Get Mystery Box with random crypto!

محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour

لوگوی کانال تلگرام jalaeipour — محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour م
لوگوی کانال تلگرام jalaeipour — محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour
آدرس کانال: @jalaeipour
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 12.78K
توضیحات از کانال

پژوهشگر جامعه‌شناسی و سیاست‌گذاری عمومی و فعال سیاسی و مدنیِ «دآدخواه»
https://instagram.com/m.jalaeipour
آی‌دیِ ارتباط با نویسنده @jalaeipourm

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2022-10-28 17:17:08 «خرقِ عاداتِ زندان»
یادداشت‌های دربارهٔ زندان - قسمت دوم (بخش دوم)
محمدرضا جلائى‌پور
(منتشر شده در روزنامه اعتماد)

در کنار چنین عادات دلپذیری که با زندان می‌شکنند و مهم‌ترین هزینهٔ زندانی شدن اند، عادات نامطلوبی هم هستند که زندان می‌شکند. در تجربهٔ کنونی خواستنی‌ترین خرقِ عادتی که با زندان تجربه کردم قطع همهمهٔ بلاوقفه و مدام آنلاین و هیاهوی دیجیتال و ارتباطات و رسانه‌های الکترونیک است و آرامش و تمرکز بیشتری که می‌آورد. به خصوص وقتی مثل چند روز گذشته توالی تعطیلاتِ رسمی حتی روزنامهٔ کاغذی را هم از منابع خبری زندان حذف می‌کند، سطحی از سکوت و کنترل ذهن ممکن می‌شود که چنان دلپذیر است که حس می‌کنی برای تداومش حتی بعد از آزادی هم بهتر است ساعات اتصال به اینترنت و در معرضِ هیاهوی خبر و اطلاعات و در دسترس تماس دیگران بودن را محدود و کنترل شده نگه داری.

مقایسهٔ اکنون و قبل از زندان برایم ملموس‌تر می‌کند كه همهمهٔ آنلاین و هیاهوی رسانه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای، اگر کنترل نشود، واقعاً برای بهداشت روانی و بهباشی معنوی مضر است و برای دریافت خبر به میزان لازم، محدود‌سازیِ ساعاتِ مجاز روزانه برای خبرخوانی و اکتفا به دو سه منبع با کیفیتِ معتبرِ کم‌هیاهوی خبر، هم تأثیر ملموسی بر افزایش رضایت و تمرکز و آرامش ذهنی‌مان دارد و هم قدرت ذهنی و زمان بیشتری را برای متمرکز شدن بر آنچه به خود و دیگران خیر و لذت بیشتری می‌رساند آزاد می‌کند. مگر نه این است که زندگی خوب‌تر محصول شناسایی و ساختنِ عادات خوب و بالندهٔ بیشتر و شناسایی و شکستن عادات مخرب است؟

زندان اوین
۱۵ مهر ۱۴۰۱


توضیح:

محمدرضا جلائی‌پور به همراه علی یونسی، امیرحسین مرادی و محمد نوری‌زاد به اجبار از بند عمومی اندرزگاه ۴ اوین به مکانی مجزا و فاقد امکاناتِ اولیهٔ زندان برده شده است.

مطالبی که در این مدت از او در اینستاگرام و کانال تلگرام ایشان نقل شده، قبل از تغییر مکان، از طریق تماس تلفنی (که در اختیار همه زندانیان بند عمومی است) منتقل شده است.

امید که علاوه بر زندان عمومی در همه بازداشتگاه‌ها نیز امکان تماس تلفنی منظم برقرار شود.
5.0K viewsedited  14:17
باز کردن / نظر دهید
2022-10-28 17:17:08 «خرقِ عاداتِ زندان»
یادداشت‌های دربارهٔ زندان - قسمت دوم (بخش اول)
محمدرضا جلائى‌پور
(منتشر شده در روزنامه اعتماد)

