Get Mystery Box with random crypto!

"فردای ابرکوه"

لوگوی کانال تلگرام fardayeabarkooh — "فردای ابرکوه" ف
لوگوی کانال تلگرام fardayeabarkooh — "فردای ابرکوه"
آدرس کانال: @fardayeabarkooh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 107
توضیحات از کانال

ابرکوه ..... شهر آینده

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-03-16 08:00:17

شب نشینی حسین شفیع!!
(توضیح ضرب المثلی رایج در ابرکوه)

به قلم: علی اکبر قیومی
دیدار دوستان و اقوام و صله ارحام از عادات دیرینه و پسندیده بشری است که در آیین اسلام نیز به شدت بر اهمیت و استحباب آن تأکید شده و از جمله، آن را سبب طول عمر دانسته اند.
با این وجود ایجاد مزاحمت برای دیگران و به زحمت انداختن ایشان، مذموم و دور از ادب و انصاف است و از جمله مصادیق مزاحمت، دیر هنگام به منزل میزبان رفتن است.
تصور بفرمایید که بنده خدایی برای خواب مهیا شده است که ناگهان زنگ خانه به صدا در می آید و جناب میهمان وارد می شوند. در ابرقوی ما به چنین بزمی، که نشانه نوعی مزاحمت و وقت ناشناسی است "شب نشینی حسین شفیع" گفته می شود!
اما ماجرا از چه قرار است و ریشه این اصطلاح در کجاست؟
سبک زندگی قدیم و عدم برخورداری از برق و روشنایی در شب، قاعدتاً اجازه رفتن به مهمانی در ساعات پایانی شب را نمی داده است. از سوی دیگر، در هنگام غروب و ابتدای تاریکی شب نیز مردم مشغول به نماز، تیمار حیوان و شام بوده اند. بنابراین رفتن به منزل مهمان در اول وقت نیز می توانست نوعی زحمت را باعث شود.
مرحوم "حسین شفیع" (1) به خانواده و اطرافیان خود توصیه کرده است که اگر قصد مهمانی داشته اید در ساعات اولیه شب مزاحم مردم نشوید. منظور او تأکید بر دیر رفتن به خانه کسی و مهمانی های طولانی در آخر شبها نبوده است بلکه از مزاحمت زودهنگام که باعث رنجش میزبان است نهی کرده و توصیه کرده است در ابتدای شب و مقارت غروب مزاحم شام و نماز اقوام و دوستان نشوید. اما جالب آنجاست که با مرور زمان، اندک اندک منظور اصلی گوینده دستخوش تغییر گردیده و به فراموشی سپرده شده است!
در حال حاضر "مهمانی حسین شفیع" به عنوان ضرب المثلی به معنای مهمانی های دیرهنگام و بی موقع که از ساعات پایانی شامگاه آغاز شده و علی المعمول تا نیمه های شب نیز به طول می انجامد، در افواه مردم ابرکوه رایج است.


1) مرحوم حسین شفیع، یعنی حسین فرزند شفیع، (رحمت خدا بر ایشان و جمیع اموات و درگذشتگان باد) احتمالاً حدود هفتاد تا هشتاد سال قبل در ابرقو می زیسته است. این مرحوم، جد بزرگ خانواده ای محترم و طایفه ای مؤمن، مشهور به همین نام (یعنی حسین شفیع ها به معنای فرزندان حسین شفیع) است که هم اکنون با نام خانوادگی فلاحزاده و بذرافشان در محله دربقلعه ساکن هستند.

#ابرکوه


https://t.me/fardayeabarkooh
56 viewsedited  05:00
باز کردن / نظر دهید
2021-12-12 21:44:55

ابرکوه، نیازمند تحول اجتماعی است.

