Get Mystery Box with random crypto!

فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

لوگوی کانال تلگرام mostafatajzadeh — فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
موضوعات از کانال:
تاریخ
آمرین
سید
سعید
گرم
زندان
زاکانی
نقد
احمدرضا
All tags
آدرس کانال: @mostafatajzadeh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 42.86K
توضیحات از کانال

✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.
✅اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 342

2022-09-25 11:21:02 شکل و ماهیت جدید انقلاب‌های مدنی

همین چند ماه پیش، کتابی منتشر شد که آن‌را «نقطه‌ی عطفی در مطالعات انقلاب‌ها» می‌شناسند. نویسنده‌ی کتاب ، مارک بایسینگر که استاد علوم سیاسی دانشگاه پرینستون است، برای اولین بار داده‌های همه‌ی حرکت‌های انقلابی از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۴ را بررسی کرده تا ببیند چه عواملی منجر به وقوع انقلاب‌ها می‌شوند و چه عواملی به موفقیت‌شان کمک می‌کنند.

انقلاب‌ها در خلال قرن گذشته شکل‌ها و ماهیت‌های متعددی داشته‌اند. «انقلاب‌های مدنی-شهری» بخت بیشتری برای موفقیت دارند.

هدف چنین انقلاب‌هایی گسترش حقوق مدنی و پاسخ‌گو کردن دولت مستبد از طریق سازوکارهای دموکراتیک بوده‌اند. انقلاب‌های‌ مدنی عموما در شهرها رخ داده‌اند. از تاکتیک‌های مسلحانه – که مشارکت عمومی را کاهش می‌دهد – استفاده نکرده‌اند، بلکه با استفاده از روش‌های خشونت‌پرهیز نظیر تظاهرات، در پی گردآوردن شمار زیادی از شهروندان در فضاهای شهری بوده‌اند. گروه‌های مختلف طبقه‌ی متوسط شهری نقش مهمی در پیشبرد این انقلاب‌ها داشته‌اند.

چه نظام‌های سیاسی‌ای بیشتر در معرض وقوع انقلاب‌ها هستند؟ نظام‌های سیاسی غیردموکراتیک بسته و سرکوب‌گر، با فساد بالا، که رهبران آن‌ها برای مدت زیادی در قدرت بوده‌اند در برابر وقوع انقلابهای مدنی-شهری آسیب‌پذیرترند، خصوصا پس از پایان جنگ سرد.

انقلاب‌ها اغلب در کشورهایی با درآمد سرانه‌ی متوسط اتفاق می‌افتند نه دولت‌هایی که بسیار ثروتمندند و نه دولت‌هایی که بسیار فقیرند. در ضمن هرچه کشوری بیشتر تولید نفت داشته باشد بخت پیروزی انقلاب در آن کمتر است. نظام‌های استبدادی با تکیه به درآمدهای نفتی می‌توانند به تامین قوای سرکوب بپردازند و با توزیع درآمد نفتی در جامعه از طریق برنامه‌های رفاهی و شبکه‌های تحت‌الحمایگی مردم را از پیوستن به جنبش‌های انقلابی بازدارند.

عوامل موثر بر توفیق انقلاب‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: اول ویژگی‌های نظام سیاسی، و دوم ویژگی‌های خود انقلاب مانند اهداف و تاکتیک‌ها. «انقلاب‌های مدنی-شهری» بخت بیشتری برای موفقیت دارند به خصوص در نظام‌های هیبرید، یعنی نظام‌هایی که ترکیبی از ظواهر دموکراتیک و خصلت‌های استبدادی را توأمان دارند.

هر چه رهبر یک نظام سیاسی برای مدت بیشتری در قدرت بوده باشد بخت موفقیت انقلاب علیه آن نظام سیاسی بیشتر می‌شود. داشتن مسوولیت نظام سیاسی در یک زمان طولانی به این معناست که گروه‌ها و افراد جامعه فرد رهبر را بیش از پیش مسوول نابسامانی‌های کشور می‌بینند، و بسیج انقلابی علیه آن رهبر و نظام تسهیل می‌شود.

بررسی مجموع انقلاب‌ها در یک قرن گذشته نشان می‌دهد که اگر جنبشی انقلابی قادر به بسیج بیش از دویست‌هزار نفر بوده بخت پیروزی آن پنجاه‌پنجاه بوده است.

