Get Mystery Box with random crypto!

🌖اهل البیت منهم السلام🌕

لوگوی کانال تلگرام alebeit — 🌖اهل البیت منهم السلام🌕 ا
لوگوی کانال تلگرام alebeit — 🌖اهل البیت منهم السلام🌕
آدرس کانال: @alebeit
دسته بندی ها: نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین: 532
توضیحات از کانال

📷 اینستاگرام
Instagram.com/ahlal__bait

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2021-06-09 07:51:55 5:مقام اسم الله المخزون المكنون

در ادعیه ی مرویه میخوانیم:و سألتك بالإسم المخزون المکنون يا من لا يعلم كيف هو إلا هو(مفاتیح الجنان)

امیر المؤمنین فرمودند:
نحن الاسم المخزون المكنون نحن الأسماء الحسني...(ولایت کلیه الهیه حضرات آل الله تالیف:العبد حسین رزاقی ص301 ، از بصائر الدرجات محدث صفار)
اهل بیت اسم هستند و خداوند مسمی
گر چه اسماء خدا چون دلالت به صفت دارد یا به تعبیر ائمه هدی : خود صفات است
ائمه معنای اسماء الله را دارند
لذا فرمود:نحن الأسماء و نحن المعانی

6:مقام معني الله

سئل الصادق ع عن الله ما هو و ما اسمه قال ع:هو الله قال السائل:فما هو اسمه قال ع:الله قال السائل:هوْ اسم أم معني قال ع:هوْ معني قال السائل:لابد لامعني من اسم يعرف به قال ع:نعم
ترجمه:
امام صادق سوال شد از الله که چیست و نامش چیست فرمود:اللهست
سوال کننده دوباره پرسید:پس اسم آن چیست؟
فرمود:الله
سائل گفت:هو اسم است یا معنی
امام صادق فرمود:هو معناست
سائل عرض کرد:برای معنا قطعا اسمی است که به آن شناخته میشود
فرمود:بلی(کتاب المائدة ص213چاپ مؤسسة البلاغ تأليف علامه خُصَیبی از اعلام امامیه در غیبت صغری)

حدیث اول:امیر المؤمنین فرمودند:
أنا المعني الذي لا يقع عليَّ اسم و لا شبه
من همان معنایی هستم که هیچ اسم و شباهتی بر من واقع نمی شود(بالاتر از هر اسم و شباهتم)
(اللوامع النورانية تاليف علامه بحرانی)

حدیث دوم:انا معنی المعانی و رب المثانی(کتاب الطاعة متي تقوم الساعة تألیف مولا به کتابتِ حضرت سلمان)

حدیث سوم:نحن المعانی(هدایه الکبری از امام صادق)

حدیث چهارم:و اعلم یا سلمان انی انا الذی لا احول و لا ازول و لا اتجسّدُ فی جسدٍ و لا اتبعض فی عدد و انا معنی القدیم(کتاب الطاعه تألیف مولا به كتابةِ حضرت سلمان ع)

حدیث پنجم:انا المعنَی المعنی انا الذات العلیا انا من الذات و الذات منی و الذات ذاتی و خلقت الخلق من صفاتی(نفس المصدر)

حدیث ششم:یا مفضل... فظاهره صورة الانزعية و (باطنه المعنوية) هيولي الهيولات و فاعلة المفعولات و اُسُّ الحركات...(حدیث الانزعیه=صحیح السند)

خبر هفتم:در احادیث متواتر آمده است که از القاب امام جواد جل شأنه(ظاهر المعانی)میباشد


7:مقام صفة الله يا:مستجمع جميع صفات خدا
من باب مثال فقط دو حدیث:
امام صادق فرمودند:نحن صفات الله العليا
ترجمه:ماییم بلند ترین صفات خدا
مصابیح الدجی ج1ص236

مولا در حدیث طارق:
لأنّ ظاهرَهم باطنُ الصفات الظاهرة، وباطنَهم ظاهرُ الصفات الباطنة، فهم ظاهرُ الباطن وباطنُ الظاهر...يا طارق الإمام ... الهي الصفات زائد الحسنات...(بحار ج25صفحه صد و هفتاد)افتاااااد؟؟؟

8:مقام کلمة الله
احادیثش فوق حدّ تواتر است

9:مقام مَثَل الله . (نه مِثل الله)
احادیثش فوق حد تواتر است

10:مقام ذکر الله
احادیثش فوق تواتر است

11:مقام لا فرق
احادیثش فوق تواتر است

12:مقام الله
روایاتی در باب مقام الله در ظاهر الله فی الخلق بودنِ هو قبلا ذکر شد اما بعد
امام صادق در دعایی میفرماید:فجعلتهم معادن لكلماتك و اركانا لتوحيدك و آياتك و (مقاماتك) التي لا تعطيل لها في كل مكان يعرفك بها من عرفك(مصباح المتهجد)

همان مصدر در دعای دیگر:أقامه في سائر عالَمه و في الأداء مقامه

امام کاظم در آخرِ حدیث ظاهرهما بشرية و باطنهما لاهوتية ميفرمايد:أقامهم مقامَ نفسه
(تأويل الآيات الظاهرة ص394)

و مولا در خطبة القهارية فرمودند:انا هو في اللاهوت


13:نفس الله(احادیثش در بحث استنباط عقلی گذشت)

14:مقام صورة الأنزعية
احادیثش بسیار است فقط دو نمونه

1:صحیح السند در حدیث الانزعیه امام صادق فرمودند:
و هي هو اثباتا و ايجادا و عيانا و يقينا و تعیینا ، و لا هي كلا و لا جمعا و لا احضارا و لا إحاطة
ترجمه:
و صوره انزعیه همان هو است از جهت ثبات و وجود و عیان و یقین و آشکار
و همان گونه هو نیست از جهت کلّیّتش(اشاره به ظاهر) و جمعش (اشاره به جمعیتش) و إحضارش(خود را به حضور نمی آورد) و احاطه اش(بر خود احاطه نمیکند)



