Get Mystery Box with random crypto!

نشر نی

لوگوی کانال تلگرام neypub — نشر نی ن
لوگوی کانال تلگرام neypub — نشر نی
آدرس کانال: @neypub
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 6.44K
توضیحات از کانال

www.nashreney.com :وب‌سایت
اینستاگرام: Instagram.com/nashreney
تهران، خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، شماره ۲۰
تلفن دفتر نشر: ۸۸۰۲۱۲۱۴
تلفن واحد فروش: ۸۸۰۰۴۶۵۸
ایمیل: info@nashreney.com

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-08-23 13:23:32

منتشر شد
«ناقوسی برای آدانو»
جان هرسی
ترجمه‌ی کاوه بلوری

تسیتو گفت: «از این ماجرای تَرَک خوشم نیامد. ناقوس نباید فقط به این خاطر که قدیمی است تَرَک داشته باشد. ناقوسِ ما هفتصد سال قدمت داشت، اما تَرَک نداشت. بعید می‌دانم خود آمریکا آن‌قدرها قدمت داشته باشد، ناقوس‌تان که دیگر جای خود دارد.»
سرگرد جاپولو گفت: «احتمالاً به این خاطر بوده است که وقتی آزاد‌‌ی‌مان را اعلام کردیم زنگش را خیلی محکم زدیم.»
تسیتو گفت: «گمان نمی‌کنم مردم آدانو خواهانِ آزادی‌ای باشند که تَرَک خورده باشد…»


‌‌‌‌ ارسال رایگان به سراسر کشور www.nashreney.com ‌‌
812 viewsedited  10:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-23 09:31:52
بخشی از کتاب «اندیشه‌ی پیشرفت و تحولات جدید جامعه‌ی ایران»
بازخوانی مطالعات مجید تهرانیان در حوزه‌های توسعه، فرهنگ و ارتباطات
نوشته‌ی هادی خانیکی
2.2K viewsedited  06:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-17 18:53:27

‌نسبت میان سرمایه‌داری و بازار مبتنی بر این واقعیت است که تمامی عوامل تولید ــ یعنی کار، زمین و سرمایه ــ کالاهایی قلمداد می‌شوند که به‌منظور کاهش هزینه‌ها و افزایش سود و میزان بهره‌وری می‌توانند به نحو رقابتی در بازار خرید و فروش شوند. بنابراین، سرگذشت بازارهای مدرن صرفاً با تخصصی‌شدنِ کارکردیِ فعالیت‌هایِ تولیدی مرتبط نیست بلکه با کالایی‌شدن همه‌ی چیزهایی که موضوع این فعالیت‌ها هستند هم پیوند خورده است. و این یعنی توجه به آن‌چه مارکس آن را مناسبات اجتماعی تولید می‌نامید؛ مناسباتی که خودِ بازار را در مرتبه‌ای نازل‌تر قرار می‌دهد. اندیشه‌ی مدرن، و نه فقط سنت مارکسیستی، برای این گذار تاریخی مهم از تولید در واحد خانوادگی برای مصرف خانگی به وضعیتی که اعضای خانوار در ازای دستمزد برای کارفرمایان کار می‌کنند، اهمیتی اساسی قائل شده است. بنابراین می‌توان گفت که اعضای خانوار به جای تولید کالاهایی که نیازهای عاجل‌شان را برطرف کند ناچارند برای گذران زندگی خود و وابستگان‌شان «نیروی کار» خود را به عنوان یک کالا در بازار کار به‌ «فروش» برسانند.

از کتاب «جامعه‌ی بازار»
نوشته‌ی دن اسلیتر و فرن تونکیس
ترجمه‌ی حسین قاضیان
475 views15:53
باز کردن / نظر دهید
2022-06-17 13:52:07
در رساله‌ی پارمنیدس، که بدون شک مهم‌ترین مکالمه‌ی افلاطون است، پارمنیدس سؤالی می‌پرسد که باعث سردرگمی سقراط می‌شود و وادارش می‌کند به محدودیت خود اعتراف کند: آیا برای نازل‌ترین چیزهای مادی نیز ایده‌ای وجود دارد، ایده‌ی مدفوع، ایده‌ی گردوخاک؟ آیا ایدوسی ــ فرم ایدئال جاویدانی ــ برای «چیزهایی که ممکن است مهمل به نظر برسند، مانند مو و گل‌ولای و آشغال، یا هر چیز دیگری که کاملاً بی‌ارزش و بی‌مقدار باشد، وجود دارد؟» این پرسش فقط متضمن این واقعیت شرم‌آور نیست که مفهوم والای فرم‌ها یا مثُل را به اشیاء پست و فرومایه هم می‌شود اطلاق کرد، بلکه نکته در پارادوکس بسیار دقیق‌تری نهفته است که افلاطون در رساله‌ی دولت‌مرد به سراغ آن می‌رود، پارادوکسی که در آن این مدعای کلیدی مطرح می‌شود: تقسیم‌بندی (یک جنس به انواع) باید بر اساس گرهگاه‌های مناسب انجام شود. به طور مثال اشتباه است که جنس همه‌ی انسان‌ها را به یونانیان و بربرها تقسیم کنیم: «بربرها» فرم مناسبی نیست چون معرف گروهی (نوعی) نیست که بتوان آن را به صورت ایجابی تعریف کرد...