تاکتیک راه‌پیمایی بیشترین تاثیر را در میان تمامی تاکتیک‌های عمومی بر پیروزی انقلاب‌ها داشته‌است.

انقلاب‌های مدنی-شهری غالبا از روش‌های غیرمسلحانه استفاده کرده‌اند، برای همین موفقیت بیشتری برای به میدان آوردن تعداد زیادی از افراد جامعه دارند. در انقلاب‌های شهری-مدنی که خشونت انقلابی بالاگرفته امکان شکست افزایش پیدا کرده است.

هرچه تعداد معترضان بیشتر باشد احتمال گسترش شبکه‌ی پیوندی حائل میان معترضان و حکومت نیز بیشتر می‌شود. یعنی احتمالا تعداد افرادی که هم‌زمان با حضور در نهادهای حکومتی از معترضان هستند و یا با معترضان در تماسند بیشتر است. چنین پیوند‌هایی این امکان را فراهم می‌کند که دستگاه سرکوب نسبت به معترضان با شدت کمتری عمل کند، و همچنین امکان اشتقاق و دودستگی در حکومت را نیز افزایش می‌دهد.

معمولا تصور می‌شود که وجود یک حزب پرچمدار انقلابی برای پیروزی انقلاب اهمیت دارد. ولادیمیر لنین مبدع اصلی این نظریه بود که بعدها در میان جنبش‌های مارکسیستی و حتی دیگر جنبش‌های انقلابی نیز امری پذیرفته شد. اما برخلاف این نظر رایج، انقلاب‌هایی با رهبری ائتلافی (متشکل از احزاب، اتحادیه‌های کارگری و صنفی، و جنبش‌های اجتماعی) به نحو چشمگیری بخت بالاتری برای پیروزی داشته‌اند. هیچ یک از دیگر انواع رهبری تاثیر چشمگیری بر توفیق انقلاب‌ها نداشته‌اند.

کنش‌های حکومت و مخالفان هنگامی که شرایط ساختاری برای انقلاب مهیا باشد سرنوشت سازند. مثلا حکومت می‌تواند با دست‌زدن به اصلاحات، برکشیدن مخالفان، سرکوب یا در هم‌کوبیدن مخالفان، یا پخش پول در شرایط که عوامل ساختاری مهیا هستند از وقوع انقلاب جلوگیری کند. از سوی دیگر ممکن است مخالفان بر اثر تشتت، رقابت‌های شخصی، ترجیح اصلاحات بر انقلاب، و خطای رهبران از فرصت‌های سیاسی پیش آمده استفاده درستی نکنند.

محمدعلی کدیور خلاصه یافته‌های مهم کتاب را در مقاله‌ زیر بررسی می‌کند:
https://www.daneshkadeh.org/reader-2-social-movements/4917/

@Eshraghi_Alireza
5.8K views08:21
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 13:56:02 امكان "سیاست‌ورزی"

امیر مازیار

شاهد روزهایی تلخ و دردناک در زندگی جمعی‌ ایرانیان هستیم؛ روزهایی تلخ که در این سالها نمونه‌های دور و نزدیک متعددی داشته‌است. پرسش من از هیات‌حاکمه و نهادهای دارای قدرت این است که آیا راه مواجهه با این اعتراضها به کار بردن قوه قهریه است؟ آیا امکان وارد کردن این مساله در سرزمین سیاست و قلمرو سیاست‌ورزی نیست؟ آیا رفتارهای گذشته و مشابه مشکلات را حل کردند یا فقط آن‌ها را به عقب راندند تا بر اثر حادثه‌ها و جرقه‌ها تندتر و گسترده‌تر باز گردند؟ آیا نمی‌توان این اعتراض‌ها و حضور معترضان در خیابان را با هر شعار و خواسته‌ و جمعیتی به رسمیت شناخت؟ آیا نمی‌توان با معترضان گفت‌و‌گو کرد؟ به آنها امنیت و تریبون‌ و رسانه داد تا مطالبات خود را هر چند رادیکال بگویند؟ نمی‌توان برای این اعتراضها و مطالبات راهی باز کرد تا اگر به حق اند به نتیجه خود برسند و اگر فاقد پذیرش و اقبال عمومی اند کنار نهاده‌شوند؟‌ اگر مردم اند که در نهایت در هر مساله و دعوایی باید تصمیم بگیرند و قضاوت کنند راه‌هایی برای رجوع خردورزانه ، سیاسی و واقعی به مردم و قضاوت آنها وجود ندارد؟ آیا دانش حقوق و سیاست عبث اند؟ آیا این همه متخصص در جامعه‌شناسی و حقوق و علوم سیاسی که در خود این مملکت پرورش پیدا کرده‌اند راه‌‌کاری برای چنین مشکلاتی ندارند؟ سخنان آنان کی باید جدی گرفته شود و علم آنان کجا باید نقش ایفا کند؟