به قلم: علی اکبر قیومی

به عنوان یک کنشگر اجتماعی و توسعه، زمانی که اوضوع کنونی و عمومی ابرکوه را با برخی از شهرستان های استان و یا دیگر شهرهای مشابه و همجوار مقایسه می کنم، بیش از هرچیز و قبل از هر موضوع دیگر، کمبودهای فاحش فرهنگی و اجتماعی و ضعف عمده و آشکار نهادهای مردمی و جریانات مدنی در ابرکوه، قابل ملاحظه و مشاهده است.
ممکن است بسیاری از دوستان در تحلیل اوضاع شهر، به نیازها و نواقصی عمدتاً زیرساختی و عمرانی و اقتصادی همچون راه و آب و بیمارستان و تأسیسات شهری و اشتغال و آسیب های اجتماعی و ... اشاره کنند که البته تمامی این موارد صحیح است و باید با جدیت و از مجاری مقتضی دنبال شود. اما سؤال اساسی این است که علت العلل مسائل متعدد امروز ابرکوه کدام است؟
اگر از نگاهی اجتماعی و فرهنگی به فرآیند توسعه بنگریم (که دیدگاه درست، همین است) ریشه های اصلی معضلات را در نقاط ضعف آشکار و شدید نهادهای مردمی و خمودگی فضای اجتماعی خواهیم یافت.
فضای اجتماعی، مهمترین شاخصه ای است که حیات، نشاط، تعالی و توسعه یک جامعه را می توان در آن مشاهده و رصد نمود. و متأسفانه باید گفت صحنه اجتماعی ابرکوه تقریباً خاموش و بی رونق است. در ابرکوه هیچ رسانه قوی، فراگیر و اثرگزاری وجود ندارد. (بگذریم از صفحات مجازی بی نام و نشان یا جرایدی تبلیغی) هیچ تشکل مردمی عنوان دار و مؤثری فعال نیست. حتی مساجد و هیأت های مذهبی (به عنوان تشکیلاتی ریشه دار، پرمخاطب و با پشتوانه مردمی) ما نیز اگرچه خود را در مقایسه با یکدیگر قوی یا ضعیف می شمرند، اما به طور کلی و عمومی نهادهایی ضعیف و فاقد نیروی مؤثر اجتماعی محسوب می شوند. هیچ فرد شاخص یا به عبارت معروف "بزرگ تر" هم وجود ندارد. و خلاصه آنکه تقریباً هیچ صدایی از حلقومی بر نمی آید. (البته منظور از "صدا"، نظرات رسمی و رسانه ای است و نه غیبت ها و تعمت ها و درگوشی های سیاسی که شهرمان آکنده از تعفن آنهاست.)
بدتر آنکه مهاجرت از شهر، بیداد می کند. حتی بسیاری از که 50 سال در ابرکوه زندگی کرده اند، بسیاری ترجیح می دهند که بقیه زندگی را در جایی چون یزد یا شیراز بگذرانند. ساکنان و افراد مقیم نیز غالباً با سیاه نمایی بیش از اندازه خود را محکوم به زندگی در ابرکوه می شمرند. احساس تعلق و تعصب و افتخار به شهر و تعهد به توسعه آن بسیار کمتر از گدشته شده است. گذشته از نخبگان دانشگاهی صاحب نام، بخش بزرگی از جامعه فرهنگیان و اقشار معمولی و متوسط نیز ابرکوه را ترک گفته اند.
آنچه اشاره شد نمودها و نمونه هایی از فروپاشی اجتماعی شهر است که اگرچه می توان موارد بسیاری دیگر نیز بر آن افزود اما متاسفانه چنین دست گزارش هایی هیچگاه در روایات رسمی مدیران از اوضاع، دیده نمی شود.
نگارنده این سطور نه ناامید است و نه اهل سیاه نمایی و نه آنکه منظوری سیاسی را در ورای واژگان و گفتمان دنبال می کند. بلکه منظور تأکید بر اولویت حتمی و ضرورت قطعی تحول اجتماعی در ابرکوه امروز است. باید حس افتخار و امید و تعلق و تعصب را به عنوان ارزشمندترین و اساسی ترین نیاز برای پیشرفت و پویایی به جامعه امروز ابرکوه، تزریق کرد.
توسعه و پیشرفت را باید احساس کرد. وقتی علی رغم تأمین بسیاری از زیرساخت های فیزیکی و سخت افزاری لازم، مردم احساس پیشرفت و امید نداشته و با هر بهانه کوچکی دیار خود را ترک کنند، آیا در مسیر درستی حرکت می کنیم؟
مخاطب من در این متن تمامی علاقمندان ابرکوه، فعالان سیاسی و اجتماعی و به طور خاص نیروهای سیاسی منسوب به دولت جدید، مدیران شهرستان و همشهریان محترمی هستند که امروزه در مناصب عالی سیاسی و اجرایی استان قرار گرفته اند.

