Get Mystery Box with random crypto!

رازی نهفته

لوگوی کانال تلگرام razhoft — رازی نهفته ر
لوگوی کانال تلگرام razhoft — رازی نهفته
آدرس کانال: @razhoft
دسته بندی ها: روانشناسی
زبان: فارسی
مشترکین: 1.86K
توضیحات از کانال

https://t.me/contact

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2022-05-16 20:37:59 @razhoft

در گوشه‌ی دوردستی از عالم در پرتوِ روشناییِ منظومه‌هایِ شمسیِ درخشنده‌ی بی‌شمار، زمانی رویِ سیاره‌ای موجوداتِ هوشمندی شناخت را ابداع کردند. این متکبرانه‌ترین و دروغ‌ترین دقیقه در «تاریخِ عالم» بود؛ اما هرچه بود همان یک دقیقه بود. پس از آن‌که طبیعت چند دَمِ دیگر برآورد، سیاره منجمد شد و موجوداتِ هوشمند ناگزیر جان دادند. می‌توانستیم داستانی چون این ابداع کنیم و با این حال همچنان توضیحِ قانع‌کننده‌ای نداده باشیم که عقلِ انسانی در طبیعت چقدر رقت‌انگیز و موهوم و فانی و چقدر بی‌هدف و خودسر به نظر می‌رسد؛ ابدیت‌هایی وجود داشته‌اند که عقل در خلالِ آن‌ها وجود نداشته؛ و زمانی هم که مجدداً ناپدید شود اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. زیرا این عقل رسالتِ دیگری ندارد که به ورایِ مرزهای زندگیِ بشر تعمیم یابد. بلکه، عقلِ انسانی است و تنها دارنده و مالکش آن را با چنان شور و هیجانی نگاه می‌کند که گویی محوری است که کل دنیا به گردِ آن می‌گردد. ولی اگر می‌توانستیم با یک پشه گفت‌وگو کنیم می‌دیدیم که او هم با همین شور و هیجان از پروازِ خودش در هوا سخن می‌گوید و او نیز احساس می‌کند مرکزِ پرنده‌ی این جهان را در خود دارد. هیچ چیز در طبیعت نیست که آنقدر پست و کوچک باشد که با همان یک دَمِ کوچک از نیرویِ شناخت بلافاصله همچون بادکنکی متورم نشود؛ و از آن‌جا که هرکس که باری را حمل می‌کند دوست دارد ستایش‌اش کنند، مغرورترینِ همه‌ی انسان‌ها، یعنی فیلسوف، نیز دوست دارد که همه‌ی چشم‌هایِ جهان از هر سو، همچون تلسکوپ به اندیشه‌ها و اعمالِ او خیره شوند.

#فردریش_نیچه
#زایش_تراژدی
درباره‌ی حقیقت و دروغ‌گویی به معنایی نااخلاقی - بند 1
ترجمه‌ی #رضا_ولی_‌یاری


https://t.me/+QwNPXDT61seYx4nZ
98 viewsآگراداتس, 17:37
باز کردن / نظر دهید
2022-05-07 21:52:08 برترین کانال‌ها برای خواندنی عمیق و شنیدنی لذت‌بخش


رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
@ShahnamehToosi
آموزش انگلیسی۲ ساله مبتدی تا آیلتس
@teacheruniversity
شبی ده دقیقه کتاب بخوانیم
@book_tips
آموزش و ایده نـویـسـنـدگـے خلاق !
@BENEVIS_S
کتابخانه صوتی و pdf تاپ بوک
@Top_books7
کتابخانه صوتی من
@ketabegooya_man
موسیقی های دلنشین فرانسوی
@onthewaves
زنان نیک اندیش ایران
@zananenikandish
کانال کتاب های تاریخی
@ketabtarikhim
کافه کتاب صوتی
@CafeBookAudio
تشخیص انواع شخصیت ها با روانکاوی
@Neoravankavi
تدریس مکاتب فلسفی و روانی
@anbar100
با سریال زبانت رو قوی کن
@learningEnglishwithbestseries
((دکتر هلاکویی)) مشاوره رایگان بگیر
@hamrah_ba_dr_holakouee
آهنگ های انگلیسی با ترجمه
@behboud_music
حقوق برای همه
@jenab_vakill
کانال تخصصی روابط بین‌الملل
@InternationalRel
دنیای جذاب نویسندگان برتر دنیا
@nevisandbdonya
آموزش فن ترجمه عربی
@amuzesgarabi
رمانسـرای مجازی
@Salam_Roman
جامعه شناسی زن روز
@Zane_Ruz_Channel
مشاور حقوقی خودتان باشید 《رایگان》
@vakilbaashi
درسگفتار علوم سیاسی، روابط بین الملل
@ecopolitist
دلواژه های تنهایی
@gandomzaran
کانال فلسفی «تکانه»
@khosrowchannel
باغ کتاب و موسیقی
@baghdarbagh
در حقوق بشر حرفه ای شوید
@ngoodvv
دنیای کتاب «روانشناسی و مؤفقیت»
@Book_P_S
هنر تذهیب و طراحی سنتی
@vida_dabir
بهـترین اشعار نـااااب
@seda_tanha
علم ادبیات با دکتر سیروس شمیسا
@Siroosshamisa
دلنشین ترین دوبیتی های کمیاب و معاصر
@Delaviz_24
کتُبِ سراسری مذاهب و ادیان جهان
@Book_DEN
پایش مسائل سیاسی ایران
@ir_REVIEW
جامعه شناسی / سینما / ادبیات
@R_kordbacheh
آفرینش : اخبار ادبیات، فلسفه و هنر
@afarineshdastan
شبکه جامعه مدنی( تاریخ، فرهنگ، اجتماع)
@civilizers
دوبیتے ڪافه شعروقلم
@Kaffeghalam1401
رنگ خیال جرعه ای از هنر و ادبیات
@rangekhiyaal
یه مرد امیدوار
@Happy_Private_Life
تصاویــــربــــراے پس زمینه مــــوبایل
@wall_www
کانالی از کتاب و موسیقی
@RomanceWord
فرهنگ و ادبیات فرانسه
@etoile_perdue
کارتونهای نوستالژی
@kartoonNostalghy
کیهان‌شناسی، عجایب، نجوم
@akhtarsetareha
انجمن شاهنامه خوانی سراسری
@anjomanshahnameh
وکیل دادگستری ((عدلیه))
@ADLIEH_TEAM
جملاتے ڪه دل ڪوه را می‌لرزاند
@BIG_THINKr
رازی نهفته ((فلسفی))
@razhoft
تاریخ ایران در عصر صفویه
@SafavidStudies
ژانوس ِ سیاست
@mousavi2025
مرکز تخصصی زبان های راشد
@rashedjavan
صداے ِســڪــوت
@OnlySookoot
مهارتهای زندگی
@maharathayezendegimahmudi
نگارگری ؛ هنر و ادبیات
@tabrizschoolofpersianpainting
کتابخوانی و PDF
@aramesh13577
ایوان خانه شعر و ادب پارسی
@Ivanxaneh
کتاب و جزوات ««اقتصاد و مدیریت»»
@Book_E_M
فن ترجمه زبان تخصصی علوم سیاسی و روابط
@policyinact
مخفیگاه کتاب 𝐏 𝐃 𝐅
@BOOKPDFOK
زیباترین متن‌های جهان
@Beautytext1
کتابخانه کودک و نوجوان
@childrenbook
زبان برای همه فقط با کارتون ها
@alllanguagescartoons
تقویت زبان انگلیسی عمومی!
@ehbgroup504
مولانا و باغ سبز عشق
@baghesabzeshgh
دانلود فیلم و سریال روانشناسی
@Filmravankavi
کتاب کتاب کتاب بخوانیم
@LibMajazi
سینمای فرانسه آرشیو فیلم و سریال
@lefrancaisavecnathalie
آموزش صفر تا صد نویسندگی
@mostafabagherzadeh74
پرتوی از تفسیر قرآن کریم
@Pious114
سفر به دنیای خاطرات
@khatherehbazi
مطالب تاریخی
@matalebtarikhim
ا𝐏𝐃𝐅ا 𝟭️️𝟬𝟬𝟬𝟬هزار جلد کتاب‌ کمیاب
@LibraryManawi
با این جملات با کلاس حرف بزن
@BOOK_Hi
رسانه، فرهنگ – نشانه
@irCDS
کتابخانه مجازی
@llib7
آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
کتب فلسفی
@philosophic_books
پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI

هماهنگی برای تبادل
@mrgp_1
109 viewsآگراداتس, 18:52
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 08:47:25 @razhoft

«به هست-آمدِ» (شوندِ) ماندگار و یگانه، ناپایداریِ هر چیزِ فعلی و واقعی، که پیوسته عمل می‌کند و به هستی‌ می‌آید اما هرگز نیست، آن گونه که هراکلیتوس به ما آموزش می‌دهد، اندیشه‌ای وحشتناک و فلج‌کننده است. اثر و اصابتِ آن بر انسان‌ها را می‌توان به تقریبِ هرچه بیشتر به احساسی تشبیه کرد که طیِ یک زمین‌لرزه به آدمی دست می‌دهد، زمانی که اعتمادِ آشنایِ خود به زمینی سخت و محکم را از دست می‌دهد...

هراکلیتوس می‌گوید که انگبین در همان حال تلخ و شیرین است: جهان، خود، نوشیدنیِ مخلوطی است که باید پیوسته تکانش داد و هَمَش زد. ستیزه‌ی اضداد به هرآنچه به هست می‌آید جان می‌بخشد؛ ویژگی‌هایِ معینی که به دیده‌ی ما دائمی می‌آیند جز صعودِ یک‌ جانبِ تضاد را بیان نمی‌کنند. اما این، به هیچ‌روی، به معنایِ پایانِ جنگ نیست؛ تخالف تا ابد ادامه دارد. هر آن‌ چیز که رخ می‌دهد، هماهنگ با این ستیزه رخ می‌دهد، و درست در این ستیزه است که عدالتِ ابدی آشکار می‌شود. اندیشه‌ای شگفت‌آمیز است، سرزننده از ناب‌ترین رشته‌های یونانی‌گری، این اندیشه که ستیزه، حاکمیتِ پیوسته و پایدارِ عدالتِ سرسخت را، که به قوانینِ ماندگار مقید است، در بر دارد و جلوه‌گر می‌سازد. تنها یک یونانی قادر بود چنین اندیشه‌ای را به عنوانِ بنیانِ یک کیهان‌شناسی بیابد...

#فردریش_نیچه
#فلسفه_در_عصر_تراژیک_یونانیان،
صفحه 80، #هراکلیتوس
ترجمه #مجید_شریف


https://t.me/+QwNPXDT61seYx4nZ
108 viewsآگراداتس, 05:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-03 14:39:02 @razhoft

