مشاوره و روانشناسی مدرن

2021-07-23 12:32:32

کنترل بیش از اندازه عبارتست از ایجاد محدودیت‌های زیاد برای کودک، پاسخ مثبت به رفتار اتکائی، تنبیه زیاد و عدم استفاده از تشویق، ایجاد محدودیت‌های زیاد در رفتار و گفتار و کردار کودک، توجه به نظافت، دقت و مراقبت از وسایل منزل، ساکن بودن، اطاعت کردن و نشان ندادن پرخاشگری و خشونت به والدین و همسالان. والدین ممکن است با بی‌تفاوتی و آرامش خواسته‌های خود را به طفل تحمیل نمایند و یا روشی هیجان‌آمیز خشونت پیش گیرند. بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند خصومت والدین ایجاد پرخاشگری و تمرد در حالات عاطفی یا رفتار کودکان خواهد نمود. محدود نمودن اطفال نیز ایجاد رفتارهای گوشه‌گیرانه در آن‌ها می‌نماید.
والدین سختگیر که قواعد بسیاری را به کودکان تحمیل می‌کنند، مایلند از نزدیک، کودکان خود را نظاره کنند، معیارهای قاطعی برای رفتار دارند که از فرزندان انتظار عملی کردن آن معیارها را دارند. ولی لزوماً آنان را زیاد تنبیه نمی‌کنند.
در وضعیت افراطی دیگر، والدین سهل گیر هستند، این‌گونه والدین به‌طورکلی قواعد کمی دارند و از فرزندان خود چندان توقعی ندارند. چندان متوقع نیستند که فرزندانشان عاقلانه رفتار کنند، اهمیتی به پاکیزگی یا اطاعت نمی‌دهند. ازنظر آنان پرخاشگری و خود ارضایی، طبیعی است و اجازه می‌دهند که فرزندانشان مدت‌زمان طولانی بدون نظاره یا دخالت بزرگ‌سالان بازی کنند.
در تربیت آدلری، تربیتی که کودک را بیش‌ازحد لوس بار می‌آورد، تمام موانع را از سر راه او برمی‌دارد و نمی‌گذارد انسان با مشکلاتی که در سنین مختلف با آن‌ها روبرو می‌شود، آگاه و با آن‌ها دمساز گردد. کودک روش مبارزه با آن‌ها را یاد نمی‌گیرد و در آینده برای دفاع از خود مسلح نیست، کودکی که با او بدرفتاری کنند یا ناخواسته، طردشده یا مورد نفرت باشد در فضای سرد خانواده‌ای بی‌تفاوت بزرگ می‌شود، او گرمی انسانی را درک نمی‌کند و به‌نوبۀ خود نمی‌تواند این گرمی را نثار دیگران کند.
ایوب مرادی

با مشاوره مدرن همراه باشید، در ادامه در خصوص اشکال موثر و غیرموثر کنترل فرزندان بحث خواهیم کرد:
https://t.me/ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-23 12:31:58
چگونه فرزندانمان را بهتر کنترل و مدیریت کنیم؟!
کمتر والدینی علاقه مند هستند که فرزندشان از کنترل آنها خارج شود. کنترل نمودن فرزندان به نحو مطلوب دغدغه بسیاری از والدین است؛ اما باید بدانیم که کنترل بیش از حد یا سهل انگاری بیش از اندازه (نقاط انتهایی کنترل) به هیچ وجه پسندیده و مطلوب نیست.
ابراز آشکار عشق و صمیمت به فرزند باعث تقویت عزت نفس، مناسبات سازنده و رضایت بخش با دیگران، توانایی دقت به جوانب مختلف مسایل و احساس باکفایتی از هویت خود می‌شود. برعکس والدینی که احساس مسئولیت و پاسخ‌دهی به نیازهای فرزند ندارند، حساسیتی به مسایل وی نیز نشان نمی‌دهند. از او غفلت می‌کنند و او را تنها می‌گذارند، منجر به بروز مشکلات روانشناختی و تحصیلی، اجتماعی، عصبی و ارتکاب جرایم در فرزندان می‌شوند. اما کنترل بیش از حد یا عدم کنترل شامل چه مورادی است:
@ModernCounseling
باز کردن / نظر دهید

2021-07-23 08:22:56 #کودکان بزرگسالان کوچک نیستند.#

ادامه؛ والدین بخوانند...

