Get Mystery Box with random crypto!

Amir Taheri امیر طاهری

لوگوی کانال تلگرام amirtaheri4 — Amir Taheri امیر طاهری A
لوگوی کانال تلگرام amirtaheri4 — Amir Taheri امیر طاهری
آدرس کانال: @amirtaheri4
دسته بندی ها: اخبار
زبان: فارسی
مشترکین: 10.06K
توضیحات از کانال

معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 59

2021-05-16 18:37:36 امیر طاهری- حماس و فتح: بازی در موزه‌ی اهدافِ از دست رفته‌ی تاریخ

برگردان فارسی تحلیلی به قلم امیر طاهری، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر ارشد بین‌المللی با عنوان اصلی زیر در شرق الاوسط:
A Palestinian State: What Would Ben Gurion Have Said?
شخصیت‌های سیاسی فلسطینی در گروه‌های فتح و حماس همچنان اسیر استراتژی هستند که به موزه ی اهداف از دست رفته تعلق دارد...
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
#اسرائیل
#فلسطین
@Unikador




@AmirTaheri4
2.7K views15:37
باز کردن / نظر دهید
2021-05-16 11:02:43 مساله فلسطین ؛ از نگاه شاه فقید و آیت‌الله ها – تحلیلی از روزنامه نگار و تحلیل گر ارشد، دکتر امیر طاهری هفته گذشته در دیداری با هیأت نمایندگی حماس، بخش فلسطینی اخوان المسلمین، رهبر جمهوری‌ اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، مسأله فلسطین را «قضیه اول و مهم‌ترین…
1.4K views08:02
باز کردن / نظر دهید
2021-05-16 11:01:42 مساله فلسطین ؛ از نگاه شاه فقید و آیت‌الله ها – تحلیلی از روزنامه نگار و تحلیل گر ارشد، دکتر امیر طاهری

هفته گذشته در دیداری با هیأت نمایندگی حماس، بخش فلسطینی اخوان المسلمین، رهبر جمهوری‌ اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، مسأله فلسطین را «قضیه اول و مهم‌ترین مسأله دنیای اسلام» خواند و از فلسطینیان خواست که با «مقاومت و فداکاری» برای «آزادی قدس و فلسطین از چنگال صهیونیست‌ها» بکوشند.

این که آیا فلسطین، مسأله‌ای که می‌تواند صورت‌های گوناگون داشته باشد، «قضیه اول و مهم‌ترین مسأله دنیای اسلام» هست یا نه، قابل بحث است. نزدیک به ۱.۵ میلیارد مسلمان با بسیار مسائل دیگر روبرو هستند: رژیم‌های استبدادی و غالبا فاسد در بسیاری کشورهای با اکثریت مسلمان، عقب ماندگی اقتصادی و علمی، معضلات اجتماعی، تنش‌های قومی و شکاف روز افزون طبقاتی از این زمره‌اند. حتا اگر مسأله فلسطین را در ابعاد سنتی آن بنگریم – به ویژه حضور آوارگانی که پس از چند نسل هنوز در آرزوی بازگشت به زادگاه پدران یا نیاکان خود هستند، تکیه آیت‌الله بر این مطلب به آسانی پذیرفتنی نیست. آیا نزدیک به یک میلیون مسلمان برمه‌ای یا روهینجا که از زادگاه خود بیرون رانده شده‌اند، از نظر آیت‌الله انسان‌های درجه دوم هستند؟ و آیا دیده یا شنیده‌اید که آیت‌الله حتی یک بار و حداقل با یک جمله از کشتار و پراگندگی قوم چچن ابراز تأسف کرده باشد؟ هم‌چنین، آنچه جمهوری خلق چین هم اکنون در ترکستان خاوری یا شین‌جان با مسلمانان اویغور می‌کند، هرگز توجه آیت‌الله را جلب نکرده است.

