Get Mystery Box with random crypto!

اكنون، ما و شريعتی

لوگوی کانال تلگرام shariati40 — اكنون، ما و شريعتی ا
لوگوی کانال تلگرام shariati40 — اكنون، ما و شريعتی
آدرس کانال: @shariati40
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.46K
توضیحات از کانال

چشم‌اندازِ نوشريعتی

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-09-01 10:33:28
نامش یحیی شد
درگذشت عباس معروفی پس از تحمل رنج یک دوره بیماری طولانی در دیار غربت واقعاً ناراحت‌کننده و غم‌انگیز است.
مردمان یک کشور هیچکدام مثل هم نیستند و هر کدام افکار و عقاید و علایق و سلایق خود را دارند. وطن به دلیل وطن بودنش، باید مأمن تمامی فرزندان خود باشد، یعنی همۀ کسانی که در دامن آن زاده شده یا نیاکانشان در زیر خاک آن آرمیده‌اند.
وطن ما اما گویی منحصر به باورمندان عقاید خاصی شده و بقیه حکم بیگانه را پیدا کرده‌اند. آنها که در وطن خویش بیگانه می‌شوند، آسایش و امنیت خود را در دیار بیگانه می‌جویند و بعضاً نمی‌یابند.
این هم بخشی از تلخی‌های روزگار ماست.
به امید خداوند سرنوشت ما ایرانیان به گونه‌ای رقم خورَد که دیگر هیچ یک از فرزندان وطن مجبور به ترک خاک آن نشوند و رفتگان نیز به تمامی بازگردند.
دل ما ماندگانِ در اینجا از دوری دوستانی که از وطن دور افتاده‌اند، سخت می‌گیرد، از دلِ آنها نیز خدا آگاه است.
برای زنده‌یاد عباس معروفی از خداوند طللب آرامش ابدی می‌کنم و صبر و اجر خانواده و دوستانش را از او می‌خواهم.
@ahmadzeidabad
115 views07:33
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 14:44:34 فقط این و نه آن
--------
اگر کسی دلش به رفتن نیست، اما از زمان دانش‌آموزی در فکر و خیال رفتن است، دلش اینجاست اما می‌داند ماندن ممکن نیست، می‌رود اما حواسش اینجاست، مهاجرت می‌کند تا جسمش را از فشار برهاند اما روحش را باقی می‌گذارد. میهن ما امروز مملو از روح‌های فاقد جسم است. میهن ما همیشه پر از ارواح مردگان بود، اما این بار با ارواح زنده سروکار داریم.
مهاجرین اغلب به طبقات متوسط و مدرن شهری تعلق دارند. فردیت و قدرت انتخاب ویژگی آن‌هاست. الگویی از ارتباط را می‌پسندند. موسیقی و شعر و سینما و تئاتر و رمان زندگی‌شان را رونق و معنا می‌بخشد. علم برایشان مرجعیت دارد. بخش مهمی از مصرف فرهنگی‌شان به تولیدات غرب اختصاص دارد. به ندرت سنت ستیزند. اغلب گزینشگرند محصولی از سنت را به شرطی می‌پذیرند که بپسندند. شمار این طبقات را نمی‌دانم اما جهانشان برای کثیر بی‌شماری از مردم جاذبه دارد. کثیرند اما ریشه چندانی ندارند. جهان‌شان کاستی‌های فراوان دارد: بی معنایی، ملال، حس تعلیق و دشواری انتخاب. برای رفع کاستی‌ها، به طبقات سنتی روی می‌آوردند. سال‌های مدید میان این اقشار و طبقات متدین و سنتی، ارتباطی از سنخ گفتگو و بده بستان جریان داشت. به خانه‌های هم سر می‌زدند و هر کدام از جهان خود، جیزی به ارمغان می‌آورد. چیزی که کاستی جهان دیگری را پر کند. وطن چیزی نبود جز همین بده بستان پر رونق که در دهه‌های سی و چهل و پنجاه در اوج خود بود.
میان اقشار سنتی و مدرن، گروه‌ها و طبقات میانجی فراوان بودند. همین میانجی‌ها استوانه وطن بودند. آنها خیمه‌ای برقرار می‌کردند که اکثر مردم امکان زندگی در آن داشتند. نظام پهلوی برای هر دو قشر یک نظام زائد قلمداد شد. چرا که این چتر فراگیر را با نظام تبلیغاتی و مظاهر فرهنگی خود می‌درید. آن روزها هم مهاجرت بود، اما آنها که مهاجرت می‌کردند جسم و روح‌شان را با هم از این دیار می‌بردند. آنها که مانده بودند، با جسم و روح یکدیگر در نسبت و گفتگو بودند.
امروز اما همه چیز دگرگون شده است. شمار قلیلی که نه در جهان سنت و نه در جهان مدرن ریشه دارند، میانجی‌ها را از میدان به در برده‌اند و خیمه و خرگاه طبقات متوسط و مدرن را به آتش کشیده‌اند. حتی امکان زندگی کردن را هم از آنها می‌گیرند. پس جسم‌شان را از معرکه بیرون می‌برند اما روح‌شان را باقی می‌گذارند. امکانات تکنولوزیک و ارتباطی مدرن، بقاء این روح را بیش از پیش امکان‌پذیر کرده است.
روح‌های حاضر اما فاقد تن، از همه دیوارها عبور می‌کنند. انتقام می‌گیرند، روح‌ها به جان جهان رقیب افتاده‌اند. هست و نیست‌اش را متخلخل می‌کنند. شبیه اسفنجی که به ظاهر شکل و شمایلی دارد اما میان تهی است. فرسایش مدام ایجاد می‌کنند. رقیب را هر روز به سر و هم بند کردن اجزاء ناهمساز وادار می‌کنند. آنها توانسته‌اند هر چه سخت و استوار می‌نمود را دود کنند و به هوا بفرستند.
تجربه تاریخی اینک به همه ما ثابت می‌‌کند وطن نه مدرنیته و توسعه و پیشرفت مدرن است، نه سنت و دین و اسلام. وطن چیزی است مثل یک روح بازیگر که در این همه رسوخ می‌کند تا چتری برای هم زیستی بسازد. وطن امکانی برای «هم این و هم آن» است. همیشه «هم این و هم آن» ممکن نیست، اما وطن گاهی مثل مادری است که مسیر سخن را عوض می‌کند تا منازعه به تعویق بیافتد. هر کسی که در این تاریخ یکصد ساله منطق «فقط این و نه آن» را به راه انداخت، هم خود و هم دیگران را بی وطن کرد. آواره و سرگشته ساخت.
چه بسا کسانی که مهاجرت می‌کنند، پاره‌ای از وطن خود را برده‌ باشند تا از آسیب در امان بماند، و کسانی که مانده‌اند سرگشته در جستجوی وطن بگردند. چه کسی می‌داند.
@javadkashi
70 views11:44
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 09:28:32
پنجمین سالگرد درگذشت دکتر ابراهیم یزدی