اگر حرکات و رفتار و حرکات کودکان مورد پسندتان نیست و شما خواهان تغییر آن هستید لازم است که روابط عاطفی و مثبتی با او برقرار نمایید. اولین دغدغه یک آموزگار خوب این است که روابط خوب و عاطفی با شاگردانش برقرار نماید. اگر دانش آموز آموزگارش را دوست نداشته باشد و از او متنفر باشد نمی‌تواند از او چیز مهمی بیاموزد. در مورد پدر و مادر نیز این مسئله صادق است و داشتن ارتباط خوب با فرزند نیز، کار آن چنان مشکلی نیست.

یک کودک دارای استعداد قوی برای دوست داشتن اطاعت و احترام گذاشتن به شما نیست، این شما هستید که بعد از بدو تولدش با گذراندن زمان لازم، بایستی محبت، اطمینان، احترام و دوست داشتن را در او به وجود بیاورید.

کودک نیاز دارد تا لحظاتی را با شما بگذراند بدون آن که شما از آن خواستار انجام کاری باشید و یا او را نصیحت کرده و گله و شکایت داشته باشید، لحظاتی که فقط برای باهم بودن در نظر گرفته شود و خصوصاً در پنج سال اول زندگی اش نیاز به این ارتباط دارد و همین رابطه مستحکم است که طغیان هایی نابهنجار جوانی جلوگیری خواهد کرد.

اما نکته مهم دیگر اینکه والدین بایستی از ابتدا در برابر اعمال خطرناک و خلاف کودک عکس العمل قاطع از خود نشان داده و به طور جدی با او صحبت کنند. بنابراین والدین بایستی با در نظر گرفتن حدود عقلانی و تطابق پذیری سنی کودک از خود قاطعیت نشان داده و خواستار احترام به اصول تعیین شده باشند.

برداشتی از کتاب والدین و فرزندان
یوسف جمالی_ مشاوره مدرن
@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-23 08:18:17 #کودکان بزرگسالان کوچک نیستند#

والدین بخوانند.

از نظر فکری و روانشناختی فاصله زیادی بین دنیای کودکان و بزرگسالان وجود دارد. کودکان علاقمندی و توجه اشخاص بزرگسال را نسبت به مسائل مختلف ندارند و انگیزه آنها برای انجام کارها با انگیزه بزرگسالان بسیار متفاوت است.

ما چون سال‌های زیادی است که با بزرگسالان در ارتباطیم، دوران دو، چهار یا هفت سالگی خود را فراموش کرده ایم و بدون آنکه متوجه باشیم توقع داریم که کودکان نیز رفتاری همانند افراد بالغ داشته باشند.

خنده دار است که مادری دست فرزند کوچکش را می کشد و به او می گوید کافی است دیگر تا کی میخوای رفتار بچگانه داشته باشی. کودک، کودک است و حرکات و رفتارش هم باید کودکانه باشد.

واقعا عجیب است که چرا برخی از بزرگسالان از رفتار کودکانه بچه ها شکایت دارند مگر می شود از کودک توقع داشت رفتار بزرگسالان را داشته باشد. والدین بایستی این اصل بنیادی را همیشه به خاطر داشته باشند در هر سن و موقعیتی کودکان رفتار همان سن را خواهند داشت، شما نباید توقعات بیش از حد معمول از آنها داشته باشید.