2:يا سلمان هي النار الهائلة و هي نور ذاتي العالي و صورتي الأنزعية التي تجليتُ بها لموسي و قلت له:اني انا الله لا اله الا انا فاعبدني(كتاب الطاعة متي تقوم الساعة تأليف مولا به کتابتِ حضرت سلمان ع)

بیش از این مقامات هم هست اگر آل الله مدد فرمایند و اجل مهلت دهد در مقالات آینده ذکر خواهم نمود

ادامه...(6)
14 views04:51
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:50:25 بخش چهارم:بحث استنباط روائی نام مقدس هو:
اسم جلاله هو (بنا بر احادیثی که آوردم و می آورم) مقاماتی دارد
و حالات در احادیثِ (لنا مع الله حالات)منظور مقامات است
هر یک از آن مقامات را که بنگریم به ائمه هدی جل شأنهم بازمیگردد

1:مقام هویّة الله

مولا:..و القي في هويّتها مثاله و أظهر عنها أفعاله...(بحار الانوار ج42ص165)

امام صادق:نحن أمثاله العليا
(بصائر الدرجات محدث صفار)

2:مقام ظاهر الله في الخلق
(1: حدیث از امام صادق ذکر شد که در آن به صراحت هو مطرح بود از کتاب حقائق اسرار الدین علامه حرانی)
حدیث دیگر از امام هادی میباشد که فرمودند:
نحن ظاهر الله و لسنا غير باطنه و نحن ظله و عنا أشرقت شمسه لم يتقدّمْنا وقت و لا ورانا غاية منا تعيين الأبد و تمام كل عدد ، الوحدانية معنانا و إن اختلفت أسمائنا....
(مجمع الأخبار ص34)

ترجمه:مائیم ظاهر خدا و غیر از باطن او نیستیم، ما سایه خدا هستیم و از ما خورشید او درخشید ،هیچ وقت و زمانی بر ما تقدّم ندارد و هیچ غایتی بعد از ما نیست ،ما ابد را تعیین میکنیم و عدد را تمام مینماییم، وحدانیتِ خدا معنای ماست (معنی=صفت) اگر چه در اسماء مختلفیم...

3:مقام اسم الله

انا اسم المعنی(كتاب اليونان خطبه ای از خطبات مقدسه تطنجیه)

در کافی و توحید صدوق آمده است از امام صادق در تفسیر آیه قل هو الله احد:
هو (اسمٌ) مشار و مكني إلي غائب فالهاء تنبيه عن معني ثابت و الواو إشارة إلي الغائب عن الحواس...فالهاء تثبيت للثابت و الواو إشارة إلي الغائب عن درك الأبصار
و لمس الحواس و الله تعالي عن ذلك بل هو مُدرِك الأبصار و مُبدِع الحواس
ترجمه:
هو اسمی است اشاره گر و کنایه گر از پنهان پس هاء روشنگر از معنایی ثابت است و واو اشاره به چیزی پنهان از حواسّ است
در ادامه فرمود:و خداوند خیلی بالاتر از این صفات است زیرا ابصار را درک کننده و حواس را ایجاد کننده میباشد.

شرح:زیرا آن صفات بنابر احادیث صفاتِ ظاهری و باطنیِ امام است(حدیث امام رضا در جلد 1 کافی در باب صفات امام ، و کذلک حدیث طارق(مولا) در صفات امام)

در کتاب انیس المحبین فی فضائل امیر المومنین خطی ص376
امام صادق سوال شد از هو ، پاسخ فرمود:
هو اسم من أسماء أمير المؤمنين ، فالهاء يدلّ علي الهداية و الواو يشير إلي الوجود
ترجمه:
هو اسمی از اسماء امیرالمؤمنین است پس هاء ، دلالت می کند به سوی هدایت(=گرداندن)
و واو که اشاره دارد به وجود.

حدیث در تکمله ی بحث مقام اسم الله و مقدمه ی بحث اسم اعظم:
علامه خُصَیبی روایت فرمود به سند طیب و طاهرش تا حضرات معلی بن خنیس و محمد بن سنان سلام الله علیهما که
امام صادق جل شأنه فرمودند: بعد از سجده و قبل از آغاز نماز ، اینگونه بگویید:
لِباب الابواب قصدتُ و للاسم الاعظم سجدتُ و للذات العظمی عبدتُ حقیقة العبودية و العبادة
ترجمه:
به باب الابواب قصد میکنم و به سوی اسم اعظم سجده میکنم و برای با عظمت ترین ذات عبادت میکنم از روی حقیقتِ بندگی و پرستش

4:مقام اسم الله الاعظم
الله الله که مقامات اسم اعظم قابل درک نیست ، استغفر المولا بلکه درکِ حقیر و قاصر ما قابل آن نیست
اگر به بررسی آن مقامات طبق احادیث بپردازم خود مقاله ای جداگانه می طلبد
در بحث استنباط عقلی مختصر توضیحی دادم
امیر المؤمنین در قصیده طولانیِ جلجلوتیّه چنین قسَم فرمودند:
سالتك بالاسم المعظّم قدره
بآجٍ أيوجٍ جَل جَليّوتٍ جَلجَلَتْ...
کماهٍ بیاهٍ مع أوّاهٍ جمیعها
بهَشکاخِ هشکاخٍ کَنونٍ تکوّنت...

