Get Mystery Box with random crypto!

دکتر سرگلزایی drsargolzaei

لوگوی کانال تلگرام drsargolzaei — دکتر سرگلزایی drsargolzaei
آدرس کانال: @drsargolzaei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 38.04K
توضیحات از کانال

Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 29

2023-02-18 19:25:12 در باب روشنفکر دینی: تمایز دو وجه اندیشه‌ورزانه و تاریخی

دکتر مسعود وفایی
۲۹ بهمن ۱۴۰۱

به نظر من این مفهوم و افرادی که به آن تعلق دارند را از دو بعد می‌توان بررسید: بعد اندیشه‌ورزی و بعد تاریخی.

از لحاظ اندیشه، این مفهوم به همان اندازه غریب و نامأنوس است که مفهومی به نام "علوم انسانی اسلامی". علوم انسانی اسلامی، ورژن درون حکومتی روشنفکری دینی است. اینکه روشنفکران دینی سعی کردند با جعل اصطلاح کمکی "نواندیش دینی"، تناقض‌آمیز بودن مفهوم روشنفکر دینی را برطرف کنند نشان‌دهنده آن است که خودشان هم خوب پی برده‌اند به اینکه مفهوم روشنفکری دینی تا چه حد مغلطه‌آمیز است. روشنفکر، روشنفکر است. روشنفکری خودش صفت است. صفت که صفت برنمی‌دارد. روشنفکر محصولی از محصولات جهان مدرن است که نه تنها نسبت به سنت یا مدرنیسم، بلکه اصولا نسبت به هر نوع تفکری موضع انتقادی دارد. و تبعا نسبت به دین هم همینطور. یعنی چه که بگوییم روشنفکری دینی؟ گذشت دوره‌ای که می‌شد مانند ابوعلی‌سینا، مسایلی را حوالت داد به غیر. شاید اگر خودشان را روشنفکران دین‌دار معرفی می‌کردند هنوز بهتر بود. روشنفکر دین‌دار فردی است که حوزه خصوصی‌اش را تا جایی که می‌تواند از رفتارش در حوزه عمومی جدا می‌کند. البته هیچ اعتقادی اعم از سنتی یا مدرن نیست که در رفتار آدم‌ها سرریز نکند، اما تلاش برای تفکیک حوزه‌ای یا تلاش برای چیزی مثل اپوخه، همپای خود مفهوم روشنفکری، در جهان مدرن پرورش یافته‌ است و لذا دست روشنفکر خالی نیست برای تفکیک حوزه‌ای و یا اپوخه. یک روشنفکر دین‌دار در عرصه عمومی سکولار است، اما در عرصه خصوصی، مناسک دینی و اعتقادش به مجموعه باورهای دینی‌اش را حفظ می‌کند و همواره، در یک جهاد همیشگی و صرف نظر از میزان توفیقش، تلاش صادقانه‌ای می‌کند تا این دو حوزه را از هم سوا کند. اما روشنفکر دینی تماما تناقض است. شبیه علم انسانی اسلامی است. شبیه جامعه‌شناسی علوی است. و ....

اما در بعد تاریخی قضیه فرق می‌کند. به همان نسبت که روشنفکری دینی در بعد اندیشه تناقض‌آمیز است، بلکه به مراتب بیشتر از آن، روشنفکری دینی در بعد تاریخی یک ضرورت بود. در واقع روشنفکری دینی، جریانی بود که با شهامت و‌ جسارت، جریان اعتزالی (که اتفاقا باید در تشیع قدرتمندتر می‌بود و در قرون اخیر ضعیف‌تر شد) را به کانون دین برگرداند. روشنفکری دینی به بهترین شکل ممکن، روش‌هایی برای تقویت عقل در بررسی دین آفرید. روشنفکر دینی، به لحاظ احساسی، تعلق خاطر به دین داشت اما ضرورت عقل را دریافته بود. درست است که به لحاظ احساسی نتوانست دل از ایمانش بکند، اما در ترجیح عقل هرگز تعلل نکرد. آدمی، فقط عقل نیست. حتی کانت هم زیبایی‌شناسی را رسمیت می‌دهد. نمی‌توانیم به سادگی به افراد دستور دهیم دست از عواطف و احساسات‌شان بشویند. اگر سختی دل کندن از علایق و اعتقادات را تجربه کرده باشیم بهتر درمی‌یابیم که جریان روشنفکری دینی چه شهامتی و چه جسارتی به خرج داد در برگرداندن چراغ عقل بر روی دین. و البته نباید از شهامت دیگر آنها یعنی گشودگی کامل آنها در برابر علم به طور کلی و علوم انسانی به طور خاص غافل شد.

