Get Mystery Box with random crypto!

سوتی های زنونه

لوگوی کانال تلگرام zaanone — سوتی های زنونه س
لوگوی کانال تلگرام zaanone — سوتی های زنونه
آدرس کانال: @zaanone
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 8
توضیحات از کانال

خاطرات و سوتی های جالب خودتونو (نامزدی، متاهلی، هر چیزه جالب) برامون بفرستین تا توی کانال بزنیم
@mehrbanQ
تعرفه تبلیغات👇👇
@zaannoon
🥰💄کانال #جالبب چالشششمون عضو بشین 👇👇
@zaanoone
کانال مشاوره درهم رو عضو بشیین 👇👇
@zaannonne

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2023-05-21 10:28:59 سلام مهربانوجان ودوستان گل حالاکه پیام قبلم روگذاشتی میخوام یه خاطره ازمادربزرگ خدابیامرزم بگم خداهمه رفتگان روبیامرزه این بنده خدااخرای عمرش الزایمرداشت وخونه مابودچون میدونیدکسی که این مریضی روداره هرچقدرهم ضعیف باشه بازم قدرت بدنی بالایی داره مادربزرگ ماهم همش دلش میخواست بره ازحیاط خونمون بیرون ماهم دروبه روش قفل میکردیم تانره یه بلایی سرخودش بیاره صبح یه روززودپاشده بودکه مثل دزداازخونمون فرارکنه که خوشبختانه موفق نشدتااینکه دم ظهرقفل درحیاط رونمیدونم چطوربازکردودفرارمادرمم دنبالش تاصدمترکه دویدون مادربزرگم یه ترمز میزنه ودوباره برمیگرده به سمت خونه و مادرمم که دنبال مادر بزرگم‌میرفته که بیارتش خونه
سگ همسایه دنبالش میکنه د دَرو وتاخواسته سگه پاچشوبگیره مادرم بایک حرکت انتحاری میزنه باپاش تودهن سگه والفرار

وقتی اومدتوحیاط مادربزرگم بااینکه دخترش بود گفت ای دلم خنک شد
ای دلم خنک شد که سگ دنبالت کرد و میخواست بگیرتت
حقت بود تا دوباره تو باشی که منو نذاری جایی برم
خداصدامو فهمید تا انتقاممو ازت بگیره وهمش باخودش میخندیدپیرزن کیف کرده بوددد

بخشش ک طولانی شدامیدوارم خوشتون اومده باشه.یادم رفت منم یه اسم براخودم بذارم چی بذارم ب نظرتون اهان فهمیدم گل گلی


#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید
928 views07:28
باز کردن / نظر دهید
2023-05-21 10:28:05 تکنیک #تسبیح رو گوش بدید


دفع دیتاهای منفی و انرژی منفی با تکنیک فوق العاده
#تسبیح ، برای بازگشایی گره های عاطفی و مالی
روابط کات شده و بازگشت عشق

فقط در خانه عملی ۴۰ روزه  با الفای گشایش

جهت دریافت پکیج رایگان پیام بدید
@Admiin_razz
+989057679142

@ravanshna3e
1.5K views07:28
باز کردن / نظر دهید
2023-05-21 08:32:46 @zaanone
1.5K views05:32
باز کردن / نظر دهید
2023-05-21 08:32:46
#دختر

دختر؛
معجزه ایست که
بعدازآفرینش آن
تمام فرشتگان
بی اختیار کف زدند
دخترها فرشته نیستند
فرشته ها میخواهند دختر باشند
آری
دختر داشتن
سعادت میخواهد!

طوفان

@zaanone
سلاام
روزتون بخیر
1.7K views05:32
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 20:40:16 #توجه

دوستان پروکسیای پرسرعت و کانفیگ برای اینستارو میتونید تو گروه زیر به اشتراک بزارید.

گروه پروکسی و وی پی ان
4.9K views17:40
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 17:57:09 سلام مهربانو جان واقعا کانال خوبی داری من بار اول ک سوتی میفرستم امیدوارم بزاری تو کانالت جونم برات بگه من کلاس پنجم ابتدایی بودم حدودا ۲۰ سال پیش ...ی معلم داشتیم ک خیلی بد اخلاق بود هممون ازش حساب میبردیم یه روز گفت میخام سوال بپرسم از هرنفر یک سوال ریاضی همه استرس گرفته بودیم اقا شروع کرد ب سوال پرسیدن هرکس درس جواب میداد ی افرین میگفت اما خدا نکنه کسی اشتباه میکرد ده دقیقه بهش نصیحت میکردو دعواش میکرد تا نوبت من شد چشمت روز بعد نبینه تا اسم منو صدا زد اومدم بلند شم ک یهو ی صدای بلند از من خارج شد دروووووپ همه کلاس برگشتن نگام کردن ک خانممون شروع کرد حرف زدن ک تو کودنی خیلی احمقی ...خلاصه خیلی بهم حرف زد ورفت نفر بعد همه بچه ها از خنده کبود شده بودن اقا گذشت تا رنگ اخر نزدیک زنگ معلممون ک عذاب وجدان گرفته بود گفت پانیذ گفتم بله خانم حالا با خجالت سرم پایین بود ک گفت دخترم ببخشید این یه چیز طبیعی من معذرت میخوام که بهت حرف زدم منم که انتظار نداشتم اینو بگه حول شدم گفتم خواهش میکنم خانم ولی دیگه تکرارررر نشه گفت چیییی ؟گفتم هیچی خانم میگم دیگه تکرار نشه که یهو کلاس رفت رو هوا هنوزم ک میبینمش خجالت میکشم چون تو ی محله هستیم



