Get Mystery Box with random crypto!

سید مهدی موسوی

آدرس کانال: @seyedmehdimoosavi2
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 25.98K
توضیحات از کانال

اشعار، ترانه‌ها، داستان‌ها و... مرا فقط از این کانال و همچنین اینستاگرام، فیس‌بوک و کانال یوتیوب شخصی‌ام دنبال کنید

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 5

2023-06-13 16:32:07 شعری از مجموعه‌ی "پرنده کوچولو، نه پرنده بود! نه کوچولو!":
.
کشیدم از تو: دو تا کوه، بعد، چند کلاغ
غروب کردم تا هر غروب گریه کنی

برای من که تمامیِ قصّه بد بودم
کجاست آغوشی تا که خوب گریه کنی؟!
.
میان بندریِ ضبط، بغض کردم تا
کنار ترمینالِ جنوب گریه کنی

نشستم و خود را توی چای حل کردم
لباس زیرت را در شبم بغل کردم

سفر نبود و کسی دست در کتابم برد
به سقف زل زدم از درد... تا که خوابم برد

صدای هق‌هق من پشت کوه قایم شد
برای بیداری، قرص خواب لازم شد

مرا ببخش که جغدم! همیشه بیدارم
مرا ببخش اگر گریه‌هام تکراری‌ست

به لب گرفتنِ تو زیر دوش گریه شدم
صدای خون، از حمّام خانه‌ام جاری‌ست

مرا ببخش که پاشیده‌ام به دیوارت
نمی‌توانم دیگر... که زخم‌ها کاری‌ست

کجا فرار کند این کلاغِ بی‌آخر؟!
که پشت هر درِ بسته دوباره دیواری‌ست!

مرا بغل کن، یک لحظه توی خواب فقط!
که حل شود در لیوان دو چشم قهوه‌ای‌ات

که خلسه در شب من وارد عمل بشود
تمام فلسفه‌ها در تن تو حل بشود

تو می‌روی پشتِ کوه‌های نقّاشی
کنار من، تنها انتظار خواهد ماند

پرنده‌ها همه سمتِ جنوب می‌کوچند
سکوتِ جغد ولی کنج غار خواهد ماند

تو می‌روی پشتِ بنـ/دری که باز نشد
کنار ضبط، کسی زار زار خواهد ماند

چه می‌شد این شبِ خسته به سمت لب برود؟!
کسی که آخر خطّم... عقب عقب برود

از انتهای زمستان، بهار برگردد
که با فشارِ دکمه... نوار برگردد!!
.
چه بود عشق؟ به جز تختِ خالیِ یک هیچ!
تمام خود را تقدیم دیگری کردن

طلاق دادنِ یک خواب در صراحت تیغ!
و گریه در وسطِ «دادگستری» کردن

کنار ترمینالی که نیستی ماندن
شب جنون‌زده را رقصِ بندری کردن!

صدای خنده‌ی تو در سکوتِ خواهشِ من
شبی بلندتر از موی روی بالش من

عجیب نیست اگر ابر، غرق گریه شده
که از جدایی ما تازه باخبر شده است

مگر نسیم، رسانده به خانه بوی تو را
که تیغ کُند شده، قرص بی‌اثر شده است!

مرا بگیر در آغوش لعنتیت عزیز!
که گریه‌های من از شب بزرگتر شده است

مرا بگیر در آغوش...
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
5.7K views13:32
باز کردن / نظر دهید
2023-06-09 19:53:10 برنامه‌ی امروز «بامداد» در یوتیوب
با نگاهی به اشعار «فریدون مشیری»
و شعرخوانی زنده‌ی شاعران مهمان
منتظر نظراتتان هستم:


2.2K views16:53
باز کردن / نظر دهید
2023-06-09 17:54:45 تا دقایقی دیگر
با برنامه‌ی بامداد
از کانال وان...
2.5K views14:54
باز کردن / نظر دهید
2023-06-08 20:47:35 .
نکند پنجره‌ای ﭘﺸﺖ ﺻﻠﻴﺒﻢ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﻴﮑﺮﻭﻓﻮنی ﺩﺍﺧﻞ ﺟﻴﺒﻢ ﺑﺎﺷﺪ

ﻧﮑﻨﺪ ﺍﻳﻦ «اس‌ام‌اس» ﺩﺭ جایی ﺛﺒﺖ ﺷﻮﺩ
ﻧﮑﻨﺪ گریه‌ی ﭘﺸﺖ ﺗﻠﻔﻦ، ﺿﺒﻂ ﺷﻮﺩ

ﻧﮑﻨﺪ ﺷﺎﻫﺪ ﺩﻋﻮﺍﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻨﻨﺪ
ﻧﮑﻨﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﻤّﺎﻡ، ﺗﻮ ﺭﺍ می‌بینند

ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻫﻨﺶ ﺑﺨﺶ ﮐﻨﺪ
ﻧﮑﻨﺪ ﺭﺍﺯ ﻣﺮﺍ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻥ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﺪ

ﻧﮑﻨﺪ می‌داند ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ می‌دانم!
ﻧﮑﻨﺪ پس‌فردا ﺗﻴﺘﺮِ ﻳﮏِ «ﮐﻴﻬﺎﻧﻢ»

ﻧﮑﻨﺪ ﺭﺧﻨﻪ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﻳﻤﺎﻧﻢ ﺷﮏ
ﻧﮑﻨﺪ ﻟﻮ ﺑﺪﻫﻢ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﮐﺘﮏ

ﻧﮑﻨﺪ نامه‌ی ﺟﻌﻠﻲ ﻣﺮﺍ ﭘُﺴﺖ ﮐﻨﻨﺪ
ﻧﮑﻨﺪ این‌همه ﺑﺪ، ﻗﻠﺐ ﻣﺮﺍ ﺳﺴﺖ ﮐﻨﻨﺪ

ﺗﻠﺨﻢ ﻭ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﻢ
ﻏﻴﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ همه‌ی آدم‌ها می‌ترسم

ﻫﻤﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺟﺎﺳﻮﺳﻨﺪ!
ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ حلقه‌ی ﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌بوسند

ﻟﺨﺖ ﺩﺭ جیغ‌ترین لحظه‌ی ﺗﺨﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻓﮑﺮِ ﺩﺭﺭﻓﺘنِ ﺍﺯ ﻫﺮ شبِ ﺳﺨﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ

خسته‌ام ﺍﺯ ﺷﺐ ﻧﻔﺮﻳﻦ‌ﺷﺪﻩ ﺩﺭ بی‌رحمی
خسته‌ام... می‌ترسم... ﻭ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ می‌فهمی!...

کاشکی ﺁﺧﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺯ، بهاری ﺑﺎﺷﺪ
کاشکی ﺩﺭ ﺑﻐﻠﺖ، ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺍﺭی ﺑﺎﺷﺪ

ﮐﺎشکی ﺍﺯ ﻫﻤﻪ مخفی ﺑﺸﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺎدی
ﮐﺎشکی ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﺯﺍﺩی

ﮐﺎشکی ﺑﺪ ﻧﺸﻮﺩ ﺁﺧﺮِ ﺍﻳﻦ قصّه‌ی ﺑﺪ
ﮐﺎشکی ﺑﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﺑﻴﻢ... ولی ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ...

ﻧﮑﻨﺪ ﺩﺍﺭ، ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺭﺧﺘﻢ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﻴﮑﺮﻭفونی ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺨﺘﻢ ﺑﺎﺷﺪ

ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻥ می‌بینند...

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
3.4K views17:47
باز کردن / نظر دهید
2023-06-08 18:43:51 آخرِهفته چی ببینیم؟

در سینماسایه‌های این هفته، با آثاری از «پیتر باگدانوویچ»، «نوآ بامباک» و «کاترین بیگلو» با شما هستیم:

عاطفه اسدی درامی معرفی کرده که عمدتاً به ژانر «داستان بلوغ» و‌ مشکلات مختص به مرز بین نوجوانی و جوانی می‌پردازد،

محبوبه عموشاهی اثری را معرفی کرده که بر‌ مبنای پردازش یک شخصیت و درونیات او استوار است،

و اعظم اسعدی از سینمای جنگ و واقعیت عریان و تکان‌دهنده‌ی چنین آثاری نوشته است.

شما می‌توانید متن کامل این معرفی‌ها را در قسمت Instant view بخوانید:

https://shorturl.at/lES34

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
3.2K views15:43
باز کردن / نظر دهید
2023-06-06 14:50:52 نشسته در من، مردی که
درست مثل خودت تنهاست
بگیر دستش را محکم
به من بچسب که مدّت‌هاست...

