Get Mystery Box with random crypto!

کافه هدایت

لوگوی کانال تلگرام sadegh_hedayat — کافه هدایت ک
لوگوی کانال تلگرام sadegh_hedayat — کافه هدایت
آدرس کانال: @sadegh_hedayat
دسته بندی ها: ادبیات , هنر
زبان: فارسی
مشترکین: 10.13K
توضیحات از کانال

● کافه هدایت ●
فیسبوک :
www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 132

2021-05-04 14:21:43 مردم حاضر به انجام هر کاری هستند جز پذیرش بی‌ معنا بودن زندگیشان!


#سرگذشت_ندیمه
#مارگارت_اتوود

@Sadegh_Hedayat
108 views11:21
باز کردن / نظر دهید
2021-05-04 10:27:17
حتی اگر سه هزار سالِ دیگر هم زنده بمانی، یا حتی ده برابر آن، به یاد داشته باش که زندگیِ دیگری جز همین زندگی در کار نیست و جز همین زندگی که کم‌کم داری از دستش می‌دهی، دیگر نخواهی زیست. زیاد عُمر کنی یا کم، آخر چه فرقی دارد؟
لحظه‌ی اکنون برای همه یک‌جور است؛ از دست دادنش نیز برای همه یک‌جور است؛ پس اگر عُمرت تمام شود، تنها همین لحظه‌ی اکنون است که از دستت رفته. نه گذشته و نه آینده، هیچ‌ یک را از دست نخواهی داد: آخر چطور امکان دارد چیزی را از دست بدهی که هرگز نداشته‌ای؟

#تاملات
#مارکوس_اورلیوس

@Sadegh_Hedayat
368 views07:27
باز کردن / نظر دهید
2021-05-04 02:02:26 وای بر من! زمان کجا رفته است؟ آیا در چاه هایِ ژرف غرق نگشته ام؟
جهان خفته است. آه، آه! سگ زوزه می کشد و ماه می تابد. همان بِه که بمیرم، بمیرم، اما با شما نگویم که دلِ نیمه شبی ام به چه می اندیشد.
هم اکنون مُرده ام. کار تمام است‌. تارتَنَک، گِردَم چه می تَنی؟ خون می خواهی؟
آه، آه! ژاله فرو می چکد، ساعت فرا می رسد،
آن ساعتی که در آن می لرزم و می افسُرم، آن ساعتی که می پرسد و می پرسد: « چه کس می باید خداوندِ زمین شود؟ چه کس خواهد گفت: چنین باید روان شوید، ای رودهایِ بزرگ و کوچک!»
ساعت فرا می رسد. ای انسان، ای انسانِ والاتر، هشدار! این سخن بهرِ گوش های تیزِ است، بهر گوش هایِ تو_ نیم شبِ ژرف چه می گوید؟

| فردریش ویلهم نیچه | چنین گفت زرتشت | ترجمه داریوش آشوری |

Depressing Melancholic
Dark Ambient YaR

@Sadegh_Hedayat
538 views23:02
باز کردن / نظر دهید
2021-05-03 21:12:27 یگانه قانون حقیقی همان است که به آزادی منجر می‌شود.
قانون دیگری وجود ندارد...


#جاناتان_مرغ_دریایی
#ریچارد_باخ

@Sadegh_Hedayat
770 views18:12
باز کردن / نظر دهید
2021-05-03 06:22:32 سرشب از پای منقل تریاک که بلند شدم از دریچه ی اتاقم به بیرون نگاه کردم،یک درخت سیاه با در دکان قصابی که تخته کرده بودند پیدا بود. حس می کردم همه چیز تهی و موقت است. آسمان سیاه و قیراندود مانند چادر کهنه ی سیاهی بود که بوسیله ی ستاره های بی شمار درخشان سوراخ سوراخ شده باشد،در همین وقت صدای اذان بلند شد. گویا زنی،شاید آن لکاته مشغول زاییدن بود،سر خشت رفته بود. من با خودم فکر کردم: اگر راست است هرکس یک ستاره روی آسمان دارد،ستاره ی من باید دور،تاریک و بی معنی باشد. شاید من اصلا ستاره ای نداشته ام.

