Get Mystery Box with random crypto!

عروض و آرایه ادبی

لوگوی کانال تلگرام mojtabaranjbar1343 — عروض و آرایه ادبی ع
لوگوی کانال تلگرام mojtabaranjbar1343 — عروض و آرایه ادبی
آدرس کانال: @mojtabaranjbar1343
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 17
توضیحات از کانال

شعر سنقر

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2020-05-09 13:27:29 انواع شعر از نظر محتوا یا درونمایه

اگر از عناصر فنی و ظاهری شعر بگذریم،زمینه ی معنوی شعر،حاصل تجربه ی عاطفی یا اندیشه وخیالی است که شاعر در آفرینش شعر خود به کار گرفته است.

۱-حماسی

۲ -غنایی

۳- مدحی

۴- تعلیمی

۵- دینی

۶- انتقادی

۷- مرثیه

۸- وصفی

۹- قصصی

۱۰- مناظره

۱۱- عامیانه و محلی

۱۳- انواع فرعی

۱- حماسی
حماسه نوعی از اشعار وصفی است که مبتنی برتوصیف اعمال پهلوانی و مردانگی‌ها و افتخارات فردی یا قومی می‌باشد که شامل مظاهر مختلف زندگی آن‌ها می‌شود . حماسه‌ها عموماً منظوم نوشته می‌شوند. به داستان‌ها و موضوعات غیررزمی در ادبیات، بَزمی یا غِنایی گفته می‌شود.دن کیشوت نمونه‌ای خاص از حماسه است.

تعریف حماسه

حماسه گونه‌ای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی می‌پردازد.

محققان منظومه‌های حماسی را به دو نوع تقسیم کرده‌اند: منظومه‌های حماسی طبیعی و ملی که خود به دو گونه حماسه‌های اساطیری و پهلوانی مانند قسمت عمده‌ای از شاهنامه و منظومه‌های حماسی تاریخی مانند اسکندرنامهبخش می‌شود و منظومه‌های حماسی مصنوع همچون هانرید اثر ولتر.

یَلنامه و پهلوان‌نامه واژه‌هایی پارسی‌تبار و برابرهایپارسی سره واژه عربی حماسه هستند. یل به معنی پهلواناست.

۲- غنایی:
شعر غنایی در لغت به معنای آواز خوانی، سرود و نغمه است و در اصطلاح به شعری گفته می‌شود که بیان‌گر عواطف و احساسات شخصی شاعر باشد. اینگونه اشعار بیشتر به صورت کوتاه بیان می‌شوند. منظومه شعر ویس و رامین یا خسرو و شیرین از جمله اشعار غنایی محسوب می‌شوند.
181 viewsمجتبی رنجبر, 10:27
باز کردن / نظر دهید
2020-04-13 13:51:55 تفألی بر حافظ
185 viewsمجتبی رنجبر, 10:51
باز کردن / نظر دهید
2020-03-26 17:53:19 انواع پرسش
پرسش انکاری - تاکیدی
یکی از انواع جمله از نظر پیام و محتوا جمله پرسشی است امّا گاهی هدف از پرسش آگاهی از موضوعی که در مورد آن اطلاعی نداریم نیست، بلکه هدف رد و انکار یا تأیید و قبول یک امر می باشد.

به زبان دیگر اینکه خود سؤال کننده جواب را می داند فقط می خواهد در قالب پرسش، موضوعی را رد یا تأیید کند و بر تأثیر سخن بیفزاید.

بر همین اساس می توان پرسش را علاوه بر پرسش عادی به دو دسته دیگر تقسیم کرد:

الف-پرسش انکاری(استفهام انکاری)

ب-پرسش تأکیدی(استفهام تأکیدی)


الف- پرسش انکاری: در این نوع پرسش همان طور که در بالا نیز گفته شد، هدف از پرسش رد و انکار یک امر است.

مثال: چه کسی گفته که بدون زحمت می توان موفّق شد؟(نمی توان موفقّ شد)

چه کسی می تواند از عهده شکر نعمت های خدا برآید؟ (هیچ کس نمی تواند)


?نکته: اکثر پرسش های انکاری با فعل مثبت می آیند.اگر در مثال های بالا دقّت کنید خواهید دید که فعل هر دو جمله مثبت است ولی جواب منفی است.

چند مثال دیگر:

       ای نام تو بهترین سرآغاز           بی نام تو نامه کی کنم باز؟ (باز نمیکنم)


که تواند که دهد میوه الوان از چوب؟     یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار؟ (در هر دو مصراع منظور اینست که کسی این کار را نمی تواند بکند)


ب-پرسش تاکیدی: در این نوع جمله هدف، تأیید و قبول یک امر می باشد.