‌تسلسل نامحدود اشیاء در خود یا در خداوند، مدت محدود حیات ما را غرق تحیر و شگفتی می‌نماید. عدم تحرک پایدار و ثابت طبیعت، در مقایسه با تغییرات مستمری که در ما روی می‌دهد، نیز همان تأثیر را بر جای می‌نهد و آن چه باعث می‌شود که از شناخت کامل اشیاء عاجز باشیم این است که آن‌ها فی نفسه بسیط هستند، حال آنکه ما مرکب از دو طبیعت متفاوت و متضاد هستیم، روح و جسم. بنابراین بعید است بخشی از وجودمان را بتوان غیر روحانی دانست و حتی اگر ادعا شود که ما یکسره مادی هستیم، باز هم مانع بزرگی بر سر شناخت ما از اشیاء است، زیرا هیچ امری غیرقابل باورتر از این تصور نیست که ماده خود را بشناسد.
ما محتملا نمی‌توانیم بدانیم که چگونه ماده می‌تواند خود را بشناسد. از این رو، اگر ما صرفا ماده هستیم قادر به شناسایی هیچ چیز نخواهیم بود، و اگر ترکیبی از روح و ماده هستیم، نمی‌توانیم دانش کاملی از اشیایی که صرفاً روحانی و یا صرفا مادی هستند، کسب نماییم.
به همین جهت است که قریب به اتفاق فیلسوفان در تصورات اشیاء دچار اشتباه می‌شوند، و به شکلی روحانی از اشیاء مادی و به شکلی مادی از اشیاء روحانی سخن می‌گویند، زیرا آن‌ها عمدتاً قائل بر این هستند که مادیان تمایل به زوال دارند، این که میل به کنه خود دارند، این که از انهدام گریزان هستند، از بطلان می‌هراسند، این که واجد فطرت، سازگاری و ناسازگاری هستند و تمام صفاتی که متعلق اشیای غیرمادی است. و هنگامی که از مجردات سخن می‌گویند، به عنوان وجودی [محدود به] مکان به آن‌ها نظر می‌کنند، و تحرک از یک مکان به مکان دیگر را به ایشان نسبت می‌دهند، یعنی کیفیاتی که صرفا متعلق به ماده است.

سعادت بشری
بلز پاسکال


https://t.me/+QwNPXDT61seYx4nZ
134 viewsآگراداتس, 11:39
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 23:48:32 لختی سخن به درباره‌ دکتر بزرگمهر دانشمند محمّدعلی اسلامی نُدوشن


دکتر اسلامی نُدوشن دانشور فرهنگ و ادبِ ماست که در سه نگره جهان‌بینی‌اش را می‌شود جستجو نمود که بارز به گفتگو هستند به تاریخ و فرهنگ ایران زمین.

#ایران، #شاهنامه و #فرهنگ سه رویکرد کلیدواژه‌ ای در نوشته‌های ایشان محسوب می‌شوند که در پرتو دانش گستره‌ خویش به بسط این رویکردهای حسّاس تاریخی-اجتماعی کوشش ها داشتند.

مثلثِ (ایران/فرهنگ/شاهنامه) اندیشه‌شناسیِ دکتر اسلامی نُدوشن بسانِ جام جهان‌بینی در هویّت‌شناسیِ ما ایرانیان قابل توجّه و تمرکز است.
از هر زاویه که به این اضلاع مثلث که می‌نگریم دانش و بینش عمیق ایشان را می‌شود به هدف چگونه بود و چگونه خواند پیش بُرد.
دانش، تواناییِ به عمل رساندن هر بینش است و بینش در حال انجام ‌اَش منش می‌خواهد که دکتر اسلامی نُدوشن از سِیرتکوینی معرفت شناخت دانش، بینش و منش یک شخصیّت قابل احترام و ارزشمند هستند.

و امّا بعد

مثلث اندیشه‌های استاد
#ایران را برای هویّت‌اَش و خاستگاه تمدّنی‌اَش به بسیاری مورد توجّه قرار می‌دهد.
بیشتر پژوهش‌هایش به درباره‌ ایران و جهان ایران در دوره‌های تاریخی بوده است و بدون کتاب های درسگفتاری‌اَش به درباره‌ ایران و جهان آن، نمی‌شود به شناخت کاملی رسید چون ایشان بر پایه‌ تاریخ و مستندات آن و پژوهش‌ های میدانی توانسته بیشترین نگره‌های اهمّیّت‌دار فرهنگ ایرانی را برگو شوند.

