Get Mystery Box with random crypto!

اخلاق در حوزه اجتماع

لوگوی کانال تلگرام sadeghniamehrab — اخلاق در حوزه اجتماع ا
لوگوی کانال تلگرام sadeghniamehrab — اخلاق در حوزه اجتماع
آدرس کانال: @sadeghniamehrab
دسته بندی ها: مراقبت از کودک
زبان: فارسی
مشترکین: 3.36K
توضیحات از کانال

دین و اخلاق در جامعه ایران.
در این‌جا روزنوشت‌های این‌جانب درباره‌ی دین و اخلاق در جامعه‌ی ایران به اشتراک گذاشته می‌شود.
مهراب صادق‌نیا
برای ارتباط با مدیر روی پیوند زیر کلیک کنید:
@mehrabsadeghnia

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-06-03 11:00:58 آغاز انسانیّت

انسان بودن، خوب بودن، و اخلاقی‌زیستن یک فرآیند زمان‌بر و البته دشوار است؛ ولی از کارهای خُرد و گام‌های کوچک آغاز می‌شود. برای این‌که انسانِ خوبی باشیم لازم نیست منتظر بمانیم تا قطاری در خطر برخورد با کوه باشد و جانِ مسافرانش تهدید شود و یا سدّی پر آب در حال شکافته شدن باشد و شهری در شرف سیلاب. موقعیّت ریزعلیِ دهقان و فطرس فداکار تنها دو نمونه از موقعیّت‌های دشوار بودند که آن دو توانستند اخلاقی بودن خود را در آن‌جا به نمایش بگذارند، نه تمام موقعیّت‌های اخلاقی. ما هر روزه در هزاران موقعیّتِ اخلاقی ساده‌تر قرار داریم که می‌توانیم انسان بودن خود را نشان دهیم. کافی‌ست بخواهیم خوب بودن را تمرین کنیم. کافی‌ست بکوشیم تا دیگران را دوست بداریم.
تقریباً تمامِ ادیان و حتّی مکاتب بشری تعالیمِ اخلاقیِ خود را بر این قاعده مبتنی کرده‌اند که "دیگران را چون خویشتن دوست بدار". این قاعده که به صورت‌های گوناگونی بیان می‌شود، از آن سبب که اصل زیرین تمام نظام‌های دینی_اخلاقی‌ست به قانون طلایی یا قاعده‌ی زرّین معروف شده است. دوست داشتنِ دیگران راه را برای خوب بودن و عادل‌شدگی فراهم می‌کند و در نقطه‌ی مقابلْ بی‌حسی اخلاقی و نفرت از دیگران سرآغاز ظلم و بی‌عدالتی است.
آگوستین، یکی از مشهورترین پدرانِ کلیسای اولیّه، عشق‌ورزیدن را نشانه‌ی کمالِ انسان دانسته و می‌گوید: "عشق بورز و هر چه خواهی کن." بر اساس آن‌چه او می‌گوید، بی‌توجّهی به قاعده‌ی «عشق ورزیدن به دیگران» و فراموشی اصلِ "دیگران را چون خویشتن دوست بدار" معنایی جز "ناقص‌الخلقه" بودن انسان ندارد. انسان‌هایی که از عشق بی‌توقع به دیگران به دورند، در خلقت خود ناقص‌اند. این حکم ممکن است در ادبیات دینی یک جهش ایمانی و یا اخلاقی به شمار آید، ولی بی‌گمان نتیجه‌ی آشکارش تولّد انسانیت است. این کار در حقیقت گذری سرنوشت‌ساز از غریزه‌ی خودخواهی به اخلاق است. با این حکمِ سرشار از حکمت است که ماندگاری یک انسان، به ماندگاری انسانیت در انسان تبدیل می‌شود. وقتی به همسایه طوری عشق بورزیم که به خود می‌ورزیم، بقای انسانی را به چیزی متفاوت با دیگر حیوانات زنده بدل کرده‌ایم.
تیموتی جکسون نیز معتقد است چون‌خویش‌دوست‌داشتنِ دیگران، فراتر از یک سوداگری معنوی است. عشق‌ورزیدن به دیگران، پاداش‌ش همان همراهی با دیگران و دوست‌داشتن آن‌ها و رسیدن به مقامِ "انسانِ تمام" است. پاداش درونیِ عشق‌ورزی به دیگران، در هر چه بیشتر خدایی‌شدن است.
برای خوب بودن لازم نیست دنبال کارهای خارق‌العاده باشیم. همین که بکوشیم با شادی دیگران تسلا پیدا کنیم و از رنج‌شان غمگین شویم، خوب بودن را آغاز کرده‌ایم.

مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۳/۱۳
@sadeghniamehrab

https://t.me/sadeghniamehrab
3.4K viewsAmeneh Salimi, edited  08:00
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 13:49:28 یک توضیح در باب یادداشت "از فیلم لورفته تا جایزه‌ی جشنواره‌ی کن."
خدا رحمت کند رضا بابایی را! یک بار به من می‌گفت فعالیّت در شبکه‌های اجتماعی به من یاد داده است که در برابر فحش و تهدید صبور باشم. من هم فکر کنم این درس بزرگ را از این شبکه‌ها گرفته باشم. با این حال، گاهی این فحاشی‌ها و تهدیدها ریشه در سوءتفاهم و شاید ابهام یادداشتی دارد که منتشر می‌شود. برای این که دست‌کم از این ابهام کم کرده باشم یادآور می‌شوم: نویسنده‌ی آن سطور قصد ستایش نامبرده‌شدگان و یا تمجید از جایزه‌ی گرفته شده و حتّی فیلم و محتوای آن را نداشته است. بی‌شک ناسازگاری آن فیلم با باورداشت‌های شیعی و یا موضع‌گیری سیاسی جشنواره‌ی یادشده قابل نقد، ارزیابی و پاسخ مناسب است. آن‌چه نویسنده به آن اشاره دارد، دو نکته‌ی اجتماعی و فرهنگی است. نخست این که کنجکاوی و سرک کشیدن در زندگی شخصی افراد یکی از خصلت‌های ناپسند جامعه‌ی ماست که گاهی پی‌آمدهایی برای نقش‌های اجتماعی و زندگی فرد در حوزه‌ی عمومی به همراه دارد؛ و دوّم اشاره به این نکته است که جامعه‌ی ایران، شوربختانه جامعه‌ای است که از خطای افراد باتلاقی درست می‌کند که فرد خطاکار و گاهی خانواده‌اش را در آن غرق می‌کند. در حالی که مستند به متون دینی، باید به دنبال ترمیم خطاکار و بازگرداندن او به متن جامعه بود و نه نفی و طرد او.
مهراب صادق‌نیا
3.3K viewsSadegh Nia, edited  10:49
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 09:17:32 از "فیلم لو رفته" تا جایزه‌ی جشنواره‌ی کن

چندین سال پیش، وقتی دانش‌جوی دوره‌ی دکتری بودم، یک شب در اطراف میدان انقلاب دست‌فروش دوره‌گردی چند سی‌دی در ساک‌دستی کهنه‌ای گذاشته بود و با صدای بلند فریاد می‌زد: "فیلم لو رفته از استخر تهران‌پارس" و یا "فیلم لو رفته از هنرمندان.." دوست هم‌کلاسی من از او پرسید: "سی‌دی زهرا امیرابراهیمی" را داری؟ مرد دوره‌گرد نگاهی به سر و وضع ما کرد و پرسید: "مأمور که نیستید؟!" وقتی لبخند ما را دید گفت: "از صبح تا حالا صدتا از این سی‌دی فروختم؛ بیایبد بریم اون پشت تا پیداش کنم." وقتی به فضای خلوتی در پشتِ خیابان رسیدیم، خِرت و پِرت‌های داخلِ ساک‌دستیِ برزنتی‌اش را جابه‌جا کرد و از لای آن همه سی‌دی یکی را بیرون کشید و گفت: "آها، خودشه." سی‌‌دی را جلوی دوست ما گرفت. بزرگ روی آن نوشته شده بود: "نرگس". دوست من با پرداخت ده هزار تومان آن سی‌دی را گرفت و راهی محل استراحت شدیم. در راه از او پرسیدم: "فکر نمی‌کنید که این کار غیراخلاقی‌ست؟ شما که دارید جامعه‌شناسی می‌خوانید باید متوجّه خطر این کار باشید." پاسخ روشنی نداد ولی معلوم بود که بیشتر از سرِ کنجکاوی سی‌دی را خریده است. عجله داشت که هر چه زودتر به خانه برسیم تا فیلمِ لو رفته را ببیند. وقتی به محل سکونت رسیدیم زود رفت سراغ لپ‌تاپش و آن را روشن کرد. چند دقیقه بعد با خنده‌های بلند عصبی آمد پیش ما و گفت: "چه کلاه‌برداری بود اون فروشنده‌ی دوره‌گرد! درس‌هایی از قرآن آقای قرآئتی را به جای فیلم زهرا امیرابراهیمی به من قالب کرده."... بله، آن دوره‌گرد سی‌دی‌فروش دقیقا از اشتیاق زائد‌الوصف مردم برای سَرَک کشیدن به زندگی خصوصی این و آن بهره می‌جست و سودش را می‌برد. مردمی که اهل جستجو در باره‌ی "فیلمِ لو رفته‌ی" این و آن هستند، به صورت طبیعی دوره‌گردهایی را هم پدید می‌آورند.