اگر قرار باشد مشکلات جامعه ما را نیروهای نظامی و امنیتی حل کنند پس علم و دانشگاه و سیاست‌ورزی برای چه گسترش یافته‌اند ؟ برای رادیکال‌ترین خواسته‌ها هم راه حل سیاسی وجود دارد. برای سخت‌ترین موقعیت‌ها هم تدابیر عقلی و سیاسی وجود دارد . راه را برای سیاست‌ورزی واقعی و اقناع‌گر باز‌کنیم .
@MostafaTajzadeh
@amirmaziar1
1.4K views10:56
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 12:51:02 نسل جدید با ارزش‌های رسمی نه تنها بیگانه که از آن منزجر است

عباس عبدی

طرفداران حکومت با نادیده گرفتن واقعیت نسل جدید، خود را با ساختن سرود سرگرم کرده‌اند.

اتفاقات ناگواری که این روزها و در پی فوت خانم مهسا امینی و عملکرد گشت ارشاد رخ داده است و در حال دگردیسی نسبی نیز هست، نتیجه بی‌توجهی حکومت به اتفاقات دو دهه اخیر است.

یکی از مهمترین آنها سیاست‌هایی است که موجب تحقیر شهروندان می‌شود. این سیاست‌ها در برخی حوزه‌ها بیشتر مشهود است. عموما در فرهنگ و مسأله زنان و فشار به نهادهای مدنی و حرفه‌ای دیده می‌شود. حذف عناصر حرفه‌ای از مشارکت در سرنوشت خود، احساس بد تحقیر شدگی ایجاد می‌کند. پزشکان، معلمان. فعالان هنری و نویسندگان جملگی با این تحقیر مواجه هستند.

ولی بدترین تحقیر که تعداد زیادی از زنان را درگیر کرده، بی توجهی به حقوق زنان و عملکرد گشت ارشاد است. گشتی که ابتدا ترس‌اور و تحقیرآمیز بود، ولی زنان به عنوان یک سازوکار دفاعی آن را تبدیل به میدان مبارزه کردند و در نتیجه در برابر وضع موجود مقاومت نمودند. این تحقیر چنان نفرت و کینه‌ای را ایجاد کرد که عوارض آن بسیار جدی است.

در این میان اتفاق مهمی در نسل جدید دهه هشتادی ها رخ داده است. به دلیل ضعف شدید نظام آموزشی و به علت دسترسی آزاد به رسانه‌هایی غیر از رسانه رسمی، این نسل عموما بیگانه با ارزش‌های رسمی هستند و نه فقط بیگانه، بلکه منزجر هم هستند، و از آنجا که نتوانستند از طریق سازوکارهای مدنی مثل انتخابات در فرایند ادغام اجتماعی شرکت کنند و نظام آموزشی هم ویران‌تر از آن بود که چنین نقشی را ایفا کند، لذا اکنون با نسلی مواجه هستیم که حکومت قادر نیست آن را کنترل کند و طرفداران حکومت با نادیده گرفتن واقعیت خود را با ساختن سرود سرگرم کرده‌اند گویی سرود جای واقعیت می‌نشیند.

در هر حال یک احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و در زمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سربرآورد و قطعا زمانی خواهد رسید که خاموش نشود، ولی در هر صورت هزینه‌های آن گریبان همه را خواهد گرفت.

آیا باز هم پشت گوش خواهید انداخت یا این بار برای اصلاحات اساسی‌تر آماده می‌شوید؟ آینده نشان خواهد داد که کدام راه را بر می‌گزیند.

@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
2.4K views09:51
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 12:20:02 ای آزادی، خجسته آزادی!

ای آزادی، تو را دوست دارم،
به تو نیازمندم،
به تو عشق می‌ورزم،
بی تو زندگی دشوار است،
بی تو من هم نیستم.
هستم، اما من نیستم،
یک موجودی خواهم بود توخالی، پوک، سرگردان، بی‌امید، سرد، تلخ، بیزار، بدبین، کینه‌دار، عقده‌دار، بی‌تاب، بی‌روح، بی‌دل، بی‌روشنی، بی‌شیرینی، بی‌انتظار، بیهوده، منی بی تو، یعنی هیچ!

