Get Mystery Box with random crypto!

🌖اهل البیت منهم السلام🌕

لوگوی کانال تلگرام alebeit — 🌖اهل البیت منهم السلام🌕 ا
لوگوی کانال تلگرام alebeit — 🌖اهل البیت منهم السلام🌕
آدرس کانال: @alebeit
دسته بندی ها: نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین: 532
توضیحات از کانال

📷 اینستاگرام
Instagram.com/ahlal__bait

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 4

2021-06-11 19:44:42 حکومت همه اصناف مردم قبل ظهور
.
شیخ نعمانی رضوان الله علیه روایت کرده است:
.
۵۳ - حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا علي بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن عبد الله، عن محمد بن أبى عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال: " ما يكون هذا الامر حتى لا يبقى صنف من الناس إلا وقد ولوا على الناس حتى لا يقول قائل " إنا لو ولينا لعدلنا " ثم يقوم القائم بالحق والعدل.
.
هشام بن صالح گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: این امر (ظهور) اتفاق نخواهد افتاد تا اینکه هیچ گروهی از مردم باقی نمی‌ماند که مگر اینکه بر مردم حکومت می‌کنند تا کسی نگوید که اگر ما حاکم می‌شدیم عدالت را جاری می‌کردیم؛ سپس حضرت قائم علیه السلام به حق و عدالت قیام می‌کند.
.
الغیبة، تالیف ابی زینب نعمانی، باب ۱۴، حدیث ۵۳، صفحه ۲۸۲، چاپ دار الجوادین
.
تعلیقات و نظرات تعدادی از محققین بر روایت:
.
محمد جواد غفاری:
.
از حدیث استفاده می‌‌شود که نظام‌های حکومتی قبل از آن حضرت نظام حق و عدالت واقعی نیست.
.
متن و ترجمه غیبت نعمانی، ترجمه محمد جواد غفاری، صفحه ۳۸۴، چاپ نشر صدوق
.
به ما خبر و پیامی می‌‌دهد مبنی بر اینکه تمامی حکومت‌‌های پیش از ظهور، همگی باطل، ظالم و غیرعادل‌اند.
.
الغیبة، تالیف ابی زینب نعمانی، تحقیق علی اکبر غفاری، صفحه ۲۸۲، چاپ مکتبة الصدوق
.
سید احمد فهری زنجانی:
.
از این جمله استفاده می‌شود که همه نظام‌ها پیش از ظهور آن حضرت نظام ظلم و جور است.
.
کتاب غیبت، تالیف ابی زینب نعمانی، ترجمه حاج احمد فهری زنجانی، صفحه ۳۲۱، چاپ دار الکتب الاسلامیة
.
علی دوانی:
.
این موضوع در دنیاى ما بسیار جالب است، زیرا سران احزاب و زعماى هر قوم پیوسته برنامه می‌دهند و می‌گویند چنانچه ما زمامدار شدیم، در رفاه حال مردم و اجرای قانون و بسط عدالت چنین و چنان خواهیم کرد، ولی هنگامی که به حکومت مردم بر مردم می‌رسند، اگر از سلف خود بدتر نباشند بهتر نخواهند بود!
.
مهدی موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، ترجمه علی دوانی، صفحه ۱۰۲۵، چاپ دار الکتب الاسلامیة
.
#احادیث_مهدویت #کتاب_غیبت_نعمانی #کتاب_بحار_الانوار
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتةجاهلیة
اکثروالدعا بتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم
اللهم عجل لولیک الفرج بحق باب الحوائج موسی بن جعفر جل جلاله
58 views16:44
باز کردن / نظر دهید
2021-06-11 19:41:43
شیوه جدید تبلیغاتی (شورای سقیفه صغری)به اسم دین.
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة
اکثروالدعا بتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم
الله بحق حضرت معصومه صلوات الله علیها عجل لولیک الفرج
44 views16:41
باز کردن / نظر دهید
2021-06-10 06:36:08 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين

فی زیارة القائم صلوات الله علیه:السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِي لَا يَهْلِكُ وَ لَا يَبْلَى إِلَى يَوْمِ الدِّين‏.

بحار الأنوار 99/86 به نقل از مصباح الزائر ابن طاوس ص‏ 218

در زیارت حضرت مهدی صلوات الله علیه می گوییم:سلام بر تو ای وجه خدا،که نابود نمی شود و تا روز قیامت از بین نمی رود.

من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة
اکثروالدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم
اللهم عجل لولیک الفرج بحق جعفربن محمّد جلّ جلاله
42 views03:36
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:58:29 شمردید و این ادعا نیست که اسناد و مدارک بسیاری دارد

ادامه...
که شامل خاتمه خواهد بود(بسیار مهم)
18 views04:58
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:57:56 بخش ششم : پاسخ علمی و منطقی به فحش ها

مولا فرمودند:السب بالسب و الضرب بالضرب و القتل بالقتل و العفو أحسن
یعنی:فحش باید در پاسخ فحش باشد زدن باید در مقابلِ زدن باشد کشتن باید در جوابِ کشتن باشد و عفو زیباتر است.
اما از جهت عفو:
بنابر احادیث آل الله:امام زمان عج شما فرقه مقصره را عفو نمیکند و شما بسویش توبه نخواهید کرد بلکه با او میجنگید و شمشیر بر گردن آن حضرت مینهید