برادران و بزرگواران
ابرکوه، بیش و پیش از اقدامات عمرانی و اقتصادی (که البته باید با فوریت و جدیت دنبال شود) نیازمند جریان سازی و تحرک اجتماعی است؛ چراکه یک جامعه خاموش و خمود، قطعاً نمی تواند به توسعه اقتصادی دست یاید. باید سردی و سکوت کنونی با فعال شدن رسانه های متعهد، تقویت تشکل های مردمی توانمند و با انگیزه و حضور گرم مساجد و محلات در قالب رقابت هایی سازنده و نه منازعاتی بی مبنا و بی انتها، به گرمی و نشاط و امید به آینده تبدیل شود. ان شاء الله


#ابرکوه


https://t.me/fardayeabarkooh
156 views18:44
باز کردن / نظر دهید
2021-11-09 22:48:48

بزرگترین دارایی ابرکوه

به قلم: علی اکبر قیومی

در نخستین روزهای بهار یا پاییز (که به ایام اعتدالین معروف است) و یا پس از بارش باران، وقتی که تمیزی هوا و لطافت آن به اوج خود می رسد، از فراز گردنه علی آباد (و یا به عبارت دقیق تر گردنه تخته سنگ) اگر به دشت ابرکوه بنگریم، تا "قله بل" در اقلید فارس که تقریباً 150 کیلومتر فاصله دارد را می توان با چشم غیر مسلح دید. از ابرکوه نیز در چنین ایامی می توان قله شیرکوه یا ارنان را مشاهده کرد. و یا در خیلی از شب ها که هوا صاف و تمیز است وقتی از ابرکوه به سمت یزد حرکت میکنیم چراغ های دهشیر و حتی پایه های برق گردنه تخته سنگ را می توان دید.
در حالی که افق دید در دشت ابرکوه گاه تا بیش از 150 کیلومتر می رسد، این شاخص در شهرهای آلوده و یا در جایی مانند دشت یزد اردکان، گاه، کمتر از 5 کیلومتر است.
پاکی هوا نعمت بسیار بزرگ و پنهانی است که متأسفانه بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک و حتی برخی از نواحی روستایی ایران (که در دشت ها و پهنه های آلوده قرار دارند) از آن محروم هستند.
لطافت طبیعت و پاکی هوا، سرمایه بینهایت بزرگی است که از دست دادن آن با به دست آوردن هیچ ثروت و فرصت دیگری قابل جبران نیست.
اگر به امروز و آینده ابرکوه می اندیشیم، به یاد داشته باشیم که به بهانه اقتصاد و اشتغال، بزرگترین سرمایه این منطقه یعنی پاکی و لطافت هوای آن، که از جمله مزیت های نسبی و با قابلیت های بزرگ اقتصادی و درآمدزایی ابرکوه محسوب می شود را به تاراج ندهیم.
نگارنده این سطور از صنعت، اقتصاد و توسعه بی اطلاع نیست و وضعیت بحرانی آلودگی را در مرکز استان و دشت یزد – اردکان بخوبی می بیند. موضوع، مخالفت با صنعت و سرمایه گزاری نیست؛ بلکه رویارویی با آلودگی های مهارناپذیر و فروختن طبیعت و لطافت منطقه به بهای ناچیزی است که چنانچه می بینیم و می دانیم منافع آن نیز عمدتاً به خارج از حوزه سرمایه گزاری منتقل شده و جر تبعات سنگین فرهنگی و اجتماعی جامعه کارگری، رهاوردی نخواهد داشت.
صنعت، چنانچه در برابر طبیعت تعریف شود، آینده را به آتش خواهد کشید و افق حیات و سلامت، به عنوان بزرگترین دغدغه بشر را در میان مدت و بلند مدت، تیره و تار خواهد ساخت.

امیدوارم مجال هایی وسیع تر و فرصت هایی مناسب تر برای گفتگوی بیشتر از این موضوع حیاتی و راهبردی فراهم شود و بی دلیل، فعالان توسعه منطقه را به "صنعت گرا" و "ضد صنعت" تقسیم نکنیم که از اساس، باطل و بیهوده است. آرزو دارم عموم مردم، فعالان اجتماعی، اصحاب رسانه و مدیران اجتماعی منطقه، آینده و پایداری حیات و مدنیت تاریخی در این دشت و به طور خاص، پاکی هوا به عنوان "بزرگترین دارایی ابرکوه" را به ارزانی و سادگی در معرض سوداگری قرار ندهند. ان شاء الله

#ابرکوه


دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.
https://t.me/fardayeabarkooh
165 viewsedited  19:48
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 14:38:19