ای آزادی، به مهر تو پرورده‌ام،
ای آزادی، قامت بلند و آزاد تو، مناره زیبای معبد من است،
ای آزادی، کبوتران معصوم و رنگین...

ای آزادی، کاش با تو زندگی می‌کردم،
با تو جان می‌دادم...

ای آزادی!
من از ستم بیزارم،
از بند بیزارم،
از زنجیر بیزارم،
از زندان بیزارم،
از حکومت بیزارم،
از باید بیزارم،
از هرچه و هرکه تو را در بند می‌کشد، بیزارم.

ای آزادی، مرغک پرشکسته زیبای من،
کاش می‌توانستم تو را از چنگ پاسداران وحشت، سازندگان شب و تاریکی و سرما، سازندگان دیوارها و مرزها و زندان‌ها و قلعه‌ها رهایت کنم، کاش قفست را می‌شکستم و...
دکترعلی شریعتی

@MostafaTajzadeh
2.5K views09:20
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 11:51:02 بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران در مورد دستگیری و ممانعت از کار همکارانِ روزنامه‌نگار

در بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران، هم‌زمان با بازداشتِ تعدادی از روزنامه‌نگاران و تفتیشِ خانه‌های تعداد دیگری از آن‌ها، بیانیه‌ای صادر کرد. متن این بیانیه به این شرح است:

متاسفانه باید اعلام کنیم که طی چند روز گذشته روند احضار و بازداشت و تفتیش خانه‌های همکاران روزنامه‌نگار ابعاد گسترده‌تری یافته است. لازم است برای چندمین بار تاکید کنیم که از نظر حرفه‌ای پوشش خبری اعتراضات عمومی یا محدود با پوشش خبری زلزله، سیل، افتتاح سد یا کارخانه، انتشار آمار طلاق و‌ گزارش یک حادثه قتل هیچ تفاوتی ندارد.

از نظر ما، در مقام روزنامه‌نگار، همه اینها به اندازه خود ارزش خبری دارند و وظیفه حرفه‌ای ما حکم می‌کند که آنها را بصورت شایسته و بی‌طرفانه پوشش دهیم و از نظر حرفه‌ای فرقی نمی‌کند که با معترض گفتگو کنیم یا مسئولان انتظامی. اما ظاهراً مقامات مسئول تعریف دیگری از این حرفه دارند. تاکید می‌کنیم وظیفه ما فراتر از رویکرد و علایق سیاسی است، همچنان که وظیفه پزشک در وهله اول درمان بیمار است، فارغ از اعتقاد و گرایشهای او. ممانعت از انجام دقیق و جامع حرفه روزنامه‌نگاری، موجب بی‌اعتباری کل نهاد رسانه‌ای رسمی خواهد شد.

پیامد رویدادهای اخیر، متاسفانه برخی از همکاران ما بازداشت و یا احضار شده‌اند که دقیقا به وظیفه حرفه‌ای خود پرداخته بودند و مستقیما از مدیران رسانه‌ای خود مامور به تهیه خبر و گزارش در باره فوت خانم مهسا امینی و واکنش‌های مربوط به آن شده بودند یعنی کار و وظیفه حرفه‌ای خود را انجام می‌دادند.

از این رو، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران بار دیگر خطر تضعیف نهاد رسانه را هشدار می‌دهد. بدیهی است که نمی‌توان صرفا از توجه عمومی به رسانه‌های خارج از کشور گلایه‌مند بود و به نیاز جامعه برای داشتن نهاد رسانه‌ای مستقل بی‌توجهی کرد و برای روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها محدودیت‌های غیرقانونی ایجاد کرد و به احضار و بازداشت روزنامه‌نگاران به دلیل پوشش خبری اتفاق‌ها پرداخت. این حد از تناقض قابل فهم نیست. انجمن صنفی به جد خواهان آن است که هر چه زودتر همکاران ما آزاد شوند و امکان انجام وظیفه برای ایشان فراهم شود.

