Get Mystery Box with random crypto!

شهاب‌الدّین بنائیان

لوگوی کانال تلگرام shbanaiyan — شهاب‌الدّین بنائیان ش
لوگوی کانال تلگرام shbanaiyan — شهاب‌الدّین بنائیان
آدرس کانال: @shbanaiyan
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 45
توضیحات از کانال

مَنْ عَمِلَ صلِحاً مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا کانُوا یَعْمَلُون. نحل، آیه۹۷
درنگی ‌بر اجتماع و فرهنگ؛
به ‌قلمِ‌ معلّم
کارشناس‌ارشد فقه و مبانی حقوق
@Sh_banaiyan

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2018-01-26 10:21:38 تو را دوست دارم...!

در صفحاتِ ۶۶۷ و ۶۶۸ فصلِ دوّمِ کتابِ "المواعظ‌العددیه" اثرِ محمّدبن‌الحسن الحسینیّ‌ العاملی، "حدیثی قدسی" منسوب به مولای متّقیان و امیرِمومنان امام علیّ بن ابی‌طالب علیه‌السّلام نقل شده است.‌ و همین کلامِ نورانی، در برخی منابع حدیثیِ اهل سنّت، به حضرت رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله منتسب می‌باشد. در ادامه، برداشتی آزاد از آن بیانِ گوهرین را می‌خوانیم:

يا ابن آدم!

لا تخافن من ذی سلطان مادام سلطانی باقياً وسلطاني لا ينفذ أبداً.

يا ابن آدم!

لا تخشى من ضيق الرزق وخزائني ملآنة وخزائني لا تنفذ أبداً.

يا ابن آدم!

لا تطلب غيري وأنا لك فإن طلبتني وجدتني، وإن فتني فتك وفاتك الخير.

يا ابن آدم!

خلقتك للعبادة فلا تلعب، وقسمت لك رزقك فلا تتعب، فإن رضيت بما قسمته لك أرحت قلبك وبدنك، وكنت عندي محموداً، وإن لم ترض بما قسمته لك فوعزتي وجلالي لأسلطن عليك الدنيا تركض فيها ركض الوحوش في البرية ثم لا يكون لك منها إلا ما قسمته لك، وكنت عندي مذموماً.
 
يا ابن آدم!

خلقت السّماوات السبع والأرضين السبع ولم أعي بخلقهن، أيعييني رغيف عيش أسوقه لك بلا تعب؟

 
يا ابن آدم!

أنا لم أنس من عصاني فكيف من أطاعني؟ وأنا رب رحيم و على كل شيء قدير.

يا ابن آدم!

لا تسألني رزق غد كما لم أطالبك بعمل غد.

يا ابن آدم!

أنا لك محب فبحقّي عليك كن لي محباً.



ای انسان...

از هیچ قدرت و سلطه‌ای نهراس،
تا وقتی که قدرت و سلطه‌یِ من پایدار است...
و اقتدارِ من، تمام ناشدنی‌ست.

ای انسان...

از کمیِ رزق و روزی‌ات نترس، تا وقتی که خزائنِ من، مملو از نعمات است و آن، تمامی نخواهد داشت.

ای انسان...

چون مرا یابی، با دیگری طرحِ دوستی نریز... که در طلبَم، به مرادِ دلِ خود رسی. به تو نزديكم و با تو مهربان.

ای انسان...

تو را برای عبادتم خلق نمودم، به بازی‌های شیطان، بی‌توجّه باش!! ضمانت رزقت را کرده‌ام، نگرانِ روزی‌ات مباش... جسمت را به کار وادار و از عمقِ قلبت، به من توکّل کن.

به عزّت و جلالم قسم:

اگر به رزقی که از آنِ توست، راضی شدی؛ آنچه ضمانت‌ کردم، مایه‌یِ آرامشِ روح و جسمت‌ خواهد شد... در این هنگام؛ تو را سپاسگویِ مخلصِ خویش، می‌یابم.