شهر زیرزمینی ابرکوه

به قلم: علی اکبر قیومی

این روزها خبر کشف "شهر زیرزمینی ابرکوه" در رسانه های منطقه ای و حتی ملی، انعکاس گسترده ای یافته است. به همین مناسبت و با محبت دوستان عزیز میراث فرهنگی ابرکوه و به طور خاص، مدیر متخصص و پرتلاش این اداره، از حاصل زحمات ایشان در خاکبرداری و بازگشایی برخی از معابر واقع در لایه پایینی بستر سنگی ابرکوه بازدید شد.
حاصل کاوش های صورت گرفته، مجموعه ای از راهروهای قنوات (که احتمالاً مربوط به قنات "شهراسب" می باشد و گویا نام اصلی و اصیل آن "شهرآذر" است)، پاکن ها (یا در تلفظ ابرقویی آن "پاکنده" که برای دسترسی خانه ها به قنواتی که از تحت الارض آنها عبور می کرده ایجاد شده و با چند پله، خانه را به آب روان و دائم متصل می کرده است)، دهلیزها و دستکندها (اتاق هایی زیرزمینی که در زیر بستر سنگ حفر شده و بخاطر سقف سنگی آن، شکوه و جذابیت خاصی دارد) و دیگر راهروهایی است که برای ارتباط مخفی و اختصاصی خانه ها حفر شده است.
واقعاً تماشای شکوه شاهکارهایی که توسط پیشینیان ما در قعر زمین برای هدایت و تقسیم آب، فرار از گرمای تابستان و یا پناه گرفتن در هنگامه نبرد حفر شده است، هر بیننده ای را به تحسین، تعجب و شگفتی وامی دارد و می تواند به عنوان یک ظرفیت بکر و بزرگ گردشگری تاریخی مورد بهره برداری قرار گیرد. (واقعاً گاهی تصور می کنم که ما امروزی ها از آن همه هنرمندی و حسابگری گذشتان خود، چه چیزی به ارث برده ایم؟!)
زندگانی زیرزمینی در ابرکوه به دلایل چندی معقول و منطبق با شرایط طبیعی و جغرافیایی این دیار به نظر می رسد. نخست آنکه، ابرکوه شهری گرم و در حاشیه کویر بوده و بنابراین استفاده از فنون معماری "زمین پناه" برای در امان ماندن در گرمای تابستان توجیه پذیر است. کما اینکه در شهرهایی چون یزد و کرمان و کاشان هم، زیرزمین ها و گودال باغچه ها، پناهگاه مردم در گرمای تابستان بوده اند. (از ایام کودکی بیاد دارم مرحوم پدر بزرگم، که منبری و امام جماعات بود (رحمه الله علیه) برای استراحت عصرگاهی به اتاقی خنک و تاریک و برای ما بچه ها ترسناک، میرفت که در زیرسنگ دربقلعه حفرشده بود و بدان "دستکن" می گفتیم.)
از سوی دیگر دستبردهای گاه و بیگاه به شهر و حتی هجوم های شدید، عموم مردم و به ویژه اعیان و طبقات برخوردار را مجبور به ساختن مخفی گاه هایی می کرده است تا بتوانند در هنگام خطر از آن استفاده کنند و یا اموال خود را محفوظ دارند. (در گوشه یکی از دستکندهایی که مشاهده شد، چاه آبی قرار داشت که احتمال مخفیگاه بودن آن را تأیید و تشدید می کرد.)
کاربرد دیگر اتاق های زیرزمینی و تاریک می تواند در نگاهداری از برخی از ادوات زندگی، اقلام غذایی یا دیگر ملزومات تعریف شود چراکه پایداری و عدم تهویه هوا و تاریکی در برخی موارد می تواند به جلوگیری از فساد مواد مغذی کمک کند.
البته باید توجه داشت شبکه زیرزمینی قنوات در تمام شهرهای کویری ایران، باعث خلق آثار معماری زیرزمینی ارزشمند و دیدنی شده است که بخش هایی از آن در ابرکوه مکشوف شده است، با این وجود و به طور خاص درباره ابرکوه، قدیمی های ما (که رحمت خدا بر ایشان باد) روایات و حکایات جالبی راجع به وجود مخفیگاه یا "قایمگاه"هایی بزرگ در زیر شهر قدیم ابرکوه (که بر بستر سنگی مستحکم و مرتفعی بنا شده است) تعریف می کردند. پناهگاه هایی که صدها نفر را در خود جای داده و محلات را به هم متصل می کرده است و حتی آذوقه غذایی چندین ماه را در خود داشته است.