در دو حدیث 1:امام رضا در ج1کافی 2:مولا در حدیث طارق و... ، درباره امام معصوم فرمودند:الإسم الأعظم

امام حسین از امیر المومنین روایت نمود که پیامبر فرمود یاعلی هو اسم اعظم است(عُلّمتَ الاسم الاعظم) و مولا در آخر به عمار فرمود:اسم الله الاعظم و عماد التوحيد لله:لا اله إلا هو
(توحید صدوق ج1ص89ح2)

در دعای عید قربان از امام صادق مرویست:
و أسئلك باسمك الذي لا اله إلا هو
(إقبال الأعمال)

شیخ صدوق به سندش روایت کرده از پیغمبر که فرمود:در هر یک ازین 5 آیه اسم اعظم است هر روز 11 بار خوانده شود:
(ابجد هو=11)

1:آية الكرسي

2:الله لا اله الا هو الحي القيوم نزّل عليك الكتاب ...(آيه 2 سوره آل محمد موسوم به ال عمران)

3:الله لا اله الا هو ليجمعنكم إلي يوم القيامة...ايه 87 نساء

4:الله لا اله إلا هو له الأسماء الحسني ايه 8 سوره طه

5:الله لا اله إلا هو و علي الله فليتوكل المتوكلون 13 تغابن.

ادامه...(5)
13 views04:50
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:49:03 تذکر:ختمِ اعظمِ ذکر هو بسیار سنگین است و تبعات دارد خصوصا در سجده لذا از ختم اعظم آن نهی میکنم
مگر برای کسیکه 7 یا 8 سال ریاضت بکشد تا از ختم اعظم آن ذکر ، زنده بیرون آید
شهید المحدثین میرزا محمد اخباری در عنفوان جوانی 7 سال ریاضت کشید به قدرتی رسیده بود که یک شیخ از شاگردان کاشف الغطاء را به جرم اهانت به (شهادت ثالثه در اذان)تبدیل به مارمولک کرد(مارمولک=ممسوخ بنی امیه)
به همین مقدار اکتفا میکنم زیرا
اکثر ادله عقلیه در بخش پاسخ به شبهات خواهد آمد
و دلائل دیگر در مقالات آینده

مقدمه ی مباحث استنباط حدیثی:
در خبر عمار آمده است که :شخص خیبری از روی آب گذشت ، و مولا آب را تبدیل به یخ کرد و سپس از آن عبور نمود
خیبری به پای مولا افتاد و عرض کرد:چه چیز گفتی که آب زیر پایت مانند سنگ سفت شد ، فرمود:تو اول بگو چه گفتی که از روی آب عبور کردی
خیبری گفت:دعوت الله بإسمه الأعظم یعنی خدا را به اسم اعظمش خواندم
مولا فرمود:آن چیست؟
خیبری گفت:نام وصی محمد
مولا فرمود:أنا وصی محمد
خیبری گفت حق است. و اسلام آورد(مدینه المعاجز علامه بحرانی ج1 از مشارق الانوار الیقین علامه برسی ص323)

روزی مولا از خضر پرسید چه چیزی باعث شد که تو به چشمه حیات برسی
عرض کرد:یا امیر المومنین اول افراط در حب شما ، دوم ظاهر اسم شما که باطنش از همه مخفی است و خدا در قرآن آن را رمز گذاری نموده است

«يا عمّار باسمي تكوّنت الكائنات و الأشياء، و باسمي دعا سائر الأنبياء، و أنا اللوح، و أنا القلم‏،وأنا العرش وأنا الکرسی وأنا السماوات السبع و (أنا الأسماء الحسنی والکلمات العلیا)



ادامه...(4)
12 views04:49
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:47:45 ادامه بحث استنباط عقلی و کشفی

حدیث علوی و نبوی:
تعلموا تفسير ابجد فإن فيه الأعاجیب کلها ويل لعالم جَهِلَ تفسيرَه
تفسیر ابجد را فراگیرید که در آن تمام اعاجیب است ویل بر عالمی که تفسیرش را تجهیل کند
(معاني الاخبار ،الأمالي للصدوق)

و تفسیر حروف فقط از جهت معنا نیست بلکه عددی هم هست
که مولا فرمودند:الحرف بمنزلة البدن و العدد بمنزلة الروح...
یعنی حرف به منزله بدن است و عدد به منزله روح
پس اگر روح نباشد بدن حرکتی ندارد

لا اله إلا هو = 110(علی) و خود كلمه ی توحید است
مولا فرمودند:انا لا اله الا الله
یعنی منم کلمه ی لا اله الا الله(یعنی: کوچکترین مقام منست زیرا:)

امام صادق فرمود:
التوحيد فرع من أصول فضائلنا اهل البيت
توحید فرعی گرفته شده از اصول فضائل ما اهل بیت است

10 تا كلمه هو = 110(علی)می باشد


اگر بخواهید مقام اسم اعظم هو ، را بالا تر از خود مولا بدانید ،نه تحت سلطنتش ،آن گاه نستجیربالله اسم اعظم را حجابی دانستید که بین خدا و اهل بیت قرار دارد(خلافِ روایات متواترات از عترت طاهرات که: هیچ حجابی بین او و ایشان نیست)
،و آن فرضیه و عقیده کفر مطلق است زیرا انبیا و اولیا (غیر از خاتم)را افضل از مولا معرفی کردید که آن ها بر این مقام و لو جزءا سیطره ای داشتند! (فهذا هوَ الكفر الصراح)

انبیا و اولیا اگر چیزی از مقام اسم اعظم داشتند از تُفِ تفضُّلِ ولیّ مطلق و حجت کامله ی حق ، ربنا یعنی مولانا امیر المومنین داشتند
و عقلا همین معنا ثابت است زیرا کسی که شیء گرانبهایی دارد ، خود افضل از آن شیء است
مثلا:
اگر من یک صندلی طلایی و مجلَّل ، برای خود داشته باشم که در پایه ی زیر صندلی جای جلوسِ دو نفر باشد ، من با ارزش تر و افضل از این صندلی و آن دو نفر هستم

و خود دارای اسماء الله الحسنایند به حکم مولا:لنا الاسماء الحسني
(كتاب الطاعة متي تقوم الساعة تأليف مولا به کِتابتِ حضرت سلمان)