و اگر از آن روزیِ مقرّر، راضی نشدی، به عزّت و جلالم قسم: تو را آنچنان‌ به زخارفِ دنیایِ دون مشغول می‌سازم تا همچو حیوانات وحشیِ بیابان‌، به دنبالِ طعمه بِدَوی! و در پایان، [پیامدِ این ‌همه رنج و سختی] به چیزی جز همان مقدار رزقی که برایَت در نظر گرفتم، نمی‌‌رسی!

ای انسان...

من هفت آسمان‌ و زمین‌ را خلق نمودم و در آفرینشِ آن‌ها خسته نشدم، آیا فکر می‌کنی؛ مهیّا ساختنِ قرصِ نانی برایِ تو، باعثِ خستگی‌ام‌ می‌شود؟!

ای انسان...

آنکه عصیانم نمود‌، فراموش نکردم؛ چگونه او را که مطیعم بود، از یاد ببرم؟ و من پروردگارِ مهربانم و بر همه‌ کار، توانا.

ای انسان...

از من‌ روزیِ فردایَت را [امروز] مَطَلَب، همانطور که من، انجامِ کارِ فردا را [امروز] از تو نمی‌طلبم.

ای انسان...

من، دوستت دارم، پس این حقّی بر توست تا مرا، دوست بِداری.
#حدیث_قدسی
@shbanaiyan
800 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, edited  07:21
باز کردن / نظر دهید
2018-01-25 08:26:28
توجه به این نکته بسیار درخور اهمیت است که امام از یکدست بودن قدرت حکومتی و حاکمیت یک جریان سیاسی بر امور اجرایی اجتناب می‌کردند. [برگرفته از خاطراتِ دکتر صادق طباطبایی، جلد سوّم، صفحه ۲۲۷]
@shbanaiyan
720 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, edited  05:26
باز کردن / نظر دهید
2018-01-25 08:18:56 اوّلین بیعت‌کنندگانِ اُمّت با امام

