Get Mystery Box with random crypto!

•снαɴвαек ғɪc🌙

لوگوی کانال تلگرام chanbaekfic — •снαɴвαек ғɪc🌙 С
لوگوی کانال تلگرام chanbaekfic — •снαɴвαек ғɪc🌙
آدرس کانال: @chanbaekfic
دسته بندی ها: موسیقی
زبان: فارسی
مشترکین: 2.27K
توضیحات از کانال

دیآلوگ فن فیکِ چانبکِ مورد علاقه‌ی شُما 🥀
⊱𝐂𝐁 𝐒𝐔𝐁𝐒 ↬ @CBSubSets
⊱𝐒𝐔𝐁𝐒𝐄𝐓 𝐎𝐅 ↬ @ChanBaekWorld
Talk:
https://t.me/harfmanbot?start=861657058

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-03-02 18:45:46
لطفا رئیس.. اههه.. ادامه بده
در حالی که #زانوش رو روی میز گذاشت تا دوباره #وارد اون #سوراخ صورتی رنگ بشه.
فشار و گرمای #داخل سوراخ کارمند کوچیکش بهترین حسی بود که تاحالا #تجربه کرده بود.
#ضربه محکم بعدی بعد از چند ضربه اروم و پشت سرهم باعث شد بکهیون از #لذت ناله بلندی بکنه، با این حال چان میدونست اون احتمالاً کمی هم #درد داره.
چانیول لبخندی زد و روی کارمندش خم شد و شروع کرد به #تلمبه زدن داخل سوراخ تنگ و کوچیک بکهیون.
54 viewsBOBBY, 15:45
باز کردن / نظر دهید
2022-03-02 18:45:46
_ #بـامزه ای. میـخوای #سکس کـنیم

+ چیــی
چشمـای چانیول گـشاد شدن و صـورتی خوش رنـگی گونـه هاشو تــزئین کرد

+ س_سـکس؟
_ آره، سکس. مگـه چیهـ؟

بکهیـون اونو بـه یهـ گوشهـ #هل داد، دسـتاش دو طرفــ بدنش و سـینه هاشـون #چسبـیده بهم جـوری کهـ توانایـی حرکت کـردن نداشـت

_ ببیـن.. من... مـمـ_ ممنون... ممـنونم ازت، مـرسی بخـاطر تعریـفت، و_ولی..

وقـتی پسـر مقابـلش برای راحـت بودن جـلوتر اومد، چـانیول احسـاس #سرگیـجه کرد.
دسـتای بکـهیون حالا بـه سمـت #رون های اون حـرکت کرده بـود و از پشـت پارچهـ ی پیرهن تـونیکش اونارو #مـیمالید. سرش بـه سر چـانیول نزدیـک و نزدیکـ تر شـد
53 viewsBOBBY, 15:45
باز کردن / نظر دهید
2022-03-02 18:23:27
⸺برای #فرمانده‌ت ارضا شو #سربازشیرین من.

دست چانیول عضوش رو #پمپ میکرد و بکهیون هرلحظه #بیقرارتر میشد،#دستش رو روی دهنش گذاشت ولی با حرکت بعدی #گرگ‌روسی به سرعت متوقف شد.
چانیول دست بکهیون که روی دهنش بود رو گرفت و سمت #لباش برد و #بوسه‌ای به #پشت دستش زد و #انگشتاشون رو توی هم #قفل کرد.

⸺بذار فرمانده‌ت #ناله‌هاتو بشنوه براش ناله کن و بهش نشون بده برای داشتن چیزای #بیشتر بیقراری #امگای عسلی

بکهیون میتونست قسم بخوره که تبدیل به یک #گرگ‌مطیع شده چون به سرعت ناله‌ش رو بیرون داد و فقط چند حرکت دیگه‌ کافی بود تا روی #دست چانیول ارضا بشه.

⸺دوست دارم زودتر #مارکت کنم و اون نشونه‌ای میشه که تو مال پارک چانیول هستی اما اول باید به لمسام عادت کنی شیرینی هلویی من و درست وقتی برای داشتنشون التماسم میکنی اون نشونه تورو برای همیشه "مال من" میکنه
97 viewsBOBBY, 15:23
باز کردن / نظر دهید
2022-03-02 10:00:12 وقتی میبینم پیشتون هرچقدر هم حرف بزنم درسکوت بهم گوش میدین دلم میخواد بیشتر براتون حرف بزنم.

