Get Mystery Box with random crypto!

مصطفی ملکیان

لوگوی کانال تلگرام mostafamalekian — مصطفی ملکیان
آدرس کانال: @mostafamalekian
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 61.59K
توضیحات از کانال

🔸جهت انتقادات،پیشنهادات وهمکاری:
👤 @admynchannel
🔸پاسخ به سؤالات متداول (پشتیبان کانال) :
👤t.me/mostafamalekiian
🔸صفحه اینستگرام:
instagram.com/mostafamalekian_official/
🔹کانال ناقد:
@naghedchannel

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 36

2022-02-15 17:38:24
جلسه سوم درسگفتار فلسفه و اخلاق نیکوکاری توسط آکادمی آگاپه برگزار می شود.

چهارشنبه
، 27 بهمن ماه 1400، ساعت 10 الی 12

این جلسه غیرحضوری و بصورت آنلاین برگزار می‌شود.
لینک جلسه؛ https://agp.ngo/eInmAZteL2

@agapenetwork
@mostafamalekian
4.0K viewsedited  14:38
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 13:28:03
کتاب برچیدن همه احزاب اثر سیمون وی با ترجمه غلامعلی کشانی و مقدمه مصطفی ملکیان توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شد.
@mostafamalekian
3.2K viewsedited  10:28
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 13:15:01
@mostafamalekian
3.3K views10:15
باز کردن / نظر دهید
2022-02-12 18:40:48 وجود مغالطه آرزو اندیشی در آموزه های مکتبها و مسلکها

مصطفی ملکیان

فرض کنید شما از من سؤال می کنید که چه شهری برای اقامت نیاز دارم و ویژگی‌های این شهر چیست؟ من در پاسخ به امکاناتی مثل کتابخانه، پارک، خیابان‌های عریض، دانشگاه و تفریحگاه و امکانات دیگر که برای زندگی در یک شهر لازم دارم، اشاره می‌کنم و شما در پاسخ نقشه یک شهر را به من ارائه می‌دهید که تمام امکانات و نیازهای مورد نظر من برای یک شهر در آن فراهم شده است. نکته‌ای که باید بدان توجه کرد این است که درست است که این نقشه تمام امکانات لازم و مورد نیاز مرا دارد؛ اما آیا در عالم واقع شهری وجود دارد که مصداق این نقشه باشد؟ یا شهری قابلیت این را دارد که به مصداق این نقشه تبدیل شود؟ یا آن چه در برابر نیاز من مطرح شد صرفاً یک نقشه است بدون کارآیی در عالم واقع؟

اگر شهری در عالم واقع نباشد که مصداق این نقشه باشد این نقشه هر اندازه هم که به ایده آل های من نزدیک باشد باز هم به درد من نمی‌خورد و از من رفع نیاز نمی‌کند. اگر ما طالب یک خانه باشیم اما در مقابل فقط نقشه یک خانه را دریافت کنیم بدون این‌که این خانه در واقعیت وجود داشته باشد یا برای ما قابل‌استفاده باشد این نقشه نیاز ما را به داشتن خانه جواب نمی‌دهد؛ زیرا نیاز ما به داشتن خانه است و نه صرفاً یک نقشه.

اکنون مطلب را با مثالی دیگر به مقصود خود نزدیک‌تر می‌کنم. فرض کنید از ما سؤال شود که چگونه جهانی را دوست دارید، ما اشاره کنیم جهانی که خدایی دارد که دارای علم و قدرت و خیرخواهی مطلق است، جهانی که دارای نظام اخلاقی است، جهانی که در آن با مرگ نابود نشویم و انسان اشرف مخلوقات باشد و در پاسخ به این نیاز، یک رمان به ما نشان دهند که نمود جهان مطلوب ما است و در آن خدا وجود دارد، جهان نظام اخلاقی دارد و انسان اشرف مخلوقات است و ما را دعوت به آن رمان کنند. مواجه عاقلانه این است که توجه کنیم آن چه ارائه شد صرفاً یک رمان است و نه یک واقعیت در هستی. باید پرسید آیا هستی نیز بدین گونه است؟ آیا در عالم واقع نیز این رمان واقعیت پیدا کرده است؟ آیا قابلیت تحقق دارد؟