به هر روی، آنچه "شهر زیرزمینی ابرکوه" خوانده شده است، تنها بخش کوچکی از دنیای بزرگ زیرزمینی ابرکوه است، که به عنوان ثروتی بی نهایت بزرگ به دارایی های تاریخی و فرهنگی ابرکوه افزوده شده است. امیدواریم با تأمین منابع اعتباری لازم و ادامه تلاش های صورت گرفته، شاهد کشفیات بیشتر و بزرگ تری در این بخش باشیم. ان شاء الله



دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.
https://t.me/fardayeabarkooh
408 viewsedited  11:38
باز کردن / نظر دهید
2021-07-31 10:00:52




عاشورای ابرکوه (1) – محرم 1442

عاشورا در سایه کرونا

علی اکبر قیومی

سالی دیگر گذشت و باری دیگر در آستانه آسمانی محرم مولای مظلوم مان ع قرار گرفته ایم.
اندک اندک عطر جان جان افزای عاشورا، از هر کوی و بزرن به مشام جان می رسد و اهل معنا و معرفت را جان و جلایی دوباره می بخشد.
خدای بزرگ را به دردانه دستگاه آفرینش، حسین ابن علی ع می خوانیم که توفیق یابیم تا در این درگاه خدمت کنیم و رسم و ادب و عزاداری را به جای آریم. ان شاءالله
اقامه عزای حسینی که بزرگان دین ما آن را افضل الفرائض و بزرگترین معروف می دانند (چرا که حقیقت نماز و دیگر واجبات نیز وابسته به آن است) وظیفه سنگینی است که متوجه تک تک افراد و آحاد جامعه بوده و هر کس باید به سهم خویش و به قدر وسع در این مسیر بکوشد. عاشورا، مائده محبت و معرفت الهی است و محرومیت از آن، خسران مبین و بلکه بزرگترین زیان هاست.
اگرچه یکان یکان شیعیان در برابر عاشورا مسؤلند اما طبیعتاً این رسالت بزرگ بیشتر از عموم مردم، متوجه روحانیان و متولیان و امنای مساجد و هیأت ها است. وظیفه سنگین زمینه سازی حضور و استفاده مردم از عاشورا و مراسم محرم با این عزیزان است. و البته این وظیفه، در روزگار کنونی، که آیین و اعتقادات مردم در معرض هزاران نوع تهدید و تخریب قرار گرفته است، اهمیتی صد چندان می یابد.
آنچه در سال جاری ضروت "مجاهدت مضاعف" امنای هیأت های مذهبی را بسیار بیشتر از گذشته می سازد، سایه شوم کرونا ویروس است که امسال نیز در ایام عاشورا میهمان ناخوشایند ما خواهد بود. اگرچه این بیماری عالم گیر، اسباب ابتلا و تنبه بشر است و ما نیز چون دیگر انسان ها برای برچیده شدن بساط آن دعا می کنیم اما شرایط کرونایی نمی تواند بهانه ای برای تعطیلی عزای حسینی باشد. حتماً و قطعاً باید شکل و شیوه کار را تغییر داد و دستورالهمل های بهداشتی و ملاحظات مربوط به سلامت و پزشکی رعایت شود، اما آیا این امر، به معنای تعطیلی عزاداری است؟
در این شرایط سخت و حساس باید به برخی نوآوری ها اندیشید. باید نسبت به اموری همچون مشکی پوشی سراسری در محلات، طرح هر خانه یک حسینیه، افزایش تعداد مراسم روضه خوانی (برای کاستن از ازدحام) حتی در کوچه ها و معابر و میادین، عزاداری در فضای های باز و بزرگ، راه اندازی سایت ها و صفحات مجازی، توزیع کتاب و اقلام فرهنگی و ... اندیشید و نه آنکه براحتی و "مثل آب خوردن" از تعطیلی صحبت کرد!
در سال قبل نیز دیدیم که اصرار بیش از اندازه برخی بزگواران بر "تعطیلی" مراسم به واکنش هایی قابل پیش بینی انجامید و اگر تدبیر شایسته برخی از عقلا نبود، چه بسا به رویدادهایی غیر قابل کنترل می انجامید.
باری، خلاصه سخن آنکه شیوع کرونا ویروس می تواند دلیلی بر "تغییر" برخی از مراسم باشد اما نمی تواند بهانه ای برای "تعطیل" عزای حسینی قرار گیرد. از امنای محترم مساجد و محلات و هیأت ها می خواهیم به یاری خدای بزرگ و با نوآوری و استفاده از ظرفیت های جدید به ویژه در فضای مجازی و گسترش فضای عزاداری در همه کوچه ها و خانه های شهر و عزاداری در فضاها و مسیرهای باز و مناسب، محرمی شورآمیز و خاطره انگیز را در شهر شیعه ابرکوه رقم زنند. ان شاءالله تعالی
دست دعا به آستان حضرت بی نیاز برآورده و او را به شهدای عاشورای حسینی می خوانیم که سایه منحوس این بیماری را برچیند و ما را نیز توفیق اطاعت و عبادت و اقامه عزای حسینی عنایت فرماید. آمین


دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.
https://t.me/fardayeabarkooh
150 views07:00
باز کردن / نظر دهید
2021-04-27 21:28:45

دایره المعارف بزرگ اسلامی، از جمله کتب مرجع و معتبر محسوب می شود. در این کتاب و تحت عنوان "ابرکوه"، "ابرقو" یا "ابرقوه" اطلاعاتی کوتاه اما ارزشمند مندرج است که در این متن می خوانیم.


دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.
https://t.me/fardayeabarkooh
149 viewsedited  18:28
باز کردن / نظر دهید
2021-04-11 21:41:08 ى، احسن التقاسيم، ص 457.
5. حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص 200، همچنين نگاه كنيد به: اصطخرى، مسالك الممالك، ص 129؛ ابن بلخى، فارسنامه، ص 81 و 84.
6. معرفی ابرکوه، سایت مجموعه تاریخی آقازاده ابرکوه
7. قدمت مسجد جامع ابرقوه به سال 738 ه.ق مى‌رسد.
8. جهت اطلاع بيشتر ر.ك. به: ايرج افشار، يادگارهاى يزد، 1/335 و 360؛ آن دره گدار (و ديگران)، آثار ايران، 3/226؛ حسين بن على كاتب، تاريخ جديد يزد، ص 53، 95، 124، 246، 255، 264؛ ابن حوقل، صورة الارض، ص 56-49؛ زركوب شيرازى، شيرازنامه، ص 22، 85، 9-117؛ ابن بلخى، فارسنامه، 1/121، 124، 164؛ فسائى، فارسنامه، 59-54، 310-295، 367، 371؛ يادگارهاى يزد، 2/867، 899، 1238، 1243، 1244، 1246، 1266؛ مصطفوى، اقليم پارس، 6-2 و 327-331.
9. ايرج افشار، يادگارهاى يزد، 1/ 8-357.
10. زارع ابرقویی، احمد، ضرورت مرمت کتبیه سر در ورودی مسجد بیرون ابرکوه، فصلنامه چيدمان، سال چهارم، شماره 10، تابستان 1394
منبع:
http://wiki.ahlolbait.com/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%82%D9%88%D9%87
تنظیم: علی اکبر قیومی
163 views18:41
باز کردن / نظر دهید
2021-04-11 21:41:08 ابرکوه در دانشنامه اسلامی