روزهاى اول تجربهٔ زندان، روزهای شکستنِ اجباریِ بسیاری از عاداتِ بیرون از زندان و جایگزین شدن عادات جدیدِ زندان است. این روزهای اول، به خاطر محیط و اقتضائات و محدودیت‌های زندان، شاید موثرتر از هر تجربهٔ دیگری در زندگی می‌تواند عاداتی را که داشته‌ایم و بعضا توجه خودآگاهی به آن نداشته‌ایم به ما بشناساند و آموزگار خودشناسیِ کم‌نظیری در این زمینه شود. کسانی که فراتر از عادت، به هر چیزی اعتیاد داشته‌اند (از مخدرات تا حتی بالشتشان) بزرگترین سختی و حتی شکنجهٔ دوران بازداشت انفرادى‌شان همین ترکِ اجباری اعتیادهایشان است. (اگر فعال مدنی و سیاسی هستید تلاش کنید به هیچ چیزی معتاد نشوید تا اگر ناعادلانه بازداشت انفرادی شدید کمتر اذیت شوید.)
شخصاً فعالانی را می‌شناسم که انواعی از اعتیاد و عادات قبلی، انفرادی را برایشان تحمل‌ناپذیر کرد و منجر به اعتراف دروغ شد.

خوشبختانه به چیز یا رفتاری اعتیاد نداشتم اما از حیث عاداتی که در زندان می‌شکنند، تجربهٔ بازداشت‌های انفرادی‌ام در ۸۸ و ۹۸ و ۹۷ با تجربهٔ کنونیِ اولین زندانِ عمومی‌ام کاملاً متفاوت بود.
مثلاً در بازداشت‌های انفرادی چند ماههٔ قبلی فهمیدم که به چيزهايی مثل ديدنِ دور (بیش‌ از چند متر که در انفرادی ممکن نیست)، قهوهٔ صبحگاهی، متن‌خوانیِ روزانه، موسیقی، نوشت‌افزار، دیدنِ روزانهٔ خود در آینه (در انفرادی شاید ماه‌ها خودتان را نبینید)، دانستن ساعت، نشستن بر صندلی، دوستی، مکالمهٔ روزانه با غریبه و آشنا، طبیعت، بوی خوش، لبخند و خنده،
رسانه، امکان انتخابِ خوراک و پوشش و تنوع رنگ در پوشش، امکان انتخاب زمانِ پیش‌پاافتاده‌ترین برنامه‌های روزانه (حتی زمان حمام)، خوردنِ روزانهٔ شیرینی، داستان‌خوانی یا فیلم‌بینی لااقل چند روز یکبار، دسترسی به کتابخانهٔ کاغذی و دیجیتالِ شخصی‌ام، معاشرتِ گروهی چندروز یک‌بار، خندهٔ جمعی، دیدار و آغوش عزیزانِ دل، تاریکی (انفرادی همیشه یک چراغ روشن است و هیچ موقعِ شبانه روز تاریکی را تجربه نمی‌کنید)، خوردنِ روزانهٔ سبزیجات و میوه و آبِ خنک و… عادت و حتی حدی از وابستگی داشته‌ام و تا قبل از محرومیت از آنها در انفرادی نسبت به این عادات خودآگاهی کافی نداشته‌ام. بعد از آزادی هم قدرشان را بیشتر می‌دانستم.

در تجربهٔ زندان عمومیِ کنونی هم کشف کردم که به چیزهایی از جمله لااقل چند ساعت خلوت و تنهایی روزانه و حریم شخصی (که در زندان عمومی وجود ندارد)، محبت و ابراز عاطفهٔ عاشقانهٔ روزی چند بار به همسرم سمانه، جستجوی گوگل و امکان اتصال فوری و روزی ده‌ها بار به گنجینیهٔ آنلاین دانش و اطلاعات بشری به زبان‌های فارسی و انگلیسی، گفت‌وگو با دوستان و همکارانِ فرهیخته و هم‌علاقه در جلسات منظم، تنیس با دوستم امیرحسین، تایپ روزانه پشتِ لپتاپ یا گوشی هوشمند (به جای خودکار و کاغذ)، امکان داشتنِ حافظهٔ دیجیتال اکسترنال از طریق ثبت ویدیو و عکس و یادداشت در نوت‌پد و ضبط صدا با گوشی هوشمند، خبرخوانی از منابع متکثر، شنیدن روزانه چند ساعت کتاب صوتی باکیفیت و پادکستِ غنی حینِ ورزش، تردد و کارهای روزمره، داشتن وسایل بهداشتی شخصی، امکان انتخاب زمان خواب، مراقبه و تماشاگرى و غَرقگی در طبیعت، دیدار منظم خواهرزاده و برادرزاده‌های دوست‌داشتنی‌ام، دیدن ماه و آسمان شب (هواخوریِ روبازِ زندان صرفاً روزها باز است)، امکان اظهار نظر دربارهٔ مسائل عمومی و فعالیت داوطلبانهٔ جمعی برای بهبود زندگی جمعی، دیدن بازخوردِ فوری محتوایی که آنلاین منتشر می‌کنی، امکان انتخاب موسیقی با کیفیتِ دلخواه و شنیدنش در زمان دلخواه و … عادت و تا حدی وابستگی داشته‌ام و بعد از آزادی بیش از قبل برای‌شان شاکر خواهم بود و از امکان تجربه‌شان لذت بیشتری می‌برم.
4.8K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2022-10-19 14:35:40 مخالفت با زندان در زندان

