقتدارم
 
تنها تویی که سه حرم داری در عالم 
دست جدایت را به چشمانم گذارم
 
تا که صدا کردی برادر یاری ام کن 
بند دلم را پاره کردی ای نگارم
 
هر جا نظر کردم تو را دیدم به صحرا 
گرد تن پاشیده ی تو بی قرارم
 
بوی مدینه می دهد خون لبانت 
حس می کنم مادر نشسته در کنارم
 
شمشیر تیز است و عمود آهنین پهن 
آشفته در هم گیسوانت ای بهارم
 
بر خیمه ها چشم طمع دارد دشمن  
جان خودت صاحب علم دلشوره دارم
 
ترسم شود زینب اسیر بی حیایی 
در فکر آن طفلان در حال فرارم

قاسم نعمتی

@marsiyeeh
260 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

هر چه داریم همه از كرَم عباس است
خلقت جنت حق لطف كم عباس است

نه فقط خلق زمین عبد و غلامش باشند
به خدا خیل ملائک حَشَم عباس است

نور بر شمس و قمر ماه بنی هاشم داد
عرش یك ذره ز خاك قدم عباس است

شیعه از كینه ی دشمن نهراسد هرگز
دین ما تحت لوای علم عباس است

در صف حشر علمدار ِشفاعت زهراست
علم فاطمه دست قلم عباس است

باب حاجات بود نام نکویش اما
منطبق باب حسین بارقم عباس است

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو
عشق دیریست كه در پیچ و خم عباس است

ای كه حاجت ز حسین میطلبی دقت كن
پرچم شاه به سوی حرم عباس است

كاشف الكرب كه غم از دل عالم ببرد
لب خشكیده ی شش ماهه غم عباس است

بر روی قوس فلک جلوه ی خون گاه غروب
زخم شمشیر به ابروی خم عباس است

خلق در آرزوی کرب و بلایند ولی
چشم امّید همه بر قلم عباس است
 
@marsiyeeh
270 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را
باید برود تا که ببیند حرمت را

الحق که خدای ادبت، ام بنین است
حق خیر دهد والده محترمت را

گفتم: قسمی یاد بده، گفت: ابالفضل
از آذریان یاد گرفتم قسمت را

من بار گناهان خودم را نکشیدم
اما به روی شانه کشیدم علمت را

فردا قلم عفو شود در صف محشر
وقتی ببرد فاطمه دست قلمت را

این نیز مقامی است که غمخوار تو هستم
ممنون خدایم که به من داد غمت را

بگذار که در عشق تو این سینه بسوزد
دم کن نفسم را که بخوانم دو دمت را

"ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد

@marsiyeeh
288 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

تا ستون عرش را عباس محکم می کند
کوه هم نزد ابوفاضل کمر خم می کند

هر کجا که روضه عباس شد با سر بدو
چایی این روضه را ام البنین دم می کند

غصه ی خرج مجالس را تو خوردی کافری
حضرت زهرا خودش خرجی فراهم می کند

@marsiyeeh
343 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-04 23:39:35 #حضرت_عباس

افتاده ای برای چه از پا ؟بلند شو
خوردم زمین کنار تو، از جا بلند شو

لشکر به قامت خم من خنده می کند
شد علقمه محل تماشا ،بلند شو

لب تشنه اصغرم دگر از حال رفته است
گوید رباب، حضرت دریا بلند شو

مادر فتاد روی زمین گفت، یا علی
تو هم به اسم اعظم بابا بلند شو

یک جور می دهیم جواب سکینه را
باشد ،بیا به خیمه تو حالا ،بلند شو

من قول می دهم که به رویت نیاورد
که خالی است مشک تو سقا ، بلند شو

اکنون که خوانده ای تو برادر حسین را
خواهر بگو به زینب کبری ، بلند شو

ام البنین نیامده زهرا که آمده
بی دست من به خاطر زهرا بلند شو

رضا رسول زاده

@marsiyeeh
466 views20:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-03 23:48:22 پاک کنمم؟؟
403 views20:48
باز کردن / نظر دهید
2023-01-03 23:43:56
اگر حاجتی داری وبرآورده نمیشه
اگر خدا روصدامیزنی جوابتو نمیده یا گره افتاده توکارت
بیا اینجا روش درست دعاکردن ویادبگیر مطمئن باش حاجت روامیشی

https://telegram.me/joinchat/RElvFKPCJSMVsRJe
427 views20:43
باز کردن / نظر دهید
2023-01-03 23:21:31 #حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس

اي دلت بند امير المومنين
رشته هاي چادرت حبل المتين
مادر ماهي و خورشيد زمين
اي كنيز فاطمه ام البنين

يك رباعي داشته ديوان تو
چار گل روييده بر دامان تو
چارقُل خوانديم در قرآن تو
همسر شيري و خود شير آفرين

مثل قطره آمدي،دريا شدي
خاك بودي،تربت اعلي شدي
تا كنيز خانه زهرا شدي
خانه ات شد قبله عرش برين

اي به روح تو سلام اهل بيت
عارفي تو بر مقام اهل بيت
بچه هاي تو غلام اهل بيت
اي غلام خانه ات روح الامين

تو همه تن بودى و جان شد علي
در كوير تشنه باران شد علي
تو شدي قاري و قرآن شد علي
اي مفاتيح الجنان بي قرين

آنكه حكم صبر از الله داشت
پيش چشمت سر درون چاه داشت
نيمه شبها روضه اي كوتاه داشت:
پيش چشمم خورد زهرا بر زمين

وقت رفتن پيش چشم زينبين
گفته اي عباس را،اي نور عين
بر نميگردي مدينه بي حسين
جان تو جان امام من،همين

حال آورده بشير از ره خبر
كاروان عشق آمد از سفر
نه ستاره مانده ديگر نه قمر
آه اي ام البنين بي بنين

بند قلب دختر زهرا گسست
تا كنار علقمه افتاد دست
با عمودي فرق عباست شكست
خورد با صورت زمين آن مه جبين

تا علمدار حرم از حال رفت
يوسف زهرا سوي گودال رفت
دست دشمن جانب خلخال رفت
حمله كردند از يسار و از يمين

روز،سينه زن شد و شب گريه كرد
شمر تا خنديد زينب گريه كرد
نعل مي رقصيد و مركب گريه كرد
ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين

تو نبودي خيمه را آتش زدند
عشق را در كربلا آتش زدند
بچه ها را بي صدا آتش زدند
سوخت آن شب قلب ختم المرسلين

خوب شد مادر نبودي،ناگهان
سرخ شد از خشم چشم آسمان
تا كه در گودال آمد ساربان
خاتم آل عبا شد بي نگين

خوب شد مادر نبودي،سر شكست
در حرم گهواره اصغر شكست
بعد سقا حرمت معجر شكست
راهي بازار شد پرده نشين

محسن عرب خالقی

@marsiyeeh
457 viewsedited  20:21
باز کردن / نظر دهید