مراجعه به مدخل ابرکوه یا ابرقوه در دانشنامه اسلامی که از مراجع معتبر، مآخذ مستند و منابع بزرگ به ویژه در موضوعات و مداخل مرتبط با اسلام و تاریخ ایران محسوب می شود، از جهاتی چند جالب است. این متن، بر اساس شیوه دایره المعارف نویسی بسیار موجز و مختصر است. اما در عین حال نکاتی قابل توجه از تاریخ ابرقو و به طور خاص مسیر تاریخی طریق الرضا ع در خود دارد.
این متن را با اضافاتی اندک که داخل پرانتز قرار داده شده است، می خوانیم:
سابقه تاریخی ابرقوه:
از تاریخ بنیاد نهادن ابرکوه آگاهی دقیقی در دست نیست، اما از منابع تاریخی و جغرافیایی بر می آید که این شهر سالها پیش از اسلام وجود داشته است. در بعضی منابع به وجود این شهر در زمان کیکاووس (دومین پادشاه از سلسله کیانیان) و زمان سیاوش اشاره شده است. (1)
ابركوه يا ابرقوه يكى از توابع و نواحى شهر قديمى اصطخر بوده است. ابن حوقل (م پس از 367 ق)(2) ابرقوه و يا ابرقويه را شهرى مستحكم به اندازه يك سوم شهر اصطخر با بازارهاى معمور و آباد در قرن چهارم توصيف مى‌ كند. (3) و مقدسى جغرافیدان قرن چهارم هجری از مسجدى نيكو در اين شهر سخن گفته است(4)
و حمداللّه مستوفى در خصوص اين شهر مى‌نويسد: ابرقوه را در ابتدا بر دامنه كوهى ساخته بودند و به آن «بركوه» مى‌گفتند و بعد از آن بر صحرايى كه هم اكنون است شهر را ساختند. وى مى‌نويسد: در ابرقوه «جهودى» چهل روز اگر بماند، نماند و بدين سبب جهود در آنجا نيست و اگر از جاى ديگر به مهمى به آن موضع روند بعد از چهل روز معاودت كنند. در آنجا سروى است كه در جهان شهرتى داشته و درخت سروى در ايران زمين مثل آن نيست(5)
ابرقوه در تقسیمات کشوری:
از نظر تقسیمات کشوری ابرکوه قبلاً جزئی از شهرستان یزد از استان اصفهان بوده (تا سال 1332) و سپس در سال 1332 به استان فارس (شهرستان آباده) ضمیمه گردید. درسال 1367 این شهر به عنوان بخشی از شهرستان تفت از استان یزد درآمد و در سال 1373 طبق آخرین تقسیمات کشوری مستقلاً یکی از شهرستانهای یزد با مرکزیت ابرکوه گردید(6)
آثار تاريخى ابرقوه‌:
در شهر ابرقوه و حومه آن آثار تاريخى دوران مختلف مشاهده مى‌شود، از جمله مسجد جامع ابرقوه،(7)مقبره حسن بن كيخسرو (مزار طاووس الحرمين) قطبيّه، مناره سر در مسجد حاجى كامل (منظور روشن نیست. قیومی) امامزاده احمد بن موسى بن جعفر عليه السلام (قاعدتاً امامزاده احمد ع منظور بوده است. قیومی)، مسجد امامزاده احمد، گنبد على (یا همان گنبد عالی. قیومی) و مسجدى موسوم به مسجد بيرون، بناى مزارى مشهور به پيرسك يا پير صدق و سرو پشت آسياب، بناهاى تاريخى در كوه صفه و ...(8)
قدمگاه امام على بن موسى الرضا عليه السلام در ابرقوه‌:
در آثار تاريخى يزد (ابرکوه، صحیح است. قیومی) مسجدى معروف به مسجد بيرون در حومه اين شهر قرار دارد كه بر كتيبه آن گزارشى مندرج است. ولى متأسفانه به دليل ريختگى اطلاعات مبهمى از عبور و يا توقف حضرت رضا عليه السّلام از آن بدست مى ‌آيد.
اين مسجد در كنار شهر قرار دارد و داراى حياط و ايوان و گرمخانه است كتيبه‌اى از كاشى معرق در سه رشته خط به عرض تقريبى شصت و پنج سانتى‌متر و درازى پنج متر و به رنگهاى آبى و سفيد بر پيشانى سر در ورودى مسجد نصب شده و از آن اطلاعاتى تاريخى بدست مى‌آيد.
متن آن به اين شرح است: اللّه هو الموفّق و المعين ربّنا تقبل منّا انّك انت السميع العليم. چون حضرت صمديت عزّ شأنه و عظم سلطانه در عهد خلافت پناه پادشاه اسلام اعظم و اعلم سلاطين ايام لازال جلال سلطا(ن)... (ريختگى به اندازه شصت سانتى‌متر) للّه عيه كه توفيق عمارات خير به هر وقت و به هر جاى به تجديد رفيق فرمود در زمان عبور از ابرقوه عادت، ... (نيم متر ريختگى) بر در مسجد تبرّك نمود كه منزل امام معصوم على بن موسى الرضا عليه السّلام منار كه از اشعار اسلام است ساخت و به مقابل مزار طاووسيه مسجدى فوقانى و خانه رئيس الدّينى را بعد در سر سنگ نما كه ابعاضا (؟) مسجد و دارالقرار و دارالحديث و دارالسياده و الش (ريختگى به اندازه شصت سانتى‌متر) ...م اين ...دو دكان متّصل به مسجد مذكور و (9)
آنچه از قسمت "منزل امام معصوم على بن موسى الرضا عليه السّلام" بدست می آید این است که امام رضا علیه السلام هر چند کوتاه در این مسجد، منزل گزیدند. (طبق برخی از اقوال، این مکان مقدس، قبل از نزول اجلال حضرت ع مسجد نبوده است و بعدها برای پاسداشت خاطره حضور امام رضا ع، مسجدی در محل کنونی بنا شده است. قیومی) راهی که امروزه از شیراز به یزد می گذرد نیز امروزه به نام طریق الرضا نامگذاری شده چنان که در قدیم نیز چنین بود؛ چنان که اصطخرى می نویسد : راه شيراز به كثه (يزد) به راه خراسان معروف است. (10)
پانویس:
1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابرقوه" از علی رفیعی (ج 2، ص 559)
2. ابن حوقل، ویکی نور، بازیابی: 9 فروردین 1396
3. ابن حوقل، صورة الارض، ص 50.
4. مقدس
137 views18:41
باز کردن / نظر دهید
2021-04-05 10:42:11