یک رمان نیاز ما به جهانی مطلوب را پاسخ نمی‌دهد هر چند کاملاً مطابق با نیازها و مطلوبات ما باشد، درواقع ما می خواهیم نیازهای مان در عالم واقع برآورده شوند و نه در رمان ها. با توجه به مثال‌های اشاره شده متوجه می‌شویم که مکتب‌ها، مسلک‌ها، ایدئولوژی‌ها و ادیان و ... چگونه می‌توانند از نیازهای معنوی ما سوءاستفاده کنند. درواقع این مکتب‌ها و مسلک‌ها عالمانه و عامدانه خطایی مرتکب می‌شوند که در منطق مادی بنام مغالطه آرزو اندیشی است و آنها آرزوهای ما را در مکاتب خود می گنجانند و به ما وعده می دهند. مغالطه آرزو اندیشی بدین گونه است که من خوش دارم که «الف ب باشد» پس عقیده پیدا می‌کنم که «الف ب است». ایرادی ندارد که ما خوش داشته باشیم «الف ب باشد» اما از این‌که خوش داریم «الف ب باشد» به این نتیجه برسیم که پس «الف ب است» این نتیجه ایراد دارد و مغالطه است. درواقع مکاتب وعده‌های خود را بر آرزوهای ما منطبق می‌کنند.

در ادامه به بیان معیاری می‌پردازم که از طریق آن می‌توانیم مانع از سوءاستفاده مکاتب از نیازهای معنوی خود شویم و بتوانیم رمان و واقعیت را تفکیک کنیم و در وعده‌های آن‌ها بتوانیم مغالطه آرزو اندیشی را تشخیص دهیم. برای تشخیص رمان از واقعیت ما به عقلانیت نیاز داریم. ما نمی‌توانیم به نیازهای معنوی خود بی‌توجه باشیم؛ زیرا تمام نیازهای ما مادی نیستند و نمی‌توان از عقلانیت نیز دست کشید؛ به این دلیل که مکاتب از طریق نیازهای معنوی ما را فریب می‌دهند.

برای این‌که تشخیص دهیم رمان‌های کیهانی چه اندازه واقعیت دارند باید از عقلانیت استفاده کنیم. تمام فیلسوفان، فرزانگان، عالمان و عارفان و الهی‌دانان و به صورت کلی هر متفکری یک رمان به ما عرضه کرده است که در آن‌ها تمام سخن در باب نیازهای معنوی است؛ اما مسئله مهم این است که کدام‌یک از رمان‌ها با واقعیت هماهنگ هستند و در عالم واقع تحقق دارند؟ برای پاسخ به این مسئله باید به عقلانیت رجوع کرد و باید آموزه‌های متفکران را با عقل مورد سنجش قرار داد.

سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در دانشگاه کردستان تحت عنوان "عقلانیت و معنویت"

@mostafamalekian
4.1K views15:40
باز کردن / نظر دهید
2022-02-10 13:47:40 یکپارچگی وجودی

مصطفی ملکیان

در طول تاریخ همه فرزانگان و عارفان یا بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب و همه الهی‌دانان و بخش عظیمی از فیلسوفان و بخش عظیمی از روان‌شناسان قائل بودند به اینکه انسان در طول زندگی این جهانی خود غیر از نیازهای مادی، نیازهای دیگری به نام نیازهای معنوی نیز دارد. من برای فهم بهتر نیازهای معنوی، به‌صورت ساده این دو دسته از نیازها را از یکدیگر تفکیک می‌کنم تا برای دوستان، پذیرش نیازهای معنوی امکان‌پذیر باشد.

