Get Mystery Box with random crypto!

کافه هنر

لوگوی کانال تلگرام honar7modiran — کافه هنر ک
لوگوی کانال تلگرام honar7modiran — کافه هنر
آدرس کانال: @honar7modiran
دسته بندی ها: هنر , عکس و عکس
زبان: فارسی
مشترکین: 48.46K
توضیحات از کانال

ادمین، درخواست تبلیغات و فیلم :
@g_rahimimanesh
@cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات
آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres
🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود.
اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 5

2023-04-25 10:30:15 ​​خوبست به پایانِ بی‌نظیر و فوق‌العاده ی فیلم اشاره کنیم: هیو برای نجات پدر به طبقه ی پایینِ معدن می‌رود و بلند پدر را صدا می‌کند. پژواکِ صدا در معدن به شکلِ خیالین می‌پیچد. گویی این همان هیوی میانسال است که پدر و گذشته ی خود را با تمام وجود می‌خواند و صدایش در تونلِ زمان می‌پیجد و انگار این همان صدای ماست که همراه با او پدرش را صدا می‌کنیم. پدر پیدا می‌شود و با درآغوش کشیدنِ هیو دست‌هایش از دورِ او رها می‌گردد و حس می‌کنیم که احتمالا مرده‌است. لحظاتی بعد بالابر که هیو، پدر و گروفید که در آن دیده می‌شوند بالا می‌آید و پدر را با چشمانی باز، خیره به گوشه‌ای در آغوش هیو می‌یابیم. به‌همراهِ دودی در بک‌گراند که خیالین بودن لحظه را تشدید می‌کند. کات به نمایی از چهره ی هیو و پدر که نریشن برروی آن می‌آید: «مردانی مثل پدر من نمی‌تونن بمیرن». میزانسن نیز به هیچ وجه حسی از مردنِ پدر ندارد. انگار پدر همچنان زنده‌است و با چشمانی باز به سمتی خیره شده‌است. هیو مرگ پدر را نمی‌تواند به‌راحتی باور کند چون او و «دره ی سرسبزش» همچنان به شکل «واقعی‌»شان در ذهن او زنده هستند و این عینیت همان نریشن‌های ابتدایی اش و عینیتِ این «خیالِ دقیق» است. همین اتفاق برای ما نیز می‌افتد و گذشته، خانواده، پدر، مادر و خودِ فیلم تا ابد در ذهن و دلِ ما جاودانه می‌شوند. نماهای انتهایی و بریده‌بریده نیز قرینه ی تیتراژ ابتدایی و ورق خوردنِ کاغذهاست؛ بعضی لحظات را قبلا در اثر دیده‌ایم اما بعضی، به کل خیالین و تازه به‌نظر می‌آید. انگار در این لحظه راوی در خیالِ خود غرق می‌شود و این نماها اوج اختلاطِ واقعیت و خیال و مرزهای آن دوست. دیگر واقعا نمی‌فهمیم این قدم‌زدنِ هیو با پدر یا دیدن برادران و آنگهاراد در نمایی رویایی، واقعیست یا خیالین. فقط حس می‌کنیم چقدر این تصاویر، حس دارد و چقدر در قلبمان نفوذ می‌کند!
«دره‌ی من چه سرسبز بود» دایره‌المعارفی سینمایی و حس‌برانگیز از گذشته، خانه، کار، خانواده و آینده است. باید به آن رجوع کنیم و بیشتر و بهتر با آن یاد بگیرم که چگونه باید با سینما و خیال زندگی کرد و کمی بهتر شد. این شاهکارِ عظیمِ فورد را ببینید و بیشتر روی آن تمرکز کنید؛ بررویِ تک‌تکِ لحظاتِ عجیب و خواستنی‌اش، و پس از آن دوباره و چندباره به تماشایش بنشینید.
#حامد_حمیدی
How Green Was My Valley 1941
Join @honar7modiran
2.1K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-24 20:30:56
صدای مرد/ راوی انتهای فیلم:

«مردایی مثل پدر من نمی‌تونن بمیرن، اونا هنوز با منن... و برای همیشه در خاطر من، محبوب و دوست داشتنی باقی خواهند ماند، به راستی درّهٔ من چه سرسبز بود…»