مسئولان اندرزگاه ۴ اوین امروز به علی یونسی، امیرحسین مرادی و من، محمدرضا جلائی‌پور، گفته‌اند که باید ما را از سالن‌های عمومی اندرزگاه ۴ به اتاقی مجزا از بقیۀ اندرزگاه منتقل کنند و احتمال دارد بعداً آقایان مصطفی تاج‌زاده و سیامک نمازی را هم به این اتاق بیاورند.

این اتاق که محدودیت‌های بیشتری دارد و امکانات عمومی آن جداست، اتاقی است برهنه و بدون امکانات اولیه و دائما تحت نظارت دوربین و ضبط‌کنندۀ صدا.

بهانه‌ای که مسئولان زندان برای این انتقال ذکر می‌کنند حفظ امنیت و کاهش خطر سوء قصد به ما بعد از اتفاقات ۲۳ مهر در اوین است. این تصمیم قابل دفاع نیست چون:

۱- تامین امنیت همۀ زندانیان وظیفهٔ زندان است و نه صرفاً ما.

۲- اگر قصد تفکیک زندانیان بر اساس نوع اتهام/جرم است، چرا تنها ما چند نفر را به اتاقی بی‌امکانات منتقل می‌کنند و نه اینکه سالنی مجزا و دارای امکانات عمومی را به همهٔ زندانیان امنیتی، سیاسی و مدنی اختصاص دهند؟

۳- اتاق مذکور فاقد امکانات اولیۀ لازم برای استقرار است.

۴- محدودیت‌های بیشتر آن اتاق و جدا بودنش از بقیه اندرزگاه و سایر دوستان زندانی‌مان، آن را به نوعی "زندان در زندان" تبدیل کرده است.

۵- دادستان کل کشور دیروز در کمسیون اصل نود گفته است اتفاقات اوین با اطلاع و آمادگی قبلی نهادهای امنیتی بوده و به همین دلیل مرخصی بعضی از زندانیان تمدید شده بود. چگونه است که قبل از اتفاقات مهیب و خطرناک چند شب پیش در زندان اوین برای تأمین امنیت ما زندانیان کاری نشد و حالا که تمام شده است بهانهٔ جا‌به‌جایی و افزایش محدویت‌های ما می‌شود؟

انتظار زیادی است که امثال من حبس ناعادلانهٔ‌مان را لااقل در شرایطی مشابه سایر زندانیان بند۴ زندان اوین بگذرایم؟

ما اعلام می‌کنیم به میل خود و بدون تحمیل توسط زندان، حاضر به این انتقالِ محدودیت‌افزا نیستیم.

محمدرضا جلائی‌پور
۲۷ مهر ۱۴۰۱
بند ۴ زندان اوین
12.1K viewsedited  11:35
باز کردن / نظر دهید
2022-10-13 10:13:39 جنبش سرکوب‌ِناپذیرِ هیبریدی

امتداد-محمدرضا جلائى‌پور

ادعای این متن این است که جنبشی که در پی فاجعه مرگ مهسا امینی و با محوریت شعار «زن، زندگی، آزادی» و جوانان و خصوصا دهه هشتادى شكل گرفت و در ماه گذشته در فضاى آنلاین و خيابان جلوه‌های متکثری یافت، یک جنبش اجتماعی سرکوب ناپذیر و هیبریدی است.

چرا سرکوب‌ناپذیر است؟

لااقل به دلیل ترکیب چهار ویژگی زیر:

اولا، این ویژگی که این جنبش در طلب بازپس‌گیری «زندگی» است. محوریتِ زندگی‌جویی، آزادی‌های اجتماعی و حقوق زنان در این جنبش امکان مقاومت و پیشروی در زندگی روزمره و انواع فضاهای عمومی را به حامیانش می‌دهد و اساسا سرکوب‌ناپذیر است.

