Get Mystery Box with random crypto!

Attic

لوگوی کانال تلگرام atticc — Attic A
لوگوی کانال تلگرام atticc — Attic
آدرس کانال: @atticc
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.79K
توضیحات از کانال

-

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 68

2021-05-06 14:34:09 عید معتادا میرم سبد خرید کتاب مو توی سایت ایران کتاب نگاه می کنم میگم آروم باشید بچه ها. حقوق بگیرم میارمتون پیش خودم.
307 viewsHadis, 11:34
باز کردن / نظر دهید
2021-05-05 23:02:29 داشتم موقع غذا پختن طبق معمول فکر می کردم که یاد تو افتادم. دقیقا نه خودِ خودت. رابطه ام با تو. من به دلیلِ نگاه مشترکم با تو نسبت به زندگی، جذب ِ تو شده بودم و این کافی بود؟ نبود. کاملا مشخص بود که نگاه آدم ها ممکن است در یک لحظه در یک نقطه به هم تلاقی کند بعد ابدا سر جایش نمی ماند، تغییر می کند. همان تلاقی، همان جا، همان لحظه! مثل دیوانه ها تا مدت ها فقط همان لحظه را تکرار می کردم. بعد باورم شد که مابقی لحظات هم این تلاقی به وجود آمده است. رقت بر انگیز بود، مثل شخصی که سوی چشم ِ چندان خوبی ندارد تلاش می کردم باز آن نخ را داخل آن سوزن ببرم و سر و ته نگاهمان را به هم بدوزم. خب نمی شود. لبخند زدم. نه پشیمانی بود و نه تلخ. حالا از تو سایه ای می بینم، مانند سایه ی پرده ها ساعت هشت صبح روی گلدان ها. میروی و باز برمی گردی. زیر آفتاب می نشینم و آرزو می کنم ای کاش همیشه نوری باشد تا سایه ای فرصت زندگی بیابد. بله، من نور را گم کرده بودم و دنبال سایه میگشتم.
597 viewsHadis, 20:02
باز کردن / نظر دهید
2021-05-05 20:21:24 سخن سایهٔ حقیقت است و فرع حقیقت چون سایه جذب کرد حقیقت بطریق اولی سخن بهانه است آدمی را با آدمی آن جزو مناسب جذب میکند نه سخن بلک اگر صدهزار معجزه و بیان و کرامات ببیند چون درو از آن نبی و یا ولی جز وی نباشد مناسب سود ندارد.

فیه ما فیه – مولانا
540 viewsHadis, 17:21
باز کردن / نظر دهید
2021-05-05 15:56:09 پدربزرگ من امروز واکسن زده (بالای هشتاد سال) و من یک‌جوری بابتش خوشحالم انگار خودم واکسن زدم. خوشی‌ها همینقدر کوچیک شدن برام.
748 viewsHadis, edited  12:56
باز کردن / نظر دهید
2021-05-05 10:56:21 شبها صبح میشن. حتی طولانی تریناشون،حتی ظالم ترین هاشون،اون هایی که تو اوج تاریکی سنگین و قیر مانندشون می بلعنت. حتی روشن ترین شبها، اونهایی که دوست داری چنگ بکشی به دامن زمان و خودتو بندازی جلوی پاش که نگذره، اون شبهای شیرینی که نگران خوابیدن و تموم شدنش و سنگین شدن پلکهاتی اما با آرامشِ خاطر سر میزاری رو سینه ی زندگی. میدونی وجه اشتراکشون دقیقا چیه؟ صبح که چشماتو باز میکنی عطرشو کنارت حس میکنی، مثل همبستری که صبح زودتر از تو بیدار شده و رفته اما اثرش روی بدنت هست، یا به شکل کبودی و رد خشک شده ی اشک روی گونه ها و حس سنگینی در قفسه سینه و لکه ی کدری که روی روحت افتاده و یا به شکل مهر لبخندی روی لبها.
243 viewsHadis, 07:56
باز کردن / نظر دهید
2021-05-04 23:12:50 ایمان بیاوریم به معجزه‌ای به‌نام حمام.
289 viewsHadis, 20:12
باز کردن / نظر دهید
2021-05-04 22:03:25 اول هفته‌ی پیش بد شروع شد، سنگی بود که به شیشه‌ام خورد و آن را شکست. سعی کردم مثل آدم‌های باحوصله زانو بزنم و ببینم ایراد کار از کجاست. بی‌حوصله بودم، بی‌پشت و پناه بودم، هنوز هم هستم. یک تکه از همان شیشه را به دست گرفتم و نشان دیگران دادم تا از آشفتگی‌ام آگاه شوند. اول این هفته خوب بود. آرام شده‌ام، شیشه نو گذاشته‌ام روی پنجره‌ام و آن سنگ را گذاشته‌ام روی میز کارم. گاهی نگاهش می‌کنم. یادم می‌آید از این مدل سنگ‌های آتشین زیاد به پنجره حضورم و ذهنم خورده است. بقیه‌شان کجا هستند؟ آیا آنها را گم کرده‌ام؟ ان سنگ هم مانند بقیه چند جمله بیشتر نمی‌گوید: به گذشته برنگرد. همه‌ی روزهای بد، یک قوایِ جدید در تو بیدار می‌کنند.

331 viewsHadis, 19:03
باز کردن / نظر دهید
2021-05-03 11:53:57
332 viewsHadis, 08:53
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 22:43:54 ... تنها مردم نادان به امید آینده می‌نشینند و روزها را یکی پس از دیگری پیش خود شماره می‌کنند: فردا مگر این فردا چیست؟ تا امروز سپری نشده‌است و به عدم نپیوسته است، فردائی وجود ندارد.

زنان تراخیس — سوفوکل
298 viewsHadis, 19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 09:26:31 میان پنجره و دیدن
همیشه فاصله‌ایست
چرا نگاه نکردم؟
#فروغ_فرخزاد
437 viewsHadis, 06:26
باز کردن / نظر دهید