How Green Was My Valley1941

Join @honar7modiran
63 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-24 15:03:27
#نسخه_فيلمى ٩
#چه_سر_سبز_بود_دره_من
اين روزها بايد ؛ بيشتر از هميشه حواسمان به هم باشد، بيشتر از هميشه خود را جاى طرفِ مقابلمان بگذاريم و دركش كنيم ، بيشتر از هميشه سرمان را از گوشى دربياوريم و حال هم را بپرسيم (حضورى يا تلفنى نه با چت!)، بيشتر از هميشه با هم حرف بزنيم و بگوييم ، حتى از حال بدمان ، بيشتر از هميشه حواسمان به نان آوران خانه باشد و بيشتر از هميشه
"يك خانواده"باشيم …
متوجه شدم كه كانال وزين كافه هنر @honar7modiran در حال بررسى - چون هميشه پر و پيمان - يكى از شاهكارهاى جان فورد است :چه سر سبز بود دره من؛ روحانى ترين و زيباترين تصوير سينما از خانواده.
اين فيلم را باز هم ببينيم تا شايد يادمان بيايد كه بايد از خانواده شروع كنيم ، همه چيز از اينجا شروع مى شود و به اينجا ختم مى شود ؛ اولين و آخرين سنگر در اين جهان مكار و بى رحم ، هنوز "اى مقدس ترين".

https://t.me/drrezarezaie
729 views12:03
باز کردن / نظر دهید
2023-04-24 10:30:19 ‍ در این فیلم فورد، مخاطب با ملودرامی مواجه است، مربوط به مناسبات سنتی یک خانواده در نسبت با یک صنعت محلی که زغال‌­سنگ است. معدن زغال سنگ در اینجا نقشی استعاری پیدا می­‌کند و نشانه‌هایی از دوران جدید و مدرن و صنعتی­ست . ورود ایده­‌هایی مدرن و صنعتی ست به دنیایی سنتی.
فیلم فورد شاید متهم به واپسگرایی شود، زیرا در مواجهه با مدرن شدن و صنعتی شدن نگاه منفی دارد و سعی بر طرح این سوال: چرا و به چه قیمتی؟ به قیمت از دست رفتن خانواده؟ پدر؟ کما اینکه بسیاری در طول این سال­‌ها آنرا واپسگرا خوانده‌­اند.
اما این تنها ظاهر ماجراست. چه سرسبز بود دره من در باطن، فیلمی مدرن است و واجد پیشنهادهایی جدید است برای ملودرام‌های پس از خودش.
از این نظر که مانند فیلم پیشین فورد، خوشه‌­های خشم که اقتباسی­ست از داستان جان اشتاین بک چپ­گرا و با نگاهی چپ گرایانه به دنیا که حاصلش هم مسلما فیلمی با مواضعی چپ­گرایانه است و در چه سرسبز بود دره من هم در ارتباطی مستقیم با خوشه‌های خشم طلیعه‌­دار همان مواضع است و ایده‌­ای مترقی را بیان می­کند: گاهی وقت‌­ها برای حفظ یک چیز که خانواده است، به جای آنکه اعضای خانواده به هم نزدیک شوند، باید از هم فاصله بگیرند تا آن هسته مرکزی باقی بماند. تا وقتی آنها در کنار هم قرار بگیرند و از دنیای جدید و مواجهه با آن بترسند، اتفاقی نمی‌­افتد که اتفاق وقتی می‌­افتد که اعضای خانواده از هم فاصله بگیرند و با دنیای جدید و پدیده‌هایش مواجه شوند و آنگاه با فهم دنیای جدید و پدیده‌هایش، می‌­توانند بازگردند و بهتر از آن هسته مرکزی محافظت کنند.
اتفاقی که در خوشه‌­های خشم در سکانس انتهای خداحافظی پسر با مادرش می­افتد و هم در چه سرسبز بود دره من با نگاه رومانتیک­ و تراژیکش به مرگ پدر خانواده  در انتهای فیلم پس از ریزش ذغال سنگ.
چه سرسبز بود دره من شکل جدیدی از زندگی آمریکایی را ارایه می‌دهد. دیگر قرار نیست همه اعضای خانواده کنار هم باشند و اتفاقا باید از یکدیگر فاصله بگیرند و هرکدام سراغ زندگی خودشان بروند که حالا شکل تثبیت شده زندگی آمریکایی ست.
در این جنس ملودرام مخاطب با خانواده‌های حومه نشینی سر و کار دارد که تازه دارند تبدیل به جزئی از جامعه صنعتی و شهرنشینی و سرمایه­‌داری می­شوند و در مواجهه با این دنیای جدید، خانواده ترک برمی‌­دارد و اعضای خانواده حالا مجبور است از هم فاصله بگیرند و هر کدام به صورت فردی راه مواجهه با این جهان نو را بیابند. به شکلی کلی­‌تر می­‌توان گفت این سنت ملودرام‌­های خانوادگی که خانواده در کوران حوادث دستخوش تغییرات می‌شود و هر یک از اعضا آن مجبور می­شوند راهی متفاوت از یکدیگر در پیش بگیرند، ریشه درچه سرسبز بود دره من جان فورد دارد.
چه سرسبز بود دره من درباره تمدن است.
#مدیسا_محراب_پور
منبع: بلاگ نماوا
How Green Was My Valley | 1941
Join @honar7modiran
1.0K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-23 22:06:09
.
با شکوه ترین پایان در تاریخ سینما
انسانی و ماندگار
سینمای ناب