#فرهنگ را از لحاظ علمی با رویکرد‌های جامعه‌شناسی پیش بردند. بر اساس داده‌های تاریخی-اجتماعی جنبه‌های مختلف فرهنگ انسانی و فرهنگ ایرانی را در بازخوانی فرهنگ جهانی به مثابه یک کنش معرفتی سلوک گفتار دادند.
در کتابی به نام «فرهنگ و شِبه فرهنگ» و جستارهای مرتبط با این واژه چگالی مفهوم‌ساز فرهنگ انسانی-ایرانی را به عنوان یک ابزار قدرتمند مدیریت منابع انسانی رصد کرده و آسیب شناسی‌هایی را هم به بر داشتند تا با نگاهی دانشی این خاستگاه اجتماعی تاریخ‌مند (فرهنگ) بهتر اهمّیّت شناسی وضع‌دار بشود.

#شاهنامه را با نگاهی از منظر یک سراینده تا مترجم و منتقدی هوشمند فرازی دیگر از بازخوانی فرهنگ ایرانی دادند و در نهایت ادب‌ورزی ساختار قدرت اجتماعی ایران را با خصیصه‌داریِ یک شاهکار ادبی که شاهنامه باشد نشانه‌شناسی مواضع دادند.
ایشان در شاهنامه ورزی سروده را ارزیابیِ جامعه‌شناختی دادند که سروده‌ رسانه‌ ملّی برای شناخت فرهنگ و اندیشه‌ی ایرانی است و از این قرار مکتبِ اندیشه‌شناسیِ ایرانی را در خاستگاه زبان پارسی، "شاهنامه" قلمداد کردند.

و امّا این

#عرفان در منظر ایشان شاکله‌ وضع‌دار در بالندگیِ فرهنگی محسوب می‌شد چون نگره‌ای فلسفی-ایرانی بوده است و در پرداخت‌های مبسوط خویش به درباره‌ی مولانا این روش‌شناسی را پدیدارشناسی کردند.

#حقوق بشر و دمُکراسی نزد ایشان چون حقوقدان بودند کاربردی‌ترین ابزار مورد نظر بوده و در برّرسیِ اجتماعیِ خویش از نگاه حقوق اجتماعی بهره برده است و چون ادبیات مبیّن شیوه‌ اندیشه و بازتاب‌دهیِ فرهنگِ اجتماعیِ انسان ایرانی است با درنگ‌های مختلف حقوق شهروندی و فرهنگ مردم به واکاوی برده‌اند.



#آریا_پورفریاد



ارتباط با ادمین @aryaporfaryad
https://t.me/sanjeshhayarya
167 viewsآگراداتس, 20:48
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 10:51:59 @razhoft

پاک ساز از غیر دل ، وز خود تهی شو چون حباب
گر سبک روحی توانی خیمه زد بر روی آب

خودنمایی کی کند آن کس که واصل شد به دوست
چون نماید مه چو گردد متصل با آفتاب

کی دهد در جلوه گاه دوست عاشق راه غیر
دم مزن از عشق اگر ره می‌دهی بر دیده خواب

نیست بر ذرات یکسان پرتو خورشید فیض
لیک باید جوهر قابل که گردد لعل ناب

وحشی از دریای رحمت گر دهندت رشحه‌ای
گام بر روی هوا آسان زنی همچون سحاب


وحشی بافقی » گزیده اشعار » غزلیات »
غزل ۲۷


@razhoft @razhoft @razhoft
#رازی_نهفته
215 viewsآگراداتس, 07:51
باز کردن / نظر دهید
2022-04-29 23:42:56
@razhoft

برای این‌که انسان‌ها بتوانند از هستی به عنوان یگانه پایگاه حیات حراست کنند، ابتدا باید «چگونه سکونت کردن» را بیاموزند.

هایدگر می‌نویسد: «مصیبت واقعی سکونت کردن در این امر نهفته است که فانیان هر بار که می‌خواهند از نو ماهیت سکونت کردن را جست‌وجو کنند می‌بینند که همیشه باید نخست سکونت کردن را بیاموزند»
(فلسفه تکنولوژی، ص۱۵۴).


