Get Mystery Box with random crypto!

ویراستار

لوگوی کانال تلگرام virastaar — ویراستار و
لوگوی کانال تلگرام virastaar — ویراستار
آدرس کانال: @virastaar
دسته بندی ها: زبان ها
زبان: فارسی
مشترکین: 7.39K
توضیحات از کانال

حسین جاوید
🔹دانشجوی دکتری
🔹مدیر نشر #سده
اگر پرسشی دارید یا کمکی از من برمی‌آید، در حد توانم، با افتخار در خدمت هستم. لطفاً صبور باشید تا فرصت کنم پیامتان را ببینم.
➡️ @hjavid
مشاوره و همکاری در همه‌ی زمینه‌های تولید کتاب:
📲 ۰۹۱۲۲۴۷۲۸۳۸

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-06-21 09:46:49 «گارسون» (garçon) در زبان فرانسه یعنی «پسربچه» و توسعاً معنی «پیشخدمت» (چه مرد و چه زن) گرفته و به‌شکل وام‌واژه راهش را به زبان‌های گوناگون، ازجمله فارسی، باز کرده است.

نکته‌ی جالب اینجاست که در کشور ما واژه‌ی «گارسون» فقط در دوبله‌ی فیلم‌های خارجی به گوش می‌رسیده و در متن کتاب‌های ترجمه‌شده به چشم، و کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که برای فراخواندن کارمندان رستوران‌ها و کافه‌ها و... آن‌ها را «گارسون» خطاب کند! شاید به همراهمان بگوییم «به گارسون بگو فلان چیز را بیاورد»، اما این عنوان «خطابی» نیست و مستقیم برای صدا زدن فرد به کار نمی‌رود.

با گذشت زمان، حالا انگار هم «گارسون» و هم «پیشخدمت» مقداری بار منفی پیدا کرده‌اند یا شاید «ناکافی» به نظر می‌رسند. خیلی از کافه‌ها و رستوران‌ها از واژه‌های «ویتر» (waiter) و «ویترس» (waitress) استفاده می‌کنند تا هم نوعی «تفاخر» به خرج دهند و هم «جنسیت» پیشخدمت را معین کنند. مثلاً، آگهی می‌کنند: «استخدام ویترس»، که مشخص باشد پیشخدمت خانم می‌خواهند، نه آقا. یا شاغلان این حرفه، بعضاً، خود را «ویتر» معرفی می‌کنند.

در فارسی امروز، برخلاف زبان‌هایی چون فرانسه یا عربی، تمایز مذکر و مؤنث، به این شکل، وجود ندارد و وام گرفتن واژه‌ای که معادل فارسی دارد نیز پسندیده نیست. بنابراین، بهتر است از به‌کار بردن «ویتر» و «ویترس» پرهیز کنیم.

به‌تازگی، برخی دیگر از کافه‌ها و رستوران‌ها نیز، گویا برای «به‌سازی» (euphemism)، به‌جای واژه‌های «گارسون» و «پیشخدمت» از معادل «میزبان» بهره می‌گیرند. مثلاً، آگهی می‌کنند: «به یک میزبان نیازمندیم.» این کاربرد، گرچه نکوهیده نیست، هنوز جا نیفتاده و به نظر هم نمی‌رسد بتوان این «گسترش معنایی» را روی کلمه‌ی «میزبان» سوار کرد.

حسین جاوید
@Virastaar
1.1K viewsHossein Javid, 06:46
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 14:31:54 برای اینکه بتوانید «بیهوش» و «بی‌هوش» را تشخیص بدهید و درست بنویسید یک نکته را به یاد داشته باشید:

«بیهوشی» وضعیتی پزشکی است و «بی‌هوشی» حالتی خلسه‌وار است یا بی‌حواسی.

اگر با تزریق دارو یا بر اثر ضربه از حال رفتید، «بیهوش» شده‌اید، و اگر مثلاً مسکرات شما را ازخودبیخود کرد یا ناراحتی و دل‌آزردگی باعث شد به محیط اطرافتان بی‌توجه شوید، «بی‌هوش»!

مثال‌های درست:

بلافاصله پس از سقوط، بیهوش شد.
او را بیهوش کردند و به اتاق عمل فرستادند.

چنان بی‌هوش بود که متوجه حضور ادوارد در اتاق نشد.
«ز بس نعمت، چون مستان گشت بی‌هوش.» (فخرالدین اسعد گرگانی)

با توجه به توضیحات، در این مثال «بی‌هوش» املای درست است.