در صورت تمایل ادامه را اینجا بخوانید.
@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-22 09:32:12 #آداب عذرخواهی و طلب بخشش#

عده‌ای از آدم‌ها دائما در حال عذرخواهی‌ از دیگران هستند؛
عده‌ای هرگز عذرخواهی نمی‌کنند؛
اما عده کمی هم هستند که آداب عذرخواهی را می‌دانند و درست و به‌موقع عذرخواهی می‌کنند.
اما آداب عذرخواهی چیست؟
آیا به‌زبان‌آوردن این‌که از بابت کاری پشیمان هستید، به معنای عذرخواهی است یا طلب بخشش‌کردن فراتر از به زبان آوردن «ببخشید» است.
چرا برخی افراد همیشه عذرخواهی می‌کنند در حالی که حتی کار اشتباهی انجام نداده‌اند؟ ویدیو را ببینید.
@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-21 11:07:51
1. از یک خودعقلِ‌کل‌پندار بخواهید چگونگی انجام کارها را برایتان توضیح دهد:
اولین مانع بر سر تغییر دیدگاه اشخاص، غرور آن‌هاست. اگر مستقیماً جهلشان را به رویشان بیاورید، ممکن است موضع تدافعی بگیرند. پس بهتر است کاری کنیم که خودشان متوجه شکاف‌های موجود در فهم و درکشان شوند.
تلاش برای توضیح یک موضوع پیچیده، میتواند تجربۀ متواضع کننده‌ای باشد. پژوهش‌ها نشان داده است که پرسیدن سؤال به‌جای دادن جواب، میتواند گارد دفاعی افراد را باز کند. شما نباید به رئیس خود بگویید که باید چه کار کند یا چطور فکر کند؛ بلکه باید تاحدی افسار جلسه را به دست او بدهید و سپس از او بخواهید افکارش را با شما درمیان بگذارد. سؤال‌هایی مثل «چطور میشود اگر؟» و «به‌نظرت میتوانیم؟» طرف مقابل را نسبت به گزینه‌های ممکن کنجکاو میکند و خلاقیت را در او برمیانگیزاند.

2. اجازه دهید طرفِ کلّه‌شق زمام امور را به دست بگیرد:
دومین مانع بر سر راه تغییردادن نظر مردم، کلّه‌شقی و لجبازی آن‌هاست. آدم‌های لجوج، اینکه قطعیت داشته باشند و حرفشان دوتا نشود را فضیلت میدانند. همین‌که طرز فکرشان راجع‌به یک موضوع شکل گرفت، گویی ذهنیتشان مثل سنگ سفت میشود. اما برای اینکه در دیدگاهشان منعطف‌تر شوند، کافی است اسکنه را بدهید دست خودشان.

3. با تحسین خودشیفته‌ها راه مناسب را پیدا کنید:
رهبران خودشیفته باور دارند که خاص هستند و از دیگران بالاترند، پس خوش ندارند بشنوند که دارند اشتباه میکنند. بااین‌حال شما با یک چهاچوب‌بندیِ دقیق و کمی چاپلوسی میتوانید مجابشان کنید که آن‌ها هم جایزالخطا هستند.
خودشیفته‌ها به‌طور پیش فرض هر اختلاف عقیده‌ای را انتقاد به خودشان تلقی میکنند و با آن به مخالفت میپردازند. شما با توسل به تمایل آن‌ها به تأییدشدن، میتوانید این گرایش را در آن‌ها خنثی کنید.

4. با کسانی که با همه چیز مخالفت میکنند مخالفت کنید:
افراد همیشه‌مخالف، مصمم هستند که در هر رقابتی پیروز شوند. گاهی اگر بتوانید به جای عقب‌نشینی رو در روی آن ها بایستید، باعث میشود تا در تقابل با آن‌ها دستِ بالا را داشته باشید.
بحث و جدلْ افراد همیشه‌مخالف را سرحال میآورد، آن‌ها سرشان درد میکند برای سرشاخ‌شدن. در دهۀ ۱۹۸۰، رهبران بخش مک در شرکت اپل، هر ساله به یک‌نفر که جسارت ایستادن در روی استیو جابز را از خودش نشان داده بود جایزه میدادند. بعدها، جابز تک‌تک برندگان این جایزه را به مدیریت یکی از بخش‌های کلیدی شرکت ارتقا داد.