@razhoft @razhoft @razhoft
#رازی_نهفته
266 viewsآگراداتس, 20:42
باز کردن / نظر دهید
2022-04-29 23:14:36 @razhoft

ندا رسید به جان‌ها که چند می‌پایید
به سوی خانه اصلی خویش بازآیید

چو قاف قربت ما زاد و بود اصل شماست
به کوه قاف بپرید خوش چو عنقایید

ز آب و گل چو چنین کنده ایست بر پاتان
بجهد کنده ز پا پاره پاره بگشایید

سفر کنید از این غربت و به خانه روید
از این فراق ملولیم عزم فرمایید

به دوغ گنده و آب چه و بیابان‌ها
حیات خویش به بیهوده چند فرسایید

خدای پر شما را ز جهد ساخته است
چو زنده‌اید بجنبید و جهد بنمایید

به کاهلی پر و بال امید می‌پوسد
چو پر و بال بریزد دگر چه را شایید

از این خلاص ملولید و قعر این چه نی
هلا مبارک در قعر چاه می‌پایید

ندای فاعتبروا بشنوید اولوالابصار
نه کودکیت سر آستین چه می‌خایید

خود اعتبار چه باشد به جز ز جو جستن
هلا ز جو بجهید آن طرف چو برنایید

درون هاون شهوت چه آب می‌کوبید
چو آبتان نبود باد لاف پیمایید

حطام خواند خدا این حشیش دنیا را
در این حشیش چو حیوان چه ژاژ می‌خایید

هلا که باده بیامد ز خم برون آیید
پی قطایف و پالوده تن بپالایید

هلا که شاهد جان آینه همی‌جوید
به صیقل آینه‌ها را ز زنگ بزدایید

نمی‌هلند که مخلص بگویم این‌ها را
ز اصل چشمه بجویید آن چو جویایید


مولانا » دیوان شمس » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۹۴۵


@razhoft @razhoft @razhoft
#رازی_نهفته
226 viewsآگراداتس, 20:14
باز کردن / نظر دهید
2022-04-29 00:07:26 @razhoft

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی

بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی

بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی



سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات »
شمارهٔ ۲۰۳


@razhoft @razhoft @razhoft
#رازی_نهفته
280 viewsآگراداتس, 21:07
باز کردن / نظر دهید
2022-04-28 12:23:25
@razhoft

آه ای زمانِ همه چیز خوار، پنجه های بُرانِ شیر را کُند می کنی،
و زمین را به خوردن فرزندان زیبایش وادار می کنی؛
و دندان های بُرندهء ببر را از دهانش به در می کُنی،
و ققنوس دیرزی را در خونش کباب می کنی؛
و همچنان که شتابان می گذری، فصل های شاد و محزون را خلق می کنی،
و به هر طریق که دوست داشته باشی ای زمان تیزپا،
با بسیطِ زمین و تمامی فرزندانِ زیبا و فانی اش رفتار می کنی؛
اما من هرگز نمی گذارم که مرتکب آن شنیع ترین جنایت ممکن بشوی:
آی! با پنجهء ساعت هایت، پیشانیِ زیبایِ محبوبِ مرا مخراش،
و با قلم ازلی ات هیچ خطی بر آنجا مَکش،
در مسیر رفتنت، آن جوان زیبا را از گزند تباهی مصون بدار،
تا این آیتِ زیبایی، به آیندگان برسد.
آری ای زمان پیر، هر غلطی خواستی بکن اما به رغم این،
عشقِ من تا ابد در شعرم جوان می ماند.

غزلواره ها
ویلیام شکسپیر
ترجمه: امید طبیب زاده
غزلوارهء ۱۹


@razhoft @razhoft @razhoft
#رازی_نهفته
277 viewsآگراداتس, 09:23
باز کردن / نظر دهید