✎ #TheHands
✎ @ChanbaekFic
55 viewsGhosoud, edited  07:00
باز کردن / نظر دهید
2022-03-02 09:30:14 همیشه فکر می‌کرد از اینکه روی تنی لک بیفته خوشش نمیاد.
اما این یه چیز دیگه بود.
شبیه گناهی که تنت رو دربر گرفته.
تاریکی‌ای که باعث زشتی وجودت نمیشه؛ فقط منحصربه‌فردت می‌کنه.


✎ #GarbledOutcast
✎ @ChanbaekFic
72 viewsGhosoud, edited  06:30
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 18:27:31
با صدای #دورگه ای تشر زد.
_گمشو بیرون ته
#بک با خجالت و #دردی که ناگهانی بهش وارد شده بود، سرش رو توی گردن #چان خم کرد.
با چشم های #اشکیو مردمک های لرزون زمزمه کرد
_یول، صبر کن..عااهه..اون داره ...مارو می بینه...

چان با #شهوت و چشم‌ های تاریکش موهاش رو چنگ کردو با کج کردن سرش لب هاش رو به دهنش کشید،همزمان ضربه هاش رو #عمیق تر زد که جیغ امگا اتاق رو پر کرد.

_تهیونگگ! میری بیرون یا جلوی چشم هات جرش بدم
91 viewsBOBBY, 15:27
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 18:27:31
پیشونی هاشون بهم چسبیده بود و هردو #نفس‌نفس می زدند. #چانیول سعی می کرد #چشم‌هاش به #لبای #وسوسه‌انگیز #بک نیافته.
اون #لبای #خیس‌وسرخ که توسط صاحبشون برای نفس کشیدن نیمه باز مونده بودند، خیلی #بوسیدنی به نظر می رسیدند، طوری که #چانیول دوباره داشت #کنترل خودش رو از دست می داد.
_مگه نگفتم حق نداری من رو #ببوسی؟
#بکهیون بین نفس نفس هاش گفت. سعی کرد لحنش به اندازه کافی جدی باشه تا چان رو بترسونه!
#چان چشم هاش رو گرد کرد
_و..ولی تو خودت من رو بو..بوسیدی!

وقتی چان داشت، می اومد طرفش، قرار بود فقط بکهیون رو به عنوان نامزدش معرفی کنه
ولی چی میشه کلا نقشه یادشون بره و لباشون درگیر بوسه شیرینی بشه..
83 viewsBOBBY, 15:27
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 18:27:31
#بکهیون دوباره #تمامش رو توی #دهنش فرو برد و با #ریتم دست #چانیول ،بدون اینکه دندوناش #لمسش کنن ، #سرش رو جلو و عقب میبرد، با #لذت #میخوردش و #سرعتش رو #بیشتر کرد..
فقط #نگاه کردن به #لب‌های #سرخ و #ورم کردش که روی #عضوش بالا و پایین میشد میتونست کاری کنه #چان #ارضا بشه!
77 viewsBOBBY, 15:27
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 18:25:06
لباش لبای #امـگا رو لمس کردن و این شروع #جنگ‌فرومون‌ها بود...

میخواست #طعمش رو بچشه پس لبای امگارو توی دهنش #کشید و #مکیـد،خیسی لبای امگا دقیقا همون #طعـم رو داشت... #هلــو، #عسـل و حتی چیزی بیشتـر...چانیول حاضر بود قسم بخوره این تنها بخش کوچیکی از #بهشـتِ داشتن امگای #زیرشـه

#زبونش رو روی لبای امگا کشید و طولی نکشید تا با #پخـش شدن طعـم امگا تا ته زبونش، #هیسـی بکشه...این #طعم همراه با #عطری که کم کم #غلیظ تر میشد گرگ #درونـش رو #وحـشی میکرد و چانیول نمیدونست اگه الان عقب نکشه ممکنه چه #بلایی سر #امـگا بیاره!

⸺فقط خواستم ببینم #طعم لبات به خوبی #عطرت هست یا نه
دست راستش رو بالا آورد و روی لبای بکهیون کشید و ادامه داد:
⸺حدسم #اشتباه بود...طعم #لبات خیلی #بهتره امگا #کوچولو
117 viewsBOBBY, 15:25
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 10:01:11 باید ازش فاصله بگیرم چون دوستش دارم؟ من امشب فیتیله‌ی بمبی رو روشن کردم که دیگه برای خاموش کردنش حتی فرصتی ندارم.


✎ #TheHands
✎ @ChanbaekFic
233 viewsGhosoud, 07:01
باز کردن / نظر دهید