مرحوم دکتر سیّدصادق طباطبایی، در شمارِ چهره‌‌هایِ نام‌آشنایِ تاریخِ معاصرِ ایران است که گوهر وجودش در نگاهِ خواص و عوام، ناشناخته مانده... رجلی که انقلابیّون باسابقه؛ از مبارزاتِ سیاسی‌‌، ارادتمندانِ مکتبِ صدر؛ از نسبِ گرامی‌، و عالمان دینی؛ از خاندانِ علمی‌اش، ستایش‌ها نموده‌اند.
در منزلتِ اصالتِ وی، همین بس که پدر و پدربزرگِ فقیهِ آقاسیّد، از عالِمانِ مبرّزِ شیعه بوده‌‌اند و دایی‌ِ روشن‌بین و بلندنظرِ وی -امام موسی صدر سلّمه‌الله- ذخیره‌ای پاینده برایِ عصرِ بیداریِ موحّدان...
اگرچه با ربایشِ رازآلودِ آن مجتهدِ آگاه به‌زمان، ثلمه‌ای عیان بر پیکرِ شیعیان وارد آمد و همچنان، آثارِ این داغِ گران، در دل و جانِ مللِ ایران و لبنان باقی‌ست، امّا بحمدالهی، جِدّ و جَهدِ بیتِ شریفِ امام و جهادِ موالیِ نیک‌مرام، در زنده نگهداشتنِ یاد و خاطره‌یِ فقیهِ‌ والامقام، موجبِ تداومِ ارتباطِ عمیق و ناگسستنیِ مردم با افکارِ متعالیِ آن اندیشه‌مرد گشت... به‌یقین؛ آینه‌یِ صیقلیِ تفکّراتِ نسل‌هایِ نواندیشی که‌ ماهِ‌رویَش را ندیدند امّا شیفته‌یِ شیوه‌یِ ممدوحِ مردم‌داری و حق‌جوییِ اویند؛ مصداقی ناب از نامیراییِ شخصیّتِ ممتاز و رویِش‌های فکریِ اعجازگونِ این الگویِ آزادمردی و مقاومت است.
پس از پیروزیِ نهضت اسلامی و به‌مددِ انفاسِ روح‌اللهی، مردانِ‌مردی از میانه‌یِ میدانِ قیام، برکشیده و بر مناصبِ عالیِ نظام گماشته شدند که داستانِ مجاهدتِ ایشان، می‌باید دستمایه‌یِ نگارشِ یادنامه‌هایِ بسیار قرار گیرد. یکی از آن بزرگان، دکتر طباطبایی بود... سخنگویِ دولتِ موقتِ مرحوم مهندس مهدی بازرگان و حلقه‌یِ وصلِ اعضایِ انجمن‌های اسلامی دانشجویانِ خارج از کشور با رهبر کبیرِ انقلابِ ایران.
نگارنده، در هفته‌ جاری، مطالعه‌یِ خاطراتِ سه‌جلدیِ سیاسی‌اجتماعیِ سیّدصادق طباطبایی را آغاز کرده و امیدوارم تا اواسطِ دهه فجر انقلاب اسلامی، خوانشِ آنرا پایان بخشم. هر جلدِ کتابِ مذکور، اختصاص به‌ دوره‌ای از ادوارِ زندگانیِ پُربارِ او دارد و آراستگیِ محتوا به قلمی شیوا، مستنداتی گویا و تصاویری زیبا، بر اعتبارِ تاریخی و ارزشِ استنادیِ اثر، افزوده است.
مناسب دیدم تا حُسنِ ‌خِتامِ نوشتار، نقلِ خاطره‌ای خواندنی از صفحه ۲۲۷ کتاب (جلد سوم - شکل‌گیریِ انقلاب اسلامی ایران) باشد: «آن لحظات هم برای ما به لحاظ عاطفی کمتر از لحظه ورود به ایران نبود. برای دکتر حبیبی ۳۰ سال و برای من ۲۰ سال تلاش و مبارزه و دربدری برای سرنگونی استبداد داخلی و رهایی از استیلای خارجی به ثمر رسیده بود... بعد از پایان مراسم [اهداء حکم نخست‌وزیریِ دولت موقت] امام رفتند در اتاقی که از آنجا با مردم دیدار می‌کردند، نکته جالبی که آقای حبیبی [دکتر حسن حبیبی] توجه من‌ را به آن جلب کرد، این بود که اولین گروهی که با امام دیدار کردند خانم‌ها بودند. آقای حبیبی می‌گفت فمینیست‌تر از این انقلاب؟! که اولین‌ رای مردمی را خانم‌ها دارند می‌دهند. اگر یک دستگاه تبلیغاتی قدرتمندی داشتیم می‌توانستیم به دنیا عرضه کنیم و اسلام را معرفی کنیم... که اولین "بله‌ سیاسی" را به یک انقلاب و به یک انتصاب که در تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاید بی‌سابقه باشد، خانم‌ها دادند... توجه به این نکته بسیار درخور اهمیت است که امام از یکدست بودن قدرت حکومتی و حاکمیت یک جریان سیاسی بر امور اجرایی اجتناب می‌کردند. در عمل هم دیدیم که هرگاه یک جریان ‌وزنه بیشتری پیدا می‌کرد، امام نیروی دیگر را تقویت می‌کرد.»
#نقد_ایام
#دکتر_سیدصادق_طباطبایی
@shbanaiyan
653 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, 05:18
باز کردن / نظر دهید
2018-01-23 15:46:35 یکی از اعجاز هنری و خلاقیّت «حکیم جهان آراء» همین بس که از حدود هشت میلیارد نفوسی که اکنون در بسیط زمین به سر می‌برند، هر کدام منحصر به فرد و دیگرگونه از سایر همنوعان‌اند، آن‌سان که حتی دوقلوهای بسیار شبیهِ هم و توامان را که پدر و مادر گمان می‌کنند صددرصد و در تمام حرکات و شکل و شمایل و استعداد، مثل و مانند هم‌اند! در آنها رگه‌های هنری و ظرایف و دقایق ناپیدا و ویژه‌ای وجود دارد که دو کودک را از هم متمایز می‌کند چنین است که، اَبَر عالمان نابغه و هنرشناسان هزار حرفه از عمق هنر و حکمتِ خالق اکبر حیران می‌مانند.