حسین جاوید
@Virastaar
882 viewsHossein Javid, 11:31
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 10:02:12
ــ «وی را افیون و خمر داد تا بی‌هوش شد.»
ــ «وی را افیون و خمر داد تا بیهوش شد.»
این جمله را از عجایب المخلوقات طوسی انتخاب کرده‌ام. به نظر شما، در این مثال کدام املا صحیح است؟
Anonymous Quiz
53%
بی‌هوش
47%
بیهوش
543 voters1.1K viewsHossein Javid, 07:02
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 11:05:54
«پروفسور» در نظام دانشگاهی اغلب کشورها صرفاً به «استاد»ها یا همان «استادتمام»ها اطلاق می‌شود و در بعضی کشورها (مثل آمریکا) حتی «دانشیارها»ی ممتاز را هم «پروفسور» خطاب می‌کنند. «پروفسور» درجه‌ی آکادمیک (مثل «دکتری») نیست و درواقع جزوی از رده‌بندی اعضای هیئت علمی دانشگاه است. در موارد معدودی (به‌خصوص در رشته‌های هنری) کسانی لقب «پروفسور» دارند که «دکتر» نیستند (یعنی PhD ندارند). به‌هر‌حال، خطاب «پروفسور دکتر» متداول نیست و از «پروفسور» یا «دکتر» استفاده می‌شود.

افزون بر آنچه گفته شد، معمولاً استادهای ممتاز تمایلی ندارند حتی عنوان «دکتر» در کتاب‌هایشان (جز درسنامه‌های تخصصی دانشگاهی) قید شود.

بهانه‌ی نوشتن این یادداشت «پروفسور دکتر» درشتی بود که روی جلد کتاب خوب اولریش مارزلف دیدم.

حسین جاوید
@Virastaar
975 viewsHossein Javid, 08:05
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 10:52:45 دوست گران‌قدری در صفحه‌اش به جمله‌ی «قیمت مرغ کاهشی شد» ایراد گرفته بود و نوشته بود باید نوشت «قیمت مرغ کاهش یافت». برای ایشان توضیح دادم که «کاهشی شدن» و «افزایشی شدن» یا «کاهشی بودن» و «افزایشی بودن» با «کاهش» و «افزایش» تفاوت دارد.

«کاهش» یا «افزایش» یکباره اتفاق می‌افتند و ثبات نسبی دارند و برای کالاهایی با قیمت‌های مشخص و تعیین‌شده هستند. مثلاً، وقتی می‌گوییم «قیمت کارخانه‌ای پراید افزایش یافت» یعنی فرضاً قیمت رسمی این خودرو از ۱۴۰ میلیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان رسیده است، اما فرضاً جمله‌ی «قیمت دلار افزایشی شد» یعنی رشد بهای این ارز شروع شده و مشخص نیست دقیقاً‌ چقدر خواهد بود و کی متوقف خواهد شد. بر همین اساس، مثلاً جمله‌ی (خیالیِ!) «قیمت خودرو کاهشی شد» یعنی روند کاهش قیمت‌ها آغاز شده و نقطه‌ی دقیق توقف آن نامشخص است.

تا جایی که من بررسیده‌ام، این کاربردها در زبان فارسی سابقه‌ی زیادی ندارند و تازه به گنجینه‌ی زبانی ما افزوده شده‌اند؛ این هم از نتایج زندگی در کشوری که قیمت‌ها در آن ساز خودشان را می‌زنند و مسئولانش در آرمانشهر خیالی‌شان زندگی‌ می‌کنند!

حسین جاوید
@Virastaar
2.6K viewsHossein Javid, edited  07:52
باز کردن / نظر دهید
2022-05-05 17:41:25
تصویر: امروز، پنجشنبه، ۱۵ اردیبهشت‌ماه، مصلی تهران؛ آماده‌سازی غرفه‌های نمایشگاه کتاب


دو سال پیش، این روزها، همه‌مان غم‌زده و ترس‌خورده و تنها بودیم؛ عموماً قرنطینه و در خانه‌، گرفتار یا نگران بیماری خود و عزیزانمان. شاید باور نمی‌کردیم زندگی یک‌شبه این‌قدر عوض شده‌.
برگزاری حضوری نمایشگاه برای من از این جنبه بسیار ارزشمند است. مهم نیست فروش چقدر خواهد بود؛ مهم این است که باز دوشادوش هم قدم می‌زنیم، رودررو سخن می‌گوییم و دیدارها را تازه می‌کنیم.
جریان زندگی، دوباره، مرگ را شکست داده...

حسین جاوید
@Virastaar
2.1K viewsHossein Javid, 14:41
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 09:22:14 «بحران» در لغت به معنی تغییری است که در بیماری حاصل می‌شود و زبان‌ورزِ امروز آن را به معنی شرایط دشوار و پیچیده و اوج اتفاقات ناخوشایند فهم می‌کند. بعد از این کلمه نباید از لغات یا صفت‌های منفی استفاده کرد.

پوتین در روسیه با بحران بی‌اعتمادی روبه‌رو است.
پوتین در روسیه با بحران ‌اعتماد روبه‌رو است.

