آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین:
828
توضیحات از کانال
تاسیس: ۱۳۹۵/۴/۱۳
نویسنده،داستان نویس،
خالق دال آرامش (انتشارات ۳۶۰ درجه)
خرید از:
360book.ir
پل ارتباطی:
@hamedrajabpour11
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
2
آخرین پیام ها 20
2021-08-05 01:39:39
که سیاه چشم های تو
پس کوچه ای بود متروک
در دل خیابانی شلوغ
از همان کوچه هایی که
پر است از خانه های خالی
به زور دونفر کنار هم در آن عبور میکند
از آن کوچه هایی که
پنجره های چوبی خانه هایش پوسیده
و روی دیوار هایش پر است از خزه
و چشم های تو
همان کوچه ی متروک زاده شده از خیابان شلوغ بود که
دوتا دختر و پسر دبیرستانی انتهای بکر و مبهم آن لب رو لب میگذاشتند و دست تو دست میگرفتند و چشم هایشان می رفت توی رویا و باور داشتند
عشق همین بوسه مبهم و محقر آگنده از اطمینان است...
#حامد_رجب_پور
@hamedrajabpour1
222 views22:39
2021-08-05 00:10:23
دنیا جای بیستیه
یه روز با پای خودت میری ببینیش
تموم راه برگشتو پرواز میکنی و بر میگردی
یه روزم بال میزنی تا برسی و ببینیش
یه چیزی میبینی که زیر تابوتتو میگیرن میارنت خونه
_توییت
@hamedrajabpour1
214 views21:10
2021-08-05 00:06:10
بیاین یگم حرف بزنیم
11 views21:06
2021-08-04 23:53:20
بمرانی داره میخونه؛ تو خیلی دوری.. خیلی دوری. معنای فاصله؛ «مسافت بین دوچیز یا دو کس»…تو خیلی دوری، خیلی دوری. درویش تو کلهم میگه؛ «ما در دوری، هزار دست داشتیم». بمرانی صداش هنوز میاد؛ معنی اجتناب؛ ساز و کار دفاعی که در آن شخص، از آنچه که یادآور موارد ناگوار باشد…دوری میکند.
@hamedrajabpour1
26 views20:53
2021-08-03 22:41:03
دوباره شبای با قرص خوابیدن
168 views19:41
2021-07-27 12:40:08
سلام
همیشه حالمون خوب شده با مطالبی که برامون میزاری
من یه کانال مشاوره کنکور راه انداختم صرفا هدفم اینه بعد چندین سال کار کردن بتونم به کسایی که نمیتونن هزینه ای انچنان بکنم کمک کنم
خودمم در توانم نیست با این حجم قیمتا هزینه کنم
میدونم شما تبلیغ نمیکنی اما حس خوبی که از کانالت گرفتم باعث شد بتونم بیام اینارو بگم
اگه راه داره یه پست برامون برو نرفتیم فدا سرت
@dayanteamm
214 views09:40
2021-07-27 11:57:08
من از سیاه موهای تو تاب میخوردم
و زیر گرمای نگاه تو روی پیشانیم عرق مینشست
مادر بزرگ در کف دست های تو بهارنارنج می آورد
و مادر از کنار مژگان تو میگفت:عزیزم نیافتی!
من گفتم دوستت دارم اما کار توت فرنگی لبهای تو بود
کدام صلیب سرخ مرا پناهنده خواهد کرد؟
من تنها اسیری خواهم بود که توی اسارتگاه تو به شکنجه راضیست
و این یعنی من
تو را بیشتر از جان خودم دوست میدارمت...
#حامد_رجب_پور
@hamedrajabpour1
229 viewsedited 08:57
2021-07-23 21:04:38
https://www.instagram.com/p/CRqymREJnc8/?utm_medium=copy_link
1.0K views18:04
2021-07-23 21:04:23
https://www.instagram.com/p/CRqymREJnc8/?utm_medium=copy_link
104 views18:04