انسان یک سلسله نیازها دارد که اگر این نیازها برآورده نشوند، کمیت زندگی این جهانی او را به خطر می‌اندازند و به زبان ساده انسان نمی‌تواند عمر طبیعی خود را سپری کند و به عبارتی دیر یا زود می‌میرد. این دسته از نیازهای مادی به‌گونه‌ای هستند که حتی اگر یکی از آن‌ها برآورده نشود کمیت زندگی ما به خطر می‌افتد و ادامه زندگی برای ما محال می‌شود. از این نیازها به نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای زیست‌شناختی و یا ضروریات زندگی تعبیر می‌شود.

این دسته از نیازها که از آن‌ها به‌عنوان نیازهای مادی تعبیر می‌کنیم فهرست مشخصی دارند و شامل اکسیژن هوا، نور خورشید، حرارت خورشید، آب، خوراک، پوشاک، مسکن و خواب و استراحت می‌شود. اگر نیازهای مادی انسان برآورده شد کمیت زندگی این جهانی او حفظ می‌شود و اگر او متوسط عمر یک انسان را تجربه کند علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای دیگری پدید می‌آید که به کیفیت زندگی او مربوط می‌شود و به زندگی انسان کیفیت می‌بخشد. از این دسته از نیازها به نیازهای معنوی تعبیر می‌کنیم.

نیازهای معنوی با کیفیت زندگی ما کار دارند و اگر جواب داده شوند کیفیت زندگی ما را بهتر می‌کنند و اگر برآورده نشوند کیفیت زندگی را بدتر می‌کنند به‌گونه‌ای که ممکن است به بیزاری از زندگی بیانجامد و علی‌رغم برآورده شدن نیازهای مادی، فرد را دچار خودکشی یا نوعی ویرانی سازی زندگی از طریق اعتیاد، الکل و ... کند.

نیازهای معنوی به اندازه نیازهای مادی وضوح و تشخص ندارند و به عبارتی کسانی که نیازهای معنوی را مطرح می‌کنند به یک اجماع کلی و کامل درباره این فهرست نرسیده‌اند؛ البته برای نزدیک شدن فهرست‌ها، تلاش‌های فراوانی صورت گرفته است و دور از انتظار نیست که تا دهه آینده با توجه به تحقیقات وسیع جهانی که در حال انجام است در این فهرست‌ها اجماع و اتفاق‌نظر حاصل شود.
یکی از معروف‌ترین این فهرست‌ها، فهرست آبراهام مزلو روان‌شناس معروف آمریکایی در کتاب دین، ارزش‌ها و تجارب اوج است. علاوه بر این فهرست، فهرست‌های دیگری نیز وجود دارد که بدان اشاره نمی‌کنم.

آنچه که در ارتباط با نیازهای معنوی بر آن تأکید دارم توجه به این نکته است که نیازهای معنوی کیفیت زندگی ما را در محدوده خود نگه می‌دارند و می‌توانند کیفیت زندگی ما را تعالی یا نزول ببخشند. به چند مورد از نیازهای معنوی اشاره می‌کنم.

یکی از نیازهای معنوی که برای انسان در ارتباط با خود مطرح می‌شود نیاز به یکپارچگی وجودی است که از آن تعبیر می‌کنیم به نیاز آشتی با خود. یکپارچگی وجودی بدین معنا که تمام ساحت‌های وجودی من با یکدیگر در صلح هستند و کل وجود من با هم هماهنگ است؛ گویی کل وجود من یک ارکستر سازمان‌یافته است که یک رهبر ماهر و قوی دارد که تمامی وجود را با یکدیگر هماهنگ کرده است؛ به‌گونه‌ای که تنها یک آهنگ از درون من به گوش می‌رسد. در روان‌شناسی وجودی معمولاً از این نیاز به یکپارچگی وجودی تعبیر می‌شود. یکپارچگی وجودی بدین معنا است که همه ساحات وجود من که شامل باورها، خواسته‌ها، احساسات و عواطف، گفتار و کردار می‌شود در درون خود سازگاری دارند و در مرحله بالاتر ساحت‌های من با یکدیگر نیز ناسازگار نیستند؛ مثلاً گفتار من منطبق با باورهای من است و برخاسته از احساسات و عواطف من و نیز هماهنگ با خواسته‌های من و یا مثلاً خواسته‌های من در تضاد با احساسات و باورها و گفته‌های من نیست و.... .