روشنفکری دینی یک ضرورت تاریخی بود و البته حالا که دارد رخت برمی‌بندد، باید در کارنامه‌ی حمل این ضرورت تاریخی، نمره هجده به آنها داد. آن دو نمره به خاطر پاسخ اشتباه آنها به سوال "عرصه سیاست" بود که البته حل شد. اما سایر مسایل را با نمره عالی حل کردند و رسالت تاریخی‌شان را به خوبی انجام دادند. در تاریخ به خوبی از آنها یاد خواهد شد.


#فلسفه
#هایدگریسم
#روشن‌فکری_دینی
#اندیشه‌ی_وارداتی
#اندیشه‌ی_زیسته‌شده
@NewHasanMohaddesi
2.7K views16:25
باز کردن / نظر دهید
2023-02-18 09:53:16 #چشم_تاریخ

در سال ۱۹۸۴ در شهر آكسفورد و بقيه شهرهای دانشگاهی، دانشجويان بر
روی دستگاه‌های خودپرداز بانك باركليز، با اسپری، كلمه‌ی «سياهان» را روی
يك دستگاه و كلمه‌ی «فقط سفيدپوستان» را روی دستگاهی ديگر می‌نوشتند.
اين نوشته‌های غيرعادی البته هيچ‌چيز را در واقع تغيير نمی‌داد. سياه‌پوستان
می‌توانستند از خودپرداز سفيدها و سفيدها از خودپرداز سياهان استفاده كنند.
اين برچسب‌های سفيد و سياه بر دستگاه‌های خودپرداز برای بسياری از
مشتريان باعث ناراحتی شد. اتفاقاً خواسته‌‌ی كسانی كه اين عمل را انجام داده بودند، ناراحت شدن آن مشتريان و فكر كردن درباره‌ی آن بود. كسانی كه در
صف خودپردازها ايستاده بودند، نسبت به بانك باركليز و همكاری‌هايش با
آفريقای‌جنوبی و رژيم آپارتايد احساس خوبی نداشتند. كشوری كه تابلوهای
«فقط سفيدپوستان» و «سياهان» دستور روز آن بود. تعداد كمی از فارغ‌التحصيلان برای استخدام به باركليز مراجعه می‌كردند، زيرا نمی‌خواستند در
صف‌بندی تبعيض‌آميز سياه و سفيد كه باركليز نماينده‌ی آن بود، باشند.
ميزان سود باركليز از حساب‌های بانكی دانشجويان در انگلستان از ۲۷
درصد به ۱۵ درصد سقوط كرد. در سال ۱۹۸۶، باركليز شكست را در برابر
اسپری‌كنندگان و هم‌پيمانان آن‌ها پذيرفت. خروج باركليز از آفريقای‌جنوبی از‌ جمله پر سروصداترين تحريم‌ها عليه آفريقای‌جنوبی بود كه رژيم آپارتايد بر
اثر آن متحمل خسارات زيادی شد.
نلسون ماندلا كه برای مخالفت با سياست‌های نژادپرستانه‌ی آفريقای‌جنوبی‌حبس ابد گرفته بود، در سال ۱۹۹۰ پس از ۲۷ سال آزاد شد. در سال ۱۹۹۴ انتخابات آزاد برگزار شد. رنگ‌نوشته‌های عليه باركليز از خودپردازها پاك شد و
اين بانك در سال ۲۰۰۵ مجدداً به آفريقای‌جنوبی بازگشت.