ثانیا، این ویژگی که بی‌سر و سازمان است. جریانی که رهبر و تشکل و سازمانِ هدایتگر ندارد، اساسا قابل سرکوب متمرکز نیست. نه رهبری دارد که محصور شود، نه حزب هدایتگری که ممنوع‌الفعالیت شود و نه سخن‌گویان بانفوذی که بازداشت شوند این جنبش، جنبش No body هاست.

ثالثا، ویژگیِ فراطبقاتى، فرامنطقه‌ای و پوشش گستردهٔ جغرافیایی‌اش که سرکوب متمرکز کاملش را ناممکن می‌کند. صرف‌ نظر از مجموع تعدادِ معترضان خیابانی در این جنبش، تعداد و پراکندگیِ شهرهای درگیر، گسترهٔ مناطق و محلات هر شهر و طیفِ نهادهای مدنی و صنفی و گروه‌های مرجعِ مطالبه‌گر در این جنبش بیشتر از جنبش‌های گذشته است و سطح پوشش فراطبقاطی و فرامنطقه‌ایِ ویژه‌ای به آن داده است.

رابعا، این ویژگی که اکثر شهروندان ایران از مطالبهٔ محوری آن -طلب زندگی و حقوق مدنى زنان- حمايت مى‌کنند. اگر حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان مورد مطالبهٔ اقلیت باشد، بعضا قابل سرکوب توسط حاکمیت است؛ گرچه وظیفهٔ هر حاکمیتِ عدالت‌ورزی همیشه صیانت از حقوق و آزادی‌های اساسی است. اما وقتی این حقوق اساسیِ شهروندی مطالبه اکثریت می‌شود، دیگر قابل سرکوب‌‌ نیست و مادامی که پاسخ نگیرد و محقق نشود جنبشِ مطالبه‌اش می‌تواند زنده بماند و در هر فرصت جدیدی خیزش کند.

بر اساس نظرسنجی‌های معتبر داخلی و خارجی چند سالی است که بیش‌‌ از ۵۰ درصد کل ایرانیان، بیش از ۷۵ درصد کل ساکنان تهران و شهرهای بزرگ و اکثریت قاطع گروهای مرجع (به ویژه دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران، متنفذان رسانه‌های اجتماعی، روشنفکران، هنرمندان، ورزشکاران و فعالان حقوق مدتی) مخالف اجبار حجاب و گشت ارشاد شده‌اند. تغییرات جمعیت‌شناختی، فناورانه، اجتماعی و فرهنگی هم در کنار انباشت نارضیاتی‌های اقتصادی و افزایش فقر، نابرابری و مطالبات معوقهٔ سیاسی، قدرتِ بسیج‌گریِ مطالبه‌گرانِ عدالت جنسیتی و آزادی‌های اجتماعی را بیشتر کرده است. در چنین بستری مادامی‌‌ که به مطالبات معترضان کنونی پاسخ مؤثر داده نشود، التهاب و تنش این منازعه برقرار می‌ماند.

چرا هیبریدی است؟

از حیث روش و هدف هژمونیِ جنبش‌های ۵۷ و بهار عربی «انقلابی» بود و هژمونیِ جنبش‌های ۷۶ و ۷۸ «اصلاح‌طلبانه/رفورمیستی» بود، اما جنبش اخیر «هیبریدی» است؛ یعنی از حیث روش و هدف ترکیبی از دو دسته نیروها است: هم یک مولفه رفرمیستی (خشونت‌پرهیز، قانونی و تدریجی‌گرا) دارد و هم یک مولفه انقلابی (معطوف به تغییر ساختاری، دفعی‌گرا، غیرملتزم‌ به قانون و غیرخشونت‌پرهیز). جلوهٔ بخشِ اصلاح‌گرا در موج چند میلیونیِ آنلاین چهار روز اول (از جمله جریان اینستاگرامیِ «کثافت گشت ارشاد را جمع کنید» و «نه به اجبار حجاب» و بخش بزرگی از میلیون‌ها هشتگ مهسا امینی)، اکثر تجمع‌های دانشجویی، بیانیه‌های تعداد زیادی از تشکل‌های صنفی، مدنی و علمی (از کانون صنفی معلمان تا نویسندگان کتاب کودک، مستندسازان و انجمن جامعه شناسی ایران) بیانیه‌های جبهه اصلاحات ایران و احزاب اصلاح‌طلب و مواضع طیف گسترده‌‌ای از هنرمندان، ورزشکاران و چهره‌های سیاسی و دانشگاهی دیده شد. جلوهٔ بخش انقلابی هم در بسیاری از تجمع‌های خیابانی با شعارهای رادیکال و انقلابی در ده‌ها شهر کشور و ده‌ها نقطهٔ تهران، تجمع‌های اعتراضی ایرانیان خارج‌ از کشور در ده‌ها شهر و تعدادی از شبکه‌های ماهواره‌ای دیده‌ می‌شود.

