2022-01-23 19:45:31
بکارتِ زنان، تقدسِ زنان
«به مناسبت روزِ زنِ مسلمانان»
درکتابِ «سایهی ایزوت و شکرخندِ شیرین» استاد جلال ستاری در پاورقی صفحهی ۳۷ و ۳۸ مینویسد:
«کیشِ دروئیدی، آیینِ قومِ هند و اروپاییِ سلت، ثنوی است و در زن به دیدهی مظهرِ الوهیت مینگرد.
بعضی زنانِ سلتی کاهنه و بعضی نیز ملکه بودند. زنِ باکره در نظرِ قوم، جلوهگرِ رمزِ حق و عالمِ قداست محسوب میشد.»
[پایان متن کتاب]
برای منی که از سنین کم مسئلهی بکارت در ذهنم مسخره به نظر میآمد، همیشه عجیب بود که چرا مردم اینقدر به سنتی با این همه قدمت و اینگونه بیهوده پایبند هستند.
در میان دوستانم همواره کسانی بودند که ادعای روشنفکری داشتند اما به این مسئله که میرسیدند انگار یک مسئلهی بدیهی باورش میکردند.
این افراد در نظر من، در نهایتِ مرزِ حماقت زندگی میکردند.
امروز با خواندنِ این پاورقی دیدم مسئلهی بکارت حتا بسیار قدیمیتر از آن بوده که من گمان میکردم.
یعنی چنان قدیمی که میشود برایش سوالی مثل سوالِ «اول مرغ بود یا تخممرغ» مطرح کرد.
یعنی میشود پرسید اول بکارت مهم بود که زن مقدس شد یا اول زن مقدس بود که بکارتش مهم شد و جوابش هم هرچه باشد هیچ تاثیری در احمقانه بودنِ این باور وجود ندارد.
چند روز پیش پری (خانمم) در ایسنتا پستی دیده بود که گفته بود یک خوانندهی آمریکایی در سن بالای هجدهسال هنوز باکره است و نویسندهی پست گفته بود این زن طلا است!
در خریتِ نویسندهی پست که هیچ شکی نیست.
در تصمیم آن خوانندهی آمریکایی هم ما حق دخالت نداریم. بدن خودش است.
اما حماقت آنجاست که چنین مسئلهای در جهانِ مدرن برجسته و مهم شده. در جامعهای که همهی ما پیشرو تصورش میکنیم.
میشود فهمید که اکثریت بشر هنوز در حماقتهایی پیشاتاریخی به سر میبرد و چیزهایی برایش مهم است که ذرهای تاثیر در هیچ چیز ندارد.
باور کنید یا نه من در شانزدهسالگی مقولهی بکارت را یاد گرفتم و به نظرم احمقانه آمد. چون عادت داشتم خودم را جای همه بگذارم. گفتم اگر من نتوانم به خاطر یک سنت احمقانه سکس کنم یا راحت خودارضایی کنم باید خیلی خر باشم.
از همان وقت بکارتِ زنان هم با بکارت مردان برایم برابر شد و ابلهانه.
از همان وقت جنگی طولانی با این سنت داشتم و هرگز نتوانستم یک احمق را از اعتقاد به این باورِ ابلهانه باز دارم.
حتا زنان را. خودِ زنان اصلیترین مقصرانِ این ظلم هستند که اینگونه به آن بها میدهند و گاهی برای ترمیم بکارت پولهای هنگفت خرج میکنند و اضطرابهایی شدید را متحمل میشوند و حاضر نمیشوند یکبار بگویند بکارت به پشممان.
جامعهی بشری در تناقصهایی شدید به سر میبرد.
مثلا آمریکاییِ لائیک کریسمس را جشن میگیرد که یک عید مذهبیست.
یا ایرانیهایی که ادعا دارند از دین خستهاند روز مادرِ مسلمانان را مهم میدارند.
از چنین موجودی اصلا بعید نیست که با ادعای به روز بودن، سنتی چنین کهن را با خودش حمل کند.
روشنفکرِ ذاتی در هر جامعهای این تناقضات را میبیند و آزار میبیند. اما جامعه در خوابِ ابلهانهاش به فنا میرود.
ـ @berkeye_kohan ـ
#روز_زن
528 viewsحمید زارعیِ مرودشت, 16:45