Get Mystery Box with random crypto!

مصطفی ملکیان

لوگوی کانال تلگرام mostafamalekian — مصطفی ملکیان
آدرس کانال: @mostafamalekian
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 62.00K
توضیحات از کانال

🔸جهت انتقادات،پیشنهادات وهمکاری:
👤 @admynchannel
🔸پاسخ به سؤالات متداول (پشتیبان کانال) :
👤t.me/mostafamalekiian
🔸صفحه اینستگرام:
instagram.com/mostafamalekian_official/
🔹کانال ناقد:
@naghedchannel

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 33

2022-06-19 15:01:47 تجربۀ قدسی چیست؟

مصطفی ملکیان

اگر بخواهم با مثال درخت عرض کنم، بايد بگويم
هرگاه شکوفه توانست به ساير اجزای درخت طوری بنگرد که گويی شکوفه‌اند و به خودش طوری بنگرد که گويی ساير اجزای درخت است آن گاه شکوفه تجربۀ عرفانی پيدا می‌کند. من به اين صورت عرض می‌‌کنم که تواضع یعنی من به خودم طوری نگاه کنم که گویی شما هستم و احسان یعنی به شما طوری نگاه کنم که گویا خودم هستم. اگر واجد این دو شدم من کشف و شهود عرفانی پیدا می‌کنم. اگر شما در بلیط بخت‌آزمایی صد ملیون تومان برنده شوید، من شاد نمی‌شوم. تواضع این است که چنان‌چه من نیز مبلغی را برنده شدم شاد نشوم. احسان درست خلاف این است.

اگر من دستم خون بیفتد به سرعت برای رفع آن می‌دوم، حالا اگر دست شما خون افتاد و من به همان سرعت رفتم، یعنی طوری به شما می‌نگرم که گویی منم. این یعنی احسان. بنابراین، اگر این تواضع و احسان در ما راسخ شود و به خوبی‌های خود طوری نگاه کنیم که گویی خوبی‌های دیگری است و به مصیبت‌های دیگران چنان نگاه کنیم که انگار بر ما وارد شده، در این صورت تجربه‌ای که گفتید[=تجربۀ قدسی] حاصل می‌شود. چرا که کم کم در فرآیند تواضع و احسان، انسان از خود خالی شده است..»



کتاب «دین، معنویت و روشنفکری دینی»| صفحۀ ۶۳ |
گزیده از گفت‌وگو با مجلۀ آبان | شمارۀ ۱۴۴ |بهمن‌ماه ۱۳۸۱

@mostafamalekian
4.7K viewsedited  12:01
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 17:45:57
پرسش و پاسخ محمدرضا جلائی‌پور از مصطفی ملکیان دربارهٔ مداخله سیاسی؛ اخلاق نهادها و نسبت «سعادت جمعی» و «سعادت فردی»

این فایل مربوط به بخشی از نشست رونمایی از کتاب «فلسفهٔ سیاسی» با حضور جواد حیدری، مترجم و مصطفی ملکیان، ویراستار علمی آن، در ١٧ خرداد ماه ۱۴۰۱ است که به همت مؤسسه سروش مولانا برگزار شده است.

تهیه کتاب
فیلم سخنرانی‌های این نشست در اینستاگرام
سخنرانی اشاره شده در همایش امید اجتماعی سال ۹۶

@Sedanet
@Jalaeipour
@Mostafamalekian
@Sorooshemewlana
4.9K views14:45
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 21:30:04 "یک نکته مهم برای رفع اضطراب نکته ای تحت عنوان ایماژ زندگی است."

مصطفی ملکیان

کسانی که اهل عمق یابی و واکاوی درون خود هستند متوجه خواهند شد که هر کسی برای خود یک ایماژ و استعاره ای دارد که زندگی خود را بر اساس این استعاره و ایماژ شکل می دهد. فیلسوفان چهل انگاره و ایماژ کشف کرده اند که انسان ها از آن استفاده می کنند و متناسب با این استعاره ها سؤالات متفاوتی مطرح می شود. مثلاً یکی از این استعاره ها، ایماژ پرنده در قفس است که مربوط به عرفا است. انگاره عرفا از زندگی این بود که ما پرنده ای هستیم در قفس، چون انسان ها را دارای روحی الهی می دیدند که در قفس تن و در این دنیا گرفتار شده اند. منتاسب با این انگاره سؤالاتی از این قبیل مطرح می شود که این پرنده قبلاً کجا زندگی می کرده است و این قفس را چه کسی ساخته است و چگونه می توان از این قفس رها شد.