پس میماند پاسخِ سبّ

سعی میکنم فحشی در جواب فحشتان بگویم که در احادیث آمده باشد

و به حکم پیغمبر در اصول کافی :أکثروا من سبهم
زیاده روی در فحش دادنِ به شما ،ترفیع درجه برای ما دارد ولو کم کاری است

آنکس که فضائل اهل بیت ع را از روی جهالت انکار کرده ولی از آن انکار ، توبه نموده هر چند و هر قدر به من فحش داده باشد او را بخشیدم
اما کسانی که از انکار این فضیلت آل الله ع توبه نکردند بدانند که در دنیا و آخرت پاسخ های محکمی خواهند دید

فحش به منکرین فضائلِ مولا ، کمالِ ادب است و احترام به منکرین فضائلِ مولا ، ضَلالِ بدون ادب است


1:به من میگویید:نو اخباری
الجواب:

اولا:قدمت اخبار اهل بیت کجا و بدعت و نوآوریِ اصول شافعیِ و...شما

ثانیا: وقتی امام زمان عج تشریف بیاورند دقیقا شما همین را به ایشان میگویید أتی بدین جدید
حال آنکه همان دین پیغمبر خاتم است ولی با دستور و سیره ی الهیه ی جدید

رابعا:يا عاض اير ابيه

به مولا علی قسم آن وقتی که تو سرِ آلت های پدرانت را به جای نوکِ پستان مادرت میمکیدی
من داشتم از سرچشمه ی الهیِ ولایتِ مولا مینوشیدم که تا الان درحال مستیِ آن هستم

تو از این مطلب در پیچ و تابی که چرا ما به اخطاء اخباری ها اتخاذ نمی کنیم بلکه نقد هم می نماییم و آنها را ولیجه قرار نمی دهیم

2:مرا آدم بدی میدانی ، بدان که با حرف باطل ، بد هستم و در خصومتم
اما تو خوب و خوشی به این معنا که با باطل خوب و خوشی
از جهتی برای مردم
حرف حق مُستَدَل را حرف باطلِ مُضمَحَل ، جلوه میدهی بعد از ترور شخصیتیِ ما، خلافِ حکمِ آل الله:
انظر إلي ما قال و لا تنظر إلي من قال

3:میگویی من مشرکم
امام صادق فرمودند:خذ الحكمة و لو من أفواه المشركين
حکمت را بگیر و لو از دهان مشرکین
آری من از این معنا مشرکم که امام زمان را شریکِ امیر مؤمنان میدانم
بر منکرِ این شِرکِ من لعنت که من بر تو و اهل تو به صدقِ آن ، مباهات و افتخار میکنم
معنای صحیح دیگر:من خیلی ها را شریک قائلم که با پدرت شراکت بستند در زنای مادرت (از این معنا هم مشرک هستم)
اما تو به بدگونه مشرکی، چون از جهتی مراجع ات را کنار اهل بیت ع شرکاء قائلی
و کافری چون بعضا مراجع ات را از اهل بیت بالاتر میدانی!!و خداوند در مصحف کار شما ها را اینگونه توصیف کرده است:(فعبدوهم من حيث لايشعرون)
بنا بر احادیث: شرکِ به اهل بیت ع شرکِ به خداست
و کفر به اهل بیت ع کفر به خداست


4:نوشتی: قائل به حلول هستم
آری اما نوع آن را نمیدانی ، من قائلم که شیطان در افکار و گفتار و کردار و پندار و حرکات و سکنات و وجنات و قینات و هیاکل و شمائل و قواعد و عقائد و باطن و ظاهر و اول و آخر و خواهر و مادر شماها (فرقه مقصره) بزرگ ترین حلول را کرده است
البته گاهی بر عکس: شما و تمام آن متعلقاتتان در شیطان حلول میکنید و به او خط و رسم می آموزید


2:نوشتی:صوفی هستید
الجواب:
به خدا قسم نه تو ، نه نوامیس تو اصلا صوفی ندیدید
گاهی یه پشمینه پوش دارم که اگر نوامیست فقط ببینندش از فرطِ ترس و خستگی و درد و سوزش ، شب خوابشون نمیبره ههه
سلامِ خشونتِ پشمینه پوشِ مرا به جمالِ بد مثالِ ناموست برسان
هر دفعه پشمینه هاشو به روح مادربزرگتون عایشه ی بدتر از فاحشه نثار میکنم
(مراسم پشم ریزان)

3:نوشتی:غالی هستید
اولا شماها معنای غلو در حق اهل بیت را تجهیل میکنید: ماقالت النصاري که به شراکت(نه سببیت) و أب و إبن قائل شدن برای خدا معرفی شده است در احادیث

ثانیا:آری بلند پروازی کردم آنگونه که در دهان اجدادت تغوّط و ادرار نمودم


4:نوشتی:ملعون هستید
الجواب:
از زبانِ شما بدتر از نواصب، ملعون بودنمان ارزش و عیار ماست همان گونه که از لسان اهل بیت ع ، مأبون بودنتان افتخار شماست

5:نوشتی:شما اباحه گر هستید

الجواب:

اولا:
دهانت مانند دبر عایشه حیض است
قال مولانا أبو عبد الله الصادق:
الکذب حیض الرجل،أیحب أحدکم أن یحیض من فیه(فمه)؟!
یعنی:
دروغ حیض مرد است ایا کسی از شما دوست دارد که از دهانش حیض شود؟!
جامع الأخبار

ثانیا:دروغگو مادرش از عایشه،عایشه تر و از فاحشه،فاحشه تر است

ثالثا:این مراجع شما بودند که فتوا به حِلّیتِ شرب خمر درباره موضع علاج دادند
حال آنکه معالجه آن امراض در طب اسلامی آسان است
برای حلیت آن به قیاس متوسل شدند که: اگر کسی در بیابان،جوعان و عطشان ، حیران شود و میته ای را بیابد جائز است در حال ضرورت بخورد
(اول من قاس إبليس)

رابعا:این خود شما بودید که فروجِ نوامیستان را به حرام ،مباح
18 views04:57
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:57:14 شبهه شانزدهم:چرا مداحان اسم جلاله هو را برای اسم مؤنث استفاده میکنند مثلا:(هو یارقیه)

الجواب:
مثال قرآنی:هوَ آیاتٌ ، چرا نفرمود:(هُنَّ آیاتٌ)
ترجمه:(آن چیز ، آیات است)
زیرا هو اشاره به چیزی دارد که یا در جمله قبل ذکر شده و یا در تقدیر ، ملحوظ است
لهذا:در ذکر هو یارقیه(جلت عظمتها) هو یعنی اسم الله الاعظم الاعظم الاعظم که مستجمع جمیع صفات خداست
شما با این استدلالاتِ پشمکی و شبهات آبکی و سخنانِ سخیف و بیانِ ضعیف نمیتوانید نور حضرت رقیه را از نور مولا ، جدا معرفی کنید
و نمیتوانید عصمت آنحضرت را انکار کنید مگر از روی حرامزادگی
به ظاهر دختری سه ساله اما فصاحت و بلاغتش ، افضل و اکمل است از فصاحت و بلاغتِ تمام انبیا (جز خاتم)
چه کسانی در چنان سِنّی (3سالگی) چنین فصاحت و بلاغت داشتند جز حضرات آل الله (جلّت مقاماتهم)
چگونه میتوانید او را از دائره ی اهل بیتِ پیغمبر(ص وآله)جدا کنید؟!!!

نامردی است اگر این شبهه را هم پاسخ ندهم ولو خارج از موضوع است:
میگویند(حضرت رقیه کجا وجود داشته چرا حدیثی نیست)
الجواب:
چشمان تو کور است یابن البغایا
از سایر معصومین احادیث بسیاری است مانند احادیث زینبی و فاطمیّات
(السلام علي قلب زينب الصبور)

اما از ائمه هدی فقط یک حدیث از امام سجاد که علت خبر واحدش را میگویم
در کتب مقتل حدیثی از امام زین العابدین است(مضمونا):
راوی سوال کرد:مگر یزید لعین بنا نداشت که چهار دیواره ی خرابه را بر سرتان خراب کند چرا نکرد
امام سجاد پاسخ فرمودند:مرا خواهری بود صغیره ، آن شبی که میخواستند دیوار را برسر ما خراب کنند
ایشان از خواب پرید و بهانه پدر را گرفت شیون و گریه کرد هر که هر چه کرد آرام نشد
اما وقتی سر بریده ی حضرت بابا را در برابرش آوردند پس از مدتی بی تابی ، خاموش شد و از دنیا مفارقت نمود
صدای شیون از خرابه بلند شد ، اهل شام گِردِ خرابه جمع شدند و یزیدِ پلید ،ترسید از تخریب دیوار بر سر ما ، پس منصرف شد.


آری این تنها حدیثی است که از ائمه هدی درباره حضرت رقیه (جلت مصائبها) رسیده است میدانید چرا؟
در همین حدیث دقت کنی امام سجاد از کیفیت شهادت او ، واضح سخن نمی فرماید و مصائب او را بیان نمی کند
زیرا بنابر شهادت تواریخِ معتبر ، مصائب حضرت رقیه ، به مراتب ، از مصائب حضرت مادر صدیقه طاهره (جلت رزایاها) سخت تر و سنگین تر و فاجعه بار تر و وحشتناک تر بوده است
به اندازه ای که قلوبِ الهیِ ائمه هدی ، صبر و طاقت بیان آن را نداشته
ولی از سایر معصومین غیر از ائمه مثل حضرت زینب بسیار حدیث شده است
لذا حقا او سزاوار این سلام است:
السلام علي قلب زينب الصبور

(تا امام زمان عج تشریف فرما شوند که واللهِ بهترین روضه خوانِ حضرت رقیه ایشان است)
و احتمال میدهم آنجا یکی از دفعاتی است که ندای اقتلوا انفسكم تسلیما للإمام صادر شود
یعنی خود کشی کنید از روی تسلیم در برابرِ امرِ امام (منه السلام)

بسیار طبیعی است که در کیفیت مصائب ایشان حدیثی نیست ، با آن وضعیت های فجیع...که فعلا نمینویسم(به وقتش)