#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید
3.7K views14:57
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 17:56:45
چرا منتظر نشستی زود جوین شو تا پاک نشده
سیسمونی شیک وقیمت مناسب
اسباب بازیهای خوشگل
کارای شیک و فانتزی
کیفیت عالی
قیمتهای باورنکردنی

https://telegram.me/joinchat/AvUwJjvLFCr8Vr-C2COPhw
#ارسال_ب_تمام_ایران
ارسال فوری
زود جوین شو تا از تخفیف هاشون استفاده کنی.
4.4K views14:56
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 17:56:36 سلام مهربانو جانم خسته نباشی عزیزم

من همو نیم که واجبی هارا از پدر بزرگوارم به سرقت برده بودن سوتی که میخوام بگم برمیگرده به سن 17 سالگیم یه خواهرمم 16 سالش بود رفته بودیم حموم کلا اکثر سوتی های من درمورد واجبی هستش

خب بریم سر اصل مطلب بعد یه ماه می‌خواستیم واجبی بزنیم به خودمون کل بدن مونو واجبی زدیم یهو مامان بابام اومدن تو حموم اینقد مارو زدن اینقد زدن حالا فک کنید اونجامون واجبی لخت لخت مامان بابا دارن مارو میزنن ماهم فک کردیم بوی واجبی رفته براشون آخه سرنهار بودن براهمونه نگو آبگرمکن آتیش گرفته آخه اونموقع آبگرمکن نفتی بود گفته بودن تقصیر این دوتاس رفتن حموم به جای نجات دادن فقط زدنمون جوری که کل صورتمون شده بود واجبی دستای بابام کلا واجبی بود نمیدونستیم بخندیم یا گریه کنیم




#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید
2.8K viewsedited  14:56
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 17:56:08
افزایش قد به راحتی در هر سنی

وقتشه که با محصول جدید و گیاهی گلشا تا 15 سانت قد بلند بشی و جذابیتت رو دو چندان کنی

بدون عوارض / برای 8 تا 45 سال

عضو شوید نتایج و مشاوره رایگان

https://t.me/+vbcTMl7Xz1YwOTE0
https://t.me/+vbcTMl7Xz1YwOTE0
https://t.me/+vbcTMl7Xz1YwOTE0
https://t.me/+vbcTMl7Xz1YwOTE0
https://t.me/+vbcTMl7Xz1YwOTE0

تنها راه افزایش قد بعد از سن بلوغ
2.3K views14:56
باز کردن / نظر دهید
2023-05-20 17:55:58 باسلام عرض ادب دوستان عزیز و مهربانو خانم عزیز...بریم سوتی دوم پدربزرگم تو خونه ما

خدابیامرز اخر دهه 70 بود اومده بود به ما سر بزنه ..ازاونجایی که ایشون زود میخوابیدن .
همیشه بخاطر ایشون ماشام زود میخوردیم.

جاشو توسالن کنار بخاری مینداختیم که بخوابه .

تا اینجای داستان داشته باشید...اخه تابستان نمیومد هیچوقت قم چون هم گرم بود هم اونا تو روستا کشاورزی داشتن نمتونست فقط زمستونا میومد..القصه بعد شام خدابیامرز خوابید و من دوتا داداشام اون موقع نوجوان بود نون خونمون اونا میخریدن به نوبت..مادرم گفت احمد نوبت تو صبح برو نون بخر ..خدابیامرز داداشم گفت میرم بشرطی که دوچرخه رو علی بده من برم..داداشم که علی که ازاحمد بزرگ بود گفت من میرم مدرسه نمتونم بدم..خلاصه اینا بحث کردن رفتن اطاق بخوابن که یدفعه دیدیم جنگ شد اینا دعوا کردن یه ان علی اومد بیرون دیدیم خون از دستش شره میکنه ..نگو دعوا کردن احمد باخودکار زده نوک خودکار رفته بود تو گوشت کناری انگشت شصت دستش...اقا بابام که صحنه رو دید بلند بدوه که احمد بگیره بزنه که سروصدا شد احمد دوید کوچه بابام اومد بره دنبالش که پدر بزرگم فکر کرد دزد اومده بلند شد با یه حمله انتحاری خواست مثلا دزد بگیره که شلوار وشورت بابام کشید پایین . حالا بابا بزرگم داد میزنه دزد بابام داد میزنه دزد نیست منم بابا ولم کن...یعنی تو اون اوضاع ناراحتی بلبشور ما بقیه بچه فقط داشتیم میترکیدم ازخنده ..وای چه صحنه ای شده بود ما کل دم دستگاه بابارو دیدیم... بعدش داداشم رفته بود تو زمین خالی روبروی خونمون نگو تو تاریکی کنج خرابه پنهان شده یساعت همه بسیج شدن کوچه ها وخیابان گشتن پیدا نکردن بعد یساعت خودش اومد خونه وای که شبی بود..بعداون جریان هروقت میشینیم حرف که میشه میگیم کلی میخندیم..یه مدت سوژه شده بود تو خانواده فامیل نزدیک.. ببخشید طولانی شد امیدوارم دلتون شاد ولبتون خندان باشه همیشه



#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید
2.5K views14:55
باز کردن / نظر دهید