مسأله فلسطین را به دو صورت می‌توان بررسی کرد. در صورت اول ما با نبرد دو قوم، اسرائیلی و عرب، بر سر یک خاک روبرو هستیم نه با یک مسأله دینی یا مذهبی. این مسأله دستکم از نظر تئوریک می‌تواند دو راه‌حل داشته باشد. راه حل اول تفاهم بر سر همزیستی است که استراتژی «دو کشور برای دو ملت»، را توجیه می‌کند. راه حل دوم کوشش دو ملت متخاصم برای حذف یکدیگر است.

صورت دوم مسأله فلسطین، سوء استفاده‌ای است که مستبدان عرب از آن کرده‌اند. جمال عبدالناصر، صدام حسین، حافظ الاسد، معمر القذافی و دیگران برای انحراف افکار عمومی از بدکاری یا دستکم ندانم کاری خویش، مسأله فلسطین را دستاویز قرار داده‌اند. آنان با هزینه پرداخت شده به شکل رنج‌ها و حتا خون دادن فلسطینی‌ها، خود را در هیأت قهرمان مقاومت و مبارزه جلوه داده‌اند. آقای خامنه‌ای این الگوی رسوا شده را پذیرفته است و می‌کوشد با کوبیدن بر طبل فلسطین، کمبودها و شکست‌های حکومت خود را ناچیز جلوه دهد. در سخنان طولانی خود برای هیأت حماس، «رهبر» جمهوری اسلامی یاد آور شد که «مقاومت فلسطین»، که روزی با سنگ مبارزه می‌کرد، امروز به خاطر کمک‌های تهران، به «موشک‌های نقطه‌زن» مجهز شده است و این یعنی «احساس پیشرفت».

مشاهده کامل در تلگراف

@AmirTaheri4
1.3K views08:01
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 19:16:13 دوستان، نوش…

مثل همیشه در پاس حقیقت، استاد نازنین سنگ تمام گذاشتند. خسته نباشند و دست مریزاد…

به جان پیاله بایستی گفتار ایشان به گوش و نیوش دل سپرد.

واقعا که اگر دنبال مقصریم، چرا جلوی آینه نیستیم و نمی‌ایستیم؟…

صد البته با تشکر و تقدیر از پارس‌تی‌وی و جناب میبدی با آن صدای گرم و میزبانی حرفه‌ایشان، پادکست گلچین دیگری از جدیدترین روشنگری‌های دکتر امیر طاهری تقدیم حضورتان می‌شود.

پیاله چی

@AmirTaheri4
2.8K views16:16
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 19:05:04
‏وظیفه اصلی رسانه ها چیست ؟
از زبان امیرطاهری

‎@AmirTaheri4
3.1K views16:05
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 14:05:14 خاورمیانه: از «صلح ابراهیم» تا «عصیان شمشون»

هرگز نبايد فراموش کرد که افروختن یک آتش همواره آسان است و اطفای آن دشوار، آتش جنگ مرز نمی‌شناسد


همین چند ماه پیش «صلح ابراهیم» صدرنشین عناوین خبری خاورمیانه بود. امروز اما در حالی‌که موشک‌ها و راکت‌های حماس و بمب‌افکن‌های اسرائیل گفت‌وشنود مرگبارشان را ادامه می‌دهند، سخنی از «عصیان شمشون» در میان است. کسانی که با متون دینی کهن آشنایی ندارند ممکن است از اسطوره شمشون نابیناشده در غزه بی‌خبر باشند. اما یک مشکل بزرگ در فهم درست و سرانجام حل مشکل اسرائیل‌ـ‌فلسطین، شاید در همین روش اسطوره‌ای در درک آن باشد.

در تاریخ‌نویسی سنتی شرق، این روش را تاویلی می‌خوانند: یعنی کوشش برای یافتن اولین ریشه هر مساله در دورترین نقاط تاریخ و اسطوره. به همین روش است که اسرائیلیان از «سرزمین موعود» خود سخن می‌گویند و فلسطینیان خود را وارث دنیای اسطوره‌ای «شمشون» می‌دانند. در هر دو روش واقعیات اینجا و اکنون نادیده گرفته می‌شوند زیرا دعوا بر سر حقانیت وضع موجود خیالی در گذشته‌های دور است. در هر دو سوی این برخورد تاریخی سخن از بازگشت است. رادیکال‌ترین صهیونیست‌ها خواستار بازگشت به روزگاری هستند که تمامی آنچه روزگاری فلسطین خوانده می‌شد، متعلق به پادشاهی یهود بود. از سوی دیگر رادیکال‌ترین فلسطینیان از بازگشت به دوران خلافت اسلامی یا حداقل دوران قیومیت سازمان مللی پیش از ۱۹۷۴ میلادی هستند.