چند روزِ پیش، وقتی زهرا امیرابراهیمی جایزه‌ی بهترین بازی‌گر نقش اول زن را از جشنواره‌ی کن گرفت، هیجان و اشتیاقِ آن روزهای جامعه‌ی ایران برای تماشای فیلمِ خصوصیِ لو رفته‌ی او را به یاد آوردم و به این فکر کردم که آن کنجکاوی‌های خسارت‌بار سبب شد تا یک خانم بازی‌گرِ جوان جلای وطن کرده و برود. اگر او در ایران مانده بود، علاوه بر تنبیه قضایی احتمالا الآن گوشه‌نشین بود و یا شاید به سرنوشت آزاده‌ی نامداری دچار. فرق ما با جهانی که زهرا امیرابراهیمی را روی استیج کن برد دقیقا همین است. آن‌ها می‌دانند که چگونه یک روح آسیب‌دیده را تیمار کنند به گونه‌ای در عرض چند سال جایزه‌ی بهترین بازی‌گر زن را از جشنواره‌ی کن بگیرد، در حالی‌که ما مهارت عجیبی داریم در بازی با آبرو و شخصیّت اجتماعی این و آن، خانه‌نشین کردن آنها، و گاه وادار کردنشان به خودکشی.

مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۳/۸
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab
6.6K viewsAmeneh Salimi, edited  06:17
باز کردن / نظر دهید
2022-05-22 07:54:19 شهرنشینی و امکان تجربه‌ی امر قدسی. از زیارت تا گردش‌گری.

پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه، به دعوت بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، در همایش "الاهیات شهر" شرکت کرده و چند دقیقه‌ای سخن گفتم. به درخواست برخی از دوستان چکیده‌ای از آن سخنرانی در چند بند پیش‌کش می‌شود:
موضوع سخنرانی من "امکان تجربه‌ی امر قدسی در شهر" بود. ایده‌ی کانونی آن سخنرانی این بود که تجربه‌ی امر قدسی برای ساکنان شهر چونان که برای گذشته‌گان ممکن بود، ممکن نیست. یعنی امر قدسی، در زندگی پیچیده‌ی شهری کم‌تر نمایان است.
الاهیات شهر با شهرِ الاهیاتی نباید اشتباه گرفته شود. الاهیات شهر، به معنای ارائه‌ی تصویرِ یک شهر آرمانی، چنان‌که آگوستین در شهر خدا انجام داد نیست. الاهیات شهر از مجموعه‌‌ی الاهیات‌های مدرن است که به پرسش از امکان و چگونگی دین‌داری در جهانِ شهرنشین می‌پردازد. الاهیات‌های مدرن بر خلاف الاهیات سنتی نه موضوع واحدی دارند و نه جهت یک‌سانی و در مجموع نگاه سیستماتیک نداشته و جزئی‌نگرند.
تفاوت شهر و روستا در متغیّر جمعیّت نیست؛ به این معنا که شهر جایی است که جمعیّتی بیش از روستا داشته باشد. تفاوت شهر و روستا در پیچیدگی زندگی در شهر و بساطت و سادگی در زندگی روستایی است.
ترجمه‌ی الاهیات به کلام نادرست است. بنا بر این نمی‌توان مسائلی که الاهیات شهر به آن می‌پردازد را در علم کلام جستجو کرد. الاهیات از نظر موضوع، روش، و هدف با کلام متفاوت است. بنا بر این شاید بتوان گفت در میان مسلمانان چیزی به نام الاهیات شکل نگرفته است و به تَبَع آن چیزی به نام الاهیات شهر وجود ندارد.
امر مقدس یک امر عینی و ثابت نیست. امر مقدس برساخت رفتار ما با جهانی است که در آن زندگی می‌کنیم. رفتار ما با پدیده‌های مختلف است که برخی از آن‌ها را مقدس می‌سازد. به همین دلیل، امر مقدس به محیطِ کُنش حساس است و با تغییر سبک زندگی از روستایی به شهری ممکن است برساخت قدسیّت آن تغییر کند.
در باره‌ی امکانِ تجربه‌ی امر قدسی در شهر، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد؛ با این حال همه‌ی ما به تجربه یافته‌ایم که شهرنشینی و زندگی پر زرق و برق آن میان ما و امور مقدس فاصله انداخته است. اگر هنوز هم چیزی به نام مقدس در شهر وجود داشته باشد، که البته وجود دارد، معنای آن با گذشته متفاوت است.
تجملات، پیش‌رفت‌ها، تقسیم کار پیچیده، تنوع فرهنگی، و در یک کلام زندگی مدرن سبب شده است که شهرنشین‌ها کم‌تر از گذشته امکان تجربه‌ی امر مقدس را داشته باشند. در همین مشهد، آن‌قدر که گذشتگان ما از زیارت احساس معنویت و نزدیکی به امر قدسی را داشتند، ما نداریم. پیش‌رفت سریع زندگی شهری، هتل‌های بسیار مجهز، مراکز خرید مدرن، پارک‌های بازی و تفرج‌گاه‌ها سبب شده است که "زائران" دیروز به "گردش‌گران" یا دست کم "زائر_گردش‌گران" امروز تبدیل شوند.
مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۳/۱
@sadeghniamehrab

