2022-05-25 19:28:34
[ارباب]: سبیلم را رو به بالا تاب میدادم و در تمام مدت شب از پشت درختان پرتقال به دریا، که مثل یک زن آه میکشید، گوش میدادم.
(زُربای یونانی، کازانتزاکیس، قاضی)
پ.ن: نگاه جنسی نویسنده در توصیف طبیعت هم خودش رو نشون میده. نمونههای دیگر از توصیفات جنسی طبیعت در این کتاب:
"زنبوران عسل به شاخهی گل کردهای که میلرزید و خوشحال بود از اینکه گلهایش را میمکند آویخته بودند."
در جایی دیگر:
"در وسط، گنبد نمازخانه بود که تازه آن را سفید کرده بودند و بسان پستان زن، کوچک و گرد بود."
و در جایی دیگر:
"نسیم ملایمی میوزید، سطح دریا چینهای خفیفی میخورد، دو مرغ آبی روی امواج ملایم دریا نشستند، باد به پرهای گلو انداختند و با تابهایی که میخوردند معلوم بود از نوسانهای موزون آب لذتی شهوانی میبرند. من شادی آنها را از احساس خنکی شکمشان روی آب حدس میزدم."
پ.ن۲: این توصیفات جنسی از طبیعت من را یاد شعر "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" فروغ میندازه:
"انگار از خطوط سبز تخیل بودند/ آن برگهای تازه که در شهوت نسیم نفس میزدند....
و همچنین شعر "مرداب" اخوان ثالث:
[مرداب] در سکوتش غرق/ چون زنی عریان میان بستر تسلیم، اما مرده یا در خواب/ بی گشاد و بست لبخندی و اخمی، تن رها کردهست پهنهور مرداب/ بی تپش و آرام/
مرده یا در خواب مردابیست/ و آنچه در وی هیچ نتوان دید، قلهی پستان موجی، ناف گردابیست...
@hafezbajoghli
140 viewsHafez, 16:28