برگرفته از کتاب "کنش‌های کوچک ایستادگی"

گردآورنده: علی محمدی

#drsargolzaei

@drsargolzaei
681 views06:53
باز کردن / نظر دهید
2023-02-16 10:13:38 #یادداشت_هفته
#هاناآرنت_کارل_یاسپرز_ومسئوليت_سیاسی -قسمت دوم

همدستی بین تکنوکرات هایی که با الگوی "کارمند مطیع" و "پدر خانواده" به مدیریت سازمانی جنایات می پرداختند و "اوباشی که از جنایت و خشونت" لذت می بردند منجر به رویش ماشین عظیم کشتار #هیتلر و سوختن زندگی میلیون ها انسان شد. راجع به این اوباش هم در مقاله #یونگ_و_فاشیسم" مختصری نوشته ام.
در این بین، کسانی هم با سکوت در برابر جنایات نازی ها به "شرّ کهتر" تن دادند و "حسابگری شخصی" را جایگزین "مسئولیت مدنی" کردند، همان الگوی "ما نه سر پیازیم، نه ته پیاز!" که در فرهنگ ایرانی هم بسیار شایع است. 
کارل یاسپرز در مقاله اش موضوع "گناه سیاسی" را مطرح کرد:  همه اعضاء جامعه مسئول شیوه حکومت جامعه اند و هر کس که از این مسئولیت مدنی شانه خالی کند در "گناه سیاسی" حکومت شریک و مقصر است.
هانا آرنت در نهایت به کسانی پرداخت که حتی با وجود خطر مرگ، از همکاری، تسلیم و سکوت در برابر جنایات حکومت خودداری کردند. آرنت تأکید می کند که این افراد ضرورتاً تحصیلکرده نبودند یا بینش فلسفی نداشتند:
"پیش شرط این گونه داوری هوش بسیار زیاد یا تجزیه و تحلیل پیچیده مضامین و مفاهیم نیست بلکه صرفاً استعداد رویارویی بی پرده با خویش است یعنی گرایش به درگیر شدن در گفتگویی بی صدا میان من و خودم، گفتگویی که از زمان سقراط و افلاطون معمولأ آن را تفکّر می نامیم. آنان که مستعد اندیشیدن اند، اهل تردید و شک اند، در مسایل دقت و ریزبینی دارند و شخصاً تصمیم می گیرند، در چنین هنگامه هایی اخلاقی عمل می کنند.
اگر علاقمندید در این زمینه بیشتر مطالعه کنید صفحات 33 تا 53 کتاب "هانا آرنت - نوشه دیوید واتسون - ترجمه فاطمه ولیانی - انتشارات هرمس" را پیشنهاد می کنم.
نسل کشی لهستانی ها، رومانیایی ها و یهودی ها توسط نازی ها و جنایات آن ها علیه دگراندیشان و معترضان تنها فاجعه انسانی تاریخ نیست. نسل کشی سرخپوستان آمریکا توسط مهاجران سفید پوست، نسل کشی ارامنه توسط ترک های عثمانی و نسل کشی مسلمانان بوسنی توسط صرب ها از حیث شدّت و وسعت با جنایات آلمان ها در دوران نازی ها قابل مقایسه اند اما از آن جا که مردم آلمان مردمی باسواد و متمدّن و وارث کانت، شوپنهاور، نیچه، گوته، هگل و نیز باخ و بتهون و صدها فیلسوف و ادیب و هنرمند بی نظیر بودند تحلیل روان شناختی و فلسفی آنچه توسط آنان اتفاق افتاد به فهم شکل گیری استبداد، فاشیسم، توتالیتاریسم و جنایات سازمان یافته در جامعه امروزی بیشتر کمک می کند.
آگاهی به فرایندها برای مدیریت فرایندها ضروری است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
1.1K views07:13
باز کردن / نظر دهید
2023-02-16 10:13:38 #یادداشت_هفته: 
#هاناآرنت_کارل_یاسپرز_ومسئوليت_سیاسی -قسمت اول