https://t.me/sadeghniamehrab
2.7K viewsSadegh Nia, edited  04:54
باز کردن / نظر دهید
2022-05-22 07:51:56
"جای خالی مهتاب"

زندگی فرصت بس کوتاهی است
تا بدانیم که مرگ
آخرین نقطۀ پروازِ پرستوها نیست
مرگ هم حادثه است
مثل افتادن برگ
که بدانیم پس از خوابِ زمستانیِ خاک
نَفَس سبز بهاری جاری است...


مراسم یادبودِ
نویسندۀ ذوقمند
و پژوهندۀ اندیشه‌مند:

زنده‌یاد
استاد رضا بابایی

با حضور
خانوادۀ گرامی و
بستگان محترم استاد
و
اندیشه‌وران، استادان، فرهیختگان، دوستان،
شاگردان و علاقه‌مندان

سخنران‌ها:
استاد احمد شهدادی
عضو هیأت علمی
مدرسۀ اسلامی هنر

استاد مهدی صالحی
دبیر انجمن
ویرایش و درست‌نویسی

زمان:
یکشنبه، اول خرداد،
ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

مکان:
قم، بلوار معلم غربی،
مجتمع ناشران

ستاد برگزاری مراسم
1.8K viewsSadegh Nia, 04:51
باز کردن / نظر دهید
2022-05-13 18:09:51 فقر تا کفر!

"کاش در سرزمین مصر به دست یهوه مرده بودیم، آن زمان که کنار دیگ گوشت می‌نشستیم و تا حد سیری نان می‌خوردیم! به یقین ما را به این صحرا آوردید تا تمامی این خیل پرشمار را از گرسنگی بمیرانید. (خروج ۱۶: ۳)
به گزارش سفر خروج، بعد از آن‌که حضرت موسی به دستور خدا، بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون برده و از ستم مصریان رهانید، گرسنگی آنان را چنان آزار داد که آرزو کردند "کاش با شکم‌های سیر، پای دیگ‌های گوشت" و در اسارت مصریان مرده بودند ولی مجبور نمی‌شدند این همه سختی و گرسنگی را تحمل کنند. ‌البته سِفر خروج گزارشش را این‌گونه تکمیل می‌کند که: "موسی گفت یهوه زمزمه‌های شما را علیه خویش بشنیده است. ما که هستیم؟ زمزمه‌های شما نه علیه ما، بلکه علیه یهوه است."
فقر و گرسنگی سبب شد که فرزندان اسرائیل ترس‌شان از خدا بریزد، آن همه معجزه یادشان برود و در نهایت به یهوه اعتراض کنند که چرا خدایان مصری‌ها می‌توانند قوم خود را سیر کنند و تو که با هزار وعده ما را از مصر بیرون آوردی، نمی‌توانی؟! آن‌ها که قرن‌های زیادی در انتظار تحقق وعده‌های خدا بودند، همین که با مشکلِ گرسنگی روبه‌رو شدند، آرزو کردند کاش به آن همه وعده دل خوش نمی‌کردند. زورِ پشیمانی چنان بود که گریبان موسی و هارون را گرفتند و گفتند خدای ما کجاست که وقتی حال و روزِ ما را می‌بیند و آن را با مصریان مقایسه می‌کند از این که ما قوم او هستیم و این همه مشکل داریم خجل نمی‌شود.
گرسنگی، فقر، و تبعیض هر چیزی را از آدمی می‌گیرد. آدم‌های گرسنه که در معاشِ خود مانده‌اند هیچ وعده‌ی آخرت‌شناسانه، هیچ قاعده‌ی ایمانی، و هیچ اصل اخلاقی‌ای را باور ندارند: "کاد الفقر ان یکون کفرا". فقر یک بند انگشت با کفر فاصله دارد.

مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۲/۲۴
@sadeghniamehrab

https://t.me/sadeghniamehrab
8.7K viewsAmeneh Salimi, edited  15:09
باز کردن / نظر دهید