آدام گرنت، ترجمه بابک حافطی
به قلم دکتر محمدامین مروتی

https://t.me/ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-21 11:07:23 ‌ چطور یک‌دنده‌ها را متقاعد کنیم؟


استیو جابز زندگی ما را، با توانایی بالایش در مجاب‌کردن دیگران، متحول کرد. اکثر موفقیت‌های اپل، برمیگردد به مواردی که تیم او توانستند مجابش کنند تا در مواضعش تجدیدنظر کند. اگر جابز، دوروبَر خودش را با آدم‌هایی پُر نکرده بود که بلد باشند نظرش را تغییر دهند، احتمالاً هیچ‌وقت نمیتوانست این‌گونه دنیا را تغییر دهد. استیو جابز در سال ۱۹۸۵، بعد از ساخت و معرفی محصولات مختلفی که از نظر فناوری حیرت‌انگیز بود اما در فروش موفق نبود، ناخواسته از شرکت خودش کنار گذاشته شد. او در سال ۲۰۰۵ اعلام کرد: «این اتفاق برایم مثل دارویی بدمزه بود اما به‌نظرم لازم بود». او یاد گرفت که هرچقدر هم که چشم‌اندازش قوی باشد بازهم گاهی لازم است تا در عقایدش تجدیدنظر کند. وقتی مجدداً به­عنوان مدیرعامل به اپل برگشت، نه‌تنها ذهنِ بازِ جدیدش را با خود آورده بود، بلکه مصمم بود این‌بار افرادی را استخدام کند که بتوانند او را به چالش بکشند و کمکش کنند تا بر بدترین ویژگیهای ذاتیاش غلبه کند. همۀ این کارها زمینه را برای تجدید حیات اپل مهیا کرد.

استیو جابز، سال‌ها پایش را در یک کفش کرده بود که محال است روزی گوشی موبایل بسازد. اما بعد از اینکه بالاخره تیمش توانستند متقاعدش کنند تا در این تصمیم تجدیدنظر کند، او پذیرفت گوشی موبایل بسازند اما امکان نصب برنامه‌های سازندگان دیگر را روی گوشی اپل غدغن کرد؛ یک‌سال دیگر طول کشید تا او پذیرفت از این موضعش هم کوتاه بیاید. طی ۹ ماه بعد، آمار دانلود برنامه‌ها در اپ‌استور به یک‌میلیارد رسید و طی ۱۰ سال اپل از فروش گوشیهای آیفون بیش از هزار میلیارد دلار درآمد کسب کرد.

خبر بد اینکه بسیاری از رهبران سازمانی چنان به خودشان مطمئن‌اند که نظرات و ایده‌های ارزشمند دیگران را رد میکنند و به‌هیچ‌وجه حاضر نیستند دست از ایده‌های بد خود بردارند. خبر خوب اینکه حتی در مواجهه با آن‌هایی که بالاترین حد اعتمادبه‌نفس کاذب را دارند و همچنین کلّه‌شق‌ترین، خودشیفته‌ترین و مخالف‌ترین آدم‌ها هم میتوان کاری کرد تا ذهنشان پذیرای ایده های دیگران شود.
@ModernCounseling
شواهد روزافزون نشان میدهد که صفات شخصیتی افراد، لزوماً، در موقعیت‌های مختلف ثابت نمیماند. حتی سرسخت‌ترین افراد هم بعضی مواقع از خودشان انعطاف نشان میدهند و حتی صاحبان بازترین ذهن‌ها هم گاهی کاملاً کرکرۀ ذهنشان را پایین میکشند. پس اگر میخواهید با کسی که به‌نظر غیرمنطقی میرسد بحثِ منطقی کنید، دنبال شرایطی بگردید که او یا افراد شبیه به او در آن شرایط تصمیمشان را تغییر میدهند.
راه‌کارهایی که در ادامه معرفی میکنیم، میتواند کمکتان کند تا بتوانید به یک خودعقلِ‌کل‌پندار بفهمانید که هنوز چیزهایی برای یادگرفتن وجود دارد.