#هاناآرنت در سال ۱۹۰۶ در یک خانواده یهودی آلمانی متولد شد و از سال ۱۹۲۴ به تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه های ماربورگ، فرایبورگ و هایدلبرگ پرداخت و شاگرد مارتین #هایدگر، ادموند هوسرل و کارل #یاسپرز بود که هر کدام نقش برجسته ای در اگزیستانسیالیسم آلمانی و پدیدارشناسی داشتند. رساله دکتری فلسفه هانا آرنت "مفهوم عشق در دیدگاه سنت آگوستین" بود که زیر نظر کارل یاسپرز روانپزشک-فیلسوف آلمانی انجام گرفته بود.
کارل یاسپرز هم در سال ۱۸۸۳ در آلمان متولد شده بود و در ۱۹۰۸ تحصیلات طب خود را در دانشگاه هایدلبرگ تمام کرده بود و در همان سال وارد تحصیلات روانپزشکی در همان دانشگاه شد. یاسپرز در ۱۹۱۳ کتاب "آسیب شناسی روانی عمومی" را نوشت که نگاهی پدیدار شناسانه به تجربه بیماری روانی است. پس از آن یاسپرز به فلسفه علاقمند شد. ابتدا به تدریس روان شناسی در دانشکده فلسفه هادلبرگ پرداخت و از سال ۱۹۲۱ کار بالینی را رها کرد و وارد حوزه فلسفه شد.
در سال ۱۹۳۳ #نازی ها در #آلمان روی کار آمدند و سیاست یهودی ستیزی را آغاز کردند. "گونتر اشترن" همسر هانا آرنت همان سال به پاریس گریخت اما هانا آرنت تصمیم گرفت که در برلین بماند و به مبارزه با نازی ها بپردازد. دستگیری وی توسط "گشتاپو" (پلیس سیاسی نازی ها) و بازجویی یک هفته ای اش او را به این نتیجه رساند که نمی تواند در درون آلمان به مبارزه با نازی ها ادامه دهد بنابراین پس از آزادی از زندان ابتدا به پراگ، سپس به ژنو و در نهایت به پاریس گریخت و در آن جا در کنار فعالیت های پژوهشی خود به مبارزه فکری و اجتماعی علیه نازی ها ادامه داد. وقتی آلمان هیتلری فرانسه را اشغال کرد هانا آرنت به لیسبون و سپس به نیویورک گریخت. 
مارتین هایدگر که زمانی استاد راهنمای هانا آرنت بود و دوره ای نیز روابط عاشقانه با آرنت داشت مسیر دیگری را طی کرد. او به نازی ها پیوست و رئیس دانشگاه فرایبورگ شد و قوانینی  را که حکومت نازی بر ضد استادان یهودی وضع کرده بود به اجرا گذاشت و از جمله استاد خودش ادموند هوسرل را از دانشگاه اخراج کرد.
کارل یاسپرز یهودی نبود ولی از آن جا که با "گرترود مایر"  یهودی ازدواج کرده بود نازی ها او را دارای "تمایلات یهودی" تشخیص دادند و در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه اخراج کردند و انتشار نوشته های او را هم ممنوع کردند. یاسپرز اما علیرغم تهدید به اعزام به اردوگاه های کار اجباری تا پایان جنگ و سقوط نازی ها در آلمان ماند و پس از جنگ در ۱۹۴۸ به بازل (سوییس) مهاجرت کرد و به تدریس فلسفه ادامه داد.
هم هانا آرنت و هم کارل یاسپرز پس از جنگ به بحث فلسفی و روان شناسی جنایات نازی ها پرداختند. آن ها سعی کردند به این سؤال پاسخ دهند که چگونه مردم در مقابل نظام ها فاشیستی و توتالیتاریست تسلیم می شوند و به آن ها اجازه می دهند دست به جنایات سازمان یافته بزنند. آرنت در این زمینه دو مقاله نوشت: "گناه سازمان یافته و مسئولیت جهانی" (۱۹۴۵)  و "مسئولیت فردی در یک نظام دیکتاتوری" (۱۹۶۴). یاسپرز هم مقاله ای نوشت تحت عنوان "جستاری در گناه آلمان ها" (۱۹۴۷).
هانا آرنت چند الگوی شایع در بین جنایتکاران نازی پیدا کرد. یکی از آن ها الگوی "مهره یک سازمان" (cog-theory) بود، الگوی کسانی که خود را پیچ و مهره یک سازمان می دانستند و مطیع اوامر مافوق بودند. آن ها اعتقاد داشتند شغلی به آن ها محوّل شده و آن ها به وظایف شغلی شان عمل می کنند و اگر آن ها به این وظیفه عمل نکنند فرد دیگری آن مأموریت را انجام خواهد داد و فرقی در نتیجه ایجاد نخواهد شد! این الگوی جنایت های "آدولف #آیشمن" بود که قبلا در یادداشت دیگری تحت عنوان #کارمند_شریف_اداره_سلاخی به این الگو پرداخته ام. الگوی دیگر جنایتکاران نازی، الگوی #هاینریش_هیملر فرمانده اس اس (سپاه سیاسی-نظامی #هیتلر) بود که قبلأ در #چشم_تاریخ او را معرفی کرده ام. الگوی هیملر الگوی یک "مرد خانواده" بود: "چنین مردی به خاطر حقوق ماهانه، تأمین زندگی خود و امنیت و آرامش زن و فرزندانش حاضر بود اعتقادات، شرف و شأن انسانی خود را زیر پا بگذارد، حاکم شدن امر خصوصی بر امر عمومی به او اجازه می داد که از قید مسئولیت اعمال خود یکسره آزاد باشد." چنین الگویی امروزه در جامعه ما نیز به وفور به چشم می خورد: من فقط مسئول خانواده خودم هستم! 