کشورهای جهان سوم با بحران کمبود منابع انسانی مواجهند.
کشورهای جهان سوم با بحران منابع انسانی مواجهند.

بحران بی‌آبی به فرونشست زمین منجر خواهد شد.
بحران ‌آب به فرونشست زمین منجر خواهد شد.

حسین جاوید
@Virastaar
2.0K viewsHossein Javid, 06:22
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 09:26:11
لینک پیوستن به گروه اخبار کتاب، گروهی برای کتاب‌خوان‌ها و دست‌اندرکاران نشر


https://t.me/+PiiY00MMUdxOOijY
به مناسبت در پیش بودن نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران،
لینک حداکثر‌ ۲۴ ساعت فعال است و پس از آن، به روال همیشه و برای حفظ فضای گروه، دست‌کم تا شش ماه آینده امکان پیوستن به گروه وجود نخواهد داشت.
2.5K viewsHossein Javid, 06:26
باز کردن / نظر دهید
2022-04-26 09:28:37 وقتی از «ازجمله» استفاده می‌کنیم، منظورمان این است که قرار نیست همه‌ی موارد مرتبط با موضوع را نام ببریم و می‌خواهیم به چند مورد اکتفا کنیم. «و غیره» (یا معادل آن: «و...») نیز همین کاربرد را دارد و نشان می‌دهد ما همه‌ی موارد را نام نبرده‌ایم و فهرستمان کامل نیست.
بنابراین، به‌ کار بردن «ازجمله + و غیره» ساخت نامناسب و حشوآمیزی ایجاد می‌کند که باید از آن پرهیز کرد.

نویسندگان نامداری در ظهور و رشد ادبیات داستانی مدرن فارسی نقش ایفا کردند، ازجمله محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوی، صادق چوبک و...
نویسندگان نامداری در ظهور و رشد ادبیات داستانی مدرن فارسی نقش ایفا کردند، محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوی، صادق چوبک و...
نویسندگان نامداری در ظهور و رشد ادبیات داستانی مدرن فارسی نقش ایفا کردند، ازجمله محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک.

ضمناً، همان‌طور که گفته شد، وقتی «ازجمله» به کار می‌رود نباید فهرستمان کامل باشد.

کشورهای دیگری جز پنج عضو دائم شورای امنیت هم سلاح هسته‌ای دارند، ازجمله هند، پاکستان، کره‌ی شمالی و احتمالاً اسرائیل.
کشورهای دیگری جز پنج عضو دائم شورای امنیت هم سلاح هسته‌ای دارند، هند، پاکستان، کره‌ی شمالی و احتمالاً اسرائیل.

حسین جاوید
@Virastaar
2.8K viewsHossein Javid, edited  06:28
باز کردن / نظر دهید
2022-04-25 09:31:14 استفاده از «قابل» در برابر پسوند صفت‌ساز «able» و «غیر قابل» در برابر پیشوند منفی‌ساز «un» به اضافه‌ی پسوند صفت‌ساز «able» از رواج‌یافته‌های قرن اخیر است و بسامدی در سابقه‌ی زبان فارسی ندارد. خیلی وقت‌ها می‌شود این «قابل»ها و «غیر قابل»ها را با معادل‌های فارسی‌تر و صفت‌سازهای جاافتاده‌تر جایگزین کرد و به نثر روان‌تر و سلیس‌تری رسید.


قله از پایین روستا قابل مشاهده بود.
می‌شد قله را از پایین روستا دید.

موضوع غیر قابل حل‌ نبود و فقط کمی صبر نیاز داشت.
موضوع حل‌ناشدنی نبود و فقط کمی صبر نیاز داشت.

قابل درک است که دانش‌آموزان در دوران شیوع کرونا ضعف تحصیلی داشته باشند.
درک‌شدنی است که دانش‌آموزان در دوران شیوع کرونا ضعف تحصیلی داشته باشند.

این ادعا غیر قابل پذیرش است.
این ادعا ناپذیرفتنی است.

کاپشنم کهنه بود اما هنوز قابل پوشیدن.
کاپشنم کهنه بود اما هنوز می‌شد آن را پوشید.

آب چشمه تمیز بود و قابل نوشیدن.
آب چشمه تمیز بود و نوشیدنی.

مسیر دشوار بود اما قابل پیمودن.
مسیر دشوار بود اما پیمودنی.

پیشرفت اقتصادی قابل دست یافتن است اما با پیشرفت دموکراسی گره ‌‌خورده است.
پیشرفت اقتصادی دست‌یافتنی است اما با پیشرفت دموکراسی گره خورده است.

حسین جاوید
@Virastaar
2.8K viewsHossein Javid, 06:31
باز کردن / نظر دهید