دکتر یزدی و سیاست خارجی

@nehzatazadiiran

سخنرانی رحمان قهرمان‌پور پیرامون نقش و نظرات دکتر ابراهیم یزدی در سیاست خارجی با نگاهی به کتاب دکترین امنیت ملی


برگزار شده در تاریخ: جمعه ۴ شهریور ۱۴۰۱

فایل صوتی کامل برنامه:
https://aparat.com/v/j4Dnm

@nehzatazadiiran
86 views06:28
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 08:21:04 پرسش از کارکرد دین

دکتر حبیب‌الله پیمان


صورت مسأله :

« به زبان چول هان، فیلسوف کره ای الاصل آلمانی، گفتم جامعه ما یک "جامعه _نامرده" است: این جامعه نه قادر است زندگی کند و نه قادر است بمیرد. ما نه می توانیم دین را در قالب زندگی، صنعت و هنر و شعر و کشاورزی و... بسازیم و نه قادريم بمیرانیم و از این جامعه حذفش کنیم. شاید دلیل پناه بردن ما ( یعنی حکومت) به عقاید آخر الزمانی و مهدویت و توسل به آینده مبهم نیز همین است. آینده دین درک امکان آغازی تازه نیست، بلکه بیشتر راه حلی است برای نامرده بودن امروز دی....