مثال:مگر نگفتم خوب درس بخوانید؟(حتماً گفتم)

خیال می کنی من منظور تو را نفهمیدم؟ (حتماً فهمیدم)

آیا پایان همه مرگ نیست ؟ (یعنی حتماً پایان همه مرگ است)

سعدیا با تو نگفتم که مرو از پی دل؟ 
نروم باز گر این بار که رفتم جستم
(در مصرع اول سعدی به خود میگوید که قطعا به تو گفتم که نرو از پی دل)


?نکته: اکثر پرسش های تأکیدی با فعل منفی می آیند ولی جواب آن ها بلی و حتماً و از این دست جواب هاست.اگر در مثال های بالا توجّه نمایید خواهید دید که فعل همه مثالها منفی است.
203 viewsمجتبی رنجبر, 14:53
باز کردن / نظر دهید
2020-03-14 11:36:05
172 viewsمجتبی رنجبر, 08:36
باز کردن / نظر دهید
2020-03-10 15:12:30 تفاوت مراعات نظیر و تناسب 

آرایه مراعات نظیر :
یکی از رایج ترین آرایه های ادبی در ادبیات کلاسیک و معاصر ایران و جهان به شمار میاید و عبارتند از آوردن چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت یا عبارت نیز رابطه ای آشنا و خاص میان آن ها بر قرار باشد .

به طور کلی کلماتی که از نظر جنس و نوع و زمان و مکان و ... شبیه یکدیگر باشند .

نکته :
(البته یه نکته فراموش نشه که ما نباید مراعات نظیر و تناسب را با هم  اشتباه بگیریم .

تفاوت بین مراعات نظیر و تناسب وجود داره اونم اینه که تناسب بین دو کلمه صورت میگیره ولی مراعات نظیر بین چند واژه یا کلمه ! پس یادتون باشه که تناسب اسم دیگه مراعات نظیر نیست .)

چند تا مثال برای مراعات نظیر : 
- ابر و باد مه و خورشیدو فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت  نخوری
(در اینجا دو واژه ابر و باد تناسب دارند ولی سه واژه فلک (آسمان) و خورشید و مه (ماه ) مراعات نظیر دارند )
 
- دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست / چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

مثال : بررسی از شعر آقای علی عمرانی

۱_ اقیانوسی از نفر ، تکرار جزر و مد
صد کوسه در کمین ، خاموش و در صدد
(جزر و مد : تناسب)
۲_این هرم جانگداز ، آواز موج و سنگ
رقاصه دلفریب ، امواج بی عدد

۳_بازی نور و آب ، گرمای ظهر عشق
یک نسل پر هوس ، یک نسل نابلد

۴_ این نسل بی شکیب، مست از می غرور
پیداست بی گدار بر آب می زند
(بی گدار و آب: تناسب__ البته این تمثیل هم هست. بی گدار به آب زدن . به معنی کاری را بدون آگاهی انجام دادن.)
۵_ با ازدحام موج ‌، در پنجه های مرگ
یک لحظه پیکرند بعد از آن جسد
(پیکر و جسد. تناسب)
۶_ ای حافظان آب پس کو ‌حریم تان
پس کو‌حفاظ تان ، پس کو نشان سد
(آب و سد: تناسب)
۷_ هشتاد و نه شد و کاری نکرده ایم
دیگر چه می کنیم در دقیقه ی نود
۸_این قطره قطره فرق ، در بین اجتماع
فردا چه می شود ، دریایی از حسد

علی عمرانی «فاخر» ۸۴/۹/۹

۱_هیچ کس مثل اجل درکارخود استاد نیست
هیچ صیدی ایمن ازدستان این صیاد نیست

۲_ای چو من غافل زمردن،تکیه بر قدرت مکن‌
اقتدار تو به حد قدرت شداد نیست

۳_کاخ گیرم ساختی و تکیه دادی بر سریر
غافلی از اینکه در دل گوشه ای آباد نیست

۴_گیرم از باد موافق گنج آوردی به دست
گنج باد آورده را قسمت به غیر از باد نیست

۵_ تکیه بر مال و منال و منصب دنیا مکن
اعتباری بر جهان سست بی بنیاد نیست
• (مال، منال، منصب، دنیا، جهان و بی بنیاد_ مراعات و نظیر)
۶_هیچ اولادی به محشر نیست فکر والدین
هیچکس هنگام محشر حامی اولاد نیست