اسامی خبرنگارانی که تا این لحظه بازداشت یا احضار شده‌اند بنا به اطلاعاتی که به انجمن رسیده، بدین قرار است. این فهرست روزانه به‌روزرسانی می‌شود:
نیلوفر حامدی، روح‌الله نخعی، فاطمه رجبی، علیرضا خوشبخت، مجتبی رحیمی، ویدا ربانی، الهه محمدی، الناز محمدی، حامد شفیعی/شرق
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
2.7K views08:51
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 11:32:29 زنی به غایت انسان
که او بود

مینو مرتاضی

زندگینامه اکثریت انسان ها در دو تاریخ تولد و مرگ خلاصه و جمع می شود. اما زندگی و زیستن آنانی که با تمام جان و جهان آدمیان درآمیخته اند را نمی توان در طلوع و غروب ایام سپری شده خلاصه و با آرزوی شادی و آرامش روح از آنها درگذشت. زری خانم از تبار کسانی بود که قدرت زیستنی فراتر از زمانه را درخود پرورش داده و تجربه کرده بود.

زندگی زری خانم در میانه سنت و نو می گذشت و او در همه احوال زندگی ایستاده و خدنگ در برابر زانو زدن مقاومت کرد و تن به نشستن در حاشیه زندگی نداد. زری خانم در زمانه ای متولد شد و دوران نوجوانی و جوانی را طی کرد که زن ایده ال مطلوب جامعه؛ زن سر به راهِ مطیع و تحت سلطه‌ی مردان خانواده بود. و زری خانم هرگز چنین زندگی و ژست زن ايده ال زمانه را نپذیرفت. او در قلمرو خانه و فامیل شخصیت مقتدر خاص خود را داشت و هیچ سلطه ایی را بر خود نپذیرفت. زری خانم که ستایش زیبایی در پنهان ترین و ژرف ترین جویبار های هستی و جانش روان بود ، به مدد همین روحیه زیبابین توانست در اوج اندوه و بی خویشتنی از جدایی و فراق همسر ؛ زیبایی و شکوه مرگ آرمانی فرزند عزیزش هاله را بستايد.

زری خانم ایمان قلبی استوار و محکمی داشت. او غم و شادی خدا را در غم و شادی آدمیان می جست . با خدا زیستن مدام از او انسانی آزاده ساخته بود. آزادگی و آزادی فی نفسه مسئولیت آفرین است. زری خانم خود را به منزله انسان آزاد مسئول در می یافت و نسبت به آزادی و مسئولیت هایش به غایت سختگیر و متعهد بود. اراده ای آهنین برای انجام مسئولیت هایی که برعهده می گرفت داشت. بعید می دانم کسی زری خانم را سردرگم و نگران از انجام کار و فروگذاشتن تعهداتش نسبت به خود و دیگران دیده یا دریافته باشد.

نگاه نافذش اعماق وجود اطرافیان و آدمیان را درمی نوردید. در حضورش نمی توانستی خودت نباشی و ژست کسی را بگیری که او می پسندد.

زری خانم بدون اینکه ادعای برابری خواهی داشته باشد توانسته بود کلیشه های جنسیتی در خانواده و اطرافیان را در هم بشکند.
زن بودن برای زری خانم مترادف با قدرت بود. در عین حال زری خانم در قدرت زنانه و اقتدار قلمرو خویش چندان از خود بیگانه نشده بود. که از جهان زنان فاصله بگیرد . و یا درموقعیت فرادست و وضعیت ممتازش زنان کمتر موفق یا فرودست مانده را تحقیر و طرد کند و یا به آنها احترام نگذارد. از این روست که می گویم زنی بر پای خود ایستاده در میانه سنت و نو بود. زیرا هرگز عقب ماندگی را برای خود و هیچ زن دیگری نپسندید و به ستایش کهنه به بهانه آداب و سنن آبا اجدادی در اندیشه و سخن و عمل تن در نداد.

زری خانم زندگی پرماجرایی داشت. در اوان کودکی پدر و مادرش را از دست داد. در نوجوانی با مردی آرمانخواه و کنشگر سیاسی ازدواج کرد و زندگی سراسر آمیخته به نگرانی و ناامنی داشت. اما او چنان آرام و بی هیاهو زندگی را مدیریت و اداره می کرد که گویی هیچ مشکلی وجود ندارد. با قطعیت تمام می توان گفت که زری خانم به واسطه زندگی پرفراز و نشیبی که داشت کارکرد مؤثر بردباری و مسئولیت پذیری و حقگویی را عمیقا باور داشت . از این رو اخلاق برای زری خانم سرمایه وجودی بود. آنگاه که با دروغ و ريا مواجه می شد نمی توانست برخورد نکند. قابلیت های اخلاقی زری خانم بدون اینکه خود بخواهد یا ادعا کند او را به سرمایه اجتماعی قابل اعتماد تبدیل ساخته بود.