خسته ایم از تقسیم از مؤمن و نامومن، سرگشته ایم برای پیدا کردن حقایق آموزه‌های وحیانی، اگر امر سیاست عمومی و مردم است چرخیدن در سبد آموزه‌های وحیانی در باب سیاست چرا ؟

دوستان عزیز یک سوال همیشه در ذهنم هست چرا هر جا نام دین و حکومت دینی و یا اسلامی و مسیحی و یهودی و بودایی...هست حتي در طول تاریخ ایران و اعراب و اروپا و امریکا و آسیا حتمأ در کنار و جوارش فقر و فساد و جنگ و تبعیض و تحقیر هم هست؟ آیا رابطه معنی داری بین فساد و بيداد با حکومت دینی وجود دارد؟ بنده که نمی فهمم بویژه حکومت اسلامی در تاریخ سنی و شیعی، واقعا عقلم قد نمی دهد دوستان وعلما و فقهای این گروه محتشم پاسخ دهند ممنون خواهم شد سش پاسخ بده جواب منطقی و علمی به این پرسش استراتژیک پاسخ دهد.»

یکی از پاسخ های ممکن ،

دوست عزیز، می پرسید؛ «چرا هر جا نام دین و حکومت دینی و یا اسلامی و مسیحی و یهودی و بودایی...هست حتي در طول تاریخ ایران و اعراب و اروپا و امریکا و آسیا حتمأ در کنار و جوارش فقر و فساد و جنگ و تبعیض و تحقیر هم هست؟»

این سؤال به نحوی صورتبندی شده است که باخود پرسش دیگری را هم متبادر به ذهن می کند، بدین معنی که ممکن است از پرسش چنین برداشت شود که گویا حکومت های غیر دینی از ابتلاء به آفاتی چون فقر وفساد وخشونت وتبعیض مصون هستند. شاید با توجه به قاعده ی؛ اثبات شیأ نفی ماعدی نمی کند، نیاز به توضیح نداشته باشد، اما چون بی ارتباط با سؤال شما نیست، ضمن اشاره ای کوتاه به این قضیه، درادامه، به سؤال اصلی می پردازم؛

۱. وجود نمونه هایی نظیر حکومت های امریکا ازآغاز تاکنون یا حکومت مصر؛( تنها ازاین دو نام بردم که دارای ویژگی هایی که نام برده اید هستند، بی آن که «دینی» یا «ایدیأولوژیک» باشند.) این نظر را هم که بنا برآن؛ حکومت های دینی، نه صرفا به دلیل مذهبی بودن بلکه درکل، به دلیل داشتن خصلت ایدیأو لوژیک است که به سوی اقتدارگرایی واِعمال خشونت وتبعیض علیه دگراندیشان کشیده می شوند، بی اعتبار می کند.

2. اگر این نتیجه گیری درست باشد، می توان بین نظام های فکری، سیاسی اجتماعی ـ دینی یا غیردینی ـ که فاقد خصلت «ایدیأولوژیک اند و آنهایی که دارای این ویژگی می باشند، تمایز قایل شد و انتظار داشت که گروه اول برخلاف دسته دوم، منشاأ رفتاری دموکراتیک وبرابری طلبانه، همراه با تسامح ورواداری گردند. این نتیجه گیری مبتنی براین واقعیت است که همه نظام های فکری، اجتماعی واخلاقی دینی ماهیت وساختار و سمت گیری یکسانی ندارند و لزوماً مشمول تعریف و مصادیق «دینی» ویا«ایدیألوژیک» رایج ومتعارف دربین مردم نمی شوند.....

3. یک دلیل عمده که باعث شده است ادیان را نظام هایی جزمی و به تعبیر منفی آن، «ایدیأولوژیک» بخوانند، یکی خلط مفهوم «دین» با احکام و مقرررات «شریعت» وفقه، و دوم، عملکرد حکومت هایی است که تاریخاً خود را موظف به اجرای احکام شریعت و اداره امور جامعه در مطابقت با مقررات فقهی دانسته اند. درحالی که آنها دربهترین حالت مجری احکامی از شریعت بوده اند که درعصر تاأسیس وبنا به ضرورت ها ونیازها ومقتضات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی وسیاسی و سرزمینی جامعه ی آن روزی برای باز تنظیم روابط ومناسبات بین افراد و گروهها وجوامع واقوام، به گونه ای که با اصول وارزش پایه آیین جدید سازگاری پیدا کنند، از سوی بنیانکذاران وضع وبه اجرا گذاشته شدند. انبیایی هم بوده اند که بلافاصله بعداز تعلیم آموزه های دینی و دپیش ازآن که فرصتی برای تنظیم و تحقق نظمی منطبق با آنهابه دست آورند، ـ همانند عیسای مسیح ـ مصلوب و از دنیا رفتند ویا مانند نوح، به دلیل انسداد کامل فکری سیاسی وشدت خشونت وسرکوب قدرت های مسلط و عدم استقبال اکثریت مردم، چه به خاطر ترس از مجازات وانتقام نظام جبار وچه به علت ابتلاء به جمود فکری ـ ومواجه با حوادث و درگیری های سخت و در نتیجه عدم اقبال عمومی از آیین جدید، مجبور به ترک صحنه گشتند....


