2021-04-06 00:26:07
بازنمایی ملیتاتنیکها؛ از «شبی که ماه کامل شد» تا «خانه امن» و «روزهای ابدی»
بخش ششم: توضیحی درباره اهمیت بازنمایی ملیت-اتنیکها و چپها
از نظر سیاسی، در سالهای اخیر شاهد گسترش مطالبان گروههای ملیتی-اتنیکی و گروههای چپ در ایران بودهایم. گسترش استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی، صداهایی که تا پیش از این جز در اعتراضات جمعی مردم یا شبکههای تلویزیونی دیده نمی شد را به روی صحنه آورده است. بی صدایان اندکی امکان یافتهاند که صدایشان را بلند کنند و از تبعیضها و ستمهایی که علیهاش اعمال شده است، بگویند. گسترش این مطالبات در قالب فعالیتهای روشنفکری افراد، فعالیتهای احزاب سیاسی وگسترش رسانهها و مطالب مرتبط، باعث شده است که ما از یک سو نشانههای ظهور یک آگاهی ملیتی-اتنیکی را در ایران شاهد باشیم و از سوی دیگر گرایشهای چپ در میان دانشجویان را. این نشانهها از چشم نیروهای امنیتی-فرهنگی جمهوری اسلام هم پنهان نمانده است و اتاقهای فکر جمهوری اسلامی کاملا به این نشانهها آگاهی دارند. این آگاهی نیروهای امنیتی در سالهای اخیر است که موج دستگیریها، محکومیتها و اعدامها را در میان گروههای ملیتی-اتنیکی و چپ ها افزایش داده است. دستگیری صدها نفر از عرب ها و اعدام برخی از آنها در سالهای اخیر، اعدام رو به گسترش بلوچها، دستگیری گسترده و اعدام در کردستان و فشار و دستگیری بر فعالان ترک آذربایجان و ترکمنصحرا و همچنین دستگیری گسترده نیروهای چپ را باید در این جهت ارزیابی کرد. با این حال گسترده عمل نیروهای امنیتی-فرهنگی تنها به حوزه قدرت سخت و سرکوب و زندان و اعدام محدود نمی شود. یا به سخن دیگر سرکوب سخت، نمایان ترین مرحله سرکوب است. سرکوب سمبلیک از مهمترین بخش های نظام سلطه است، به همین دلیل طیفی از برنامههای فرهنگی و اجتماعی در مناطق ملیتها-اتنیکها به اجرا گذاشته می شود، از برنامه های مذهبی و کاروانها و استخدام در بسیج و تغییر بافت جمعیتی و مانند آنها گرفته تا ساخت تصویری متفاوت از مطالبات و قیامهای این مناطق. از این منظرفیلمها و سریال ها از جمله ابزارهای سلطه و سرکوب سمبلیک هستند.
هدف این فیلمها و سریال ها در درجه اول ارائه تصویری منفی از گروههای ملیتی-اتنیکی و چپ ها به جامعه مرکز است. جامعه مرکز کسانی را در بر می گیرد که یا حامی گفتمان فارسگرا-شیعی اند یا در برابر آن منفعلاند. طیف های متفاوت و حتی متخاصمی در این گفتمان دور هم جمع شده اند. در این گفتمان طیف هایی مخالف شیعه گری و حامی ناسیونالیسم فارسگرا را می توان شناسایی کرد که سلطه زبان فارسی و ویژگی های مرکزگرایانه قدرت در سرکوب اقلیتها را طبیعی می دانند و یا از آن حمایت می کنند. آنها می توانند تا آنجایی پیش روند که در مخالفت با جایگزینی این نظم مرکزگرا از شیعه گری نیز حمایت کنند.
جامعه ای که در آن گفتمان فارسگرا-شیعی نقد نشده است و افکار اکثریتی از مردم را شکل می دهد، این فیلم و سریال ها به تثبیت این گفتمان کمک می کنند و کلیشه های نژادپرستانه نهفته در این تولیدات رسانهای بدون مانع و واکنش جدیی از پیش چشم مخاطبان عبور می کند. مخاطبانی که فیلتر نقد آنها را به این کلیشهها آگاه نکرده است، اساسا این کلیشهها را نه بعنوان کلیشه که بعنوان امر عادی و طبیعی یا قضاوت عادی و طبیعی تلقی و از آن عبور می کند. حداکثر واکنش طیفی از مخاطبان به این سریال ها، نگاه منفی به برخی از رویکردهای مذهبی و حکومتی است اما اساسا جنبههای نژادپرستانه و ناسیونالیستی این سریال ها به سادگی در ذهن طیف قابل توجهی از مخاطبان تثبیت می شود.
این سه فیلم و سریال که ما تاکنون چند بخش آنها را مورد بررسی قرار دادهایم و در چند پست دیگر ادامه خواهد داشت، از سال ۱۳۹۷ تاکنون پخش شدهاند اما شما نقد جدیی درباره آنها در رسانههای اجتماعی و درکانال های پرمخاطب نمی بینید. گویی اساسا نقد در ایران تعطیل شده است و احتمالا روشنفکران فکر کردهاند که این تولیدات از اهمیتی برخوردار نیستند که موضوع نقد قرار بگیرند، در حالی که جریان روشنفکری باید از هر فرصتی برای نقد استفاده کند و این فیلم و سریال ها مخاطبان گسترده ای در جامعه دارند و بنابراین نقد آنها و برنامه ساختن درباره آنها از اهمیت سیاسی برخوردار است.
#بازنماییملیتها
راه تماس با ما : goftandnooo@gmail.com
@GoftandNO
336 views21:26