از کتاب رخداد
نوشته‌ی اسلاوی ژیژک
ترجمه‌ی امیررضا گلابی

تصویر بخشی از نقاشی مکتب آتن، اثر رافائل
590 views10:52
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 19:42:45
این‌جا... همون‌جاست، نه؟ جاده‌ها... درخت‌ها... درست همین‌جا. همین‌جا نبود که روی زمین نگهم داشتی؟ پات روی کمرم بود، سینه‌م توی گل. همین‌جا بود، نه؟ یه‌ نفر... یه ‌‌نفر منو نگه داشته بود و تو داشتی میخ بلند فلزی رو با چکش فرو می‌کردی توی مچ پام. آره، همین بود! یه میخ بلند! زیر آفتاب برق می‌زد. بازوهای قوی تو. قطره قطره خون. تک‌تک رگ‌ها. هنوز توی مچ پام حسش می‌کنم. (‌مکث.) شاید هم نه... شاید این‌جا همون‌جاست که منو گذاشتی و رفتی؟ ممکنه. گیج‌و‌گنگ بودی. راز فاش شد. شاید به همین ‌خاطر بود. چه ترسی برت داشته بود. می‌لرزیدی... می‌دویدی... منو پشتت گذاشته بودی و می‌بردی. مثل یه تیکه پوست اضافی تکون‌تکون می‌خوردم. فکر می‌کنی یادم می‌ره؟ نفس‌هات... مثل گوساله‌ی نری که تازه به دنیا اومده باشه نفس‌نفس می‌زدی. روز و شب. میون برگ و باد. ولم کردی تا بمیرم. از درخت زیتون آویزون بودم. بچه‌ی آدمیزاد. ولم کردی تا بمیرم. (‌اویدیپوس صحنه را ترک می‌کند. نور عوض می‌شود.)

از نمایش‌نامه‌ی «رد ترس»
نمایش‌نامه؛ از مجموعه‌ی جهان نمایش (شماره‌ی ۲۷)
برداشتی از نمایش‌نامه‌ی اویدیپوس اثر سوفوکلس
نوشته‌ی سم شپرد
ترجمه‌ی نفیسه کریمی
405 viewsedited  16:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 10:01:38
اگر «بحث و تبادل نظر» را ذات سیاست انگاریم، آیا باید نتیجه بگیریم که میان این «بحث و تبادل نظر» و هر شکلی از حقیقت تخاصم هست؟ بستگی دارد که هدف از بحث و تبادل نظر چه باشد. در این‌جا از نو با بن‌بست‌های ناشی از انفصال میان «حکم» و «ضابطه‌ی عمل» مواجه می‌شویم. مثل روز روشن است که، سوای کسانی که «ذات زندگی سیاسی» را در بحث‌های فلسفی در کافه‌ها یا گپ‌وگفت میان دوستان می‌جویند، تبادل نظر فقط تا جایی سیاسی است که در تصمیمی جمعی تبلور یابد. پس مسئله‌ی امکان حقیقت‌های سیاسی را نباید فقط بر اساس «تبادل نظر» ــ که، اگر با تصمیم همراه نشود، «سیاست» را بدل می‌کند به اظهار نظرهای منفعلانه درباره‌ی مسائل روز، یعنی قسمی گسترش جمعی روزنامه‌خوانی ــ بلکه باید در فرایندی پیچیده بررسی کرد که تبادل نظر را با تصمیم متحد می‌سازد، یا تبادل نظر را در قالب گزاره‌هایی سیاسی فشرده می‌سازد که امکان یک یا چند مداخله را فراهم می‌کنند. حتی در تبادل نظرهای علنی در پارلمان می‌توان آن صورت حداقل‌گرای مداخله‌ی عمومی را که به نام رأی‌گیری می‌شناسیم مشاهده کرد...

از کتاب «فراسیاست»
نوشته‌ی آلن بدیو
ترجمه‌ی صالح نجفی و مهدی امیرخانلو
620 views07:01
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 08:59:38

‌استالین: چقدر از دیدن‌تون خوشحالم، آقای رئیس‌جمهور.
روزولت: من هم همین‌طور، جناب. خیلی وقته که ندیدم‌تون.
استالین: تا این شهر دورافتاده‌ی روسیه هم کلی راه اومدین!
روزولت: خوشحالم که سالم و سرحال می‌بینم‌تون، آقای دبیرکل.
استالین: سلامتی نقطه‌ی قوت منه.
روزولت: چرچیل هنوز نیومده؟
استالین: تا اون‌جا که خبر دارم، نه.
روزولت: شنیدم باز وزن اضافه کرده!
استالین: وینستن؟
روزولت: بله!
استالین: عجب! چطور می‌تونه تو شرایط جنگی وزن اضافه کنه؟
روزولت: چه می‌دونم.
استالین: آدم هیچ‌وقت نباید به یه کاپیتالیست اعتماد کنه.