البته می‌دانیم که رادیکال‌های هر دو طرف اقلیت‌هایی بیش نیستند. هم در اسرائیل و هم در غزه و ساحل غربی اردن، اکثریت با واقعیت وضع موجود روبه‌رو هستند و چیزی جز صلح و امنیت نمی‌خواهند. مشکل اینجاست که آچمز سیاسی ۷۰ ساله در این زمینه فضای لازم برای تسلط و تثبیت خواست‌های اکثریت را فراهم نمی‌کند. در طرف فلسطینی عناصر رادیکال حماس، جهاد اسلامی و گروهک‌های افراطی دیگر با انحصار اسلحه و پول کنترل دستور کار را به انحصار خود در آورده‌اند. در همان حال، سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای «کمک‌دهنده» با تامین منابع لازم برای تغذیه، بهداشت و مسکن هم درغزه و هم در سواحل غربی، به گروه‌های مسلط محلی امکان می‌دهند که منابع بیشتری را به نبرد سیاسی، تبلیغاتی و هرگاه لازم باشد، تسلیحاتی علیه اسرائیل اختصاص بدهند. مثلا در غزه حماس که حکومت را در دست دارد، لازم نیست که وقت و پول خود را صرف تامین نیازهای یک جامعه «نرمال» بکند ـ این نیازها با کمک اتحادیه اروپا برآورده می‌شود. کمک‌های نقدی و تسلیحاتی از جمهوری اسلامی در ایران، قطر و تا حدی ترکیه نیز منابع و وسایل لازم برای جنگ‌های موسمی علیه اسرائیل را در اختیار حماس و متحدانش قرار می‌دهد.


عکس‌العمل سنتی جهان بیرون در برابر انفجارهای موسمی «مساله فلسطین» همواره محدود و موضعی بوده است. بیش از ۱۰ سال پیش، تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا که نقش میانجی صلح خاورمیانه را بر عهده گرفته بود، پذیرفت که اکثریت دولت‌ها می‌خواهند این «دردسر» را فراموش کنند. شاید به همین سبب است که هیچ‌یک از قدرت‌های بزرگ هرگز نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند یک سیاست درازمدت با هدف‌های مشخص در این زمینه داشته باشند. آنان همواره در پی پانسمان زخمی کهنه بوده‌اند که هرچندگاه یک‌بار خونریزی شدیدتری راه می‌اندازد. اما درمان آن زخم هرگز در مرکز دغدغه‌های سیاست‌گذاران نبوده است.

از سوی دیگر بخشی مهم از رهبری سیاسی اسرائیل نیز هرگز امیدی به درمان کامل و قاطع این زخم نداشته است. در میان زبدگان سیاستمدار و سیاست‌گذار اسرائیل کمتر کسانی را می‌یابیم که معتقدند می‌توان فلسطینیان را به یک صلح پایدار کشاند. تا چند سال پیش بسیاری از این زبدگان آشکارا می‌پذیرفتند که تنها راه حفظ امنیت اسرائیل استفاده از «حجامت» ادواری علیه اعراب است ـ یعنی هر چند ‌سال یک‌بار اسرائیل می‌بایستی با درهم کوبیدن امکانات نظامی اعراب دورانی تازه از صلح و امنیت برای خود به دست آورد. در هفت دهه گذشته این «حجامت» با چهار جنگ بزرگ و حداقل چهار جنگ محدود صورت گرفته است.