How Green Was My Valley1941 

Join @honar7modiran
1.7K viewsedited  19:06
باز کردن / نظر دهید
2023-04-23 18:30:02
- نقد فیلم « جنگ جهانی سوم »
- [ « بر اریکهٔ خود-فراموشی » ]
- نویسنده: #آریا_باقری

- [خواندن نقد]

¦ #هومن_سیدی #جنگ_جهانی_سوم #نقد_فیلم

¦ @honar7modiran
2.0K views15:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-23 17:30:21
نسخه چاپی کتاب‌های زبان اصلی رو میتونید از
کتابفروشی میدان هنر تهیه کنید.

سینما
فلسفه
هنر
رمان
ادبیات
موسیقی
و..
کانال تلگرام
@meydanehonar1

آدرس سایت
WWW.Meydanehonar.com
1.9K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-23 10:30:51 ​شاید کمتر کسی دره را فیلم‌ تلخی نداند. ابتدا خانواده‌ای کم‌نظیر در تاریخ سینما ساخته و پرداخته می‌شود که مادرش، ما را به یاد مادرها و مادربزرگ‌های خودمان می‌اندازد. پدرش را هیچگاه فراموش نمی‌کنیم. خواهر بزرگ خانواده را مانند خواهر خود دوست داریم. گرمی حضور برادرها را حس میکنیم و... .
این خانواده دوست‌داشتنی، این خانواده گرم و صمیمی، ذره‌ذره آب می‌شود. شور، نشاط و صمیمیت جای خود را به سکوت، جدایی و مرگ می‌دهد.‌
مرگ پسر در آغوش پدر، مرگ پدر در آغوش پسر... . چه تراژدی عجیب و دردناکی خلق می‌کند فیلم!
پایان فیلم اما، مانند ابتدایش، پر امید است.
دره، مخاطب را به حال خود رها نمی‌کند. او را در حالی بدرقه می‌کند که لبخند بر لب دارد، لبخندی که بوی بغض می‌دهد.
خداحافظی فیلم با ما اینگونه است:
«مردانی مثل پدر من، نمی‌توانند بمیرند. آن‌ها هنوز با من هستند. به صورت واقعی در خاطره، همانطوری که زنده بودند. برای همیشه محبوب و دوست‌داشتنی. چه سرسبز بود دره من...».
موسیقی شورانگیز نواخته می‌شود. خانواده، دوباره نزد یکدیگر جمع می‌شوند، در حالیکه همگی لبخند بر لب دارند. همانگونه که هیو گفت؛ به صورت واقعی در خاطره.
#علی_نقدی_مهر
@artopium

دره من چه سرسبز بود ١٩۴١
Join @honar7modiran
2.1K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-22 18:30:26 ​آژیری که هنگام رخ دادن حادثه برای کارگردان معدن به صدا در می آید تصویر هولناک گویایی است؛ معدن منبع ارتزاق تمامی اهالی درّه است، و صدای آژیر برای هر خانواده می تواند به معنای ناقوس مرگ عزیزی باشد.
در سکانسهای پایانی فیلم تصویر هولناکی هست که به بهترین وجه این را بازگو می کند: بالابری که پایین رفته تا مصدومان را بالا بیاورد، در یک طبقه کارگرانی با صورتهای سیاه و نومید و خسته و در طبقه پایینی اش کشیش و پسر بچه و پدری که زیر آوار جانش را از دست داده!

در آخر معدن فرو می ریزد و پدر، ابرمرد داستان را که برآمده از همه این سنت هاست می کشد و تنها خاطره ای از آن در ذهن کودک تازه مرد شده باقی می گذارد و بیننده را در جهان نوین با لذت شعر” چه سرسبز بود دره من“ تنها رها می کند. ما نیز در تنهایی در می یابیم که توسعه امر سیاه و سفید نیست، بلکه پدیده ایست پیچیده و خاکستر ی که باید با ظرافت به آن نزدیک شد. امری که استکاتو نیز به آن پرداخته است.
| How Green Was My Valley 1941
Join @honar7modiran
662 views15:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-22 17:30:23
نسخه چاپی کتاب‌های زبان اصلی رو میتونید از
کتابفروشی میدان هنر تهیه کنید.

سینما
فلسفه
هنر
رمان
ادبیات
موسیقی
و..
کانال تلگرام
@meydanehonar1

آدرس سایت
WWW.Meydanehonar.com
781 views14:30
باز کردن / نظر دهید