در اسرار الحروف آمده است که:
هر اسمی از اسماء خدا در مقام خودش اسم اعظم است
نام محمد ظاهرش است و نام علی باطنش است
و پیغمبر فرمود:انا علي و علي انا.
اما هو حقیقتش است که اشاره به هویت خداوند دارد.
لذا در بعضی احادیث:(هو)اسم اعظم اعظم اعظم معرفی شده است.(ادعیه)
و نام (علی) همچنین سرّ اعظمِ هو میباشد که روح صفات است و از نور ذات
پس هر کس منکر هو بودن که اسم الله الاعظم بودن مولاست باشد
تمام فضائل آن ذات مقدسه الهیه را انکار کرده است

اسم علی با اینکه خود از اسماء حسنی است اما علو دارد بر سایر اسماء حسنی ولی با اینکه دربردارد سایر اسماء حسنی را اما جزئی از اسم هو میباشد
چون هو تمام اسماء حسنی من جمله اسم علی را در بر دارد لذا خداوند فرموده است:
الله لا اله الا هو له الأسماء الحسني
و یکی از مهمترین مقامات ائمه در هو ، بنابر احادیث: معنَي المعاني است که تمام معانی یعنی صفات و کمالات خداوند را داراست و از مبانی خالصة الله و خلاصة الله و نفس الله و مَثَل الله و... است
و این اسم (هو) دارای تمام فوائد ظاهری و باطنی است اما بر حسبِ خُتومِ فراوانی که دارد بنابر احادیث امام هشتم (جل ذکره)

کسی اینجا شبهه نکند که: امام صادق در کتاب مقدس مصباح الشریعه از قول جدش پیغمبر نوشته است :كل إسم من أسماء الله أعظم
یعنی:هر اسمی از اسامی خدا ، اعظم است.
الجواب:
اولا:این حدیث هم کاملا صحیح است زیرا می خواهد بفهماند هر اسمی از اسماء خدا در مقامِ خودش اعظم است
در یکی از ادعیه ی سحر ماه رمضان:و كل اسمائك كبيرة
مثالِ تفهیمی:اسم رحیم فائده اسم رؤوف را دارد اما نه تمامش را
إن شاء المولا واضح شد.

ثانیا:به قرینه اینکه در ادامه فرمود:
ففرغ قلبک عن کل ما سواه و ادعه بأى اسم شئت فلیس فى الحقیقة لله اسم دون اسم

ادامه...
12 views04:47
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:46:53 بخش سوم:بحث نام مقدس هو
استنباط عقلی و روائی
اول استنباط عقلی و کشفی

علی سبیل المثال:لقب ، به نوعی اسم است وقتی میگویی فلان شخص عالم است علمی دارد که به او گفتی (عالم)
بنابر احادیث:
هو بیانگر و نشانگرِ خداست و اشاره به هویّت او دارد ، هویت غیر از ماهیت است
اگر شما هم مانند صوفیه ملعونه ، هویت را ذات خدا می دانید بگویید تا تکلیفتان را روشن کنم
اما ماهیت به معنی جوهره وجود است
لهذا احدی نمیتواند ذات را بشناسد مگر ممسوس فی الذات
به حکم:یاعلي ما عرف الله إلا أنا و أنت

از بابی که مقصره وارد شده اند از همان در بیرونشان میکنم
میگویند هو ضمیر است
الجواب
ضمیر که فعل یا حرف نیست ، اسم است ،اسم هم نیاز به مسمی دارد و مسمی چه معلوم باشد چه مجهول ، معنا دارد و لو به توصیف

فی المثال هوَ اسم است دلالت کرده به سوی فلان اسم (نه اینکه:بی واسطه به خودش) ، اگر غیر از او ، شخصی به آن اسم نامیده شود يا معنای او را (یعنی صفات او را) داشته باشد آیا حتما مانند اوست؟
الجواب:
ابدا اصلا کلّا
چه بسا مَثَلی برای اوست اما مِثل او نیست
یکی از معانیِ مَثَل ،حال است که دلالت به صفت دارد
مثال:مَثَلِ رهبرانِ شما فرقه مقصره مَثَلِ عمر مأبون است
و لفظ بودن شخص محال است مگر به معنی آن
حالا اینکه امام باقر فرمودند:ان لنا من الله منزلة اذا كنّا بها كان هوْ نحن
اولا این هو ، چون اشاره به خدا دارد پس به وقف هم خوانده میشود(هوْ)
ثانیا: مقصود امام این باشد که:هویت و شناسه او هستیم چون صفاتش را داریم

و خودِ اسم(الله)مقاماتی دارد که خودِ مقصره به آن اشاره کرده اند
1:ظهور
2:ذات
و...
خصوصا در تفسیر بعضی آیات اهل بیت ع الله را به امام معصوم معنا کردند(البرهان ،تأویل الآیات الظاهره).


محمد بن سنان ره از امام رضا پرسید اسم چیست.
حضرت فرمودند:صفة لموصوف
صفتی است برای وصف شده
امام باقر فرمودند ان الاسماء ، صفات وصف بها نفسه (الكافي ج1ص88)
اسماء صفاتی است که خدا با آن ، نفسش را توصیف می کند
(نفس الله) پیغمبر و مولا و حضرت زهرا هستند (و سایر ائمه هدی) طبق تفسیر روائیِ آیات يحذركم الله نفسه(28و30 سوره آل محمد موسوم به سوره ال عمران)

و آيه تعلم ما في نفسي و لا اعلم ما في نفسك انك أنت علّام الغيوب(116مائده)

أما أول:تفسير يحذركم الله نفسه
1:پیغمبر در باره اسماء مولا فرمود:...وهو جنب الله، ونفسه، ويمين الله.
وقوله تعالى: (ويحذركم الله نفسه)
وقوله: (يمين الله بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء)
روضة الفضائل شاذان بن جبرئیل ص233