#بوف_کور
#صادق_هدايت
@Sadegh_Hedayat
848 views03:22
باز کردن / نظر دهید
2021-05-03 06:21:34 توقیف و بگیر و ببند و کین توزی احمقانه به قوت خود باقی است، انگار که آدم هیچ جور تامین ندارد.
نه تنها نوشتن و خواندن جرم حساب می شود، بلکه فکر کردن هم قدغن خواهد شد!

نامه به حسن نورایی
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat
814 views03:21
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 17:44:02 آسمان لاجوردی، باغچه سبز و گلهای روی تپه باز شده، نسیم آرامی بوی گلها را تا اینجا میآورد. اما چه فایده؟ من دیگر از چیزی نمی توانم کیف بکنم، همه اینها برای شاعرها و بچه ها و کسانیکه تا آخر عمرشان بچه میمانند خوبست.

#سه_قطره_خون
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat
198 viewsedited  14:44
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 00:10:06 «اگر به جای او کس دیگری مادر من بود، می‌توانستم برایش تعریف کنم که دارم چه دوره‌ای را می‌گذرانم، ولی برای ماهی مرده‌ای که روزها را در فریزر می‌گذراند، چه می‌توان تعریف کرد؟»

#دل_به_من_بسپار
#سوزانا_تامارو

Dark Ambient Melancholic

@Sadegh_Hedayat
481 views21:10
باز کردن / نظر دهید
2021-04-30 20:02:07
زمان، همه را یکسان از پا می‌اندازد. مثلِ آن درشکه‌چی که به اسبِ پیرش آنقدر شلاق می‌زند تا در جاده بمیرد.
اما تازیانه‌ای که به ما می‌زنند، ملایمتِ ترسناکی دارد. فقط چندتایی از ما می‌فهمیم که کتک خورده‌ایم …!

#چاقوی‌_شکارچی
#هاروکی_موراکامی

@Sadegh_Hedayat
696 views17:02
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 18:38:51 سایه ی بعضی از شخصیت ها همیشه بر گرده تاریخ سنگینی می کند ، چرا که روایت تاریخی بازنمودی از آنچه که امر واقع است ، محسوب می شود و برای ناظر ( مورخ ، محقق و … ) تنها متون ( آثار ) و بخشی از زندگی نامه ی اشخاص به عنوان مرده ریگ باقی می ماند ، که باید آن را تحلیل و استنتاج کند و بدین ترتیب ناظر ، یک مشاهده گر صرف نیست بلکه عملاً در فرآیند نتیجه گیری نقشی فعال دارد نه منفعل .

بی شک صادق هدایت (۱۲۸۱ ـ ۱۳۳۰ ه.ش ) یکی از محبوب ترین و منفورترین داستان نویسان ایران است ؛ چون توانسته محبوب و مغلوب دلها شود . اثر آفرینی و اثر گذاری هدایت باعث رد و تایید او شده است . تاویل پذیری متون ، عدم تبیین سازی سیستم فکری ، خطای هاله ای اثر و شخصیت و غرض ورزی ناظر ، برای هدایت شخصیتی آفریده که او را سزاوار لعن و نفرین یا مدح و مرحمت کرده است.

اما جدای از هاله ی متنی ـ منشی هدایت ، آن چه که مبرهن است ، رشد فزاینده ی کتب و مقالاتی است که در رد و تایید این شخصیت فرهنگی ـ ادبی نوشته می شود و این خود دلیلی بر سایه ی سترگ هدایت است که پس از پنجاه و چهار سال که از مرگ او می گذرد ، هنوز بر تاریخ ادبی ایران حکم فرماست و آن چه نوشته می شود دال بر آوازه نام او نیست بلکه آثار متنی و معنوی هدایت آن قدر سترگ است که یا باید او را تایید کرد یا انکار ؛ چرا که نمی توان از کنار او بی تفاوت گذشت . آنچه که هدایت را از دیگر همسانانش متمایز می کرد ، احاطه اش به ادبیات کهن و معاصر است و تخیلی که این دو را در فرایندی دیالکتیکی به هم نزدیک می ساخت، تا اثری بدیع بیافریند.


#صادق_هدایت_راوی_آگاهی_غیر_رسمی
#مجید_نصرآبادی
#بخش_اول

@Sadegh_Hedayat
511 views15:38
باز کردن / نظر دهید