Get Mystery Box with random crypto!

یادداشت‌های یک روانپزشک

لوگوی کانال تلگرام hafezbajoghli — یادداشت‌های یک روانپزشک ی
لوگوی کانال تلگرام hafezbajoghli — یادداشت‌های یک روانپزشک
آدرس کانال: @hafezbajoghli
دسته بندی ها: روانشناسی
زبان: فارسی
مشترکین: 4.00K
توضیحات از کانال

من روانپزشک هستم. قسمت‌هایی از كتاب‌هایی كه می‌خوانم را همرسان می‌کنم و براي‌شان پی‌نوشت می‌نويسم. تلفن تماس برای گرفتن نوبت آنلاین
09120743890
@HafezB

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 151

2021-04-21 22:16:47 من یه کشفی کردم!

ما ایرانی‌ها خیلی خودمون رو آدم حساب می‌کنیم! البته شکی نیست که آدم هم هستیم اما بقیه مردم دنیا هم آدمن، ولی این‌قدر به خودشون نمیگن "آدم". ایرانی‌ها در مورد خودشون وقتی از چیزی لذت ببرن، میگن"آدم خوشش میاد"، یا اگه حس بدی داشته باشن میگن "آدم حالش بد میشه" یا "آدم ناراحت میشه"، یا به پارتنرشون میگن"چرا با احساسات آدم بازی میکنی؟" خلاصه ما خیلی خودمون رو "آدم" خطاب می‌کنیم. یعنی خودمون به خودمون میگیم آدم". من بعید بدونم خارجیا راه به راه
خودشون رو homo sapiens خطاب کنن!
البته بعضیا هم به خودشون میگن "آدمیزاد"، یا "بنی آدم" مثلا میگن "چرا با احساسات آدمیزاد بازی می‌کنی؟"
من هنوز کشف نکردم چه تفاوت‌های روانشناختی هست بین اونایی که به خودشون میگن "آدم" و اونایی که به خودشون میگن "آدمیزاد"، یا "بنی آدم"
@hafezbajoghli
379 viewsHafez, 19:16
باز کردن / نظر دهید
2021-04-21 20:20:28 مراجعم یک آقای ۳۰ ساله است.
آخر جلسه در مورد احساسش نسبت به رابطه‌‌ی درمانی سوال کردم.

- مراجع: رابطه‌ی درمانی، با این که رابطه‌ی مفید و خوبیه ولی ویژگی یک رابطه‌ی نزدیک را نداره، مثلا در این رابطه هیچ خاطره‌ای ساخته نمیشه. آدم توی معمولی‌ترین رابطه‌هاش هم خاطره می‌سازه. از طرف دیگه من با این‌که حافظه‌ی خیلی خوبی دارم ولی به جز مواردی، تقریبا یادم نیست در این جلسه‌ها حتی در مورد چه چیزهایی صحبت کردیم.

پ.ن: هیچ وقت به این وضوح با این واقعیت تلخ مواجه نشده‌بودم که در رابطه‌ی درمانی خاطره‌ای ساخته نمیشه.
(انتشار این بخش از صحبت‌های جلسه با اجازه از مراجعم بوده‌است.)
@hafezbajoghli
323 viewsHafez, edited  17:20
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 13:21:16 یکی از مراجعانم، خانم ۴۰ ساله‌ای است که افسردگی دارد و به کرونا مبتلا شده‌است.

(انتشار این بخش از صحبت‌های جلسه با اجازه از مراجعم بوده‌است.)

- یادتونه گفتم شما با این‌که روانپزشک هستید، اما دردهای جسمی را جدی‌تر از دردهای روانی می‌گیرید؟...الان دارم می‌فهمم که درست فکر می‌کردید. مشکل جسمی به مراتب بدتر از مشکل روحیه. اصلا حد آخر مشکل روحی ترس از اینه که به مشکل جسمی منجر بشه. من با وجود افسردگی که داشتم همیشه برای جلسه‌ها روزشماری می‌کردم که یکمی از جلسه را در مورد فیلم و کتاب حرف بزنیم. ولی دیروز که داشتم به جلسه فکر می‌کردم پیش خودم گفتم چقدر فیلم و کتاب مسخره‌ هستن. آدم وقتی به درد جسمی مبتلا بشه دیگه خیلی براش مسخره است که بخواد به چیزای دیگه فکر کنه.
-من: چه حرف تامل برانگیزی‌. درست میگی، من با این‌که روانپزشکم ولی ته ذهنم همیشه درد جسمی را از درد روانی جدی‌تر میدونستم ولی در عین حال میتونستم کلی روضه بخونم که آدم ممکنه یک کلیه نداشته باشه، یا دیابت و فشار خون داشته باشه و در عین حال عملکرد شخصی و اجتماعیش رو از دست نده، ولی افسردگی تمام عملکرد آدم رو مختل میکنه. ولی الان که داری از تجربه‌ی بیماری جسمی و مقایسه‌ش با افسردگی حرف میزنی، میبینم اون چیزی که ته ذهنم بوده درست بوده. مشکل جسمی خیلی بد تر از مشکل روانیه.
- مراجع: من هیچ شکی ندارم که مشکل جسمی از مشکل روانی دردناک‌تره.
@hafezbajoghli
336 viewsHafez, 10:21
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 09:33:35 مساله‌ی دیگری که در مورد ارتباطم با او آزارم می‌دهد، بی اعتنایی‌ام هنگام آگاه شدن از مرگ او بود.