با مشاوره مددن همراه باشید؛
@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-21 08:24:57 #فعالیت#

"زنده بودن" يك مفهوم متحرک است نه ساکن. حیات چیزی جز بروز نیروهای ویژه یك ارگانیسم نیست. همه ارگانیسم‌ها يك گرایش ذاتی به‌ فعالیت بخشیدن به استعدادها و توانائی‌های بالقوه خود دارند. بنابراین هدف زندگی انسان آشکار کردن نیروهای خود طبق قوانین طبع آدمی است.

اریک فروم

فعالیت در سرشت آدمی نهادینه شده و جزئی از وجود اوست، به همین دلیل است که برای احساس شادی حتما باید فعالیت داشته باشیم: فعالیت های مختلف مثل کار، ورزش، کمک به هم نوع و ... . به نظر می رسد فرد افسرده به این دلیل افسرده است که فعالیت ندارد، انگار انسان بدون فعالیت ناقص است.

یوسف جمالی

روزتون شاد و عید تون مبارک
https://t.me/ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-20 07:39:46 #انتقاد یا جراحي شخصيت#

وقتی که از کسی انتقاد می کنیم، داریم به نوعی دست به جراحی شخصیت می زنیم. همانند جراحی که میخواهد توموری را از بدن بیماری خارج کند و هنگام جراحی مواظب است رگ و پی های سالم اطراف تومور آسیب نبیند. 

پس هنگامی که تیغ انتقاد را در دست می گیریم همان قسمتی را که باید زیر تیغ ببریم و مواظب قسمتهای سالم شخصیت باشیم.
مثلا وقتی كسي را ميخواهيم به خاطر عدم مسئولیت پذیری انتقاد کنيم، نباید از واژه های مثل از تو ناامید شدم، يا تو هیچی نمیشی و غیره که کل شخصیت را زیر سوال می برد استفاده کنيم.

شیوه صحیح اينست كه پس از گوشزد کردن ویژگی های مثبت شخصیت فرد که همه دارا می باشند، از عدم مسولیت پذیری وی انتقاد كنيم.

آلپورت
@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید

2021-07-19 20:39:58 #بخشایشگری#

ببخشیم یا نبخشیم؟!

بخشایشگری یکی از عناصر کلیدی مراقبت مذهبی است و هسته اصلی تجربه مسیحیت را اعتراف و بخشایشگری تشکیل می دهد.
اگرچه بخشایشگری به عنوان یکی از عناصر روان درمانی کشف شده است اما مدل های ارائه شده تاثیر اندکی بر تحقیق و درمانگری داشته‌اند.

بخشایشگری را می توانیم از سه جنبه بررسی کنیم که عبارتند از: بخشیدن دیگران، بخشیدن خود و پذیرش بخشایشگری.

در جهان درمان این نگرانی وجود دارد که در مواردی مراجعان به بخشایشگری زودهنگام تشویق شوند در صورتی که در حل و فصل خشم و سایر احساسات خود از حمایت کافی برخوردار نشده باشند.
@ModernCounseling
یک رویکرد مسیحی افراطی ممکن است به آسانی بر جستجوی زودهنگام برای بخشایشگری تکیه کند، در حالی که تلاش برای بخشایشگری زودهنگام از فرآیند شفا دادن جلوگیری می‌کند و موجب بی اعتباری و حل نشدن احساساتی همچون درد، سوگ، گناه، شرم و خشم شده و در نتیجه مشکلات زیادی را در زندگی افراد به وجود می آورد.

بنابراین می توان گفت با اینکه بخشایشگری مداخله معنوی سودمندی است با این حال برای اینکه بخشایشگری اثر بخش و شفا دهنده باشد باید توسط خود فرد، با انتخاب او، در وقت مناسب و پس از حل و فصل احساسات درون فرد(در صورت لزوم با کمک متخصص)، صورت گیرد.

برداشتی از کتاب روان درمانی و معنویت
یوسف جمالی

@ModernCounseling باز کردن / نظر دهید