2:شبیه حدیث قبل ، از پیغمبر :...وهو جنب الله ونفس الله ويمين الله عز وجل
قوله ويحذركم الله نفسه
وقوله بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء.
(الفضائل شاذان بن جبرئیل ص175)

3:حدیث الانزعیه(صحیح السند) امام صادق فرمود ای مفضل خدا می‌فرماید یحذرکم الله نفسه یعنی:اني اكره لكم أن تجعلوا محمدا مصنوعا لكان الذات محدثا مصنوعا...
یعنی من بر حذر میدارم و اکراه دارم که (نور باطني) محمد را که نور ذات است (مخلوقی به معنای) مصنوع بدانید که آنگاه ذات خداوند را حادث و مصنوع دانسته اید پس آن خلقت نور را به معنای ظهور بدانید...(صحيفة الابرار ج2ص11)

4:قدیما در کتب معتبره معروفه ذیل تفسیر این آیه حدیثی از اهل بیت دیدم که یعنی:خدا شما را برحذر میدارد و میترساند از اینکه به حضرت زهرا ظلم کنید

5:قال مولانا عليٌّ الرضا(ع) في تفسير هذه الآية:(يحذرکم الله نفسه :خدا شما را از نفسش ميترساند):علیٌّ ع خوّفهم به

6:در ذیل همان آیه امام صادق فرمودند:المراد بها امیر المومنین ، مقصود از نفس خدا امیر المومنین است(طوالع الانوار رحلی ص173)

7:قال الصادق (ع):في تفسير هذه الآية:(تعلم ما في نفسي و لا اعلم مافي نفسک):إنّ المراد بنفس الله امير المؤمنين(عليه افضل صلوات الله و سلامه)
(ميكال المكارم ج2 ص296)

8:زیارت مروی امیرالمومنین از امام صادق:السلام علي نفس الله العليا (مکيال المکارم ج2ص296)

9:در زیارت مولا که امام باقر به صفوان جمال تعلیم فرمودند:السلام علي نفس الله تعالي القائمة
(بحار الانوارج97ص332 از مناقب العلوی)

و اما در نحوه ی قرائت یا اداء کلمه ی آن :
واوِ هو ، چون إتکاء بر هاء دارد ، هر قدر بخواهی واو را مقصور اداء کنی نمی توانی ، پس به ناچار واو را و لو کوتاه ، میکشی
اگر فرضا بتوانی به إتکاءِ بر ماء ، واو را واحد ، اداءِ اساسا هو زدن می شود که این را هم از صوفیه میپندارید
و اگر توانستی به واوِ واحد و هاءِ خفیف اداء کنی مبهم می شود بلکه شبیه به تعوعوِ کلاب میگردد

(هو) بدون واسطه و بدون جمع صفات هیچ اشاره ای به سوی خداوند ندارد
لذا باید آن واسطه بوده باشد که جمیع صفات در او محقق گردد لِهذا
مولا فرمود:لَا تَشْتَمِلُهُ هُو
(تحف العقول ص 66)
یعنی هو بدون جهات ، خداوند را شامل نمیشود

ادامه...(3)
14 views04:46
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:45:45 و دیگر شهادت تواریخ به اینکه ایشان چهله نشینی کرد و با ذکر هو هو ، سر إشپختر را برید و آورد و بدینوسیله ایران و مشاهد مشرفه در ایران را حفظ نمود

نوشت: میرزا محمد اشتباه کرده
نوشتم:باید دلیل بیاوری که میرزا محمد اشتباه کرده باشد، ولی من دلائل دارم که مادر تو اشتباه کرده!
1:اینکه خودت نزد من اعتراف کردی که مادرت در سپاه بوده. و صوتت موجودست
2:منکر فضائل آل الله هستی
به قول شاعر:
چون ازخطای مادر است.


چنان گرخیده بودند و فحش می‌دادند
نوشتم: آغازگر فحش ، شما بودید و من جز حق پاسخ ندادم.

به حدی رسید که بعضی اطرافیانشان به آنان اعتراض کردند که جوابش را بدهید چرا فحش میدهید

نوشتم:چند نفر به یک نفر نامردها چرا فحش میدهید آیا این رسم مناظره است؟!
اما از شما فحاش ها سوال میکنم پاسخم بدهید :مسئلةٌ :
در اثر فرو رفتن لامپ قرمز و مهتابیِ صورتی در ماتحتتان
اگر به شما بگویند لامپ قرمز و مهتابیِ صورتی ، آیا واقعا همانید؟!
یا آنکه در اثر صدورِ طلیعه ی مهتابی صورتی و لامپِ قرمز به آن تسمیه شده اید به تعبیر أصح و أتم و أوضح و أکمل : اسمی برای آن مسمی شده اید.


به یک دفعه دقیقا شش نفر به نامردی علیه من، با فحش شروع به رجز خوانی کردند
اینجا بود که با یک حمله ی عِلمیِ حیدری ، هیمنه سپاهشان را بهم ریختم ، میمنه و میسره لشگرشان را درهم دوختم
نوشتم:خیلی مراعات حالتان را کردم ، شما برای نجاتتان فقط دو راه دارید:
1:معنا کنید خلاصة الله یعنی چه ، حال آنکه نمی فرماید: خلاصة لله.
2:بگویید:(هو) چیست اسم است یا...
تا نماز مغرب و عشا را میخوانم و برمیگردم جواب بیاورید.

