Get Mystery Box with random crypto!

Eric Notes

لوگوی کانال تلگرام ericnotes — Eric Notes E
لوگوی کانال تلگرام ericnotes — Eric Notes
آدرس کانال: @ericnotes
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 127
توضیحات از کانال

لینک چنل اصلی
@anarchonomy

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 12

2023-04-19 22:54:25
فرمانده‌شون می‌بینه از تو خاکریز نمیتونه موثر باشه، خودش تنهایی میره بیرون ترتیب روس‌ها رو میده.
شجاعت و مسئولیت‌‌پذیری خالص.
6.9K views19:54
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 19:50:32
میخوای چیکار کنی وقتی هرکس پارتنر مجازی خودش رو با هوش مصنوعی ساخت، و اکثرا سفیدپوست چشم‌روشن بلوند رو انتخاب کردن؟
8.4K views16:50
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 15:48:01
چجوری تو فیلم سینمایی وقتی داره بارون میاد دوربین رو به آسمونه ولی آب نمیریزه رو لنز؟
اینجوری.
9.4K views12:48
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 14:40:26
هر دو.
البته هدف دولت صرفا اجرای سیرک نیست. بلکه مثل قارچ سمی از هر دریچه‌ای برای رشد خودش استفاده می‌کنه. جای دیگه در حتی چیدمان صندلی سینما هم وارد شدن. به مرور خود مفهوم «اختیار» به تهدید امنیت ملی تبدیل میشه.
اما اصل محدود کردن فیلتر زیبایی، حتی اگه بخش غیردولتی انجامش بده، بی‌معنی و مسخره‌ست. چون اولا احساسات افراد نباید ملاک تنظیم قوانین باشه، چون علاوه بر اینکه منطق‌ستیزانه‌ست، یه مسابقه تسلیحاتی در احساسات بوجود میاد که تو اون لوس‌ترین‌ها و بچه‌ترین‌ها برنده میشن. ثانیا استانداردسازی برای صنعته، نه برای زندگی. صورت انسان واشر پمپ گاز نیست که تعیین کنی استانداردش باید این باشد. خودنمایی هم ربطی به خدمات صنعتی نداره که سازمان مهندسی تعیین کنه به این شکل نباید انجام داد، به فلان شکل باید انجام داد. ثالثا قانونی نباید وضع کرد که قبلا نقض شده باشه. آرایش و گریم با مواد شیمیایی، قبلا پدیده «قلب واقعیت چهره» رو انجام داده و تموم شده رفته. تکنولوژی فعلی فقط نرم‌افزاریش می‌کنه. رابعا من با اینفلوعنسر طرفم، شاید دلم میخواد با هر دوز و کلکی پرفکت باشه، به شخص ثالث چه مربوطه که بیاد بین معامله بین ما دخالت کنه؟ خامسا، ضعف شخصیتی و روانی افراد رو با رگولاتوری نمیشه درمان و یا حتی جبران کرد. کمبود اعتماد به نفس، پریشانی در جهان‌بینی، و خودباختگی با تربیت و پرورش ذهن برطرف میشن، نه با کشیدن نوار قرمز در فضای فیزیکی.
9.5K viewsedited  11:40
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 13:36:59
دولت فرانسه دنبال تصویب قانونیه که اینفلوعنسرها رو موظف کنه اگه برای چهره‌شون از فیلتر استفاده کردن حتما زیرش اعلام کنند. دلیل‌شون هم اینه که این فیلترها عواقب روانشناختی روی جامعه داره. یعنی دخترها می‌بینند، حسودی می‌کنند، و افسرده میشن. با این منطق نباید چشم عسلی و چشم سبز و چشم آبی رو هم ممنوع کرد؟ فرض کنید یک دختر چشم مشکی هستید و با دیدن مدل‌هایی که چشم‌روشن هستند حسادت کرده و دچار افسردگی بشید. کی پاسخگوئه؟
10.0K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 11:49:18 خلیفه به مغلطه متوسل میشه تا مطالبه برای رفراندوم قانون اساسی رو رفراندوم برای هر مسئله‌ای جلوه بده، سپس برای رد حرفش میان میگن ما برای هر مسئله‌ای رفراندوم نمیخواهیم، برای قانون اساسی یا همان رفتن آخوند، رفراندوم می‌خواهیم!
ولی عزیز، این در همان حالت مغلطه‌ش هم زر میرنه‌. اتفاقا در کشورهای دموکراتیک برای مسائل کوچک و بزرگ زیادی رفراندوم برگزار می‌کنند. هر ایالت آمریکا که مجازات اعدام رو حذف کرده، با رفراندوم حذف کرده. هرجا فروش ماری‌جوانا آزاد شده با رفراندوم آزاد شده‌. اینکه از مسکن مالیات بگیرند یا نگیرند، با رفراندوم تعیین شده. حتی اینکه یک اتوبان از کنار بافت تاریخی رد بشه یا نشه، با رفراندوم تعیین شده. تعداد این رفراندوم‌ها انقدر زیاده که قبل انتخابات باید بری سایت شهر یا ایالتت رو چک کنی و ببینی چندتا هستند و توضیحاتش چیه.