در هنگامه‌ای که هر روز از هر سو، محققان و دانشمندان دنیا به مدد استعداد و بُن‌مایه فطری و خدادادی و تلاش جمعی، به اختراع و اکتشافات جدیدی در مجهولات عالم دست می‌یابند و از دنیای زیبا و پر رمز و راز نانوذرّات عناصر و قوانین منظّم آفرینش آگاهی بیشتری پیدا می‌کنند، عظمت و دانائی «ذات سرمدی»، بر بنی نوع انسان و نوابغ کلّ جهان، لحظه به لحظه، روشن‌تر می‌شود.

تماشای مشتاقانه جلوه‌های هنری و زیبائیهای ظریف و لطیف طبیعت در آدمیزاد، عشق خفته و خویشاوندی ازلی او با خالق سبحان را زنده کرده و آتش اشتیاقِ رسیدن به محبوب را فروزان‌تر می‌سازد.

در ازل پرتو حُسنت ز تجلّی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

مایه امید و گرمابخش زندگی همگان، همان چاشنی جادوئی «هنر»ی است که از صبح ازل بر لوح صاف و بی غبار قلب‌ها تابیده و ناملایمات جوراجور حیات و جور و جفای نااهلان را با اتصال و اتّکاء به حضرت رحمان درمان کرده است.

«مثل ندارد، باغ امیدش
باغ جنانش، آب روانش
سرخی سیبش، سبزی بیدش
*
متصل است او، معتدل است او
شمع دل است او، پیش کشیدش» - مولانا

الهام‌بخشِ راه و رسم هنرمندان راستین، تفسیر و بازآفرینی بدیع جلوه‌های هنری آن «نگار خوش رفتار»ی است که سرشت آدمی را با نفخه رحمانی خویش درآمیخت و جوهر زیبائی را نه تنها در نهاد آدمی – بلکه در کلّ کائنات به ودیعه نهاد تا انگیزه‌ای گردد برای تمام تلاش‌های امیدبخش در جهت شکوفائی استعدادها به سوی فلاح و رستگاری انسان‌ها.

در غوغا و طغیان طاغوت‌ها و شرارت شیاطین چهارسوی دنیا – که دجّالان خنّاس با سوء استفاده از ابزار علمی و راهگشای دیجیتال و ترفندهای دیگر تلاش می‌کنند، محصولات مبتذل هنری را با رنگ و لعاب جذاب ظاهری به جای هنرهای اصیل و رحمانی به نمایش بگذارند، چاره آن است که برای تحمّلِ دشواری‌ها و تلطیف ناملایمات زندگانی با خلق آثار هدفمند و رسالت‌دار در تمام شاخه‌های هنر، به مقابله با آثار مخرّب و گمراه کننده کذّابان برخیزیم.
 
ایمان داریم؛ «نازنین نگارِ» هنرمندی که در خلوتگه هستی و سپیده‌دم ازلی و قبل از خلقت ما، به فکر فطرت پاک و بُن‌مایه زیبا و جلال و فلاح‌مان بود، هیچ‌گاه و در هیچ بحران و حادثه‌ای ما را تنها و بی‌پناه نمی‌گذارد و با تابش انوار هنر رحمانی‌اش، در همه حال هدایت‌مان می کند.
«یا من بیدک الخیر»
#استاد_علی‌اکبر_کسائیان
@shbanaiyan
662 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, edited  12:46
باز کردن / نظر دهید
2018-01-23 15:45:54 نخستین هنرمند!