متن کامل :

https://bit.ly/3pPtinl

https://t.me/DaghdagheIran

کانال نویسنده
https://t.me/habibollahPeyman
115 views05:21
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 19:24:44
گزارش تصویری شب بزرگداشت مرزبان عدالت محمدرضا حکیمی/ بخش دوم
مشهد ۳ شهریور ۱۴۰۱
.
شب بزرگداشت محمدرضا حکیمی،
همزمان با نخستین سالگرد درگذشتِ او توسط انجمن چهارسوی مشهد، دفتر فرهنگی مفاخر خراسان، جهاد دانشگاهی مشهد و موسسه الحیات برگزار شد. در این نشست اساتیدی همچون، سارا شریعتی، محمد اسفندیاری، محمدرضا موحدی، آرمان ذاکری و یوسف بینا سخن گفتند.
همچنین در پایان این مراسم، از کتاب "خراسانیات" و نمایش مستند محمدرضا حکیمی، "فریاد روزها" رونمایی شد.

@Chaharsouy
136 views16:24
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 19:24:39
گزارش تصویری شب بزرگداشت مرزبان عدالت استاد محمدرضا حکیمی/ بخش اول
مشهد ۳ شهریور ۱۴۰۱
.
شب بزرگداشت محمدرضا حکیمی،
همزمان با نخستین سالگرد درگذشتِ او توسط انجمن چهارسوی مشهد، دفتر فرهنگی مفاخر خراسان، جهاد دانشگاهی مشهد و موسسه الحیات برگزار شد. در این نشست اساتیدی همچون، سارا شریعتی، محمد اسفندیاری، محمدرضا موحدی، آرمان ذاکری و یوسف بینا سخن گفتند.
همچنین در پایان این مراسم، از کتاب "خراسانیات" و نمایش مستند محمدرضا حکیمی، "فریاد روزها" رونمایی شد.

@Chaharsouy
126 views16:24
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 13:48:14 به‌نام هستی‌‌بخش


نمایش اقتدار در تقابل با جنبش‌های روبه گسترش جامعه‌مدنی


بازداشت‌های گسترده طی هفته‌های گذشته، از معلمان و کارگران و فعالان اجتماعی گرفته تا هنرمندان، وکلا و منتقدان سیاسی، برخوردهای خشونت‌بار با زنانی که به اَشکال مختلف به مخالفت با حجاب اجباری پرداخته‌اند، و استمرار سناریوی قدیمی اعتراف‌گیری اجباری و بازداشت گسترده شهروندان بهایی و دیگر گروه‌های محذوف، حامل پیام و معنای مشخصی است و آن چیزی نیست بجز نمایش اقتدار حاکمیت و نظام جهت ارعاب مخالفان و مقابله با امواج رو به رشد جنبش مطالبه‌گری مدنی. امّا آیا براستی چنین رویکردی راه گسترش اعتراضات خیابانی و مدنی را خواهدبست؟ و آیا این رفتار، بیشتر نشان ضعف و ناتوانی و استیصال در حل معضلات روزافزون(ازجمله درماندگی در مهار بحران‌های محیط زیستی و سیلاب‌های فراگیر در سرتاسر کشور) و رویاویی با بحران‌های تودرتوی اقتصادی-سیاسی، و اجتماعی-فرهنگی نیست؛ و به‌ویژه دو بحران معیشتی و بن‌بست دیپلماسی؟

سیاست خارجی رسمیِ دولت و حاکمیت در دوره‌ی اخیر سرانجام و همزمان با تعلیق توافق حاصل از مذاکرات برجام، به‌جانب هم‌سویی با شرق، روسیه و چین، پیش می‌رود که این گرایش در تناقض آشکار با اصول و آرمان‌های «استقلال و آزادی» و «موازنه‌ی منفی» است و کشور ما را وارد فضای نظامی‌گری و درگیر جنگ‌افروزی‌های اخیرِ قدرت‌های جهانی می‌کند و مصالح ملی و منطقه‌ای را به مخاطره می‌افکند.