استعاره دیگری که ممکن است کسانی نسبت به زندگی داشته باشند استعاره زندانی در زندان است؛ اینکه ما در یک زندان اسیر شده ایم و بالطبع سؤالات متفاوتی مطرح می شود که به چه گناهی به زندان افتاده ایم و زندان بان کیست و ... استعاره دیگری می تواند ایماژ نمایشنامه باشد که قرار است ما برای مدت محدودی نقشی را اجرا کنیم و سؤالات مرتبط با آن که مطرح می شود این است که چه کسی نمایشنامه را نوشته و تا چه زمانی باید نقش بازی کنیم و تماشاگران چه کسانی هستند و .... .

قرآن استعاره زندگی را استعاره بازار می داند و درباره ضرر و زیان و سود انسان ها و معامله و قرض با خدا سخن می گوید. بنابراین ایماژهای متفاوتی مطرح هستند که اگر این ایماژها به سطح آگاهی هر فرد برسند، شخص می تواند با آن مواجه شده و آن را اصلاح کند و تغییر دهد.

در میان این ایماژهای مختلف، بهترین ایماژ مربوط به آیین هندو است که ایماژ رقص هست و بسیار در کاهش اضطراب تأثیرگذار است. مقصود خود را با مثالی بیان می کنم. فرض بگیرید شما به قصد خرید نان از خانه خارج می شوید اما دیر به نانوایی رسیده اید و نان تمام شده است و درواقع شما با شکست مواجه شده اید و رفتن شما امری بیهوده است؛ اما در ایماژ رقص هنگامی که شما از خانه خارج می شوید قصد ندارید به مقصد خاصی برسید و هدف شما صرفاً رقصیدن است. در حرکت رقص، مسیر و مقصد یکی است و شکست و پیروزی در کار نیست؛ به این دلیل که شما با رقص خود قصد ندارید به مقصد خاصی برسید که در صورت نرسیدن با شکست مواجه شوید؛ بلکه مقصود رقصیدن بود که حاصل شد.

ارزش داوری که در باب رقص می توان داشت شامل شکست و پیروزی نمی شود بلکه شامل خوب رقصیدن و بد رقصیدن می شود؛ اینکه آیا ما خوب زندگی می کنیم یا بد زندگی می کنیم؟ کسانی که در زندگی ایماژ رقص را دارند قصد ندارند در زندگی به مقصد خاصی برسند؛ بلکه خواهان این هستند که خوب زندگی کنند و درنتیجه از نرسیدن ها دچار اضطراب نمی شوند؛ اما کسانی که در زندگی قصد دارند به مقصودهایی برسند مدام در اضطراب هستند که آیا به هدف و مقصود می رسند یا خیر، گویی زندگی در جایی است که باید به آن جا برسند.

اگر ایماژ ما رقص باشد حتی اگر به صورت محدود عمر کنیم خوب زیسته ایم. بنابراین در ابتدا باید ایماژ خود را از زندگی کشف کنیم و بعد با خود بورزیم که درست ترین ایماژ، استعاره رقص است و اینکه خوب زندگی می کنیم یا بد. این نکته بسیار مهم است و باید بدان توجه داشت.

سخنرانی استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان چاره جویی برای اضطراب ، جلسه سوم

@mostafamalekian
3.7K views18:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-05 10:04:20 ادامه
‹‹..فارغ از اینکه کدام‌یک از این روش‌ها را انتخاب کرده باشیم شهوداً همه قبول داریم که اخلاقی کردن بچه‌ها خوب است، اگر راستگوتر، با احسان‌تر و متواضع‌تر باشند بهتر است. یا به تعبیر دیگر فهم عرفی ما این را تأیید می‌کند. اگر این‌طور است، سؤالی که پیش می‌آید این است که چرا ما موفّق نیستیم، چرا اخلاقی‌تر کردن شاگردان مشکل است، انگار آموزش فیزیک و ریاضیات و تعلیمات دینی به دانش‌آموزان آسان‌تر است از اخلاقی کردن شاگردان. به نظر می‌آید پرداختن به این‌ که چرا تعلیم و تربیت اخلاقی این‌قدر دشوار است امر مهّمی باشد. برای این که جواب این سؤال را بیابیم؛ اوّل باید توجّه کنیم تعلیم با تربیت فرق دارد. Education جمع هر دو است، هم تعلیم و هم تربیت. شاخۀ تعلیم را در زبان انگلیسی می‌گوییم Teaching و شاخۀ تربیت را می‌گوییم Training تعلیم با تربیت فرق‌اش در این است که: تعلیم به معنی این است که آن‌چه را که مخاطب نمی‌داند به او یاد دهیم امّا تربیت یعنی کاری بکنیم که دانش آموز یا شاگرد ما آن‌چه را که می‌داند به آن‌ها عمل کند؛ یعنی به دانسته‌هایش ترتیب اثر عملی بدهد.