نشسته در من مردی پیر
شبیه کودکی‌ات خسته
نشسته در من تمساحی
که گریه می‌کند آهسته

صدای قهقهه‌ی صیّاد
میان گریه‌ی یک ماهی
به بی‌تفاوتیِ برکه
نشسته در من تمساحی

نشسته خرگوشی مسلول
که توی دست تو غش کرده
که درد، زل زده در چشمش
که عشق، خودکشی‌اش کرده

به سرفه کردنِ تو در خون
سکوتِ بعدِ هماغوشی
میان هق‌هق لرزانت
نشسته در من خرگوشی

صدای وحشی رؤیاهات
میان جنگلی از تاریک
به من بچسب که مدّت‌هاست...
[صدای غم‌زده‌ی‌ شلّیک]

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
4.6K viewsedited  11:50
باز کردن / نظر دهید
2023-06-05 17:33:16 در نروژ
برف از آسمان می‌بارد
درخت از زمین می‌روید
و رودخانه چیزی‌ست
در میان برف‌ها و درخت‌ها جاری

اما من از خاورمیانه می‌آیم
که از آسمان
موشک می‌بارید و هواپیمای مسافربری
فرشته‌های سقوط‌کرده و معجزات نیمه‌تمام
اما من از خاورمیانه می‌آیم
که از زمین
مین ضدنفر می‌رویید و سربازهای باتوم‌به‌دست
برج‌های پنجاه‌طبقه و بچه‌های سرراهی
اما من از خاورمیانه می‌آیم
که رودخانه‌ها همه‌چیز را می‌شویند جز خون
و رنگین‌کمان
تک‌شاخ غمگینی است
که در خیابان به رگبار بسته خواهد شد

در نروژ
به خاورمیانه می‌گویند «میت‌اُستِن»
در خاورمیانه
به خاورمیانه چیزی نمی‌گویند
چون قبل از آن مرده‌اند!

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
1.7K views14:33
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 20:00:08 این هفته چی بخونیم؟

در ستون فرشته‌های کاغذی، این هفته با معرفی‌های «مینا خازنی» و «عاطفه اسدی» همراه هستیم و می‌خوانیم که:

آداب بی‌قراری چگونه باعث بازداشت نویسنده‌اش شد؟
و
ترجمه‌ی صالح حسینی از به‌سوی فانوس دریایی، پل ارتباطی است یا دیوار سیمانی؟

شما می‌توانید متن کامل این معرفی‌ها را در قسمت Instant view بخوانید:

https://shorturl.at/fgnT1

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
2.7K views17:00
باز کردن / نظر دهید
2023-06-02 15:46:53 با سلام و عرض احترام
به‌علت حضور من در جشنواره «صلصال» سوئد
امروز برنامه‌ی زنده‌ی «بامداد» پخش نخواهد شد
پیشاپیش عذرخواهم
3.9K viewsedited  12:46
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 08:38:37 تنت شبیه خیال بهار، شیرین است
شبیه چشمِ به مستی دچار، شیرین است
کدام غصه‌ی دوری؟ که من پُر از شوقم
برای دیدنِ تو، انتظار شیرین است
هزار رنجِ جهان و جهنمِ ابدی
برای آدمِ امّیدوار شیرین است
کتاب عاشقی‌ات را نخوانده، می‌دانم
که فصل آخر این شاهکار، شیرین است


هزار خاطره داریم از وطن: ترش است!
اسید معده و راه گلوی من، ترش است
شکسته تیغه‌ی شمشیر داخل پرچم
و شیرِ مانده‌ی دیروز، ظاهرا ترش است!!
به شکل ظاهرِ هر چیز اعتماد نکن
که سیب عشق، قشنگ است و در دهن ترش است
شراب نیست، اگر ماند سال‌ها انگور
شبیه رابطه‌ی بین مرد و زن، ترش است!


شب است و تلخی آواز و در صدا شور است
که طعم گریه و خون، در جهان ما شور است
کنار سفره نشستیم: ساکت و بی‌میل
که آشپز که دو تا می‌شود، غذا شور است
هنوز خون وسط جوی آب‌ها جاری‌ست
هنوز در دل میدان و کوچه‌ها شور است
روایتی‌ست از این عشق: غیرقابل شرح!
فقط سفیدی محض است و چند هاشور است


نمانده راه نجاتی و باورش تلخ است!
که تلخ بوده و آن نیم دیگرش تلخ است
کسی که خنجرِ در پشت داشت، می‌دانست
که اعتماد به حتی برادرش تلخ است
خیار را بخوری یا هرآنچه که بکنی
شبیه قصه‌ی این نسل، آخرش تلخ است
مرا بگیر در آغوش تا که گریه کنیم
که داستان من و تو سراسرش تلخ است

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
6.7K views05:38
باز کردن / نظر دهید