در این میان، روشنفکرانِ عرصه عمومی و چهره‌های سیاسیِ منتقد که خواستار اصلاحات ساختاری هستند، آماج تهاجم قرار گرفته اند؛ زیرا اینان برخلاف محافظه‌کارانِ مصلحت‌جو و توجیه‌گرِ وضع موجود، خواهان تغییروتحول واقعی و اساسی‌اند، اما نه از راه خشونت و جنگ‌افروزی داخلی و استقبال از مداخله‌ی قدرت‌های خارجی و رقبای متخاصم منطقه‌ای. این روشنفکرانِ مستقل و منتقد، ترسیم‌کنندگان چشم‌اندازهای روشن برای تطور و تحول‌اند به‌سمت جمهوری و دموکراسی، حاکمیت قانون و عدالت و آزادی‌های بشری و شهروندی. درغیاب روشنفکران سیاسی، جنبش‌های اعتراضی و مطالباتیِ خودانگیخته‌ی مردمی ممکن است به سردرگمی‌ها و بیراهه‌هایی کشیده شود که سایر جنبش‌های تحول‌خواه دهه‌ها‌ی اخیر در خاورمیانه و جهان عرب بدان گرفتار شده‌اند.

امّا مگر می‌توان در شرایط جهانی شدنِ ارتباطات و شبکه‌ا‌ی شدن اطلاعات، با روش فیلترینگ و پارازیت و سانسور و حبس و حصر، مانع آزادی اندیشه و بیان و کارِ نیروهای اجتماعی، فرهنگی و هنری و سیاسی شد؟

مگر می‌شود این واقعیت را نادیده گرفت که جامعه و جنبش مدنی ایران امروزه به درجه‌ای از رشد و خودآگاهی و سامان‌یابی صنفیِ نسبی رسیده‌ که در همه‌ی سپهرها به خیابان آمده‌است و به طرح منظم خواسته‌ها و مطالبات صنفی و معیشتی خود در همه‌ی حوزه‌ها می‌پردازد‌ و در برابر قوانین بد و قواعد و رسوم تحمیلی و اجباری، مقاومت مدنی و نافرمانی خشونت‌پرهیز می‌کند؟ در مقابل امّا سیاست تبلیغاتی رسمی می‌کوشد تا با طرح مسائل به‌ظاهر مذهبی و دست‌برد به معتقدات و باورهای تاریخی، مردم را در برابر یکدیگر قرار دهد! در حالی که اکثریت جامعه‌ی ایران خواستار همزیستی مسالمت‌آمیز و احترام به کرامت انسانیِ یکدیگر از هر جنسیتی و گوناگونی سلایق فرهنگی هستند، از این رو، وظیفه‌ی اخلاقی و سیاسی نیروهایی که دغدغه اصلاح امور را دارند این است که از این شیوه‌ها و سیاست‌ها اعلام برائت و با آن‌ به صراحت مرزبندی کنند.

سیاست انسداد و سرکوب حرکت‌های اجتماعی و نیروهای سیاسی در سطح داخلی و تنش‌زایی و تنازع در سطح خارجی، چنان که طی دهه‌های گذشته ره به جایی نبرده و گرهی از کلاف سردرگمِ بحران‌های تودرتو نگشوده‌است، در آینده نیز جز دامن زدن به کینه و خشونت و تسریعِ روند عمومیِ فروپاشی نظم موجود و مسلط، ارمغانی به‌بار نخواهد ‌آورد. ما امضا کنندگان این بیانیه تنها راه برون رفت از پی‌آمدهای شومِ سیکلِ سرکوب و اختناق و فروپاشیِ ناشی از آن را تغییرِ رویه در سیاست‌های مسلّط کنونی می‌دانیم که بدیهی‌ترین مقدّمات آن، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تحمّل انتقادها و اعتراض‌ها و به رسمیت شناختن تنوع عقاید و احزاب در جامعه است.