از نمایش‌نامه‌ی «کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ»
از مجموعه‌ی جهان نمایش (شماره‌‌ی ۲۱)
نوشته‌ی اریزا هیراتا
ترجمه‌ی نگار خلیلی
387 viewsedited  05:59
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 12:46:55

به روایت نویسنده

‌معرفی کتاب ‌«راهنمای نگارش پژوهش دانشگاهی»
نوشته‌ی سعید عدالت‌نژاد

این کتاب برای نگارشِ پژوهش‌ها چارچوبی عرضه می‌کند تا نویسنده بتواند اولاً، ادعای خود را شفاف و مستدل بیان کند. ثانیاً، اطلاعات به‌دست‌آمده را ساماندهی و در قالبی معین به خواننده ارائه کند و از نوشتن مطالب بی‌ارتباط با موضوع و تکراری در اثر خود بپرهیزد. ثالثاً، به اهمیتِ تفکیک منابع دست اول، منابع دست دوم پی برد و از رجوع به منابع غیرمعتبر و آثار صرفاً تبلیغی و جانبدارانه پرهیز کند.
روش تحقیق با روش نگارشِ تحقیق یکی نیست ولی نوشتن به سبک دانشگاهی خود فرآیند تحقیقی است که نحوه‌ی فکرکردن را سامان می‌دهد و به محقق فرصت می‌دهد تا نظریه‌های مختلف را ارزیابی کند و از دیدگاه‌های نادر هم باخبر باشد. این سبک نوشتن راهی برای یافتن حقیقت و یکی از بهترین راه‌ها برای احاطه بر یک موضوع و محقق‌شدن در آن است. آن دیدگاه وسیع و نزدیک‌شدن به حقیقت که در سایه‌ی نوشتن مقاله و رساله‌ی دانشگاهی به‌دست می‌آورید بیش از پاداش تلاش شماست.

#به_روایت_نویسنده
704 views09:46
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 13:12:03

‌«از این فیلم خوشم آمد/ از آن فیلم خوشم نیامد.»
بارها و بارها هنگام بیرون آمدن از سالن سینما یا پس از تماشای فیلمی از تلویزیون، این دو جمله را گفته‌ایم یا شنیده‌ایم. این جمله‌ها تا حدّی ذائقه و سلیقه‌ی تماشاگر را روشن می‌کنند، اما ربط چندانی به خودِ فیلم‌ها ندارند.
نقطه‌ی آغاز برای بررسی فیلم‌ها (و نه صرفاً تماشای آن‌ها) فرا رفتن از مبحث دوست داشتن‌ها و دوست نداشتن‌هاست. یک راه این است که فیلم را با دور کُند تماشا کنید و ببینید چگونه ساخته شده است. شاید شگفت‌زده شوید از این‌که تا چه حد هنرمندی، صنعت‌گری و مهارت فنی/ تکنیکی صرفِ تولید یک فیلم خوش‌ساخت شده است؛ چه فیلمی هنری از سینمای اروپا مانند هشت و نیم فلینی (۱۹۶۳)، چه فیلمی پرفروش از سینمای هالیوود مانند پارک ژوراسیکِ اسپیلبرگ (۱۹۹۳).

«مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم»
با بررسی و تحلیل نمونه‌هایی از فیلم‌های مهم تاریخ سینما از آغاز تا امروز
نوشته‌ی وارن باکلند
ترجمه‌ی پژمان طهرانیان
811 viewsedited  10:12
باز کردن / نظر دهید
2022-06-12 12:29:01

‌کوتاه درباره‌ی اگزیستانسیالیسم
ترجمه‌ی ویدئو از: معصومه موسوی

این پرسشی‌ست که هزاران سال است که انسان را گرفتار کرده: «هدف من چیست؟» «چرا این‌جا هستم؟» شاید پاسخ اگزیستانسیالیست‌ها برای بسیاری مأیوس‌کننده به نظر برسد اما اگر به دقت به آن فکر کنید، واقعاً مأیوس‌کننده نیست. اگزیستانسیالیسم یک فلسفه‌ي اروپایی‌ست که در میانه‌ی قرن ۱۹ آغاز شد و در طول سال‌های وحشتناک جنگ جهانی دوم محبوب شد. زمانی که بسیاری از افراد ـ بر مبنای فجایع هولناک رخ داده در طول جنگ ـ کم‌کم به ایده‌ي سنتی در خصوص الوهیت اخلاقی شک کردند.
اولین فیلسوفی که در واقع اگزیستانسیالیست شناخته شد، احتمالاً ژان پل سارتر است. کسی که می‌گفت: همه‌ي اگزیستانسالیست‌ها در این آموزه‌ی بنیادین مشترک‌اند که وجود مقدم بر ماهیت است.
474 views09:29
باز کردن / نظر دهید