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
1.2K views07:13
باز کردن / نظر دهید
2023-02-15 16:52:05 آنها که
بر زخم‌های خیابان
رژه رفتند
دهان‌شان بر آسمان
نفرت شلیک کرد
و قطره‌ی باران
خونی بود
که از گوشه‌ی ماه چکید
حالا هر پنجره
چشم‌های مادری‌ست
رو به مهتاب

شعر و کتاب شعر پیوست از مازیار کریم
1.5K views13:52
باز کردن / نظر دهید
2023-02-15 08:25:05 در میانه‌ی انقلاب گفت‌و‌گو کنیم. آقای مهدی: نقد من به صحبت‌های آقای دومان رادمهر است. در نوشته‌ی زیر تلاش می کنم نشان دهم که این نوشته از دوگونه از مغالطات مهم رنج می برد: اول اینکه این نوشته بیشتر تخریب است تا نقد نشست جرج تاون (با توسل به مغالطه‌ی مصادره…
3.6K viewsedited  05:25
باز کردن / نظر دهید
2023-02-14 12:37:35 مشروعیّتِ سنّتی در دنیایِ مُدرن! رضا دانشمندی/ دانش آموختۀ علوم سیاسی قدرتِ مشروع‌ناشده و نامقبـول، چرکین است و ناگوار و تلخ – حتّی به‌نظرم تلخ‌تر از بیترکس Bitrex! (خواستم بگویم مانند قهوۀ اسپرسو، دیدم بسیاری مشتاق طعمش هستند!) «مشروعیّت» یا به لفظِ فرنگی…
3.2K views09:37
باز کردن / نظر دهید
2023-02-14 12:16:49 #چشم_تاریخ #ریچارد_نیکسون_الویس_پریسلی_و_غسل_تعمید همه‌ی شما نام «ریچارد نیکسون» رئیس‌جمهور آمریکا را شنیده‌اید. نیکسون به دو دلیل جزو رئیس‌جمهورهای بدنام آمریکاست. یکی از دلایل بدنامی نیکسون این است که دی در جنایاتی که در ویتنام اتفاق افتاد مسئول است.…
3.4K views09:16
باز کردن / نظر دهید
2023-02-14 08:36:25 نگاهی به نشست دانشگاه جورج تاون دومان رادمهر فعال حقوق بشر- سوئد دهم فوریه ۲۰۲۳ جمعی از چهره‌های شناخته شده‌ی ایرانی جلسه‌ای در دانشگاه جرج تاون برگزار کردند. این چهره‌ها که در ماههای اخیر از سوی رسانه‌ها به عنوان چهره‌های برجسته اپوزیسیون معرفی میشوند،…
4.1K views05:36
باز کردن / نظر دهید
2023-02-13 19:46:01
#چشم_تاریخ #ریچارد_نیکسون_الویس_پریسلی_و_غسل_تعمید همه‌ی شما نام «ریچارد نیکسون» رئیس‌جمهور آمریکا را شنیده‌اید. نیکسون به دو دلیل جزو رئیس‌جمهورهای بدنام آمریکاست. یکی از دلایل بدنامی نیکسون این است که دی در جنایاتی که در ویتنام اتفاق افتاد مسئول است.…
2.2K views16:46
باز کردن / نظر دهید