و اکنون در زمانه ایی که زنان علیه ستم و تحقیری که به واسطه زن بودن بر آنان تحمیل می شود با حمایت تمامی آزادیخواهان عدالت جو به پاخاسته اند. در روزی که جهان به نام نامی صلح برگزیده و از آن سخن می گوید. ما با اندوه تمام به سوگ فقدان زنی به غایت انسان که زریندخت ایران زمین بود فراخوانده شدیم. زنی که به ما آموخت در سوگ و به بهانه سوگواری ننشینیم و از رنج مرگ هم زیبایی و شکوه استخراج کنیم. زری خانم ظریف و زیبا پسند ما با قامتی که دیگر خمیده نيست از این جهان درگذشت و جان و روان زیبایش كه همچون امانت ذیقیمت خدا خوب و محترم نگاهبانی کرده بود را به جان آفرین باز پس داد . كه از او بود و به سوی او بازگشت. زین پس زری خانم را در آثاری که در ذهن و جان ما به یادگار نهاده در می یابیم. اینک سلوک زیست و زندگی زری خانم و هنر او دریافتن زیبایی‌ها از دل رنجهاي این جهان ناامن و پرآشوب را با خود از این خانه به آن خانه و از این قلب و یاد به قلب و یادهای دیگران مي بريم . آري خاطرات و آموزه ها و اثراتي كه بر اطرافيان گذاشته اند دوای درد مرگ عزیزان است.

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه بدان خانه برند

#ایران_فردا
#مینو_مرتاضی
#زرین‌دخت_عطایی
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3qYPrAi
https://t.me/iranfardamag
2.6K views08:32
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 11:05:03 نعمت الله فاضلی

کنشگران آرام

چرا مدرسان دانشگاه کنار ایستاده اند؛ یا می کوشند "وسط بازی" کنند؟ در حالی که ورزشکاران و هنرمندان همسوی مردم معترض موضع گرفته اند. پاسخ آن روشن است. استادان از حکومت حقوق می گیرند و نان شان در دست حکومت است. ورزشکاران و هنرمندان، حقوق بگیر نیستند. همچنین استادان جایگاهی در افکار عمومی ندارند. آنها سلبریتی و سرشناس نیستند. استادان حاشیه امنی ندارند. در برابر فشاری که متحمل شوند کسی دادرس آنها نخواهد بود. نظام سیاسی هم این را می داند. قصه به همین سادگی است. مسعود کیمیایی، علی کریمی و کتایون ریاحی، شهره آفاق اند. هزینه برخورد با آنها بالاست. اما برخورد با یک مدرس دانشگاهی، هزینه ای ندارد.

فراموش نکنیم که علم هم ماهیتا محافظه کار و محتاط است. کسانی که درگیر مداوم کار علمی و دانشگاهی می شوند روحیه محافظه کاری پیدا می کنند.

با وجود این، می توان مدرس و استاد بود و عافیت طلب و فرصت طلب هم نبود. باب مشارکت و حضور فعال داشتن و مسئولیت پذیری، برای مدرسان بسته نیست. نمی دانم و هیچ کس هم نمی داند دقیقا تکلیف و راهبرد مشارکت هر فرد چیست، اما اگر مدرس دانشگاه تصمیم بگیرد که سهم و نقش سازنده و فعال در جامعه و حتی در اعتراضات ایفا کند می تواند متناسب توانایی ها و فرصت ها و امکان هایش، کاری کند. مهم پذیرفتن و خواستن ایفای نقش و ایفای مسئولیت و خودباوری است.

تجربه خودم را می گویم. هیچگاه منفعل نبوده و نیستم. "وسط بازی" هم نکرده ام. مقداری هزینه هم داده ام. اما این هزینه ها برایم ارزشمند بودند. با این هزینه ها، بودن و شدن انسانی ام تحقق یافته است. در جامعه هم کسان بسیاری هستند که قدرشناس هستند. می شود مشارکت کرد بدون جنگیدن، می شود فعال بود بدون رادیکال شدن؛ می شود هویت داشت و هویت ساخت بدون دروغ و ریاکاری. مساله مهم اراده ای است که بخواهد بکوشد و بجوشد و ریسک پذیر باشد.

