یادداشت‌های یک روانپزشک

2021-06-08 23:54:09 گفت و گوی دو اسپیکر امشب در "روم" خلاقیت و اختلال روانی کلاب‌هاوس:

-اسپیکر اولی (نقاش و مجسمه‌ساز): شاید خیلی از نقاشان مینیاتوریست یا نویسنده‌هایی که یک صحنه را با جزییات دقیق توصیف میکنن OCD یا اختلال وسواسی داشته باشن.
- اسپیکر دومی (جراح مغز و اعصاب) : موافق نیستم! خیلی از این مینیاتوریست‌ها ممکنه دستشویی برن و دستشون رو نشورن ولی در زمان خلاقیت دقت زیاد نشون بدن.
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-08 23:32:06 یکی از اسپیکرهای امشب در "روم" خلاقیت و اختلال روانی کلاب‌هاوس:


- من از کودکی ADHD (بیش‌فعالی) داشتم. همیشه خلاقیتم را مدیون ADHD بوده‌ام. اما این‌قدر از بیش‌فعالی آزار دیدم که الان دوست داشتم نه خلاق بودم، نه ADHD داشتم.
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-08 10:34:44 https://www.clubhouse.com/event/PrWpp3Wj باز کردن / نظر دهید

2021-06-07 23:19:36 از تجربه‌ی خودتان از اختلال روانی در خلاقیت بگویید.

امشب (سه‌شنبه) ۱۰ شب یک روم در کلاب‌هاوس زدم. بیایید درباره‌ی این موضوع با هم صحبت کنیم.
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 21:38:20 آن جا که کلمات مانند مورچه‌ها گله‌ای حرکت می‌کنند و هل می‌دهند، شتاب زده، بی تفاوت، چیزی
نمی آورند، چیزی نمی‌برند، سبک‌تر از آنی‌اند که نشانی باقی بگذارند.

(ننامیدنی، بکت، نوید)

پ.ن: خوبه یه نفر کشف کرد که حرف زدن عبث‌ترین عادت انسانه. شما کار و زندگی نداری؟! اگه نداری بشین تا صبح حرف بزن!
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 21:27:29 در انتها شاید طوری به نظر برسم که انگار معنای زندگی را دریافته‌ام.

(ننامیدنی، بکت، نوید)

پ.ن: ان شاءالله
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 21:18:38 کلمات، او می‌گوید می‌داند آن‌ها کلمه‌اند. اما از کجا می‌داند، او که هرگز چیز دیگری نشنیده است؟ درست. بگذریم از چیزهای دیگر، خیلی چیزهای دیگر، که فراوانی موضوع متأسفانه تابه حال مانع کوچک‌ترین اشاره به آنها شده است.

(ننامیدنی، بکت، نوید)
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-05 21:01:04 نباید دیگر بگویم من، دیگر هرگز، خیلی مضحک است. باید سرجایش قرار دهم، هر زمان که بشنومش، سوم شخص را اگر فکرش را بکنم....
(ننامیدنی، بکت، نوید)
پ.ن: واقعا مسخره‌ترین اشتباه ما اینه که خیلی با اعتماد به نفس خرکی از "من" حرف می‌زنیم: من این طوریم، من اون طوریم، من از این خوشم میاد، من از اون بدم میاد......کدوم من؟! یه بخش از ما میراث فرهنگی است که هیچ نقشی در اون نداشتیم ولی در رگ و پی ما ریشه کرده، یه بخش از ما ترس های به ارث رسیده از پیشینیان ماست، یه بخش دیگه ترس های اجتماعی که مثلا نکند انگی متوجه ما شود، یعنی اگه جامعه یه رفتاری را انگ بدونه، ما هم قبولش نداریم، اگه برعکس، مقبولیت اجتماعی داشته باشه، ما هم معتقد میشیم که کار بسیار پسندیده‌ایست، یه بخش از ما ناخودآگاهیه که دسترسی خیلی کمی بهش داریم، یه بخش دیگه تغییرات هورمونی و متابولیک. مردها یک ساعت قبل از ناهار با یک ساعت بعد از ناهار دو آدم متفاوتن. زن ها هم یک روز قبل از پریود و یک روز بعد از پریود دو آدم متفاوت میشن، حتی در فاصله‌ی این یک ساعت یا یک روز عقاید و احساسات متفاوت دارن، حتی نگاهشون به مساله‌ی محیط زیست هم ممکنه تغییر بکنه، واقعا چیزی به نام "من" مگه وجود داره؟! "من" فقط یک توهمه.
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 18:15:35 در کاری که می خواهند با من انجام دهند، آماده‌ام هر چیزی بشوم که آن‌ها می‌خواهند، از ماده بودن خسته شده‌ام، ماده، دستمالی شدن و کتک خوردن بی پایان و بیهوده. یا دست از سرم بردارند و بگذارند که روی خودم تلنبار شوم، چنان تلنباری که هیچ کس دیگر پیدا نشود تا تلاش کند و به آن شکل بدهد. اما آن‌ها وحدت نظر ندارند، آن‌ها همه از یک سرشت‌اند و با این همه نمی‌دانند با من چه می‌خواهند بکنند، نمی‌دانند من کجایم، یا چه شکلی‌ام، شکل غبارم من، می خواهند از غبار انسان بسازند. به آن‌ها گوش کن، با دلسردی!...
(ننامیدنی، بکت، نوید)
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید

2021-06-03 17:48:27 متأسفانه از پیش آگاهانیدنم هیچ کمکی نمی‌کند، هرگز این قدر طولانی نمی‌مانم...

(ننامیدنی، بکت، نوید)
@hafezbajoghli باز کردن / نظر دهید