بدین سان آیا می‌توان گفت که دوئل جاری میان حماس و اسرائیل چیزی جز یک فیلم تکراری نیست که به موقع به پایان خواهد رسید؟

پاسخ به این پرسش آسان نیست. دوئل جاری جنبه‌های تازه‌ای دارد که می‌تواند پایان فیلم را به شکلی دیگر درآورد. در حال حاضر اسرائیل در یک برزخ انتخاباتی است و فاقد یک دولت تثبیت‌شده. نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو، ممکن است بر اساس محاسبات حزبی انتخاباتی بخواهد «حجامت» را به داخل غزه بکشاند. بعضی هواداران او حتی از حذف کامل حماس سخن می‌گویند. در همان حال معلوم نیست که آیا حماس و جهاد اسلامی که رهبرانشان در روزهای گذشته در تماس تلفنی مکرر با مقامات جمهوری اسلامی در ایران بوده‌اند، می‌توانند بدون چراغ سبز تهران گام‌های آینده خود را شکل بدهند. دوئل جاری یک جنبه مهم دارد که نباید

@AmirTaheri4
698 views11:05
باز کردن / نظر دهید
2021-05-13 17:12:37 برنامه یاران علیرضا میبدی با عباس میلانی و امیر طاهری .

نسخه صوتی

@AmirTaheri4
3.0K views14:12
باز کردن / نظر دهید
2021-05-12 21:20:53 برنامه یاران علیرضا میبدی با عباس میلانی و امیر طاهری





Amir Taheri

@AmirTaheri4
1.7K views18:20
باز کردن / نظر دهید
2021-05-07 15:22:36 انتخابات ایران؛ «اصلاح‌طلبان» بر سر دوراهی

جمهوری اسلامی مانند قاب کهنه‌ای است که تابلوی درون آن تغییر کرده و بزرگتر شده است؛ این قاب، سرانجام، شکسته خواهد شد زیرا فرم مرده هرگز نمی‌تواند محتوای زنده را مهار کند.



آیا انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران به حذف کامل «اصلاح‌‌طلبان» منجر خواهد شد؟ این پرسش که اکنون در بسیاری از گفت‌وگوها در فضای مجازی مطرح است، پاسخ‌های گوناکون گرفته است. رایج‌ترین پاسخ یک «آری» قاطع است. عرضه‌کنندگان این پاسخ می‌گویند: شکست فاحش دولت حجت‌الاسلام حسن روحانی در هشت سال گذشته آخرین امیدها به کارایی «اصلاح‌طلبان» را مبدل به یاس کرده است. از سوی دیگر، بعضی ناظران عقیده دارند که آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر و ولی فقیه، هنوز هم نیازمند «اصلاح‌طلبان» است. به دو دلیل: نخست استفاده از آنان برای فریفتن قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، و سپس تبدیل آنان به کیسه بوکس و مسئول همه ناکامی‌های رژیم.

با یک نگاه کوتاه به تاریخ ۴۲ ساله جمهوری اسلامی خواهیم دید که نظریه دوم، احتمالا بیشتر بیانگر واقعیت است. نظام خمینی‌گرا از آغاز نیازمند یک جناح «اصلاح‌طلب» یا «معتدل» یا حتی «لیبرال» و «غربگرا» بوده است. در نخستین مرحله از این نظام، گروه مهدی بازرگان و گروه‌های «ملی-مذهبی» و «مارکسیست – اسلامی» این نقش را برعهده گرفتند و با فریفتن طبقه متوسط در ایران و دمکراسی‌های غربی، فرصت زمانی لازم برای شکل گرفتن یک «دولت پنهان» را فراهم آوردند.

در مرحله دوم، گروه‌هایی که حجت‌الاسلام علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی را پرچمدار «اصلاحات» و «سازندگی» می‌دانستنند، همان نقش را برعهده گرفتند. رفسنجانی که بعدها خود را «آیت‌الله» خواند، با بهره‌گیری از گشایش اقتصادی محدود و تماس‌های محرمانه با ایالات متحده، نظام جدید را از یک دوره بحرانی خطیر پس از جنگ ایران و عراق کم‌وبیش سالم به‌در آورد.

در مرحله سوم، حجت‌الاسلام محمد خاتمی آن نقش را برعهده گرفت و موفق شد با به‌دست آوردن حمایت قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، نظام خمینی‌گرا را از حالت پاریای جهانی بیرون آورد.