انسانی که یکپارچگی وجودی دارد با خود در صلح است و دچار سرزنش و ملامت خود نمی‌شود و با خود در ستیز نیست. هر انسانی طالب صلح در درون است و از ستیز درونی ناخشنود است؛ بنابراین یکپارچگی وجودی یکی از نیازهای معنوی است.

دومین نیاز معنوی انسان این است که بتواند با تنهایی خود کنار آید. نیاز سوم، توانایی دور کردن ترس از مرگ در درون است. زندگی آرمانی ما هنگامی است که دائماً با اندیشه ترس از مرگ، زندگی و کام خود را تلخ نکنیم. نیاز دیگری که داریم نیاز به آزادی فلسفی است و به تعبیر امروزی ما نیاز داریم که احساس کنیم خود ما بر سرنوشت خود تسلط داریم و تحت تسلط و اختیار دیگران نیستیم که منطبق با خواسته و اراده آن‌ها زندگی کنیم و باید احساس سوار بودن بر سرنوشت خود را داشته باشیم.

سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در دانشگاه کردستان تحت عنوان " عقلانیت و معنویت
@mostafamalekian
4.5K views10:47
باز کردن / نظر دهید
2022-02-08 21:20:50 حقوق طبیعی از منظر مکتب رواقی

مصطفی ملکیان

رواقیون نخستین کسانی بودند که مسئله حقوق طبیعی را مطرح کردند و این که بشر حقوقی دارد به نام حقوق طبیعی.ما کار به مصادیق و فهرست ها نداریم بلکه اندیشه حقوق بشر را بررسی میکنیم که رواقیون مبدع آن بودند. اندیشه حقوق بشر میگوید که اگر ویژگی در انسانی است که در داشتن این ویژگی علم و اراده خود آن انسان دخالت نداشته است آن ویژگی نه باید موجب امتیازی برای او شود و نه باید موجب محرومیتی شود. اندیشه حقوق بشر می گوید حق وقتی نامساوی می شود که علم و اراده ما دخالت کند وقتی علم و اراده ما هیچ دخالتی ندارد درآن جا باید آن چه را که داریم نه به علم خودمان و نه به اراده خودمان نمیتواند دستمایه امتیازگرفتن برای ما و دیگران باشد

حالا این ویژگی های غیر علمی و ارادی چیست :

رنگ پوست که خودمان انتخاب نمیکنیم لذا حقوق بشر می گوید تمام رنگ ها باید حقوق مساوی داشته باشند.

جنسیت که زن و مرد بودن ما را شامل می شود.

ما در چه قرنی و در چه زمانی به دنیا میاییم و در چه مکانی به دنیا میاییم که به علم و اراده ما نیست.

این که از چه پدر مادری و در چه قشر و لایه اجتماعی پا به هستی بگذاریم.

چه توانایی های جسمی و ذهنی داشته باشم که به علم و اراده خودم نیست . مثلا میزان سلامت و زیبایی و نیرومندی و یادگیری و ... نباید موجب امتیاز و محرومیت شود.

این اندیشه را اولین بار رواقیون گفته اند یعنی حتی در بیانات سقراط و افلاطون و ارسطو هم نبود و به نظر من یکی از ارزمندترین اکتشافات بشر است اگر نگویم ارزشمندترین اکتشاف بشر است .