وقتی خیام آل الله را به آتش کشیدند کودکان و بانوان ، گریان و شیون زنان بیرون دویدند
حضرت ام اسحاق مادر حضرت رقیه ، جلوی چشمان حضرت رقیه ، زنده زنده زیر سم اسبها آنقدر کوبیده شد تا جان کَند
یکوقت صدا زد:عمه جان! زینب! الان بی مادر هم شدم.
خدا لعنت کند آنکس که بگوید:حضرت رقیه از شهادت حضرت بابا ، خبر نداشت
اخبار زیادی داریم که مطلع بود و در خبری دیدم:آن لحظات بالای گودال قتلگاه ایستاده نظاره میفرمود و مرثیه می سرود
ولی به خاطر اطفالِ دیگر ، سفر رفتنِ پدر را تایید می نمود و این همان صدقِ حقیقی است: سفری که تا قبل از ظهور و رجعت خواهد بود

اگر اجل مهلت دهد متن و ترجمه ی مقتل حضرت رقیه را مفصلا مینگارم و منتشر میکنم
متأسفانه چهار تا (من الذي...) آن هم ناقص شنیدید فکر میکنید همه ی مصائب ایشان را شنیده اید
با آنکه باید دانست که معرفت مصائب اهل بیت ، اوجب الواجبات و فریضة الفرائض است
و عَدَمِ آن معرفت ، مساوی قتل اهل بیت و جنایت بر سر ایشان است
امام باقر فرمودند:
من لم يعرف سوء ما اتي الينا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما نكبنا به،فهو شريك من اتي الينا فيما ولينا به
یعنی هر کس نشناسد آن ظلم هایی که به ما اهل بیت شده و حقوقی که از ما غصب گردیده و آن ذلت ها و نکبت هایی که بر سر ما آوردند پس او شریک است با آنان در آنچه که به ما روا داشتند
(کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)

صلي الله عليكِ يا رقيةَ الحسين صلي الله علي روحك و بدنك بعدد ما احاط به علمه و علمك
و لعنة الله علي ظالميك و قاتليك و منكري مناقبك و مُشَكّكي مصائبك بعدد فضائلك التي لا تحصي و أنا واللهِ مؤمنٌ بك و بجميع آياتك الكبري و مقاماتك العليا و اسمائك الحسني
هووووووووووو يا رقية الحسين

ادامه...
11 views04:57
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:56:47 شبهه دوازدهم: علامه ملا محسن فیض کاشانی در کتاب عين اليقين (الملقب بالأنوار و الأسرار- ج‏۲، ص ۲۷۷) می نویسد:
ممّا ينسب إلى مولانا الصادق عليه السّلام- أيضا- و إن لم أره في كتاب معتمد عليه، أنه قال: «لنا حالات مع اللّه، و هو فيها نحن، و نحن فيها هو، و مع ذلك هو هو، و نحن نحن».
از چیزهایی که به مولای ما صادق علیه السلام نسبت داده می شود اگر چه آن را در کتاب قابل اعتمادی ندیدم این است:
«لنا حالات مع اللّه، و هو فيها نحن، و نحن فيها هو، و مع ذلك هو هو، و نحن نحن»
همانا برای ما با خدا حالتی است، که ما هوییم و هو ما میشود، مع ذلك ما ما هستیم و او او.

الجواب:
اولا:محدث جلیل العلم فیض کاشانی به تمام مصادر واقف نبوده است ما احادیثی آوردیم از کتب معتبره ی غیبت صغری و بیش از آنها را هم بعدا خواهیم آورد

ثانیا:جناب فیض حدیث را رد نمی فرماید چه در عین الیقین چه در محجة البيضاء و چه در كلمات المكنونة
بلکه در مقام شرح آن برآمده است
کسی که حدیثی را کفر میداند آن را که شرح نمیکند پس حضرت فیض میخواهد به نفهم ها بفهماند که این حدیث مطابق با عقاید حَقه ی اهل بیت (جل شأنهم) است و کاملا صحیح
لذا مینویسد: و لو در کتب معتبره آن را نیافتم اما...(به شرح میپردازد)

و این خود شهادت او میباشد برای این حدیث
و کذلک بزرگان محدثین و حتی بعضی مجتهدین به صحت این حدیث شریف شهادت دادند
و قرینه دیگر صحتش آنست که این حدیث به تواتر رسیده(تنها این حدیث بیش از 10حدیثِ دیگر مثل خودش دارد)
مصادر در جلد اول مدمر المجتهدین ص155تاص160


شبهه سیزدهم:در جلد اول نوشته:هو اغلب ضمیر است ، نه اسم
الجواب:
وا عجباه از این سواد و علمِ کلان ، شیطان انگشتِ حیرت به ثُقبه اش گرفته و از فرطِ خنده ، زار زار به سوادتان میشاشد
یاد چشم های ورقلمبیده ی مهران غفوریان افتادم آنگاه که از تعجب و تحیر قیچ میشد
یا مهران کَفَلیان ای چشم های غالیان ههههه
اما بعد
ای علامه ی بزرگ و عمیق مگر ضمیری داریم که فعل باشد یا حرف؟!!
ضمیر اساسا اسم است و اسم نیاز به مسمی و معنا دارد
خود شما هم گفته اید این ضمیر وقتی به سوی خدا اشاره می کند وقف خواهد شد:(هوْ)
اگه با سوادتون اینه ، شما رو به جان عمّتون قسم ،بی سوادتونو ، رو نکنید آخه از بس خندیدم دیگه کلیه ندارم ، رگ های مغزم داره پاره میشه ، طحالم بنزین تموم کرده داره یاتاق میزنه
امام صادق فرمود:الضحك من الطحال
یعنی: صادر میشود خنده از طحال
نابودم کردی با این استدلال: (هو اغلب ضمیر است ،نه اسم)؟!!!
تدریست ساعت چند بود؟!!
ای ولید خراسانی اگر اینا شاگرداتند که من دیدم
به کلاس پدرت ریدم هههههه