به جده ام حضرت زهرا قسم وقتی برگشتم ، گروه را باز کردم دیدم نمیتوانم پیام بدهم زیرا مرا روی سکوت گذاشته بودند
از کانالشان هم مرا ریمو کردند به حدی که هر چه روی لینک کانالشان میزدم باز نمی شد
پس از دو هفته ناچار از گروهشان هم خارج شدم
بعد از مدتی خبر رسید پیام های اصلی ام را حذف کردند و در حق فضائل آل الله ظلم نمودند(و سيعلموا الذين ظلموا آلَ محمد حقَّهم أي منقلب ينقلبون)
حدود دو سال دنبال پی دی افشان علیه ذکر هو گشتم تا چندی قبل دوستان فرستادند

اما بعضی احادیث هو در کتب علمای غیبت صغری:
احادیث در جلد اول مقالات به عدد 31رسید
و در جلد دوم اساسا بحثی نکردم
گرچه این عدد گذاری ها صحیح نیست زیرا (خیلی بیش از اینها ذکر کردم و خواهم نمود)
32:عن سماعة بن مهران قال الباقر:ان لنا من الله منزلة اذا كنّا بها كان هو نحن
امام باقر فرمودند ما را با خدا منزلتی است که چون درآن قرار گیریم هو ما باشیم
حقائق أسرار الدين ص164تاليف علامه حرانی صاحب تحف العقول از علماي امامیه در غیبت صغری

33:قال الصادق ع:و أشهد أن الواحد منه رسول و علیه دلیل لم ینفصل عنه فیکون بائنا و لم یتصل به فیکون هو هو، بل کلمته العلیا وآیته العظمى کتاب الاصیفر تالیف علامه حرّانی صاحب تحف العقول ص220

34:و35:این حدیث دو شکل از امام صادق صادر شده است (به خاطر جابجایی کلمه لا یری و لا یعرف، که البته در هر دو صورت معنا سالم است)
عن محمد بن سنان(ره)عن مفضل الجعفي صلوات الله عليه ، قال :سمعتُ مولاي أبي عبد الله الصادق الرفيع الأعلي أنه قال:
من زعم أنّ له إلها (لا يري) فلا رب له و من زعم أن له الها (لا يعرف) فإنه من حزب إبليس الأبالسة، ثم قال:(من أراد الله الموجود في خلقه الذي لا ضد له و لا ند له، فأنا هو)
و من أراد إبليس لعنهُ الله فليأتِ أبا حنيفة و من أراد الرادَّ عن سبيل الرشاد فليأت زرارة و ابن أبي يعفور و يزيدَ! العجلي و من أراد اوليائي و خاصتي من خلقي فليأت أبا الخِطاب
(1:المعارف في تحفة كل عارف ص147 تألیف علامه حسن بن شعبة الحرّاني صاحب تحف العقول به صورت مُسند و کامل
2:مجمع الأخبار ص102مرسل و ناقص)

ترجمه دقیق:محمد بن سنان از حضرت مفضل جعفی روایتکرد
که ایشان گفتند: شنیدم از مولایم ابی عبد الله الصادق آن بالا مرتبه ی بلند درجه ، که فرمودند:
کسی که گمان کند:(خدا کلا دیده نمیشود) پروردگاری ندارد
وآنکس که گمان کند:(خداوند شناخته نمیشود) از حزب ابلیسِ أبالسه است(یعنی از حزب عمر ملعون)

در حدیث دیگر جا به جا:
کسیکه گمان کند خدا شناخته نمیشود پروردگاری ندارد
وآنکسکه بپندارد خداوند دیده نمیشود پس از حزب ابلیس ابالسه است(عمر ملعون)

سپس فرمود:هرکس اراده کند خدایِ ظاهرِ در خلق را
فأنا هو من هو هستم
سپس امام صادق فرمود:
هرکس ابلیس را میخواهد باید نزد ابو حنیفه برود
هرکس مانعی میخواهد بر سر راه هدایت، باید نزد زراره و بن یعفور و یزیدِ! عجلی برود(نام اصلی او برید عجلی است و امام صادق او را یزید عجلی نامید در احادیث کتب اربعه و...)
هرکس اولیاءم و خواصم از مخلوقاتم را اراده کند باید نزد أبا الخِطاب برود.

بمولا قسم خیلی بیش از اینها احادیث ازکتب غیبت صغری دارم اما احتمال ضعیفی میدهم که مقصره بخواهند پاسخی بدهند
لذا ذخیره نمودم
ادامه دارد..(2)
17 views04:45
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:43:58 تا بشکنم این آشیان دَرَّم شکنجِ آسمان
پَرَّم ز طامورِ زمان فارغ ز دام و دانه ام
هی هی بت زیبای من برهم زنِ سودای من
دور از تو دوزخ جای من در تنگای لانه ام
من(سیل)دریای توام سرمست صهبای توام
محو تماشای توام در مسجد و میخانه ام)
(دیوان سیل ص456)
و خیلی موارد دیگر از محدثین حتی بعضی مجتهدینِ برائتی

و دیگر

ادامه...(1)
16 views04:43
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 07:43:58 رد بر شبهات مقصره ملعون(امثال اللهیاری ومعاونیان واتباعشان) به توسط یکی از محدثین عزیز(حتما مطالعه بفرمایید

موضوع:اثبات هویاعلی ازاحادیث غیبت صغری و پاسخ به تمام شبهات

این مقالات7بخش است

1:مناظره ناتمام 2سال قبل
2:احادیث هو از کتب امامیه غیبت صغری
3:اثبات عقلی و کشفی
4:اثبات روائی
5:پاسخ به شبهه ها
6:پاسخ به فحش ها
7:خاتمه

بسم الله العلی الاعلی
الحمدلله الذي علم الأسماء لأبينا آدم و الصلاة والسلام علي محمدٍ سيد الخاتم و علي آله لا سيما مولانا عليٍ الإسم الأعظم و المرجع الأعلم و لعنة الله علي اعدائهم و منكري فضائلهم لا سيما الوليد الجَرثَم و أبي بكر الأدهم و عمر الأدلم و عثمان الأشأم
أما بعد
قال الله العلي العظيم في كتابه الكريم:و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها إلا هو
و قال أمير المؤمنين:أنا عندي مفاتح الغيب لا يعلمها بعد رسول الله إلا انا

مقدمه:(مناظره)
حدود دو سال قبل در همین تلگرام در گروهی که به ظاهر نامش ثقلین بود و در باطن نامش:شیخین(ابوبکر و عمر ملعون)
عضو شدم
پس از مدتی در موضوع هویاعلی ، شخصی به نام:سجاد آزاد نژاد مرا با ( هل من مبارز) به میدان طلبید
(سجاد آزاد نژاد به دروغ ادعای اخباری میکند و نفوذی مجتهدین است ، کانالی در تلگرام دارد با موضوع نقد علم رجال)
من اول او را تحذیر و تنذیر کردم:که ای نادان ، تو خودت بارها به علم و فضل من اقرار کردی و اذعان داشتی که گاه به من حسادت میورزی ، صوت و متن تو موجود است.
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی.