همه این تجربیات نشان می‌دهد که «اصلاح طلبان» یا «جناح معتدل» همواره پس از انجام ماموریت نادانسته خود، کنار گذاشته شده‌اند. پرانتر رفسنجانی-خاتمی با ظهور محمود احمدی‌نژاد بسته شد. رفسنجانی با شکست در برابر احمدی‌نژاد ناشناس و سپس رد صلاحیت، حتی برای نامزدی در انتخابات، مجازات شد. مجازات خاتمی ممنوع شدن تصویری و کلامی و از دست دادن حق سفر به خارج بود.

آیا اکنون نوبت حسن روحانی است که سرنوشت مشابهی داشته باشد؟ خواهیم دید. البته روحانی که پرورده بخش‌های امنیتی رژیم است، هرگز یک «اصلاح‌طلب» مورد قبول «اصلاح‌طلبان» سنتی نبود. اما او نیز به احتمال قوی مهر «باطل شد» را بر پیشانی خواهد داشت.

با توجه به تحلیل بالا، چرا باید تصور کرد که «دولت پنهان»، اگر چنین چیزی واقعا وجود داشته باشد، هنوز نیازمند «اصلاح‌طلبان» است؟

در چارچوب سیاست داخلی، نظام خمینی‌گرا دیگر توجهی به بقایای طبقه متوسط در ایران ندارد. این طبقه پس از چهار دهه سرکوب، تبعید و گذر عمر بخش بزرگی از انرژی اجتماعی-اقتصادی- سیاسی خود را از دست داده است. نظام خمینی‌گرا در ایران دیگر متکی به هیچ یک از طبقات تعریف شده در دکترین مارکسیستی نیست.

این رژیم در واقع معرف خودش است و این «خود» تشکیل می‌شود از یک هسته مرکزی مرکب از ۵۰ تا ۱۰۰ خانواده باسابقه روحانیت و وابستگان آن در نیروهای نظامی، امنیتی و بوروکراسی. چند هزار روحانی کارمند دولت و چند هزار نظامی بازنشسته و مخلفات آنان حلقه بزرگتر این رژیم را تشکیل می‌دهند. در یک حلقه بازهم بزرگتر، دو تا سه میلیون «رانت‌خوار» قرار دارند: شهدا و جانبازان و مخلفات آنان، مداحان، مزدوران فرهنگی، اعضای شبکه‌های مافیایی فعال در بازار سیاه و به‌طور کلی همه کسانی که از وضع موجود سود می‌برند. مجموعه آنان «طبقه» جدیدی را به‌وجود آورده‌اند که با کنترل قوای قهریه و منابع مالی کشور، نیازی به طبقات سنتی یعنی دهقانان، کارگران و «بورژوازی» به معنای عام ندارد.


مشابه این وضعیت را در دیگر نظام‌های شمول‌گرا مانند اتحاد جماهیر شوروی و چین کمونیست دیده‌ایم، نظام‌هایی که در آن قدرت مسلط بر جامعه ریشه در خویش است و در تحلیل نهایی، خارج از همه معیارهای طبقاتی-تاریخی عمل می‌کند. این قدرت مسلط، یا به گفته میلووان جیلاس «طبقه جدید» همواره نیازمند یک جناح «اصلاح‌طلب» است – جناحی که به‌عنوان یک نقاب خندان در صحنه بین‌المللی و یک نقاب امیدبخش برای بقایای طبقات سنتی در داخل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
بدین‌سان به گمان من آنچه جناح «اصلاح‌طلبی» خوانده می‌شود، به‌هیچ‌وجه در آستانه حذف کامل نیست. نظام خمینی همواره نیازمند چنین جناحی خواهد بود. این نیاز در حال حاضر

@AmirTaheri4
1.1K views12:22
باز کردن / نظر دهید
2021-05-07 13:59:27 امیر طاهری: یک روز «بدونِ آمریکا» پس از ۴۱ سال “خیالِ خام” نابودی آمریکا

نسخه صوتی

@AmirTaheri4
1.5K views10:59
باز کردن / نظر دهید