پس"آیا در آثار پیشینیان عبرتى نیست که شما را از چنین شیوه‌هایی بازدارد؟ و البته که عبرت‌ها بسی بسیارند و گیرندگان عبرت‌ بس کم‌شمار! "


متن و اسامی :

https://bit.ly/3BwyaVD

https://t.me/DaghdagheIran
23 views10:48
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 09:58:07 یاران حقیقت، یاران قدرت
------
یاران حقیقت برای تحقق یک خیر عام هم پیمان شده‌اند. نظر از خود برگرفته به مردمان می‌اندیشند. یاران قدرت اما به خود می‌نگرند و برای تحقق مطامع‌شان، مردمان را به خدمت می‌گیرند. اگر نتوانند سرکوب‌شان می‌کنند.
اینهمه هم که خیال می‌کنید حساب یاران حقیقت از یاران قدرت جدا نیست.
در همان لحظه که یاران حقیقت پیمان می‌بندند، به یک کانون مولد قدرت تبدیل شده‌اند. قدرتی که به نام حقیقت شکل گرفته، به آن‌ها نیرویی عظیم بخشیده است. نیرویی به دست می‌آورند بزرگ‌تر از آنچه به مخیله افراد پیش از عقد پیمان رسیده بود. آنها سرمایه‌ای ساخته‌اند که قبلا موجود نبود. حال سودای حفظ این سرمایه و افزودن بر آن ظاهر می‌شود. این همان سودای قدرت است. حال باید منتظر ماند و دید آیا هنوز هم یاران حقیقت‌اند یا دیگر به یاران قدرت تبدیل شده‌اند. منطق قدرت را رها می‌کنند تا حقیقت را حفظ کنند یا منطق حقیقت را رها می‌کنند برای حفظ و افزونی قدرت. برای هر یک از هم پیمانان، تنها یک وجدان آزاد می‌تواند داوری کند کدام منطق راهبری می‌کند: منطق قدرت یا منطق حقیقت.
ادیان و انقلاب‌ها سرنوشتی مشابه دارند. با یاران حقیقت آغاز می‌شوند، اما به تدریج یاران حقیقت تبدیل به یاران قدرت می‌شوند. برای یاران قدرت آموزه‌های دین یا اصول یک انقلاب، دستاویزهای تولید ترس در دیگران و وادار کردنشان به سکوت و تسلیم است. آنگاه می‌بینی دین یا انقلابی که با غایت آزادی و عدالت مردمان آغاز شده بود، به حصارهای تنگ زندگی مردمان تبدیل می‌شود.
دگرگون کردن منطق حقیقت به منطق قدرت، بارها تکرار شده و پدیده‌ای آشناست. اما بازگشت از منطق قدرت به منطق حقیقت بسیار پیچیده و ناآشناست. به همین جهت کسان بسیاری که خود را وفادار به حقیقت می‌بینند راه انزوا و یاس در پیش می‌گیرند. امام حسین راه شهادت را برگزید. او با خون خود در یک شبانه روز، اثبات کرد آنچه حقیقت می‌نماید بدلی است.
زمان همان کار را که امام حسین کرد می‌کند اما نه در یک شبانه روز، بلکه در گذر طولانی ایام. حقیقتی که دیگر حقیقت نیست، دیگر زایشگر نیست. پژمرده می‌شود. آنگاه نسخه‌های بدل پلاستیکی چاره کار نیست. آنها عریان شده‌اند و در حراست از همبستگی خود نیز ناتوانند. غیاب حقیقت با زوال قدرت توام می‌شود.
کاش معترف شوند به پایان ذخیره‌ای که از یاران حقیقت به جا مانده بود. شاید چرخی که با منطق قدرت، حقیقت را فدا کرده معکوس بچرخد.
@javadkashi
117 views06:58
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 14:54:23 چرا با حجاب اجباری مخالفیم؟

بیانیه نهضت آزادی ایران

@nehzatazadiiran

سال‌هاست که در جمهوری اسلامی ایران، «پوشش زنان» دستمایه انواعی از کشمکش و تضاد بین حکومت و مردم شده و اینک به شرایطی حاد و بحرانی رسیده است. از آن‌جا که قرآن کریم، پوشش به‌هنجار را ضرورتی عام برای زنان و مردان مومن قلمداد می‌کند، شایسته است به رفع این تضاد و مساله کوشید. مخاطب قرآن کریم در آیات مربوط به حجاب، مومنان هستند و نه عامه مردم و به دنبال آن نیز، هیچ‌گونه اجبار، مجازات و کیفری نیز تشریع نشده است.