برینید به اشرار، ولی دقیق برینید.
16.9K views08:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 05:49:45 میگه ما سال‌ها کلی پول خرج کردیم ناو هواپیمابر ساختیم حالا چین با موشک‌های هایپرسونیک میتونه راحت این ناوها رو بزنه!
با این منطق سرباز هم نباید فرستاد به جنگ. چون بیست سال پدر و مادرش بزرگش می‌کنند، چند سال هم ارتش بش آموزش میده، آخرش با یه ترکش ساده کشته میشه. یه ویدئو هست واسه همین روزها، که گلوله توپ اوکراینی نزدیک سنگر روس‌ها به زمین میخوره، و ترکشش گلوی طرف رو پاره می‌کنه، و هیچ کاری هم از دستش برنمیاد، چون نمیشه جلوی خونریزی شاهرگ رو گرفت.
تو شبکه‌های اجتماعی نظم خاصی از تولید محتوا شکل گرفته که خواسته یا ناخواسته چیزهای غیرعادی رو عادی جلوه میدن، و چیزهای عادی رو غیرعادی. اینکه هرچیزی که در جنگ استفاده کنی مردنی و تخریب‌شدنیه، یه چیز عادیه. اینکه ناوت غرق بشه عادیه. اینکه پیشوای مذهبی به پسربچه بگه زبونمو لیس بزن عادی نیست.
3.1K views02:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 03:46:19 بش گفتم تو که هر دفعه تنها میری زیارت امام رضا اتاق یک تخته گیرت نمیاد و دو تخته‌ش رو میگیری، درستش این بود منم بات می‌اومدم، درستش این بود به هر دومون اتاق میدادن، بدون اینکه ازمون بپرسند بهم چه ربطی داریم. گفت چه فکرایی به سرت میزنه، دختر مجرد با پسر مجرد تو یه اتاق، اونم تو زیارت؟ شبیه فیلم‌های کمدیه که بد ساختن و بازیگراش درجه دو هستند. گفتم تنها مشکلش میتونه این باشه که وقتی توی تخت خودت خوابیدی، بیام خودمو بچسبونم بت، که در اون صورت معنیش اینه که هیچ کنترلی روی خودم ندارم، و نداشتن هیچ کنترلی روی خودم یعنی نبودن خودم. یعنی داری میگی من وجود ندارم. هتل داره میگه من وجود ندارم. اداره اماکن داعش داره میگه من وجود ندارم. فقط یک حیوان وجود داره. گفت کجای دنیا همه‌چی انقدر ایده‌آله؟ گفتم این ایده‌آلم نیست، استانداردمه، و استانداردم رو از جاهای دیگه دنیا نمی‌گیرم، از ذهن خودم می‌گیرم.
تو خودش فرو رفت، چون یک زندگی بدون واهمه‌های چیپ جنسی رو نمی‌تونست تصور کنه، سپس توی دلش خدا رو شکر کرد که داعش مسیر رو از قبل بسته و لازم نیست خیلی به تصور چنین موقعیت‌های عفت‌شکنانه‌ای ادامه بده. اینکه از توی دلش چطور خبردار شدم اینطور بود که از بیرون چک کردم، و گفتم از داعش بدت میاد، ولی انقدر بش عادت کردی که میترسی یه روز نباشه. و نتونست تأیید نکنه.
4.0K views00:46
باز کردن / نظر دهید
2023-04-18 18:11:05 موضوع ناامیدکننده درباره هم‌نسلی‌های من اینه که هیچوقت تن به شناخت شر نداد، و متعاقبا دائم در حال تعجب کردن بود. از توحش تعجب می‌کرد. از نان زدن به خون مردم تعجب می‌کرد. ازینکه استالین عمامه به سر فدایی داشته باشه تعجب می‌کرد. از اینکه زن‌ها النگوشون رو تقدیم کنند به تروریست‌ها تعجب می‌کرد. ازینکه آلبر کامو خونده‌ها بپرند بغل گشتاپو تعجب می‌کرد. ازینکه تحصیلکرده‌ها برای تشکیلات طالبانی ماله بکشند تعجب می‌کرد. ازینکه دوستان‌ عرق‌خورشون بابت استخدام در سازمان دولتی ریش بذارن و حامی فاشیسم مذهبی بشن تعجب می‌کرد.
بخشی ازین تن ندادن به شناخت شر، به تن ندادن به شناخت آدم‌های درست مربوط میشد. هم‌نسلی‌های من در پیدا کردن آدم درست، افتضاح بودند. مثلا تحصیلات عالی خرشون می‌کرد. تسلط به یک هنر خرشون می‌کرد. کرم کتاب بودن خرشون می‌کرد. بی‌قیدی در روابط جنسی خرشون می‌کرد. اما پسر از همه بدتر تحصیلات بود. هم‌نسلی‌های من همینقدر هالو بودند که از روی سواد دانشگاهی فرد، عقایدش رو تخمین بزنند، و سپس بش اعتماد کنند.

