2022-02-13 08:21:15
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی با ظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد و گفت: با *خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم*، میخواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.
از او خواستم خودش را *معرفی* کند.
گفت: من *گاو* هستم! خانم دبیر بنده را می شناسند! بفرمایید گاو آمده، ایشان متوجه میشوند چه کسی آمده!
تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد، یعنی چه گاو؟
من که چیزی نمیفهمم! ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت.
مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: من گاو هستم! معلم جواب سلام داد و گفت: خواهش میکنم، ولی ...
مرد ادامه داد شما بنده را به خوبی میشناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ سالهای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید.
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: آخه، میدونید...
مرد گفت: بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق میدهم ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان میگذاشتید. قطعاً من هم میتوانستم اندکی به شما کمک کنم.
خانم دبیر و پدر دانش آموز مدتی با هم گفتگو کردند.
آن آقا، در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم روی آن نوشته شده بود: *دکتر فلانی عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه ...*
چند روز بعد از ایشان خواستم که یک جلسه برای معلمان صحبت کنند، در کمال تواضع خواستهام رو قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند.
ایشان میگفت: *خشونت* آنگونه كه ما فکر میکنیم فقط محدود به *خشونت فيزيكي و بدني* نيست. عموما ما *درگيريهاي فيزيكي یا تعرض جنسی را خشونت* میدانیم ولی واقعیت آنست که دامنهی خشونت، حوزههای گستردهتري دارد از جمله *خشونت زبانی*.
وقتی *توهین* میکنیم،
*قومی را مسخره* میکنیم،
*صاحبان یک عقیده را تحقیر* میکنیم،
وقتی *تهمت یا برچسب* میزنیم
یا *تهدید* میکنیم؛
همهی اینها *خشونت* است؛ منتها *خشونت زبانی.* بدون *خون و خونریزی* است. *خشونت زبانی از درون میکُشد!*
تا حالا کسی را دیدهاید که به دلیل اینکه *مسخره شده* و یا *فحش خورده* باشد به *اورژانس* مراجعه کند؟ یا به *پلیس* شکایت کند؟
قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند. خشونت ابتدا در *ذهن* شكل ميگيرد، بعد خود را در *زبان* نشان میدهد و سپس *زمینهساز خشونت فیزیکی* میشود.
وقتی بزرگان *گروه های سیاسی در جامعه،* افراد طرف مقابل را؛ احمق، مغرض و فاسد معرفی میکند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا میکنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم. چرا؟ چون دیگر آنها را شایستهی زندگی نمیدانیم.
وقتی در یک *ورزشگاه* صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با دهها فحش آبدار و ناموسی مینوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم میکنیم.
وقتی ما، جریان *رقیب* را فریبخورده و عامل دست دشمن معرفی میکنیم، آنگاه حذف سیاسی و فیزیکی رقیب مشروعیت پیدا میکند.
وقتی *دختر همسایه* را داف خطاب میکنم،
*راننده کناری* را یابو،
*مشتری* را گاو،
*دانشآموزم* را خنگ
و *فرد قانونمدار* را اُسکُل،
همهی اینها خشونتهای زبانی یعنی آمادگی برای *خشونت رفتاری* در آینده؛ از *تعرض جنسی* بگیرید تا *صدمه فیزیکی.*
چه باید کرد؟
اولین کار این است که *مهارت گفتگو* را بیاموزیم. فقدان مهارتهای گفتوگو باعث میشود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه میکنند. تمرین گفتگو تمرین تخلیهی ذهن و قلب به شیوهای غیر خشونتآمیز است.
دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم *کشتن آدمها* فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی که *شخصیتش* تخریب شده، *شرافتش* لکهدار شده، *عزت نفسش* لگدمال شده؛ دیگر *زندگی نرمال* نخواهد داشت.
به خودم *یادآوری* کنم که جریان رقیب من، تیم مقابل، صاحبان دین و مذهب و اندیشهی متفاوت از من، نه بیشعور هستند نه فاسد، نه احمق، نه هوسباز، نه فریبخورده، نه ... آنها فقط انسان هستند، درست و دقیقا مانند من!آنگاه یاد خواهم گرفت؛ کلمهی گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار بگیرم نه کمتر و نه بیشتر!
#خشونت
*این رفتارها برایتان آشنا نیست؟*
@moshaveredelarammm
42 viewsedited 05:21