در مورد تعریف حجاب نیز نسبت به حدود آن و این که آیا در برگیرنده موی سر نیز می‌شود، آرای مختلفی بین فقها وجود دارد. علاوه بر آن، عرف جوامع نسبت به حجاب از زمان صدر اسلام تا کنون، در تغییر و تحول بوده است. ولی آن‌چه درباره آن حکمی صادر نشده، اعمال فشار و اجبار درباره «حجاب اجباری» بوده است.

متاسفانه حجاب زنان از سوی حکومت به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول و ویژگی‌های اسلامی بودن جامعه تلقی و تبلیغ شده است، در حالی که موضوع حجاب نه تنها از اصول دیانت نیست، بلکه طبق نظر بسیاری از علمای دین، از فروعِ فروع دینی هم محسوب نمی‌شود.

نهضت آزادی ایران باور دارد که حل مجموعه بحران‌های کنونی نه تنها از طریق روش‌های تهاجمی و اجباری ممکن نیست، بلکه بسیاری از بحران‌های اجتماعی جاری کشور حاصل و پیامد همین روش‌ها بوده‌اند. از این رو، معتقد است که رفع مسایل و بحران‌های مذکور نیازمند تامین آزادی‌های اساسی و گسترش مشارکت‌های مدنی و برخورد فرهنگی و ترویجی در عرصه عمومی و به وسیله نهادهای اجتماعی است.

نهضت آزادی ایران به عنوان حزبی ایرانی و اسلامی که با «حجاب اجباری» به مثابه یک قانون عادی و موضوعه مخالف است و نه با حجاب در تراز یک ارزش و توصیه قرآنی. نهضت آزادی ایران همان‌گونه که «کشف حجاب اجباری» دوران رضا شاه را تجربه‌ای شکست‌خورده می‌داند، تجربه حجاب اجباری کنونی را نیز با توجه به عملکرد چهل ساله آن، ناموفق می‌داند.

@nehzatazadiiran

متن کامل بیانیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-07-31
146 views11:54
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 14:11:26 مردم اعلام کرده‌اند؟ آن هم رسماً؟

سید ابراهیم رئیسی گفته است: "مردم رسماً اعلام می‌کنند می‌توان با مقاومت تحریم را بی‌اثر کرد."
مردم حدود 84 میلیون نفرند. چه تعدادشان این موضوع را رسماً اعلام کرده‌اند؟
از چه راهی "رسماً" اعلام کرده‌اند؟ یک یک آنها نامۀ رسمی نوشته‌اند؟ یا اینکه از طریق برگزاری همه‌پرسی نظر "رسمی" خود را به دولت انتقال داده‌اند؟
اگر می‌توان با مقاومت تحریم را بی‌اثر کرد، چرا در یک سال گذشته تحریم‌ها بی‌اثر نشده است؟
اگر آنچه در طول یک سال گذشته در حوزۀ اقتصاد رخ داده از نظر آقای رئیسی به معنای بی‌اثر کردن تحریم‌هاست، لطفاً از این پس اجازه دهند تحریم‌ها تا سرحدممکن اثر کند!
نهایتاً منظور آقای رئیسی از بیان این سخن چیست؟ زمینه‌سازی برای اعلام شکست احیای برجام؟ من البته بعید می‌دانم. اما اگر واقعاً منظور همین باشد، آقای رئیسی و دولتش موظفند مسئولیت شکستِ مذاکرات را به عهده بگیرند و بی‌دلیل آن را به "اعلام رسمی" مردم نسبت ندهند. اگر مردم همان‌ها هستند که در کوچه و خیابان در رفت و آمدند، نه فقط هیچکدامشان چیزی در مورد راه‌های بی‌اثر کردن تحریم‌ها به طور رسمی یا غیررسمی به دولت اعلام نکرده‌اند؛ بلکه با اضطراب و نگرانی برای رفع تحریم‌ها لحظه شماری می‌کنند.
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#تحریم
#احیای_برجام
#اعلام_رسمی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
212 views11:11
باز کردن / نظر دهید