آیا در اخلاق مشکل ما بیش‌تر تعلیم است یا تربیت؟ ظاهراً بیش‌تر تربیت اخلاقی است. چون تقریباً همۀ ما می‌دانیم صداقت بهتر از بی‌صداقتی است، یا تواضع بهتر از متکبر بودن است، احسان بهتر از اسائه است.. این که مشکل داریم این است که دانسته‌مان را نمی‌توانیم در مقام عمل پیاده کنیم. یعنی چنان زندگی کنیم که گویی می‌دانیم. بزرگترین مشکل تعلیم و تربیت اخلاقی شکاف بین معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی است. چرا این‌طور نیست که به محض اینکه فهمیدیم نباید دروغ گفت دیگر دروغ نگوییم؟ این شکاف چرا به وجود آمده و چه چیزی این را پر می کند؟ این بزرگترین مشکل تعلیم و تربیت اخلاقی است. شما صد برابر آن‌که بگویید دروغ گفتن نادرست است باید کاری بکنید آن‌هایی که می‌دانند راست گفتن درست است، راست بگویند. در غیرِ اخلاق این‌طور نیستیم مثلاً اگر فهمیدیم یک خوردنی یا آشامیدنی مسموم است دیگر آن را نمی‌خوریم و به معرفت‌مان عمل می کنیم. تا وارد حوزۀ اخلاق می‌شویم انگار به معرفت‌مان‌ عمل نمی‌کنیم.

این هست که در قلمرو اخلاق بر خلاف پنج قلمرو دیگر زندگی همیشه به معرفت‌مان عمل نمی کنیم. در پنج قلمرو دیگر: قانون و حقوق، آداب و رسوم و عرف وعادات، مصلحت اندیشی، زیبایی‌شناسیِ زندگی، مناسک و شعائر، معمولاً بیش‌تر به معرفت‌مان عمل می کنیم و درست به مقتضای علم، عمل خودمان را سامان می دهیم.
به این شکاف از دو وجه می‌توان نگاه کرد؛ می‌توانم تئوری‌های مختلفی را که دلیل این شکاف را توضیح می دهند، بیان کنم؛ هشت تئوری بزرگ در این باب وجود دارد. که چون در درس‌های دیگر پرداخته‌ام و در جلسات باقی‌مانده نمی‌خواهم به این تئوری‌ها بپردازم چون اولاً در جاهای دیگر تدریس کرده‌ام و ثانیاً در دو جلسه نمی توانم به آن‌ها بپردازم.

مثلا تئوری ادیان ابراهیمی چیست؟ می‌گویند چهار موجود فریبکار هستند که فریبمان می‌دهند؛ ابلیس و دنیا و نفس و هوا. این چهار فریبکار مدام در حال فریب هستند. که هر چهار تا در متون این سه دین پیدا می شوند. دنیا: به تعبیر علی ابن ابیطالب، اَلدُّنْیا تَغُرُّ و تَمُرُّ ( دنیا می‌فریبد و می‌گذرد). شیطان: بِما أَغْوَیْتَنِی.. لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ، به نص قرآن البته در تورات هم هست؛ خدایا..! به خاطر این که تو مرا اغوا کردی همه بندگانت را گول می‌زنم. نفس: إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ. هوا: اَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ، می‌گوید می‌دانست ولی عمل نکرد.

هفت تئوری غیر از ادیان ابراهیمی وجود دارد. به این‌ که من کدام را قبول دارم کاری نداریم. اگر فرصت بود تئوری‌ها را طرح می‌کردم و می‌گفتم کدام قابل دفاع‌تر است. ولی می‌خواهم از یک راه دیگر وارد شوم؛ یک سلسله نکاتی می‌گویم اگر آن نکات را متوجّه شوید و خوب دقّت کنید خودتان می‌فهمید تئوری درست کدام است؛ بدون آن که تئوری‌ها را طرح کرده باشیم و بگوییم نقاط ضعف و قوّت‌شان چیست. در دوجلسۀ آینده می خواهم به هفت نکته اشاره کنم و اگر تأمل کنید متوجّه می‌شوید این شکاف که بین معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی به وجود آمده از کجاست..››


گزیده‌ای از درس‌گفتار «تعلیم و
تربیت اخلاقی»

@mostafamalekian
2.8K views07:04
باز کردن / نظر دهید
2022-06-05 10:04:00 خیرخواهی در انسان معنوی

مصطفی ملکیان

خیرخواهی در درون خودش سه ساحت دارد:
۱. انسان خیرخواه در درجۀ اوّل اهل عدالت است.
۲. در درجۀ دوّم اهل احسان است.
۳. در درجۀ سوّم اهل محبّت است.