یک نکته جالب
وقتیکه مقصره میخواهند بگویند هو برای خداست مینویسند:کلمه جلاله هو
حتی میترسند بنویسند:اسم جلاله هو
غافلند ازین که مولا پاسخ فرمودند:الإمام كلمة الله
اما وقتی درباره امیر المومنین مینویسند ،اینگونه مینویسند:هو که ضمیر غائب است
اگه ضمیر غائب است چرا ماتحت تو میسوزه ههه
اگه اسم الله الاعظمست پس چرا مقام اهل بیت نمیدانیدش
اگه اسم اللهست پس چرا نمیتوان به اهل بیت گفت
اگه کلمه جلاله است، کلمه بر 3 قسم است:اسم است و فعل است و حرف
وقتی ضمیر است ، ضمیر از اسماء است ، نه از افعال و نه از حروف
ای(عُمَری! به مدرسه برو ، وقتی میری جمعه نرو)
واوِ هو ، چون إتکاء بر هاء دارد ، هر قدر بخواهی واو را مقصور اداء کنی نمی توانی ، پس به ناچار واو را و لو کوتاه ، میکشی
اگر فرضا بتوانی به واوِ واحد ، اداءِ این کلمه کنی ، اساسا هو زدن می شود که این را هم از صوفیه میپندارید
و اگر به واوِ واحد و هاءِ خفیف اداء کنید مبهم می شود بلکه شبیه به تعوعوِ کلاب میگردد


شبهه چهاردهم:این مقامات مذکور با هم معارض است


اولا باید فرق گذاشت بین اختلاف و تعارض
مثال:دریایی سفید است دریایی سرخ

این دو مختلفند ، نه معارض
پس اگر در حدیثی فرمودند:هو اسم الله است. و در حدیث دیگر:معنی الله است و ...
هیچ تعارض و منافاتی در کار نیست
زیرا هر یک به شأن و مقامی اشاره دارد
به تعبیر مولا:
عباراتُنا شَتّي و حُسنُك واحدُ
و كُلٌ إلي ذاكَ الجمالُ يشير

شبهه پانزدهم: مخترع ذکر (هوعلی) ابوهاشم کوفی یا همان ابو هاشم صوفی بوده است

الجواب:
واللهِ این مطلب دروغ است و هیچ کجا ذکر نشده
اگر یک مصدر برای این حرف آوردید حق با شماست
که والله قسم نمیتوانید حتی یک مصدر برایش پیدا کنید


ادامه...
10 views04:56
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:55:42 1111:
شبهه هشتم:چرا این احادیث نحن هو و انا هو به صراحتِ تمام در کتب اربعه نیامده
الجواب:
اولا:الكناية أبلغ من التصريح
ثانيا:شما ظاهرا این آیه را اینگونه خوانده اید:و لا رطب و لا يابس إلا في كتب الأربعة!
یا این آیه را اینگونه میخوانید:و كل شيء احصيناه في كتب الاربعة!
و...
اگر متوهم هستید که: همه ی احادیث موضوعی در کتب اربعه است
بگویید ، چرا منافقانه سخن میگویید در همان مقاله ملعونه ات نوشته ای: (ما این احادیث را انکار نمی کنیم) ولی اینجا تشکیک میکنی و بنابر احادیث:شک بدتر از کفر و انکار است و تشکیک بدتر از شک


شبهه نهم:این احادیث از متشابهات است
اصلا خود اینکه اهل بیت اسم اللهند از متشابهات است

الجواب:
به فرضِ صحتِ ادعایت
اولا:به کرّات و مرّات فرموده اند:(احادیث ما بعضش ، بعض دیگر را معنا میکند و بدینوسیله متشابهات به محکمات مبدل میشود)

ثانیا:به کرار و مرار فرموده اند:اسماء دالّ به صفاتند و در بعضی دیگر فرمودند:خود صفاتند(بر حسب مقامات و تجلیات)

ثالثا:امام صادق فرمودند:نحن صفات الله العليا
ترجمه:ماییم بلند ترین صفات خدا
مصابیح الدجی ج1ص236

رابعا:قال مولانا الصادق منه السلام:ما قلنا لکم فی الله فهو فینا
یعنی:
آنچه ما برای شما درباره خداوند میگوییم درباره ماست (و خدا بالا تر است)
(کتاب حقایق اسرار الدین ص96 تأليف علامه حراني صاحب تحف العقول)

پس مستجمع جمیع صفات اللهند
تو صفتی از صفات خدا را پیدا کنی که اهل بیت نداشته باشند و لو به معنی ثانوی(مانند معبودیت=اطاعت شدنِ ظاهر اهل بیت)
(پاسخ های دیگر در بخش ادله عقلی و نقلی و کشفی گذشت)


شبهه دهم:اگر اين کتب از کتب معتبره بود و جعلی نمیبود مرحوم علامه مجلسی و شیخ حر عاملی به آن متعرض میشدند

الجواب:
اولا:بسیار خوب پس به عقیده ی شما علامه مجلسی و شیخ حر از زمره ی اهل عصمت تشریف داشتند! و این کتب را ذکر نکردند!