سرنوشت جنبشِ سرکوب‌ناپذیر هیبریدی چه می‌شود؟

با توجه به دو ویژگیِ سرکوب‌ناپذیری و هیبریدی بودن این جنش، فرجامش بیش‌ از هر عامل دیگری به نحوهٔ واکنش حاکمیت به آن بستگی دارد. بسته به نوع این واکنش، شاید بخش اصلاح‌گرای این جنبش تقویت شود، شاید بخش انقلابی‌اش غالب شود و شاید به سمت اصقلاب (refolution) حرکت کند.

متن کامل

#امتداد
@emtedadnet
287 views07:13
باز کردن / نظر دهید
2022-10-02 17:42:50 هشتگ #برای_ایران از زندان اوین

محمدرضا جلائی‌پور

برای زنان که حتی در زندان هم قربانی تبعیض جنسیتی‌اند و در ضوابط تماس تلفنی و همه امکاناتِ محیط زندان و شرایط حبس به نحوه معناداری وضعیت سخت‌تری از مردان زندانی دارند.

برای صفا و نجابت نگاه هم‌وطنِ ۲۵ ساله‌ای که در قرنطینۀ زندان اوین دوستم شد و چنان فقير بود كه تنها براى اينكه مدتى در زندان غذا و سرپناه و امنيت داشته باشد، بزه خرد كرده بود و داستان زندگى‌اش تا صبح خواب را از چشمم ربود.

براى زندانيان بى‌کسی که چنان قربانیِ نابرابری و فقر خشن‌اند که همین زندانی که برای ما مجازات گناه ناکرده است، برای آن‌ها خواستنی است و نمی‌خواهند آزاد شوند.

برای بغض و اشک سیامک نمازی وقتی گفت بعد از هفت سال زندانِ سخت به مثابۀ گروگان و ابزار معامله، حس کسی را دارد که مادر خودش (ایران) که عمری مهر فرزندی‌اش را دیده او را کالای فروختنی می‌بیند و نامادری‌اش (آمریکا) گویی ارزش بیشتری برای زندگی‌اش قائل است و چه غمی بر دلش آوار شده وقتی برایش روشن شد که تنها این نامادری است که شاید برای آزادی‌اش تلاش کند و نه مادر خودش.

براى حس توصيف‌ناپذیر نگاه احمدرضا جلالی که گرچه پنج سال گذشته زیر حکم اعدام است و بارها از صداوسیما شنیده که به زودی اعدام می‌شود، جدیت‌اش در ورزش و مطالعه از امثال ما که امید بالاتر زندگی و آزادی داریم بیشتر است.

برای عشق هومن جوکار به یوز ایرانی که نه فقط در سال‌ها تلاش مؤثرش قبل از زندان برای پیشگیری از انقراض‌اش، که حتی در طرح یوز زیبای دوخته شده بر ملافه‌ای که در اتاقِ زندان آویزان کرده هم جلوه‌گری می‌کند.

براى اثر دست اميرحسين خالقىِ نازنين بر كتاب‌های طبقه‌بندی شده و عناوینِ ردیف‌های کتابخانه اندرزگاه ۴ زندان اوین که برآمده از همان دلسوزی، ایران‌ دوستی و ذوقی است که سال‌ها در بیابان‌های ایران نثارِ گونه‌های رو به انقراضِ حیات ‌وحش شده بود.

براى حال خوب و گرمايى كه دست‌پختِ کم‌نظیر و خدمات مدام سام رجبی برای هم‌بندی‌هایش خلق می‌کند و نشان از ذوق یک عاشق طبیعت دارد.

براى خندۀ معصومانه و شوق يادگيرى و زندگى‌جوییِ علی یونسی و امیرحسین مرادی، نخبگان المپیادی جوانی که سختی بازداشت طولانی در سلول‌های بند ۲۰۹ هم زائلش نکرده است.

براى معرفت و دست‌و‌پا‌به‌خیری مهدی محمودیان که در اوین هم هوای همه را دارد و دلگرمی و دستگیر بی‌پناه‌ترین زندانیان است.