نشست بررسی کتاب عشق به سرنوشت در گفتگویی با مهدی رضایی

#مصطفی_ملکیان #مؤسسه_فرهنگی_سروش_مولانا #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه

@mostafamalekian
3.2K viewsedited  18:20
باز کردن / نظر دهید
2022-02-06 11:57:21 علل توجه ویژه به مکتب رواقی

مصطفی ملکیان

من بارها عنوان کرده ام که به هیچ مکتب و ایدئولوژی و ایسمی صددرصد قائل نیستم بلکه از هر مکتبی بهترینش را میپذیرم و حالا علل توجه به مکتب رواقیون را برمیشمارم:

اولین ویژگی مکتب رواقی عقلانیت تام و تمامی است که در متفکران این مکتب وجود دارد . وقتی میگویم عقلانیت به معنای ساده یعنی استدلال گرایی . یعنی نه احوال شخصیه و تجارب عرفانی و نه تعبد و تقلید از متفکران دیگر راه دارد.

ویژگی دوم این که فلسفه رواقی به معنای دقیق کلمه فلسفه زندگی است. لذا رواقیون از مسائل انتزاعی فلسفه که ربطی به زندگی عملی پیدا نمی کرد و اگر حل می شد تاثیر مثبتی در زندگی و اگر حل نمی شد تاثیر منفی در زندگی نداشت آگاهانه اجتناب می کردند و تمام همشان این بود که به مسائل فلسفی بپردازند که :
قبل از این که در ذهن طرح شوند با بعد از این که در ذهن طرح شوند در زندگی عملی تاثیرگذار باشند.
مسائلی که وقتی این مسائل راه حل پیدا می کنند زندگی ام فرق می کند با وقتی که راه حل پیدا نکرده اند.
مسائلی که اگر راه حلشان x باشد زندگی ام فرق می کند با وقتی که راه حلشان y باشد.

ویژگی سوم که تقریبا مصداقی از مصادیق ویژگی اول یعنی عقلانیت تام و تمام است این است که رواقیون به قوانین حاکم بر عالم طبیعت کاملا اعتنا داشتند . احترام به قوانین طبیعی نه به عنوان امور مقدس بلکه به عنوان امور ضروری. در واقع به آخرین دستاوردهای علوم بشری تا اطلاع ثانوی احترام بگذاریم.

ویژگی چهارم بها دادن به طبیعت انسان است یعنی علاوه بر این که به قوانین حاکم بر هستی اعتنا داشتند، میگفتند باید خودت را بشناسی و بدانی چه موجودی هستی و چه کارکردهایی میتوانی داشته باشی تا مبادا برنامه ای بریزی با کارکردهای وجودی خودت ناسازگار باشد.

ویژگی پنجم به فرد مربوط می شود. رواقیون قائل بودند که هرکس باید به ویژگی های فردی که در آنها یونیک و منحصر به فرد میباشد توجه ویژه ای داشته باشد؛ویژگیهایی با توجه به ژنتیک و حوادث در زندگی و تعلیم تربیت و ویژگی های منشی و شخصیتی خودش.

نکته ششم این که در مکتب رواقی، اخلاق کاملا عقلانی است. یعنی نظام اخلاقی رواقیان همراه با عقلانیت تنظیم شده است به این معنا که هیچ پیش فرض اخلاقی در این مکتب وجود ندارد مگر اینکه استدلال به سودش وجود دارد به عبارتی اخلاقش واقع گرایانه است نه یک نوع آرمانگرایی که توجه به واقعیت ندارد.

نکته هفتم اینکه رواقیون نخستین کسانی بودند که مسئله حقوق طبیعی را مطرح کردند. بحثم در این جا دفاع از تعداد حقوق بشری که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشته شده یا آنچه در اسناد و مدارک مربوط به انقلاب کبیر فرانسه مکتوب شده یا آنچه در قانون اساسی امریکا آمده، نیست. اندیشه حقوق بشر میگوید که اگر یک ویژگی در انسانی است که در داشتن آن ویژگی علم و اراده خودش دخالت نداشته است نباید موجب امتیازی یا موجب محرومیتی شود.