این رو به دهه هشتادی‌ها و بعدتر میگم:
هدف تحصیلات، و همچنین کتابخوانی، مخصوصا در علوم انسانی، افزایش فهم نیست. یک هدف ابتدایی داره و یک هدف غایی. هدف ابتداییش بالا بردن معلوماته. هدف غایی تشخیص مهملات بقیه کسانیه که اون‌ها هم این معلومات رو داشته‌اند. اقتصاد نمی‌خونند که اقتصاد رو درست کنند. اقتصاد می‌خونند تا بتونند جواب مهملاتی که بقیه اقتصادخونده‌ها گفته‌اند رو بدهند. فلسفه نمیخونند تا به معنای عالم پی ببرند. فلسفه می‌خونند تا جواب مهملات بقیه فیلسوف‌ها رو بدهند. این میدان، کاملا جداست از میدان دیگه‌ای که در اون آدم‌ها درباره خوب و بد تصمیم می‌گیرند، و تعیین می‌کنند که کدوم سمت تاریخ باشند. اگه سالاشی رو، قبل ازینکه در مجارستان هزاران یهودی رو قتل عام کنه، تو یه کافه میدیدی و باش صحبت می‌کردی، با خودت می‌گفتی اینم یه پسر بتاست که نشسته خونه داره از کتاب‌های اسپینوزا نوت‌برداری می‌کنه. و شاید همینطور بود. چنین گفت زرتشت رو نیچه ۱۸۸۵ تموم کرده بود. همه جلادان قرن بیستم خونده بودنش، فقط تو نیستی که خوندیش. یادداشت‌های دوره جوانی موسولینی، یادداشت‌های یک خبرنگار ساده‌ست که اگه همون دوره که چاپ می‌شد میخوندی می‌گفتی بد نمی‌شد یه بار این پسر رو از نزدیک ببینم و با هم گپ بزنیم. معلومات، ادبیات، منطق، فلسفه، و همه در قالب زبان، ابزاری هستند که ازش استفاده میشه تا انتخاب‌هایی توضیح داده بشه که ربطی به هیچ‌کدوم این‌ها نداشته‌اند، بلکه به تصمیم فرد درباره اینکه میخواهد چه کسی باشد ربط داشته‌اند. اگه بخواد توضیح بده که چرا فاشیسته، از همون معلوماتی استفاده خواهد کرد که تو هم داری، و به همون کتاب‌هایی ارجاع خواهد داد که تو هم خوندی.
وسط آشوویتز، وقت کشف شر نیست. باید از قبل بدونی چطور کار می‌کنه. اما متأسفانه زیاد بودند کسانی که درست وسط آشوویتز شروع کردند به کشف. و نویسنده‌ای که بلد بود بنویسه می‌نوشت: «پزشکانی را دیدم که سم را مستقیم به رگ دختر بچه تزریق می‌کردند». چنان براش تازه و عجیب بوده، که از فن نویسندگیش نه فقط برای گزارش واقعیت، بلکه برای اشتراک‌گذاری حیرت استفاده می‌کرد، به این معنی که «باید چیزی که دیدم رو شما هم می‌دیدید». مثل وقتی که میخوای برای دوستانت تعریف کنی که اصابت صاعقه به خونه همسایه و متلاشی شدنش چه شکلی بود. چنان براش عجیب بود که می‌گفت بیایید با همدیگه تعجب کنیم!
شما اینجوری نباشید.
10.6K viewsedited  15:11
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 23:00:41 دعواهای صد سال ابتدایی اسلام در سه شاخه اصلی خلاصه‌شدنی هستند. امویان نماینده یک شاخه بودند، و بنی‌هاشم نماینده یک شاخه دیگه. ابن‌ملجمی که فردا سالروز قصاصشه، نماینده شاخه سوم بود و به الان ایران خیلی مرتبط‌تر از دوتای بقیه. هر سه واکنشی بودند به انقلابی که رخ داده بود. دوران قبل ازین انقلاب شامل یک بدویت بود و یک جهالت. بدویت مربوط میشد به دور ماندنش از تمدن‌های پیشرفته‌تر، و در نتیجه آزاد بودن مرد از شهر. و شهر در اینجا یعنی مدنیتی که با یک حکومت مقتدر ساختار پیدا کرده. مرد آزاد بدوی، از هفت دولت آزاد بود. و جهالت مربوط می‌شد به جنبه منفی همین آزادی. قانون از بین رفته بود، و جایی که قانون نباشه همه ارزش‌ها، آب میشن. از مالکیت گرفته، تا حرمت خون.
انقلاب اسلام این شرایط رو ریست کرد، اما سر اینکه چطور باید جاش رو پر کرد توافق وجود نداشت. موضع امویان این بود که هم بدویت و هم جهالت، باید از بین بره؛ و محصولات تمدن‌های بزرگ جایگزینش بشه‌. محصول تمدن بزرگ هم امپراتوری متمرکز بود، که از دانش و فن به عنوان سلاح توسعه‌طلبی و همچنین ابزار یکپارچه‌سازی استفاده می‌کرد. موضع بنی‌هاشم این بود که میشد گذشته رو تصفیه کرد. جهالت رو باید از بین برد، اما بدویت رو باید احیاء کرد. با این ادعا که می‌شود هم از هفت دولت آزاد بود، هم به هرج و مرج گرفتار نشد. برای همین در برابر تشکیل حکومت به معنی مورد قبولش سر باز می‌زد. برای همین مردم به این نتیجه رسیدند که این‌ها برای حکمرانی جدی نیستند. موضع خوارج این بود که ما نباید به جایی می‌رسیدیم که مجبور باشیم بین این دو انتخاب کنیم. بدویت و اون چیزی که جهالت خوانده میشه و همه‌چیز باید به حالت اولش برگرده. تعصب دینی صرفا یک تاکتیک نظامی بود برای جذب و سازماندهی تمام گذشته‌گرایانی که پراکنده و منزوی شده بودند. برای همین عنوان خوارج بشون داده شد. از مسیر جدید جامعه خارج شده بودند.