اشاره: استادِ فرزانه آقای علی‌اکبر کسائیان، در شمارِ نویسندگانِ شهیرِ تاریخِ مطبوعات ایران است که آثار و تالیفاتِ گران‌قدرِ او در نزدِ بزرگانِ فرهنگِ این سرزمینِ ادب‌‌خیز، ارزش و اعتبارِ فراوان دارد... این شاگردِ مبرّزِ جلالِ‌آلِ‌قلم "استاد جلال‌آل‌احمد" که از خرمنِ دانش و بینشِ فضلایِ کم‌نظیری همچون: شهید دکتر محمّدجواد باهنر، استاد سیّدرضا برقعی، استاد دکتر محمّداسماعیل رضوانی، استاد دکتر غلامحسین شکوهی، استاد دکتر فخری امین، استاد دکتر امیرحسین آریان‌پور، استاد دکتر محمّدجعفر محجوب، استاد دکتر غلامعبّاس توسلی، استاد دکتر باقر ساروخانی و... خوشه‌ها‌ چیده؛ گوهری ناشناخته از وارستگی و نیک‌اندیشی است که حقیر، علاوه بر افتخارِ همسریِ صبیّه‌یِ او، درس‌آموزِ ناتوان و کمترینِ اندیشه‌یِ مهذّبش، بوده و هستم.
روزنامه "هنرمند" طیِّ شماره امروزِ خود، مقاله‌ای خواندنی از استاد را منتشر نموده است که در ادامه مرور می‌نماییم:

چشمان زیبا، این سلطان دیده‌بان بیدار بدن را باید به درستی گشود و پنبه از دروازه گوشِ هوش برداشت و با حواس چندگانه دگر -دقیق و هنرمندانه– به دنیای پیرامون نگریست، بادا که از فیض شگفتی‌های هر یک از آفریده‌های «دادار مهربان» توش و توانی تازه یافته، حق بندگی به سزا ادا نمائیم.

سرگردان نشویم! هیچ نیازی نیست که برای شناخت سرچشمه لایزال این همه زیبائی در چینش پدیده‌های همیشه پویای کارگاه خلقت، به رواق‌های تودرتوی مکاتب فیلسوفان جابلقا و جابلسا یا مدارس مدعیان علوم عددبین و تجربه سنج رجوع کنیم تا «حکیم هنربخش» و صانع سرورآفرین نقش و نگار ارض و سما را بشناسیم! کافی است که با اندکی تامّل و تدبّر به اعضای موزون و مجموعه‌های منظم و بی‌نظیر بدن خود بنگریم و طرز کار دقیق و خودکار قلب و دستگاه گردش خون و خون‌سازی یا فعل و انفعال هضم و جذب غذا و چگونگی دفع سموم و کارکرد کبد و کلیه‌ها و دنیای هوشمند و پر رمز و راز مغز و اعصاب و روان را تماشا کنیم تا آفریدگار بخششگر و «حیّ هنرمند» را با تمام وجود بشناسیم و به پیروی از پدرمان «آدم» و مام‌مان «حوا»، سجده عبودیت به جای آوریم.

حضور همیشگی جلال و جمال آفریدگار در تک تک سلول‌های انسان و نبات و جماد، آیه و نشانه روشنی از هنربخشی خداوندی است که از سر لطف، ذره ذره زیبائی‌هایش را بین مخلوقات قسمت کرده تا هیچ دابّه و جنبنده و آفریده‌ای از روشنای جمال جمیلش بی‌نصیب نشود.

«اللهُ جَمیل و یُحِبُّ الجَمال»
(خداوند بسی زیباست و زیبائی را دوست می‌دارد)

بذر زیبائی جمال را «حضرت حکیم» -هنرمندانه– از روز ازل نذر ما بندگان کرد تا تلخی مشقّت‌های روزگار را با معجون شفابخش «هنر» درمان کنیم:

در آن خلوت که هستی بی‌نشان بود،
به کُنجِ نیستی، عالم نهان بود،
.....
دلارا شاهدی در حجله غیب
مبّرا دامنش از تهمت عیب
نوای دلبری با خویش می‌ساخت
قمار عاشقی با خویش می‌باخت
ولی زانجا که رسم خوبروئیست
ز پرده خوبرو در تنگ خوئیست
پَری رو تاب مستوری ندارد
چو در بندی سر از روزن برآرد
ز هر آیینه‌ای بنمود رویی
به هر جا خاست از وی گفت و گوئی
.....