عدالت، احسان و محبّت سه وجه خیر هستند. خیر در واقع نام كلی‌ای است بر این سه پدیده، وقتی كه می‌گویم انسان معنوی در ناحیۀ اراده، اراده‌اش معطوف به خیر است، یعنی همیشه معطوف است به اینكه اولاً عادلانه زندگی می‌كند و عادلانه رفتار كند، در مرحلۀ دوّم، علاوه بر اینكه عدالت می‌ورزم، فوق عدالت یعنی، احسان بورزم.

اگر در عدالت، حقی از شما ضایع نمی‌كنم، در احسان حقی هم از خودم به شما می‌بخشم. احسان در واقع به این معنا فوق عدالت است و گرنه نمی‌شود به بهانه احسان‌خواهی، عدالت را فراموش كرد. احسان، فوق عدالت است یعنی من از حق خودم می‌گذرم برای اینكه به شما كه نیازمندتر از من هستید، ببخشم. درواقع امر، ازبخشی از آنچه را می‌توانم خود در اختیار بگیرم، اعراض می‌كنم. اعراض خودخواسته و سرگرداندن خودخواسته از چیزی كه از آن من است و حق من است كه از آن بهره‌برداری كنم. و فوق احسان، محبّت است. مرحلۀ سوّم خیرخواهی محبّت است و آن اینكه نه فقط نسبت به شما عادلانه و محسنانه رفتار كنم، بلكه نسبت به شما محبّت داشته باشم.

یعنی در باطن نسبت به شما احساس علاقه كنم. هیچ بعید نیست كه كسانی مرحلۀ اوّل و دوّم را داشته باشند، یعنی توانسته باشند كه انسان‌های عادل باشند (اگر چه این هم دشوار است ولی به هر حال توانسته باشند) و همین‌طور توانسته‌اند كه انسان‌های محسنی هم باشند، ولی هنوز نتوانسته باشند كه در درون خود و باطن خودشان، محبّت دیگران را غرس كنند و بكارند. محبّت بر خلاف عدالت و احسان كه دو رفتار بیرونی هستند، یك رفتار درونی است. «محبّت یعنی اینكه من واقعاً در باطن به شما علاقه داشته باشم، نه اینكه با شما یك رفتار بیرونی براساس عدالت و یا حتّی بر اساس احسان باشد، واقعاً به شما علاقه‌مند باشم.

انسان همیشه باید كه دایرۀ دوست‌داشتن‌های خودش را گسترش دهد و نه دایرۀ عدالت و احسان‌ورزیدن خود را كه البته اینها هم دو امر مهّم‌اند، مهّم دایرۀ دوست‌داشتنی است كه امری است درونی، این را دائماً گسترش دهد و تعداد كسانی را كه محل تعلّق محبّت باطنی او قرار می‌گیرند، افزایش دهد. این كاری است كه انسان‌های معنوی همیشه می‌كنند و در درون خود احساس آرامش بیشتر، شادی بیشتر و امید بیشتر می‌كند. این نكتۀ بسیار بسیار مهّمی است..
«دوست داشتن عالی‌ترین مرتبۀ معنوی است»

@mostafamalekian

ادامه
3.0K views07:04
باز کردن / نظر دهید
2022-06-02 16:42:15
به مناسبت ۱۲ خرداد، سالروز تولد استاد مصطفی ملکیان

پرتره: علی ایزدی
@mostafamalekian
5.3K viewsedited  13:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-02 06:33:08 اهمیت سکوت در عرفانهای جهان

مصطفی ملکیان

عرفانهای عملی جهان، 12 آموزه مشترک دارند؛ "سکوت" نخستین آموزه مشترک است.
سکوت در مفهوم سیاسی و اجتماعی آن که به معنی عدم اعتراض و انفعال است، مُراد نیست. بلکه مقصودم سه نوع سکوت است که به ترتیب عبارتند از سکوت با زبان بزرگ، سکوت با زبان کوچک و سکوت ذهنی.
در قدیم، هر که در مجلسی کمتر سخن می‌گفت، بهره‌مند از کمالات بیشتری به چشم می‌آمد؛ اما اکنون وضع عوض شده و هر که پُرگوتر است پُرکمالات شمرده می‌شود. این تلقی جدیدی است که برای گذشتگان ما ناشناخته بود و البته یکی از بزرگترین مشکلاتی است که امروزه داریم.
اینکه اصل در زندگی بر سکوت باشد و جز به وقت ضرورت و به قدر ضرورت سخن نگویم، گام اول عرفان عملی است.
@mostafamalekian