ویژگی دیگر مکتب رواقی این است که جهان میهن انگاری دارند. رواقیون اولین کسانی اند که گفتند ما شهروند جهانیم نه شهروند یونان و روم و ژاپن و چین و هند وایران و ... می گفتند ما نباید در قید وبند جامعه ای باشیم که درآن قرار گرفته ایم و به خاطر تعلق به این جامعه برای آن امتیازی قائل شویم یا برای این جامعه حقی قائل شویم یا نسبت به این جامعه تکلیفی قائل شویم نسبت به سایر جوامع.

ویژگی بعدی که خیلی مورد تاکید است، اجتماعیت است. اجتماعیت یعنی ما انسان باید در ظرف زندگی اجتماعی زندگی کنیم و اگر از ظرف زندگی اجتماعی خارج شدیم دچار یک سری نواقص جدی در زندگی میشویم و به بهروزی دست نمیابیم حتی به خوشی هم نمیرسیم.
ارسطو میگفت انسان ها زندگی اجتماعی را انتخاب نکرده اند بلکه بالطبع زندگی اجتماعی را دوست دارند ولی برخی رواقیون قائل بودند ما اجتماعی بالطبع نیستیم و طبیعتمان اینگونه نیست که بالفطره و بالغریزه اجتماعی باشیم بلکه حساب کرده ایم و دیده ایم جز در زندگی اجتنماعی مقاصدمان تامین نمی شود لذا بالقصر و از سرناچاری به زندگی اجتماعی رو آورده ایم.

نکته و ویژگی بعدی این است که رواقیون معتقد بودند که در زندگی باید گریز پذیرها را از گریز ناپذیرها تفکیک کرد و اگر زندگی مان و سرمایه هایمان را و استعدادهای درونی و فرصت های بیرونی مان را صرف تغییر گریزناپذیر ها و اجتناب ناپذیرها کنیم فقط خودمان را خلع سلاح کرده ایم . لذا این تفکیک بسیار اهمیت دارد و تا قبل رواقیون کسی این تفکیک را نکرده است.

نشستی بررسی کتاب عشق به سرنوشت در گفتگویی با مهدی رضایی

#مصطفی_ملکیان #مؤسسه_فرهنگی_سروش_مولانا #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه

@mostafamalekian
5.1K viewsedited  08:57
باز کردن / نظر دهید
2022-02-04 20:40:29 فایل صوتی «اهمیت شناخت نقاط قوت، ضعف و ظرفیت های خود»
#مصطفی_ملکیان

@mostafamalekian
3.5K viewsedited  17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-02-04 20:40:01
فایل صوتی «اهمیت شناخت نقاط قوت، ضعف و ظرفیت های خود»
#مصطفی_ملکیان
@mostafamalekian
3.7K views17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-02-03 10:19:39 نظر فیلسوفان در باره قلمرو کارهای نیکوکارانه

مصطفی ملکیان

سوال این است: امور خیریه شامل چه چیزهایی است؟ کارهای خیر چه قسمت هایی از زندگی ما را پوشش می دهند؟ پاسخ به این سوال مستلزم شناسایی نیازهای بشر است.

آبراهام مزلو، روانشناس امریکایی، به خوبی نیازهای بشر را طبقه بندی کرده است.
البته ما نیازهای فراوانی داریم، خارج از تفاوتهایی که انسانها با هم دارند، همگی نیازهایی دارند. این نیازها فوریت و اهمیت مشابه در انسانهای مختلف ندارند. اما وقتی این نیازها معین شد، تلاش انسانها باید معطوف به رفع آنها شود. بنابراین اولویت ها در کار خیر به اولویت های نیازهای بشری وابسته است. انجمن های خیریه باید به این مسئله توجه کنند.