زمزمه آرام جویبار و شُرشُرِ گوش نواز آبشار – چهچه چکاوک و آواز عندلیب عاشق همنوا با هر جاندار و نبات و جماد و کلّ کائنات، سرمستی و سرور و سرزندگی خود را از فیض هنرهای آن «شاهد دلارام» و پری روی خوشرفتار کسب کرده و هر یک به زبانی و نشانی، الطاف بی‌شمار «ربّ الفلق» - این نخستین هنرمند مطلق را به نمایش می‌گذارند:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
#استاد_علی‌اکبر_کسائیان
@shbanaiyan
719 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, edited  12:45
باز کردن / نظر دهید
2018-01-20 19:49:48 عنان به دست فرومایگان مده!

فرعون و فرعونک‌ها، زاییده‌یِ جوامعِ جهل‌‌پیشه‌اند... و همانان که ایشان را با انگیزه‌هایِ جاهلانه و دنیاطلبانه می‌ستایند و بر اریکه‌‌یِ قدرت می‌نشانند، نخستین قربانیانِ زیاده‌خواهیِ ستمگران می‌شوند.
چه بسا فرو‌مایگانی که در طولِ تاریخ، با چنین شیوه‌‌‌یِ خطا، از متن و بطنِ جامعه برکشیده شدند و برایِ سرنگونیِ فوّاره‌یِ فَرَّهی‌شان، خون‌های بیگناهان بی‌شمار، به‌هدر رفت...!
لذا، بزرگ‌شمردنِ انسان‌هایی که در کُنهِ ذاتِ خویش پَست و حقیرند امّا با چهره‌آراستنِ کاذب؛ این ماهیّتِ زشت را پشتِ ظاهر زیبا پنهان می‌سازند؛ ظلمِ کمی به خود و جامعه نیست... به‌ قولِ صائبِ تبریزی:
عنان به دست فرومایگان مده زنهار
که در مصالح خود خرج می‌کنند ترا
سعدی علیه‌الرّحمه نیز در بابِ هفتم گلستان همین پندِ گران را به‌لسانِ حکمت، شرح می‌گوید: مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دوا کن بیطار از آنچه در چشم چارپای میکند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند. گفت برو هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی. مقصود ازین سخن آنست تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آنکه ندامت برد به نزدیک خردمندان بِخِفّت رای منسوب گردد.
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
#نقد_ایام
@shbanaiyan
785 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, 16:49
باز کردن / نظر دهید
2018-01-17 18:04:01 نقطه‌یِ پایان این‌ سیاست‌ها، کجاست؟!

