2022-07-09 13:29:09
اگر مجلس فعلی خبرگان رهبری به گاه عمل به وظیفه اصلی خود مورد حمله قرار گیرد! حامد اولادی؛ بازیگوش حقوقی
قسمت اول
تعیین و معرفی رهبر جدید در صورت عزل، کناره گیری و فوت رهبر مستقر بر عهده مجلس خبرگان رهبری است.
حال تصور کنید که این مجلس در اثنای جلسه بررسی گزینه های موجود، مورد حمله اساسی قرار گرفته و همه اعضای خود را از دست دهد امری که با وجود دشمنان قسمخورده این نظام بعید نیست.
ممکن است عده ای در جواب به این فرض، ضمن استهزاء نگارنده و عبث بودن اقدام دشمن چنین پاسخ دهند: سریعاً انتخابات جدیدی ترتیب داده و مجلس جدیدی که برآمده از خشم انتقامی و انقلابی مردم است را صاحب می شویم.
اما در پاسخ باید گفت: دوغ یا نوشابه؟
اجازه دهید ابتدا بدانیم که کجا ایستادیم و در کجا نیستادیم؟
مجلس خبرگان ۸۸ کرسی دارد. در حال حاضر همه افراد فعلی این مجلس از فیلتر فقهای شورای نگهبان رد شدهاند به نحوی که فقاهت و سایر شرایط یکان یکان ایشان توسط ۶ فقیه شورای نگهبان بررسی و تائید شده است.
بنابراین برگزاری هر انتخابات جدیدی مستلزم بررسی صلاحیت هر یک از کاندیداها به عنوان جایگزینهای اعضای سابق در نزد فقهای شورای نگهبان است.
اما مسئله زمانی بغرنج می شود که در حال حاضر ۵ فقیه از ۶ فقیه شورای نگهبان نیز عضو مجلس خبرگان بوده و قطعاً در آن جلسه کذایی حضور دارند. بنابراین مطابق فرض این نوشتار تنها یک فقیه باقی میماند که در واقع آقای مهدی شب زنده دار است. حال چگونه می توان با یک فقیه انتخابات مجلس خبرگان برگزار کرد.
ضمناً گفته باشم که وجود صافی شورای نگهبان در مسیر انتخابات مجلس خبرگان مطابق تبصره ۱ ماده ۳ قانون انتخابات مجلس خبرگان است و در حال حاضر اصلاح این قانون به موجب اصل ۱۰۸ قانون اساسی تنها در اختیار مجلس خبرگان رهبری است. بنابراین راه برون رفت هرچه باشد حذف شورای نگهبان نیست.
بگذارید سری به یکی از قوانین متروک ایران بزنیم بلکه خدا رحم کرد و راه حلی دشت کردیم. قانون اساسی در اصل ۱۱۱ عبارتی آورده که به نظر راه گشا مینماید:
«در صورت فوت، کناره گیری و یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام کنند...» خب! تا اینجای کار را که همه میدانیم اما این اصل در ادامه چه گفته؟
«تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام» تشکیل می شود. به موجب همین اصل این شورا همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده دارد.
البته این اصل در خصوص ایفای وظایف رهبری توسط شورای رهبری قائل به تفکیک شده است. توضیح اینکه در انجام برخی از وظایف، شورا می تواند راساً اقدام کند و در برخی دیگر تنها در صورتی میتواند دست به عمل زند که توسط سه چهارم از اعضای مجمع تشخیص مورد تصویب قرار گیرد. در خصوص این وظایف در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد اما همین قدر بدانید که این شورا میتواند بدون نیاز به تصویب مجمع، فقهای شورای نگهبان را عزل یا نصب کند لذا می تواند با نصب فقهای جدیدی در شورای نگهبان این بن بست پدیده آمده را بشکند. ولی براستی مسئله به این آسانی است؟
ابتدا به سراغ شورای رهبری برویم. همان طور که گفته شد این شورا متشکل از رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان است که توسط مجمع انتخاب می شود. حال در چارچوب فرض این نوشتار، رئیس جمهور فعلی یعنی آقای سید ابراهیم رئیسی به دلیل حضور در آن جلسه کذایی دیگر عضو این شورا نیست. از دیگر سو تنها یک فقیه شورای نگهبان باقی مانده و در واقع انتخاب شدنی مطرح نبوده و آقای مهدی شب زنده دار قهراً در کنار رئیس قوه قضاییه دو عضو از سه عضو شورای رهبری می شوند. اما تکلیف عضو سوم این شوراء چه میشود؟
راه اول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. اما شورای رهبری به وجود نیامده که شورای نگهبانی ترتیب دهد و بدون شورای نگهبان هم که انتخابات صفایی ندارد.
تازه اگر یک رییس جمهوری انتخاب شود چه کسی است که او را تنفیذ کند. لابد میگویید تنفیذ دیگر برای چه؟ یعنی رییس جمهوری میخواهید بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان و تنفیذ؟ دوغ یا نوشابه؟
تازه اگر من قبول کنم ضد انقلاب قبول نمی کند بالاخره پرسه فعلی انتخاب رئیس جمهور هر چقدر برای طرفداران نظام بد بوده برای آنان سرشار از برکت است.
بگذریم فارغ از شوخی ممکن است شما به اصل ۱۳۱ استناد کرده و معاون اول رییس جمهور را به عنوان جایگزین او معرفی کنید اما نباید فراموش کرد که در آنجا نیز شرط "موافقت رهبری" درج شده امری که غیبت آن فرض این نوشتار است.
@mirza53
695 views10:29