به طعنه پاسخ داد که:تو سبط الکاظمِ دیروز نیستی و خداوند علم را از تو سلب کرده است
نوشتم:با اینکه ادعایی ندارم و تو برای گذشته من چنین ادعا کردی آیا مطمئنی، که امروزِ من ،مانند دیروزِ من نیست؟
با علامت خنده نوشت:شک نکن
نوشتم:بسیار خوب ای عالم بزرگ و عمیق ، هو چیست؟
نوشت:برای خداست
نوشتم:خسته نباشید من که نگفتم برای غیر خداست ، پرسیدم چیست اسم است یا اسم اعظم یا معنی یا صفت یا هوّیت؟
نوشت:هر چه هست برای خداست
نوشتم:خب همه چیز برای خداست اما هر چیز شناسه و هویّتی دارد
دوباره میپرسم:ای عالِم بزرگ و عمیق ،هو که برای خداست بنابر احادیث اهل بیت ،اسم است یا اسم اعظم یا معنی است؟ یا صفت؟
به مولا قسم یکوقت دیدم شروع کرد به توهین و فحاشی
چند نفر دیگر هم کنارش همراهیش میکردند یا با حرّافی یا با فحش
یکی نوشت:ضمیر مفرد غائب است
نوشتم:ضمیر اسم است و اسم به مسمی دلالت دارد و مسمی به معنا که صفتش باشد شناخته میشود

یکی دیگر نوشت:علامه مجلسی فتوا داد کوزه های بازار ها را بشکنند چون صوفیه در آن هو میکشیدند
نوشتم:یعنی میگویی علامه مجلسی با آن تقوایِ کذایی فتوا به تخریب اموال مردم بی گناه داد ؟!!!!
(فبهت الذی کفر)

دیگری نوشت:در حدیثی آمده امیر المؤمنین برخورد تندی کرد با کسانی که گفتند:انت هو

نوشتم:اولا:احادیث از کتب معتبر امامیه ی غیبت صغری داریم که معصومین فرمودند انا هو نحن هو(در همین مقاله ارسال میشود)
ثانیا مراد آن اشخاص از این جمله چه بود که مولا آنها را عقوبت کرد من میپرسم تو جواب بده:
1:اسم الله هستی؟
2:اسم اعظم هستی؟
3:معنی و معانی الله هستی؟
4:صفات الله هستی؟
5:هویّت الله هستی؟
6:خود خدا هستی ؟
و کدام یک مستحق عقوبت است ؟ .
پاسخی ندادند

در این لحظه سجاد آزاد نژاد با علامت عصبانیت نوشت:کدام یک از محدثین هو کشیده
نوشتم:علامه شهید المحدثین میرزا محمد اخباری در مقام عشقبازی با امام زمان:
بکن هائی بکش هوئی:
(مرا هرچند آگاهی ازین و آن نمیباشد
خبر از راز مکنونِ درون جان نمیباشد
ولی چون در هوای نور روی دوست در سِیرم
همین دانم که جز فرمانِ او فرمان نمی باشد
خلاص جان اگر خواهی ز اقلیمِ بدن بگذر
که آسایش ، دل و جان را دراین زندان نمیباشد
(بکن هائی بکش هوئی)معلّق شو به گیسویی
بگردان رو سوی کویی که در اکوان نمیباشد
مغنّی راز میگوید معلم راه می پوید
دلم اسرار می جوید که در دیوان نمیباشد...)
(دیوان سیل ص306)

و در جای دیگر فرموده
از جرعه ی صهبای هو لبریز کن پیمانه ام
(جانا ز نور مقدمت روشن نما کاشانه ام
وز پرتو رخسار خود آباد کن ویرانه ام
خورشید رخشان منی شمع شبستان منی
من در هوای روی تو گه ذره گه پروانه ام
در خدمتت إستاده ام وز نقش هستی ساده ام
عالَم به یادت داده ام در عاشقی فرزانه ام
بودم فلاطون زمان در هجرت ای زیبا جوان
با این همه فضل گران اکنون یکی دیوانه ام
در طیّ أطوار فنا ایمن ز آسیب هوی
گه عاشق آشفته دل گه دلبر جانانه ام
ّ ای ساقی فرخنده خو مشکین خط خورشید رو
(از جرعه ی صهبای هو) لبریز کن پیمانه ام
19 views04:43
باز کردن / نظر دهید
2021-06-08 23:20:33 #کتمان

بازگو کردن علم ودانش برای چه کسی؟

عن امامنا وسيدنا ومولانا آية الله الأعظم وحجته على الخلائق أجمعين امیرالمؤمنین علي صلوات الله وسلامه وبركاته وتحياته ورضوانه عليه وآله كما يحبون ويرضون وبعد رضاهم واليهم التسليم والرضى وبهم الأنس بفضلهم علينا قال: لا تحدث بالعلم السفهاء فیکذبوک و لا الجهال فیستثقلوک و لکن حدث به من یتلقاه من أهله بقبول و فهم یفهم عنک ما تقول و یکتم علیک ما یسمع فإن لعلمک علیک حقا کما أن علیک فی مالک حقا بذله لمستحقه و منعه عن غیر مستحقه.