روایتی منظوم از داستان دهقان فداکار

شعر: مرحوم حاج شیخ محمد ابراهیم کریمی ابرقویی ره

آن شنیدستم که دهقانی غیور
در شبی می کرد از راهی عبور
بود شب تاریک و سرمای شدید
غرشی ناگاه از کوهی شنید
ریخت همچون سیل از آن کوهسار
توده های سنگ در راه قطار
مضطرب گردید و دید آن ذوفنون
گر قطار اینجا رسد گردد نگون
چاره جویی می نمود آن ارجمند
تا رهاند عده ای را از گزند
جامه از تن کند و بر چوبی ببست
واندر آن سرمای شب در ره نشست
از چراغی کان جوان در دست داشت
رخت خود آتش زد آنگه برفراشت
ناگهان آن دم قطار از ره رسید
نعره زد آن مرد و سوی آن دوید
چون که راننده ز دور آتش بدید
از خطر آگه شد و ترمز کشید
سرنشینانش همه شادی کنان
کز بلا سالم به در بردند جان
جمله مبهوت جوانمری شدند
بوسه ها بر دست و بر پایش زدند
گفت پیغمبر مسلمانش مخوان
آنکه غافل شد ز حال مردمان
ای جوان تا قدرت و نیروت هست
سعی کن افتاده ای را گیر دست
تا رهانی نوع خود از سوختن
همچو دهقان رخت خود آتش بزن
ای خنک آن کو دلی را شاد کرد
دردمندی را ز غم آزاد کرد
گر تو را هست ای "کریمی" عقل و هوش
این نصیحت را ز دهقان در نیوش


منبع: کتاب "کعبه دلها" اثر مرحوم حاج شیخ محمد ابراهیم کریمی ابرقویی
(این کتاب در سال 1348 توسط "انتشارات کتاب فروشی فلسفی" در
"چاپخانه فارس" در شیراز به چاپ رسیده است.)



دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.
https://t.me/fardayeabarkooh
268 viewsedited  07:42
باز کردن / نظر دهید
2021-03-29 20:33:03



"شورا" یا "شوربا"



به قلم: علی اکبر قیومی

کاندیداهای محترم ایده و برنامه ای برای عبور از مشکلات موجود نداشته و قصدی جز عضویت در شورا و خدمت به مردم ندارند. (معمولاً)
کاندیداهای محترم سواد تخصصی، سابقه اجرایی و گذشته برجسته و موفقی ندارند. (عموماً)
کاندیدهای محترم هیچ سابقه سیاسی نداشته و عموماً عضو حزب پرطرفدار "باد" هستند. (در بیشتر موارد)
کاندیداهای محترم وعده های مبهم، کلی، پوچ و بی اساس می دهند. (غالباً)
کاندیداهای محترم علیه یکدیگر جوسازی کرده و به شدت "برای همدیگر می زنند". (بعضاً)
کاندیداهای محترم اختلافات محله ای و خانوادگی و ... را در جهت منافع فردی و کسب رأی، تقویت و تشدید می کنند. (در خیلی از موارد)
کاندیداهای محترم به شدت با اعصاب و روان مردم بازی می کنند. تماس می گیرند. پیامک می دهند. در مجالس عقد و عزای مردم شرکت می کنند. شب های جمعه، در بهشت زهرا س مشغول فاتحه خوانی برای اموات هستند. در روز رأی گیری هم علاوه بر رفقا و اقوام و بچه های محل، پدر و مادر خود را نیز برای "گدایی رأی" بسیج می کنند .... (البته آنها که چنین مهارت هایی داشته باشند)

مردم عزیز و شریف هم در بسیاری از مواقع بجای آنکه عقل و آگاهی خود را معیار و میزان قرار دهند، جوگیر می شوند، با تعصب، تصمیم گیری می کنند. احساساتی عمل می کنند. یا فقط برای رفع تکلیف، چند اسم نوشته و به صندوق می اندازند!!!

آیا معنای انتخابات و مردمسالاری و تعیین و سرنوشت و ... این است؟
آیا نتیجه این الگوی رأی گیری و انتخاب، اصلاح امور، گره گشایی و توسعه است؟
آیا مردم از تکرار این سناریو، دلسرد و ناامید نخواهند شد؟

گمان من آن است که نتیجه این فرآیند، یک "شورا" به معنای کامل کلمه نخواهد بود بلکه در دیگ این انتخابات، ملغمه و "شوربایی هفت تخمه" پخته خواهد شد که طعم و ترکیب آن نیز از هم اکنون قابل پیش بینی است.




دوستان عزیز:
از طریق لینک زیر ما را در کانال تحلیلی ""فردای ابرکوه"" همراهی کنید.

https://t.me/fardayeabarkooh
182 views17:33
باز کردن / نظر دهید