ثانیا:از کجا میدانی که ذکر نکردند
علامه مجلسی در بحار مینویسد:و از بعضی اصحابِ حدیث شنیدم که حرّانی کتبی دارد غیر از التمحیص و تحف العقول که آنها را نتوانسته ام پیدا کنم

شبهه یازدهم:فرقه مقصره مطالب بی اساسی را آورده اند به نقل از (دکتر پارسا دوست) ،که البته نام عجیبی است !!ههههه
مطالبی کُمِدی درباره علامه مجلسی
1:علامه مجلسی و شاگردانش در بازار ها به راه میفتادند و کوزه های کوزه گران را می‌شکستند به جرم آنکه صوفیه ملعونه در آن هو میدمیدند

2:به فتوای علامه مجلسی هر کاهو فروشی را به خاطر داد زدن:(کاهو) و اداءِ(کاف و الف و هاء و واو)به صورت فریاد، تا حد مرگ تازیانه اش بزنند
آیا این علامه مجلسی است یا چنگیز خان مغول و یا حجاج بن یوسف ثقفی ملعون

بیچاره کاهو فروش هههه
به فرض قبول ، در حیرتم که چرا علامه مجلسی فتوا به قتل کبوتران و جغدان که هو هو میکنند نداد؟!!!!

3:همانجا نوشته است که مجلسی و شاگردانش فتوا به شکنجه و زنده زنده سوزاندن صوفیه امر میکردند
با آنکه:
1:شکنجه بأیّ نحو کان در طریقیت ائمه هدی جنایت و کفر است
2:زنده زنده سوزاندن (اکثرا) حرام است زیرا
غلات با صوفیه یک حکم را ندارند
غلات دشمنند لذا مولا بعضی از آنان را سوزاند
اما صوفیه به عنوان مخالفین در احادیث مطرحند
پس حکم سوزاندن در باره آنها ، افراط و غلو است


ما اگر بخواهیم این فکاهیات و کذبیات را بپذیریم
اولا:تقوا و اسلام علامه مجلسی راحت رد میشود و خودش از عدالت ساقط میگردد زیرا فتوا به تخریب اموال بازاریانِ عوام نموده و کاهو فروشان بیچاره را شلاق می زده و عده ای را زنده زنده بعد از شکنجه ، میسوزانده العیاذ بالله.
و...
ثانیا:فرض قبول این مطلب ، مطلبی که در کتاب رستم التواریخ آمده است را هم ناچار باید پذیرفت که:(العیاذ بالله)یساولان و نسقچیان (لات و لوت ها) دختر نازپروده ی آن ملا را(که به قرائنِ دقیق دختر علامه مجلسی باشد)...
آیا غیرتِ تو ، این معنا را از کتاب (رستم التواریخ) در حق علامه مجلسی ره میپذیرد؟!!!
وقتی این مطللب را کنار هم بگذاریم اول بوی قتل و ظلم و جنایت در حق عوام و دین سید أنام ،دوم بوی انتقام از روی نامردی به مشام میرسد
ما هم جنایت را از علامه مجلسی نفی میکنیم و هم انتقام جویی کورکورانه از سمت یساولان و نسقچیان
پس مطالبشان را باید از مجعولاتِ تفریطی ها و افراطی ها بدانیم
شأن آن علامه کجا و آن....!!! معاذ الله

ادامه...
208 views04:55
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:54:51 شبهه چهارم:اینکه میگویید:مستجمع جمیع صفات خدا آیا شامل معبودیت هم می شود؟
الجواب:
ظهور معنای معبود در ظاهرِ معصومین به معنی:اطاعت شده است، و نه پرستیده شده
امام صادق فرمودند:أجمل الأمر ما استاهل خلق من الله أن ينظر اليه إلا بالعبودية لنا اهل البيت(الإختصاص تأليف شيخ مفيد)

امام زمان در دعاي مصباح المتهجد ص220 فرمودند:...و کل معبود مما دون عرشک الي قرار ارضک السابعة باطل مضمحل ما خلا وجهک الکريم
يعني هر معبودي از عرشت تا ارض سابعه ات باطل و مضمحل و مخروب و زخرفند غير از وجه کريمِ تو «يعني بقية الله الاعظم وجه الله الأکرم»(اللهم اني اسئک بوجهک الکريم الأکرم).


شبهه پنجم از مقاله مقصره: اصلا فارغ از این بحوث ، اگر فرض کنیم که اینطور باشد و اهل بیت علیهم السلام «هو» باشند و این ذکر برای اهلبیت علیهم السلام باشد!!
ثم ماذا؟!

این مسائل چه دلالتی بر هووو کشیدن و هو هو کردن به شکل رایج دارد!!