اگر مدرسان واقع بینانه نگاه کنند درمی یابند که هزینه عافیت طلبی و منفعل بودن بسیار سنگین است حتی سنگین تر از مشارکت و فعالیت. هزینه انفعال، مرگ تدریجی است. نمی توانیم مانند علی کریمی و مسعود کیمیایی و ریاحی باشیم اما می توانیم خودمان باشیم مشروط به این که نیاز به "خویشتن" یا "خود بودن" در ما باشد. مشارکت فعال و زیستن پویا و درگیر شدن با مساله های جامعه و حتی همراهی و همدلی با مردم معترض، یک "انتخاب وجودی" است؛ انتخابی که خویشتن ما را در مقام "شهروند مسئول" و "مدرس دغدغه مند" هویت می بخشد. هر مدرس دانشگاهی که تامل کند، می تواند راه مشارکت و فعال بودنش را بسازد. مهم اینست که نخواهیم عافیت طلب و فرصت طلب باشیم.

در حوزه عمومی بحث کردن، مفاهیم و زبانی برای فهم موقعیت آفریدن، با صدای بلند اندیشیدن به ایران و مساله های آن، دانش را در خدمت گفتگوهای عمومی گرفتن و کوشش برای خشونت پرهیزی، پیوستن به نهادهای مدنی مثل انجمن های علمی مثل انجمن جامعه شناسی و در قالب این نهادها با حکومت و جامعه سخن گفتن راهبردهایی برای مشارکت مدرسان هستند. حتی کلاس های درس می توانند فضایی برای مشارکت باشند، البته اگر بخواهیم. همین شبکه های اجتماعی دانشگاهی نیز فرصت مشارکت اند. اگر بخواهیم.

تعداد مدرسانی که کنشگری می کنند هم کم نیست، اما کنشگری مدرسان، "کنشگری آرام" است. مدرسان، سلبریتی نیستند که کنشگری شان به گوش همه برسد. آنها در فضاهای کوچک می کوشند و "خرده فضاهایی" دارند و خرده کنشگری هایی می کنند. علوم انسانی، "علوم ساکت " اند. ماهیت این علوم متفاوت از ورزش و هنر است.