ما در دوره‌ای از تاریخ ایران هستیم، که نه تنها ابن‌ملجم قصاص نشده، بلکه ابن‌ملجم‌ها حاکم کل کشور شده‌اند. همچنین بخشی از جامعه پیرو اون‌ها هستند و خوارجند. کلیت جامعه در حال دست و پا زدن برای رسوندن خودش به جامعه جهانی و هنجارهای امروزیشه. اما این خوارج خواهان برگشتن همه‌چیز به گذشته هستند، به زمانی که هیچ‌کدوم این مسائل نبود‌. زمانی که ارتباطات نبود، کتاب نبود، اینترنت نبود، علم نبود، همه رعیت بودند، و بیسواد بودند، و خودشون رو در حدی نمی‌دونستند که درباره اداره مملکت اظهار نظر کنند، و اگه نافرمانی می‌کردند فلک می‌شدند، و حاکم هرکاری میخواست می‌کرد، و همه جلوش خم می‌شدند، و مردان برای خودشون خدایی می‌کردند و برای سرنوشت زنان برنامه تعیین می‌کردند، و زن هم سرش رو مینداخت پایین و تشکر می‌کرد. تعصب مذهبی صرفا یک تاکتیک برای سازماندهی اقلیتیه که آرمان‌شون برگرداندن اکثریت به این گذشته آرمانیه.

ایران امروز نه کشور کوروشه، نه کشور امام زمان. اینجا کشور ابن‌ملجمه.
9.5K viewsedited  20:00
باز کردن / نظر دهید