اقتصادِ سیاسیِ ایران، در سالیانِ پَساجنگ، بیش از هر زمان دیگر، محلِّ اختلافِ آراء و اندیشه‌هایِ دو گروهِ عمده بوده است... اوّلی که متاثّر از اولویّتِ حفظِ کرامتِ مردم، بر ترجیحِ آن مصلحتِ اَهَم، تاکیدِ موکّد دارد، و دوّمی که تحتِ لوایِ همان سِنخ شعارها، بر تداومِ اقتدارِ سرمایه‌محورِ خویش، به‌نامِ صیانت از مصالحِ ملّی و...،‌ پای‌ می‌فِشُرَد!
در شمارِ اصلی‌ترین نقدهایِ وارده بر طیفِ آخر؛ نقشِ محوری‌ِ جماعتِ تکنوکرات، در تنظیم، تصویب و پایداریِ سیاست‌هایِ ضدِّ عدالت است... راهبردهایِ اشتباهی که همچنان از سویِ همان جریان، با شدّت و حِدَّتِ فراوان پیگیری می‌شوند...!
لذا، این سخنی به گزاف نیست که بگوییم: بخش مهمّی از معضلاتِ اقتصادِ بیمارِ ما، با استقرار و استمرارِ همین نگاه‌ِ مصلحت‌جویانه‌یِ لیبرالی، بوجود آمده و تاکنون ادامه یافته است...!
دردمندانه، از اولیایِ امور می‌پرسم: آیا سیطره‌یِ سیاست‌های تورّم‌زا و محرومیّت‌افزایِ شبه‌حزبی که افزون بر دو دهه‌‌ پیش، از درونِ جناحِ موسوم به‌ "راست" سَربرآورد و با پشتیبانیِ عناصرِ مشهور به "چپ"، قدرتِ نخستِ مسلّط بر اقتصادِ ایران گردید، حدِّ یَقِف و نقطه‌یِ پایانی ندارد؟!
#نقد_ایام
@shbanaiyan
739 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, 15:04
باز کردن / نظر دهید
2018-01-16 23:37:41 امیرمومنان حضرت مولی‌الموالی امام‌علی علیه‌السّلام در خطبه ۲۱۶ از کتابِ شریفِ نهج‌البلاغه، می‌فرمایند:

با من، همچون پادشاهانِ سرکش سخن نگوئید!

فَلَا تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ؛ پس با من چنانکه با پادشاهانِ سرکش سخن می‏‌گویند، حرف نزنید.

نه مثلِ دوری از خشمگینان!

وَلَا تَتَحَفَّظُوا مِنِّی بِمَا یتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ؛ و چنانکه از آدم‏‌های خشمگین کناره می‏‌گیرند دوری نجویید.

ظاهرسازی نکنید!

وَلَا تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ؛ و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید.

پیشنهادِ حق، بر من گران نیست!

وَلَا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقَالاً فِی حَقٍّ قِیلَ لِی؛ و گمان مبرید اگر حقّی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید.

نهی از بزرگ نشان دادنِ خویش!

وَلَا الِْتمَاسَ إِعْظَامٍ لِنَفْسِی؛ و یا در پیِ بزرگ نشان دادن خویشم.

شنوایِ حرفِ حَقَّم!

فَإِنَّهُ مَنِ اسْتَثَْلَ الْحَقَّ أَنْ یقَالَ لَهُ أَوِ الْعَدْلَ أَنْ یعْرَضَ عَلَیه کَانَ الْعَمَلُ بِهِمَا أَثْقَلَ عَلَیهِ؛ زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن دشوارتر خواهد بود.

مشورتم دهید!

فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشْوِرَةٍ بِعَدْلٍ؛ پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید.

برتر از خطا نیستم!

فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذلِکَ مِنْ فِعْلِی؛ زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی‏‌دانم.

ما مملوکِ پروردگاریم!

إِلَّا أَنْ یکْفِی اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی فَإِنَّمَا أَنَا وَأَنْتُمْ عَبِیدٌ مَمْلُوکُونَ لِرَبٍّ لَا رَبَّ غَیرُه؛ مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید، پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست.

مالکِ ما خداست!

یمْلِکُ مِنَّا مَا لَا نَمْلِکُ مِنْ أَنْفُسِنَا؛ او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیاری نیست.

پوشیدنِ جامه‌یِ صلاح!

وَأَخْرَجَنَا مِمَّا کُنَّا فِیهِ إِلَی مَا صَلَحْنَا عَلَیه؛ ما را در آن چه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد.

هدایت، جایگزینِ گمراهی!

فَأَبْدَلَنَا بَعْدَ الضَّلَالَةِ بِالْهُدَی، وَأَعْطَانَا الْبَصِیرَةَ بَعْدَ الْعَمَی؛ به جای گمراهی هدایت، و به جای کوری بینایی به ما عطا فرمود.
#نهج‌_البلاغه
@shbanaiyan
773 viewsشهاب‌الدّین بنائیان, 20:37
باز کردن / نظر دهید