الجواب:
شما خودتان را ضایع کردید در اینکه چرا صوفیه هوووو میکشند
سنی های ملعون هم بهتر از تو ألاااه میکشند
سه مسئله است:
1:تکرار ذکر
2:بلند گفتن ذکر
3:مقابله و مبارزه با اصحاب بدعت(چون آنها میخواهند خود را محب اهل بیت جلوه دهند و از این راه اذکار و فضائل اهل بیت را سرقت کنند)
اما یک و دو:
هنگامی که ذکری را تکرار میکنی مثلا:رحمان
رحمان رحمان میکنی چرا کسی به تو کاری ندارد چرا صوفی ات نمینامند
وقتی الله میگویی ناچاری به مد و کشیدن بگویی: الاااااه ولو به یک الفِ مَد،اکتفا کنی

تو را به جان مادرت که عمه ات هست قسم خداوندگارت ولید خراسانی در منبر هایش چند بار هو کشیده؟!!
به مولا قسم (حاضرم اقلا 16تا کلیپ ازش بیارم که هو میکشه)
آیا صوفیه؟!!

شبهه ششم در همان مقاله نوشته:حتی خداوند متعال هم نفرموده است که با این طرز و شکل و سبک اسماء جلاله او را بر زبان جاری بنماییم !!

الجواب:

العجب كل العجب مِن سوءِ فهمٍ و أدب
امام رضا در ذیل اسماء الحسنی احادیث بسیاری دارد و در مصادر فراوان است با ذکر عدد و فوائدِ ذکر ، مع ذلک یاءِ نداء را ذکر نمی فرماید
در بعضی اذکار میفرماید هر کس فلان را با فلان عدد بخواند....
اما در بعضی به صراحت میفرماید فقط تکرار کند(مَن كرّر) یا:(کَرّر به کسرِ راء اول و سکون راء دوم از صیغه امر یعنی:تکرار کن) (من داوم) (من قال) و...
و اصلا (یا) ندا را ذکر نمیفرماید
درباره بعضی از اسماء من جمله:(هو)

و اصل کتاب مخطوطش به دستم رسیده (كتاب الأسماء الحسني للإمام عليّ بنِ موسي الرضا)جل ذكره
ولی به خط موسوم و مرسوم است ، نه به خط کوفی

شبهه هفتم:مولا از مسجدی عبور میکرد دید عده ای حلقه زدند و با موسیقی هو هو میگویند مولا فرمود:خیر آنست که بنشینید و قرآن تلاوت کنید


الجواب:
اولا:در نسخه علامه بحرانی در معالم الزلفی دارد:هی هی (نه هو هو)

ثانیا:آنها موسیقی می زدند و مولا به شکلی می خواهد آنها را شنیدن موسیقی نجات دهد

ثالثا:مراد آنها از هو گفتن مشخص نبود

رابعا:آنها از قرائت قرآن غافل شده بودند

خامسا:مولا آن دسته را از ذکر هوهو هیچ نهی نفرمود

سادسا:حضرت ذکر هو را رد نمیکند ،علتِ اصلیِ فرمایشش اینست که:ذکر هو به تکرارِ بسیار زیاد در یک مجلس (بدونِ ریاضتِ قبلی) خیلی سنگین است و خطر مرگ دارد لذا باز مولا نهی نمیفرماید بلکه می‌فرماید:بهتر آنست که بنشینید و قرآن بخوانید

سابعا:از هر مرجعی که دارید بپرسید آیا این حدیث در رد ذکر هو میباشد؟!
ببینید چه جوابتان را میدهد هههه
و بسنجید آن جواب بهتر است یا این جواب از این سگِ آستانِ فضائل و مناقب و مصائب اهل بیت(سبط الکاظم)

ثامنا:احادیثی که بزرگانِ شما فرقه ملعونه مقصره به آن ، استدلالِ غلط می کنند نهایت 2 حدیث است در مقابلِ اقلا 70 حدیثِ صریح و صحیح
که بعضا را ذکر نمودم
علت اینکه حدود 30 حدیث را ذکر نکردم ذخیره نمودم برای جَنبِ پاسخ به شبهاتِ آینده(و این است کیاست و سیاستِ سبط الکاظمی)

ادامه...
10 views04:54
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:54:10 بخش پنجم پاسخ به شبهات:

مقدمه فقط با سه حدیثِ علوی و یک خبر صادقی:

اتقوا الشبهة فإنها وضعت للفتنة
بهراسید از شبهه که گذاشته شده برای فتنه
اسلم القلوب ما اسلم عن الشبهات
سالم ترینِ دل ها ،آنست که از شبهات سالم بماند
لا يصدر عن قلب سليم إلا المعني المستقيم
از قلب سَلیم جز معنای مستقیم صادر نمیشود.

امام صادق ع فرمودند:
إنّ الكذابَ يَهلِكُ بالبينات
و يُهلَكُ اتباعَه بالشبهات
یعنی:
همانا شخص بسیار دروغگو با دلائلِ محکمات ، هلاک می شود و با شبهات مقلدینش را هلاک میکند
الكافي ج2ص339
و هلاکت بنا بر روایات آل الله اقسامی دارد من جمله:هلاکت ایمانی و اعتقادی

لذا بر جمیع مؤمنین و مومنات واجبست که جمیع شبهاتِ علیه فضائل اهل بیت را (و لو تکراری) به بنده برسانند و کذلک در این مقاله سعی کردم به ساده ترین بیان بنویسم مع ذلک هرجا را کسی متوجه نشد حتما بپرسد @em481
(اللهم اشهد إنّي قد بَلَّغتُ فلستُ مسؤول عنها يوم القيامة
ترجمه:
خداوندا شاهد باش که من تبلیغ نمودم پس در قیامت درباره آن ، مسؤول نخواهم بود)