حجت الأسلام و المسلمین آیة الله الأعظم لسان الله الناطق ولی امر کل خلائق حضرت آقا حقیقت لاهوت در مظهر ناسوت مولا أمیرالمؤمنین صلوات الله وسلامه علیه وآله فرمودند:

علم ودانش را براى سفيهان بازگو مكن
که تو را تكذيب مىكنند ،
و براى نادانان بازگو مكن
كه در پذيرش آن سنگينى مى كنند؛
بلكه براى كسى بازگو كن:
1 که شايسته ومستحق آن باشد
2 وآن را از روى فهميدن پذيرا باشد،
3 آنچه را به او مىگويى ، بفهمد،
4 وآنچه را از تو مى شنود ، كتمان كند
زيرا دانش تو بر تو حقّى دارد ،
همانگونه كه مالت بر تو حقّى دارد ،
كه بايد آن را به مستحقّ آن ببخشى ،
و از آن كه استحقاق آن را ندارد ،
ممانعت نمايى.

میزان الحکمه
  شرح نهج البلاغه / ج20 / ص273
اللهم بحق الأمیر عجل لولیك الفرج
43 views20:20
باز کردن / نظر دهید
2021-06-06 17:20:28 #آخرالزمان

[الغیبة] للنعمانی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا عَنْ یُوسُفَ بْنِ کُلَیْبٍ عَنِ ابْنِ الْبَطَائِنِیِّ عَنِ ابْنِ حُمَیْدٍ عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَقُولُ: لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام لَنَصَرَهُ اللَّهُ بِالْمَلَائِکَةِ الْمُسَوِّمِینَ وَ الْمُرْدِفِینَ وَ الْمُنْزَلِینَ وَ الْکَرُوبِیِّینَ یَکُونُ جَبْرَائِیلُ أَمَامَهُ وَ مِیکَائِیلُ عَنْ یَمِینِهِ وَ إِسْرَافِیلُ عَنْ یَسَارِهِ وَ الرُّعْبُ مَسِیرَةَ شَهْرٍ أَمَامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ حِذَاهُ أَوَّلُ مَنْ یَتْبَعُهُ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٌّ علیه السلام الثَّانِی وَ مَعَهُ سَیْفٌ مُخْتَرَطٌ یَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ الرُّومَ وَ الصِّینَ وَ التُّرْکَ وَ الدَّیْلَمَ وَ السِّنْدَ وَ الْهِنْدَ وَ کَابُلْ شَاهَ وَ الْخَزَرَ یَا أَبَا حَمْزَةَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ علیه السلام إِلَّا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ النَّاسَ وَ طَاعُونٍ قَبْلَ ذَلِکَ وَ سَیْفٍ قَاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَ اخْتِلَافٍ شَدِیدٍ بَیْنَ النَّاسِ وَ تَشَتُّتٍ فِی دِینِهِمْ وَ تَغَیُّرٍ مِنْ حَالِهِمْ حَتَّی یَتَمَنَّی الْمُتَمَنِّی الْمَوْتَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِنْ عِظَمِ مَا یَرَی مِنْ کَلَبِ النَّاسِ وَ أَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً وَ خُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ عِنْدَ الْإِیَاسِ وَ الْقُنُوطِ فَیَا طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَهُ وَ کَانَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ الْوَیْلُ کُلُّ الْوَیْلِ لِمَنْ خَالَفَهُ
وَ خَالَفَ أَمْرَهُ وَ کَانَ مِنْ أَعْدَائِهِ ثُمَّ قَالَ یَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ سُنَّةٍ جَدِیدَةٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ عَلَی الْعَرَبِ شَدِیدٌ وَ لَیْسَ شَأْنُهُ إِلَّا الْقَتْلَ وَ لَا یَسْتَنِیبُ أَحَداً وَ لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ.


ابوثمالی می‌گوید: شنیدم که امام باقر علیه السلام فرمود: «اگر قائم آل محمد صلی الله علیه و آله خروج کند، خدا با ملائکه نشان دار و صف کشیده و نازل شده و کروبیان، او را نصرت می‌کند؛ جبرئیل در مقابل او، میکائیل از سمت راستش و اسرافیل از راستش و ترس و وحشت به اندازه طی مسافت یک ماه، از مقابل و پشت سر و راست و چپش قرار می‌گیرند و ملائکه مقرب در کنار اویند. اول کسی که تابع او می‌شود محمد صلی الله علیه و آله و نفر دوم علی علیه السلام است و شمشیری برهنه در دست دارد و خدا، روم و چین و ترک و دیلم و سند و هند و کابل شاه و خزر را برایش می‌گشاید.
ای ابو حمزه! قائم علیه السلام تنها با خوف شدید قیام می‌کند و زلزله‌ها و فتنه و بلای شدیدی به مردم می‌رسد و قبل از قیامش، طاعون است و بین عرب شمشیری بران کشیده می‌شود و بین مردم، اختلاف و تشتت در دین و تغیر حال اتفاق می‌افتد، به نحوی که از بزرگی جنون مردم و خوردن بعضی توسط بعضی، مردم صبح و شام آرزوی مرگ می‌کنند و خروج حضرت، زمان نومیدی و یأس است. خوشا به حال کسی که او را درک کند و از یاورانش باشد و وای و حسرت فراوان بر کسی که با او و امر او مخالفت کند و از دشمنانش باشد! » سپس فرمود: «قیام به امر و سنت و حکم جدیدی می‌کند که بر عرب سخت است و کار او جز کشتن نیست و احدی را مأمور انجام کار هایبزرگ نمی کند و سرزنشِ سرزنش کنندگان در مورد امر خدا، در او تأثیر ندارد. »



غیبت نعمانی،ص ۲۳۴
بحارالانوار، ج۵۲،ص۳۴۸،ح۹۹
55 views14:20
باز کردن / نظر دهید