فایل صوتی
7.5K viewsedited  03:33
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 20:14:38
رونمایی از کتاب «دربارهٔ کتاب فلسفه سیاسی: درآمدی کامل | نوشتهٔ فیل پاروین و کلر چَمبرز | ترجمهٔ جواد حیدری»

‌‌ با حضور: استاد مصطفی ملکیان و دکتر جواد حیدری

‌زمان: سه‌شنبه، ١٧:٠٠ خردادماه ١۴٠١، ساعت ١٩:٠٠

پخش زنده از اینستاگرام سروش مولانا
@sorooshemewlana
@mostafamalekian
3.5K views17:14
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 10:42:34 چرا اخلاقی عمل کردن در حاشیه است؟

مصطفی ملکیان


با این‌كه در جهان امروز از گزاره‌های اخلاقی زیاد صحبت می‌شود امّا در عمل می‌بینیم كه عمل كردن به اخلاق در بسیاری از جوامع از احترام و توفیق زیاد برخوردار نیست و به عبارت دیگر اخلاقی عمل كردن دشوارتر از قبل شده است. با اینكه احترام به اخلاق مطلوب همۀ ماست امّا ما هنوز نتوانسته‌ایم به این مطلوب نهایی نزدیك شویم.

دلیل این اتفاق این است كه بسیاری از فواید زندگی اخلاقی برای مردم جهان ناشناخته مانده است. مردم در عصر امروز به صورت واضح با فواید زندگی اخلاقی آشنا نشده‌اند. انسان‌های بسیاری می‌دانند كه در جامعه امروز قانون و تثبیت حقوق اجتماعی برای آنها رفاه و عدالت و آزادی به ارمغان می‌آورد و زندگی روزمره را برای آنها آرام‌تر می‌كند اما مسئلۀ دیگری كه در بیشتر مواقع به آن توجّه نمی‌شود، روشن كردن فواید زندگی اخلاقی به صورت عملی و عینی در جامعه است.

بشر امروز نمی‌داند كه احترام و عمل كردن به گزاره‌های اخلاقی می‌تواند روح و روان او را برای تعالی و رشد انسانی مهیا كند حال آنكه حقوق و قانون كه رفاه مادی را برای او به ارمغان می‌آورد، فقط جسم او را به آرامش نزدیك می‌كند. دلیل این اتفاق ناخجسته این است كه افراد متوجّه نیستند كه درك بنیان‌های اخلاقی به عوض شدن خود افراد كمك می‌كند امّا توجّه صرف به‌حقوق فقط ضامن تغییر جامعه خواهد شد. برای اینكه اخلاق در جامعه نهادینه شود باید كاركردهای اخلاقی روشن و واضح شود و مردم طبعات آن را به‌گونه واضح ببینند.

حركت نخست برای گام برداشتن به سوی اخلاق آن است كه مردم در رتبه‌بندی بین روح و جسم به رتبه‌بندی روحی نیز سهمی قائل شوند و آن را مهّم درنظر بگیرند. امّا این تنها راهكار ترویج یك راه زیست اخلاقی در جامعه نیست. در جامعه‌ای كه هزینه‌های عمل كردن به اخلاق بالا باشد و افراد احساس كنند اگر به اخلاق پایبند شوند، دچار ضرر و زیان می‌شوند و امتیازات اجتماعی خود را از دست می‌دهند دیگر نمی‌توانند در جامعه به جایگاه مطلوب خود برسند. اگر چنین رویكردی در یك جامعه نهادینه شود دیگر اخلاقی عمل كردن به مرور زمان به حاشیه رانده شده و از زندگی مردم جامعه دورشده و كمرنگ خواهد شد.



روزنامۀ «تهران امروز»، یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲

@mostafamalekian
6.2K viewsedited  07:42
باز کردن / نظر دهید
2022-05-24 18:13:00
فایل صوتی سخنرانی بررسی و نقد کتاب «زیستن با کتاب» نوشته طریف خالدی| مصطفی ملکیان| پردیس کتاب مشهد | 30 اردیبهشت 1401
@mostafamalekian
3.6K viewsedited  15:13
باز کردن / نظر دهید