2023-03-13 17:47:58
سندرم یادگیری PITM – Prove it To Me (به من ثابت کن)!این سندرم که میتوان آن را یکی دیگر از موانع سازمان یادگیرنده دانست، بلای جان افراد بدبین است. سندرمی که در فرهنگ سازمانی غربی ملموستر و مشهودتر است. بهطور کلی، این سندرم در هر محیطی که رویکردهای آموزشی روی اتخاذ دیدگاه نقادانه نسبت به پدیدهها تأکید داشته باشند، بیشتر رواج دارد.
زبان بدن افراد مبتلا به این سندرمِ موانع یادگیری سازمانی، شبیه یکدیگر است. آنها بهمحض مواجهه با یک آموزه جدید، دستها را در هم گره کرده یا دست به سینه میمانند و بدنشان را عقب میدهند؛ سپس کمی اخم میکنند یا از بالای عینک به طرف مقابل مینگرند. این رفتارهای غیرکلامی، معنای مشخصی دارد: حرفت را باور نمیکنم! ثابت کن که آنچه میگویی، درست است!
این سندرم یادگیری باعث میشود که افراد، مبتلا به آن زیر بار پذیرش اطلاعات جدید نروند؛ به همین دلیل جلساتی که با حضور آنها برگزار میشوند، معمولاً بسیار طولانی هستند. مشاورینی که مشغول ارائه مشاوره به مدیران مبتلا به سندرم PITM هستند، مشاهدات جالبی دارند. اغلب آنها اذعان میکنند که بخش عمدهای از زمان مشاوره فقط صرف این میشود که ثابت کنند درست میگویند! در کلاسهای آموزشی نیز بعضاً با افرادی روبرو میشویم که مدام تلاش میکنند مدرسین را به چالش بکشند. این افراد نیز درواقع در باتلاق سندرم PITM دستوپا میزنند.
آیا نگاه نقادانه یکی از موانع یادگیری سازمانی است؟
ممکن است این سؤال درباره سومین سندرم یادگیری مطرح شود که آیا نگاه نقادانه را باید یکی از موانع یادگیری سازمانی بدانیم؟ البته که نه! اتخاذ رویکرد نقادانهی درست نسبت به پدیدهها نهتنها بد نیست بلکه میتواند مفید واقع شود.
اِشکال کار مبتلایان به سندرم PITM اینجاست که فرد از همان ابتدا مطمئن است که طرف مقابل، اشتباه میکند؛ بنابراین حتی اجازه اثبات درستی آموزهی جدید آن را دیگران نمیدهد و حتی به شکل واقعی و فعالانه به گفتههای آنها گوش نمیکند. آنها تنها گفتههای افراد خاص و معدودی را قبول میکنند. درحالیکه بهتر است انسان ابتدا با دید مثبت و رویکرد پذیرا به حرفهای جدید گوش دهد؛ اگر در آن اشکالی دید سؤال کند و اگر قانع نشد، آن را نپذیرد. اما افراد مبتلا به سندرم PITM بهطور پیشفرض، هر آموزهای را غلط میدانند مگر اینکه خلافش به آنها ثابت شود. رویکردی که یک مانع ذهنی بزرگ را در فرایند پردازش ذهنی آنها ایجاد میکند.
وجود افرادی که مبتلا به این سندرم هستند در پروژههای دارای ضربالاجل زمانی و همینطور در مواقعی که اتخاذ یک تصمیمِ فوری ضرورت دارد، بسیار خطرناک است. زیرا همانطور که گفتیم آنها با سایر اعضای گروه همراه و همگام نخواهند شد، مگر اینکه قانع و متقاعد شوند!
چه کسانی بیشتر مستعد ابتلا به سندرم PITM هستند؟
افراد شکاک، بیاعتماد و بدبین نسبت به محیط و دیگران، بیشتر از بقیه در معرض ابتلا به این سندرم قرار دارند. بسیاری از مدیران ارشد سازمانها که به این سندرم مبتلا هستند، فقط حرف خود را قبول میکنند؛ تغییر افکار و عقاید آنها کاری بسیار دشوار است که بیشباهت به هفتخان رستم نیست!
احتمال ابتلا به سندرم PITM یا شدت آن معمولاً با افزایش تجربه یا سطح تحصیلات، رابطه مستقیمی دارد. افراد در سنین جوانی و زمانی که فاقد معلومات و تجربه زیادی هستند، عمدتاً آموزههای جدید را آسانتر میپذیرند. اما با گذر زمان و تثبیت شخصیت، عادات و آموختههایشان، تغییر موضع آنها به کار بسیار سختی تبدیل میشود.
آکادمی مدیریت را دنبال کنید در Instagram Telegram
1.9K views14:47