(مالوی، بکت، سمی)
پ.ن: در جدول هولمز که استرسور‌های اصلی زندگی را لیست کرده و به هرکدام یک امتیاز داده، بالاترین امتیاز یعنی عدد ۱۰۰ مربوط به مرگ همسر است.
من راستش همیشه به این عدد مشکوک بوده و هستم. قبول دارم که در مورد زن و شوهر‌های سالمند، ممکنه این عدد درست باشه. اون‌ها با از دست دادن همسر بخش زیادی از زندگی‌شون رو از دست میدن. ولی در مورد زن و شوهرهای جوان، و همین طور دوست دختر، دوست‌پسرها قویا شک دارم که مرگ طرف مقابل بد‌ترین اتفاق باشه. من فکر می‌کنم از دست دادن پول زیاد یا اخراج از کار، یا شروع یک بیماری مزمن مثل دیابت در خود فرد، استرسور‌های بزرگ‌تری نسبت به مرگ همسر یا مرگ پارتنر باشن.
@hafezbajoghli
44 viewsHafez, 06:33
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 08:59:33 مراجعم آقای ۳۰ ساله است:

- اولین باری که ذهنم با مرگ مشغول شد در ۸ سالگی بود که شناسنامه‌ام را باز کردم، دیدم توش نوشته "تاریخ وفات"!

(انتشار این بخش از صحبت‌های جلسه با اجازه از مراجعم بوده‌است.)
@hafezbajoghli
97 viewsHafez, 05:59
باز کردن / نظر دهید
2021-04-19 22:16:18 مراجعم در جلسه گفت مدتیه.....چی بهش میگن..."خود‌گویی"؟! مدتیه خودگویی‌هام زیاد شده. ولی از اصطلاح "خودگویی" راضی به نظر نمی‌رسید و دنبال واژه‌ی مناسب‌تر می‌گشت.
برای من اصطلاح "خودگویی" نا‌آشنا بود.‌ همین طور که مراجعم داشت ادامه می‌داد پیش خودم گفتم اصطلاح انگلیسیش میشه self talk، پس شاید "خودصحبتی" بهتر باشه. به مراجعم گفتم "خود صحبتی" ولی ظاهرا قانع نشد و بدون توجه به حرف من صحبتش رو ادامه داد.
چند ساعت بعد از جلسه به من تکست زد و نوشت:
"سلام .اون کلمه ای که پیدا نکردم "خودگویی" نبود! «حدیثِ نفس »بود.
گفتم نکنه مثل اون‌دفعه که مشاوره داشتید ذهنتون درگیر کلمه‌ی پیدا نشده،بشه.
پ.ن: واقعا ذهنم درگیر شده‌بود. توصیه‌ی من به مراجعان رواندرمانی این است که اگر درمانگر وسواسی دارید، در جلسه ازش در مورد واژه‌ها سوال نکنید. در این موارد ۳۷/۳ درصد تمرکز درمانگر به جای صحبت‌های شما، مشغول واژه‌یابی می‌شود.
@hafezbajoghli
286 viewsHafez, 19:16
باز کردن / نظر دهید
2021-04-19 22:00:26 برای این که بدانم عشق چه معنایی دارد، حاضر بودم حتا عاشق یک بز هم بشوم.

(مالوی، بکت، سمی)
@hafezbajoghli
365 viewsHafez, 19:00
باز کردن / نظر دهید
2021-04-18 22:48:28 این دوره از زندگی‌ام. حالا که فکرش را می‌کنم، یاد هوا در لوله‌ی آب می‌افتم.

(مالوی، بکت، سمی)
@hafezbajoghli
418 viewsHafez, 19:48
باز کردن / نظر دهید
2021-04-16 22:22:53 به نظرم می‌توانستم شوهری عالی باشم، چون از فرط حواس پرتی توان فرسودن یا خسته کردن همسرم یا خیانت کردن به او را نداشتم.

(مالوی، بکت، سمی)
@hafezbajoghli
627 viewsHafez, 19:22
باز کردن / نظر دهید
2021-04-16 17:57:52 من یه کشفی کردم!

یکی از دلایل مهم ترس از طلاق، حتی برای اون‌هایی که زندگی زناشویی خیلی بدی دارن، ترس از "تغییر نقش" است. اگه دنیا را به یک "نمایش" تشبیه کنیم، هر کدوم از ما یک نقشی داریم ایفا می‌کنیم. به این نقش‌ها
میگن social role یا "نقش اجتماعی". مثلا "مادری"، "پدری"، "همسری" هر کدام یک "نقش اجتماعی" هستن. یک فرد متاهل فقط در خانه و برای همسرش، همسر نیست. در جامعه هم با نقش "همسری" داره ایفای نقش میکنه. طبیعیه که اگه وسط نمایش، کارگردان نقش یک هنرپیشه را عوض کنه دچار استرس میشه. مثلا بهش بگه تو که تا حالا نقش "رفته‌گر" را بازی می‌کردی، حالا بیا نقش "کارآگاه" رو بازی کن! طول میکشه آدما با نقش‌های اجتماعی پس از طلاق انس بگیرن.
@hafezbajoghli
706 viewsHafez, 14:57
باز کردن / نظر دهید