شبهه اول : هو گفتن تشبه به صوفیه است
الجواب:
در جلد اول مقالات مدمر المجتهدین ص162 مقاله سی هشتم که اوائل دهه نود شمسی نوشتم ، پاسخ هایی داده ام
در ادامه بگویم:
هر گونه تشبهی که کفر نیست!
صوفیه ملعونه غذا میخورند آب مینوشند مبال میروند و میخوابند
آیا معقول است بگوییم : این افعال حرام شد؟!!
صوفیه ی متشیعه(=شیعه نما)لعنهم الله چقدر زیاد و زیبا (علی) میگویند
صوفیه متسننه(به سنت عمر ملعون)لعنهم الله ، چقدر الله میگویند و (از دیدگاه بعضی ها): چه زیبا قرآن میخوانند مانند عبد القاطر لعنهُ الله
این دلیل نمیشود برای اینکه ما تارکِ اذکار (علی) و (الله) شویم و قرآن نخوانیم

به چه مجوز شرعی شیعیان و موالیان اهل بیت را متصوف معرفی میکنید شما که میدانید نیت صوفی و نیت مؤمن از گفتن (هو) چه قدر معارض است
صوفیه ی متشیعه از عقیده ملعونه وحدت وجود(به مرشدشان و نهایت به امیر المومنینی هو میگویند که معاذ الله شرب خمر و...کرده)
اما مؤمنِ متفقّه میگوید:(بنابر احادیث متواتر:(هو)چون اسم اعظم است پس یکی از مقامات مولاست و خود او فرموده لهذا به او هو میگوییم)
تو مؤمنِ فقیه را متهم کردی به غلو و تصوف
فی المثال:اگر کسی بگوید:چون رهبرانِ شما فرقه مقصره منبر میروند و إمامانتان فتوا میدهند آن هم فتاوای صد من یه غاز علیه (شهادت ثالثه در تشهد) پس سنی هستند و سرپرستی اهل بیت را اساسا قبول ندارند
شما عمری بودنشان را به راحتی میپذیرید؟!
این کجا و آن

شبهه دوم:ذکر هو شعار صوفیه شده است
الجواب:
اولا:شعائر الله و شعائر اهل بیت هیچگاه مردود نمیگردد و تغییر نمیکند(لا تبديل لكلمات الله)

ثانیا:هوئی که صوفی ها میگویند کجا و هوئی که حسینی ها میگویند(قبلا توضیح داده شد)

ثالثا:گاهی صوفیه همین هو را در باره خدا به کار میبرند چرا به این وجه ایراد نگرفته اید
تلك إذا قسمة ضيزي

رابعا:الله هم شعار سنی ها شده است مخصوصا سنی های کُرد ، دقیقا حکمش چیست؟!!
الان اتباعِ فرقه ی مُرتفِعه در خیابان راه می روند و میگویند:الله اکبر دجال رهبر. و...
شعارشان الله اکبرست ولی مانند قتله ی سید الشهداء ع
آیا تو دیگر در خیابان یا در منبر یا در مجالس الله اکبر نمیگویی؟

شما لفظ را مینگرید و ما معنا را
شما سبک را میبینید و ما مقصود را
شما واژه را نگاه میکنید و ما نیّت و دلائل مُتقَن و مُبَرهَن را بعضش را قبلا توضیح دادم


شبهه سوم:به چه دلیل بعد از شنیدن فضیلت ، (هو) میگویند

الجواب:چون اسمی است که حاویِ صفات خداست. و مولا صاحب آن اسم و مُظهِرِ آن صفات است...

حالا چرا هو
جواب کامل:
اولا حجج الهیه در کتب معتبره مانند کتب علامه حرّانی احادیث دارند که فرمودند:نحن هو
و پیامبر فرمود هو اسم اعظم است
و مولا فرمود منم اسم اعظم.
حال
مانند اینست که کسی بگوید هیچ جا نفرمودند یا صبعة الله
حالا که به نداء ، تعلیم نفرمودند آیا ما نمی توانیم بگوییم: صبغة الله؟!!
ثانيا:آنها که هنگام شنیدن آیات مصحف میگویند:الله
آیا منظورشان اینست که این آیات مصحف ، الله هستند؟!
یا در اثر احساس لَمعه و طلیعه ای از عظمت صاحب آیات چنین الله میگویند

ثالثا:اگر در پاسخ بگوید (علی)
کاملست اما أکمل نیست زیرا اسم علی اسم هو را در بر ندارد ، ولی (هو) ، تمام معانی صفات و کمالات خدا را جامعست حتی نام علی را بنابر احادیث اهل بیت (جل شأنهم)
و یا اینکه بگوید (حق) که به حقانیت آن فضیلت شعار داده است بنا به تفسیر آیه الحق من عند ربه
که فرمودند:فضائل ما اهل بیت است

یا بگوید (هو) ،که به اسم الله الاعظم بودن و كلمة الله بودن و مستجمع جميع صفات الله و...بودن دلالت دارد


ادامه ...(7)
12 views04:54
باز کردن / نظر دهید