می خواهم بگویم این طور نیست که همه را با یک چوب برانیم و عافیت طلب و فرصت طلب بدانیم. هنوز مدرس دغدغه مند وجود دارد، هر چند اکثریت نیستند.
.
@MostafaTajzadeh
3.0K views08:05
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 11:00:10 ‍ ما زبالاییم و بالا می رویم
در آغاز ماه مهر و در میانه این روزهای بی مهری با مردم،
بانوی مهربانی این عصر، زریندخت عطایی یار وفادار مرحوم عزت الله سحابی و مام فداکار هاله سحابی به عزیزانش پیوست و در گستره ی رحمت واسعه الهی جای گرفت.
با یک دنیا اندوه، فقدان این بانوی فرهیخته و مقاوم و صبور را به خانواده محترم عطایی و‌سحابی تسلیت عرض کرده و خود را در این مصیبت سترگ شریک غمشان می دانیم.
سید مصطفی تاج‌زاده
فخرالسادات محتشمی پور @MostafaTajzadeh
2.4K views08:00
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 11:00:03 تحليلي بر اعتراضات اين روزها ؛ با توجه به آثار كاهش سرمايه اجتماعي
سرمايه اجتماعي در كشور با شيب تندي رو به كاهش أست . اعتماد به نهادها در پايين سطح خود در سال هاي اخير رسيده أست . اظهار نظر مقامات دولتي نمي تواند مردم را قانع كند كه جرمي اتفاق نيفتاده أست . پليس ، پزشكي قانوني ، مراجع قضايي و هر نهاد مسوول ديگري ، فاقد سرمايه اجتماعي لازم براي احياي اعتماد از دست رفته هستند . بديهي أست بي اعتنائي مفرط به افكار عمومي در طول زمان ، نتيجه اي جز وضع موجود به دنبال نخواهد داشت ، از حادثه كوي دانشگاه تهران به بعد ، سرمايه اجتماعي دولت و نهادهاي دولتي رو به كاهش گذاشت . راي دادگاه كوي نتوانست دانشجويان را قانع كند . محكوميت يك سرباز به سرقت ريش تراش در آن پرونده و تبرئه مسؤولان اصلي حمله به كوي دانشگاه ، اثر بدي در ذهن دانشگاهيان گذاشت . وكيل دانشجويان دانشگاه كه از اساتيد حقوق كيفرى دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود ، روانه زندان شد و بعدا البته با دستور مرحوم آيت الله شاهرودي آزاد و اعاده حيثيت شد ، ولي سال ها بعد با بازنشستگي زود هنگام تاوان حمايت از دانشجويان مظلوم را داد تا حساب كار دست بقيه اساتيد هم بياد. در حادثه اي كه رهبري آن را جنايت ناميد هم ، دست اندركاران نتوانستند افكار عمومي را قانع كنند و به نحو شايسته اي خاطيان را مجازات كنند . از انبوه اتفاقات تلخ ٨٨ و نقش ويرانگر آن در سرمايه اجتماعي ، صرف نظر از مسايل تلخ انتخابات و گردن فرازي هاي احمدي نژاد و هتاكي هاي وي ، كافي أست قضيه كهريزك را يادآوري كنيم ، تا معلوم شود ، چرا اعتمادي به اجراي عدالت نيست . سيل حوادث بعدي كه شرح آن مثنوي هفتاد من كاغد أست ، آتش به خرمن اعتماد عمومي زده أست . هرگز افكار عمومي در جرايم اقتصادي هم اجراي عدالت را نپذيرفت . هرگز در قضيه اصل موضوع حساب هاي رييس اسبق قوه قضائيه ، اعتماد از دست رفته احيا نشد . اتفاقا در آن قضيه هم حقوق دان و استاد ديگر دانشگاه كه نماينده مجلس و فرزند شهيد هم بود ، به جرم نشر اكاذيب محاكمه شد و قاضي تقاضاي من را براي ارجاع به كارشناس و حتي استعلام از شعبه بانك نپذيرفت و وي را محكوم كرد . در حالي كه مقام مسؤول ادعا مي كند ، حتي تعداد ناني را كه هر كس از نانوايي مي خرد ، مي دانند ، هنوز بعد از سال ها معلوم نيست كه چه كسي اسيد بر صورت دختران بي گناه اصفهاني پاشيده است و مثالهاي متعدد ديگر . آيا مقامات انتظار دارند ، سال ها اين گونه عمل كنند و آب از آب هم تكان نخورد . اعتراضات ، اغتشاشات ، خشونت ، شعارهاي تند ، تخريب اموال ، و اتفاقات ناگوار روزهاي اخير ، نتيجه محتوم بي اعتنائي به افكار عمومي و كاهش سرمايه اجتماعي است . هنوز براي تغيير دير نيست . هنوز مي توان از همين قضيه مهسا اميني شروع كرد . عده ايي افراد مورد اعتماد افكار عمومي از متخصصان، خارج از مقامات رسمي را انتخاب كرد تا در موضوع تحقيق كنند و گزارش خويش را منتشر كنند و تا آن زمان هم از پاشيدن نمك به زخم جامعه و خانواده داغدار خودداري كرد . گشت ارشاد را كه نتيجه اي جز ايجاد نفرت و توسعه خشونت نداشته أست ، منحل كرد . از قضا سركنجبين صفرا فزود ، گشت ارشاد و جنگ بي منطق با بد حجابان نه تنها به گسترش حجاب منجر نشده أست ، بلكه باعث بي حجابي آشكارتر هم شده أست . و زحمات ، هزاران پليس خدوم و دلسوز و پاك پليس در مقابله با بزهكاري جرايم مهم مانند مواد مخدر ، قتل ، سرقت و غيره را بر باد داده أست .حفظ گشت ارشاد ، فجايعي هزاران بار بيشتر از وقايع امروز ، در آينده رقم خواهم زد . اين يادداشت ادامه دارد .
@MostafaTajzadeh
https://t.me/drabasshiri
2.4K views08:00
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 10:33:02 ما زبالاییم و بالا می رویم
در آغاز ماه مهر و در میانه این روزهای بی مهری با مردم،
بانوی مهربانی این عصر، زریندخت عطایی یار وفادار مرحوم عزت الله سحابی و مام فداکار هاله سحابی به عزیزانش پیوست و در گستره ی رحمت واسعه الهی جای گرفت.
با یک دنیا اندوه، فقدان این بانوی فرهیخته و مقاوم و صبور را به خانواده محترم عطایی و‌سحابی تسلیت عرض کرده و خود را در این مصیبت سترگ شریک غمشان می دانیم.
سید مصطفی تاج‌زاده
فخرالسادات محتشمی پور @MostafaTajzadeh
2.7K views07:33
باز کردن / نظر دهید