الویت بندی کارهای نیکوکارانه
در این باب، اولویت بندی کمک های نیکوکارانه باید مطابق ذیل باشد:

کمک به بیماران. بالاخص بیماران محتضر. بیماران محتضر مقدمند بر بیماران غیرمحتضر. در مرحله بعد سایر بیماران قرار می گیرند.

کمک به بی سرپرستان: کسانیکه، کسی متکفل اوضاع آنها نیستند و کسی عهده دار مسائل آنها نیست.

کمک به کسانیکه از لحاظ اقتصادی فقیرند. یعنی کسانی که ضروریات زندگی را نمی توانند تامین کنند.

کمک به کسانیکه بیکارند. دارای شغل و حرفه درآمدزا نیستند.

کمک به افراد مسن. فرقی بین پیرمرد و پیرزن نیست. به هر دو باید توجه شود.

کمک به ستم دیدگان. کسانی که حقی از آنها ضایع شده و نمی توانند حق خود را استیفا کنند و مظلومند.

کمک به درمان جویان. کسانیکه به لحاظ ذهنی یا روانی مشکلاتی دارند و باید درمان شوند.

کمک به ناآموختگان و ناپروردگان. کسانیکه تعلیم و تربیت کافی در زندگی ندیده اند، مشکلاتی برای خود و دیگران بوجود می آورند. باید به این مسائل پرداخت.

سه دسته کمک به ناآموختگان:

گاهی ناآموختگان برای احراز شغل و حرفه، تعلیم و تربیتی ندیده اند. اگر بتوانیم به اینگونه اشخاص شغلی بیاموزیم، می توانند درآمدزا شوند و زندگی مستقلی پیدا کنند.

گاهی شخص مشکل دیگری دارد. مهارتهای زندگی را یاد نگرفته است و این غیر از شغل و حرفه وی است.

مهارتهای زندگی شامل 24 مهارت است که با استفاده از آن انسان می تواند زندگی موفق و اخلاقی ای داشته باشد.

زندگی انسان باید دو ویژگی داشته باشد: موفق باشد و اخلاقی. زندگی موفق به معنای دستیابی به مطلوب های اجتماعی مورد نظر فرد اعم از ثروت، شهرت، قدرت، محبوبیت، احترام، آبرومندی و علم. و نکته دیگر اینکه این موفقیت بواسطه زیر پا گذاشتن اخلاق بدست نیامده باشد. بنابراین پرورده بودن ممکن است به این معنی باشد.

معنی سومی برای ناآموخته بودن وجود دارد و آن اینکه ممکن است فردی به علم، هنر و فنی علاقه داشته باشد ولی زندگی به او مجال نداده باشد تا آن علم را بیاموزد. الیزابت کوبلر راس، روانشناس مرگ، تمام عمر خود را به بیماران در حال احتضار معطوف کرد، وی می گوید یکی از مسائلی که در لحظات آخر عمر، بیمار در حال احتضار را آزرده خاطر می کند، نیازهایی است که فرصت برآورده شدن آنها در طول زندگی بیمار فراهم نشده است. خلاء پرناشده در درون وی، جزو نیازهای وجودی او است.

نکات مهم در باب کمک به این هشت گروه

تمام هشت گروه اجتماعی که در فوق ذکر شد باید دو چیز از ما دریافت کنند: یکی کمک و دیگری پشتوانه روحی و معنوی.

اگر فقیر باشیم از دو چیز رنج می بریم. یکی اینکه پول نداریم و دیگر اینکه محتاج فردی دیگر هستیم. اگر فردی به فقیری پولی می دهد باید به گونه ای این وجه را به وی اعطا کند که رنج او را بکاهد، انگار دارد به فرزند خود، برادر یا پدر یا مادر خود کمک می کند.

نشست دوم درسگفتار فلسفه و اخلاق نیکوکاری در خیریه آگاپه

@mostafamalekian
4.3K viewsedited  07:19
باز کردن / نظر دهید