برای آرامش، متانت، دانش، مقاومت و دست‌پخت عالی سعید مدنی که بی‌دریغ نثار هم‌بندی‌هایش می‌شود.

برای وکلای حقوق بشری که نه فقط برای دفاع از حقوق اساسی ایرانیان زندانی شده‌اند، که حتی در اوین هم با حوصله‌ای شگفت‌انگیز پناه و مشاور حقوقیِ زندانیان فرودست و مدافع حقوق اساسی‌شان‌اند.

براى خير رسانى‌های محمد حبیبی که نه فقط در تلاش مدنی پایدارش برای افزایش کیفیت آموزش عمومی و کاهش نابرابری آموزشی و بهبود کیفیت زندگی معلمانِ فرزندانِ ما ایرانیان، که حتی در طول چندبار زندان هم متوقف نمی‌شود و بعداز آزادی‌هایش هم مشمول هم‌بندیانِ زندانی‌اش می‌شود. برای او که چنان به نابرابری حساس است که حتی در زندان هم دلش نمی‌آید در خوراک و زحمات روزمره پیش‌پا‌افتاده از فرودست‌ترین زندانیان متمایز باشد.

براى حساسيت اسماعيل عبدى به ظلم و مقاومتش در برابر هر مصداقى از آن در حبس طولانى‌اش
، و حتى در حد مقاومت در برابر اجبار ناروای پوشیدن لباس زندان در ملاقات‌ها. براى او كه با تقديم بهترين‌ سال‌های زندگی‌اش و تحمل ندیدن فرزند در دوران زندان، عدالت آموزشی را برای فرزندانِ هم‌وطنانش طلب می‌کند.

براى سينماگران زندانى كه به جاى خلق فيلم‌های پرتوفیق در بیرون زندان، تخیل‌شان در فضای تنگِ سلول‌ها طرحِ سکانس‌های فیلم‌های بعدی‌شان را می‌زند.

براى همه زندانيانى كه براى طلب و تمهيدِ اعتلاى ايران و بهروزىِ ايرانيان از طریق قانونى و خشونت‌پرهیز اینجا‌ اند و در هواخوری بند به تنها چیزی که از بالای دیوار بلند زندان معلوم است خیره می‌ماند: پرچم ایران.

محمدرضا جلائی‌پور
۷مهر ۱۴۰۱
زندان اوین
9.8K viewsedited  14:42
باز کردن / نظر دهید
2022-09-22 16:10:33
محمدرضا جلایی‌پور، ظهر امروز ۳۱ شهریور، بازداشت شد.
9.3K views13:10
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 23:24:58
@fazeli_mohammad
4.6K views20:24
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 20:11:44
6.5K views17:11
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 19:43:33
@jalaeipour
5.5K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2022-09-20 23:06:32 جناب صداوسیما! امشب اولین شبی بود که در این ماه‌ها مخاطب صداوسیما بودم و برای اولین بار بود که بین دیدن دو کانال (گفتگوی سعید شریعتی و جلیل محبی در شبکه ۴ و گفتگوی غلامحسین کرباسچی و عبدالله گنجی در شبکهٔ خبر) مردد بودم. فراهم‌سازی بستر گفتگوی آزاد و نکات و نقدهای صریح و بعضا رادیکالی که طرح شد گامی مثبت و تشویق‌کردنی و از وظایف صداوسیمایی است که از منابع عمومی تغذیه می‌کند و باید شمول‌گرا و تکثرپذیر و ملی عمل کند. تازه امشب فقط مردان اصلاح‌طلب و اصولگرا نماینده داشتند و نماینده‌های گروه‌های متکثر دیگر جامعهٔ ما، از جمله خودِ زنان معترض به اجبار حجاب و گشت ارشاد، متاسفانه حاضر نبودند. باور کنید اگر رویهٔ امشب را به نحو پایدار ادامه دهید و حتی گشودگی بیشتری نشان دهید و هراس از پذیرش تکثر و آزادی بیان را کنار بگذارید، ظرف چند هفته مخاطبتان افزایش مرئی پیدا می‌کند و مخاطب رسانه‌های وابسته به پول دولت‌های دیگر و مبلغ سلطنت و مجاهدین خلق ریزش معنادار می‌کنند. متاسفانه امید ندارم چنین کنید، ولی اگر بکنید به سرعت سرمایه‌ای که برای کشور می‌سازد و بازخورد مثبتش را می‌بینید.
@jalaeipour
11.8K viewsedited  20:06
باز کردن / نظر دهید