۷_حالیا از بهر فردا توشه ای آماده کن
واپسین دم فرصتی از بهر استمداد نیست

۸_چاره بر بیچاره باش و دستی از افتاده گیر
آدمیت غیر خدمت بر همین افراد نیست

۹_دست رحمت باش نه اسباب زحمت بهر خلق
آذر و دی را شکوه و شوکت خرداد نیست

۱۰_هیچ ظلم و ظالمی ،،فاخر،، نماند پایدار
هیچ معصیت به دنیا بدتر از بیداد نیست

علی عمرانی،،فاخر،،. ۹۸/۱۱/۱
176 viewsمجتبی رنجبر, 12:12
باز کردن / نظر دهید
2020-01-28 19:15:19 سلام
در ادامه بحث قافیه
نظر برخی از اعضای گروه هرچند کم بود . اما جالب بود.
استدعا دارم همه در اینگونه بحث ها شرکت نمایند.
ایراد و اشکال را حتما عنوان نمایید.
قافیه، مشتق از ق‌ف‌و، به معنای پس گردن و ازپی‌رونده است. در فارسی آن را پساوند گویند، و اصطلاحی است در نظم و شعر.
«قافیه»، قسمت تکرارشونده از کلمه‌هایی است که در نظم و شعر تکرار می‌شود، به شرط آن‌که قسمت تکرارشونده جزئی از کلمهٔ قافیه باشد و به آن الحاق نشده‌باشد. درضمن، اگر کل کلمه ـ و نه جزئی از آن ـ به یک معنی و از یک ریشهٔ واحد تکرار شود، به آن ردیف می‌گویند. آخرین حرف اصلیِ قافیه را «رَوی» می‌گویند؛ به‌عنوان مثال، در کلمات جام، وام، دام، نام و آرام، حرف «م» رَوی است.
اما در واژه های گرفتم ، نشستم ، رفتم (ت) حرف روی است و( م) حروف الحاقی محسوب می شود.
انواع :
انواع قافیه، به‌اعتبار تقطیع، پنج است به‌اجماعِ اهل عرب و فارس: مترادف، متدارک، متکاوس، متواتر و متراکب. بعضی، این الفاظ را «القاب قوافی» می‌گویند و بعضی حدود قافیه گویند.»

مترادف: ترادف در لغت به‌معنی پیاپی‌شونده است، و آن قافیه‌ای است که دو حرف ساکن پیاپی داشته‌باشد و یک حرف آخرِ ساکن، مانند یار (قدما مصوّت‌های بلند را ساکن به‌شمار می‌آوردند)؛

متدارک: تدارک در لغت به‌معنی دریابنده و دریافت‌کننده است، و آن قافیه‌ای است که دو حرف متحرک و یک حرف آخرِ ساکن داشته‌باشد، مانند خِرَد؛

متکاوس: در لغت به‌معنی انبوه است، و در اصطلاح، قافیه‌ای است که چهار حرف متحرک داشته‌باشد و یک حرف آخرِ ساکن، مانند بزنمش؛

متواتر: تواتر در لغت به‌معنی پیاپی‌شونده و پیاپی‌آینده است، و آن متحرکی است که در دو طرفش حرف ساکن باشد، مانند درکش؛

متراکب: متراکب در لغت به‌معنی برهم‌نشسته است، و آن قافیه‌ای است با سه حرف متحرک و ساکنی در آخر، مانند فِکَنَد.
181 viewsمجتبی رنجبر, 16:15
باز کردن / نظر دهید
2020-01-27 19:48:53 سلام
جهت اطلاع دوستان شاعر ارجمند و شعردوستان بزرگوار مطلبی در خصوص عیوب قافیه در شعر کلاسیک پارسی
ارائه می گردد.

۱. اِقوا: هرگاه در هجای قافیه،همسانی مصوت بر خلاف قاعده رعایت نشود،عیب اِقوا است.

 مثال:

  نشسته به یک دست او زردهُشت           که با زند و اُست آمده از بهشت

  هجای قافیه: هُشت،بهشت

 2. اِکفا: اکفا عیب قافیه هایی است که روّی آن ها در تلفظ یکسان یا نزدیک به هم ولی در نوشتن متفاوت باشند.

 مثال:

 یار جسمانی بود رویش چو مرگ          صحبتش شوم است باید کرد ترک

 هجای قافیه: مرگ،ترک

3. ایطا: ایطا عیبی است که در قافیه شدن کلمات مرکب پیش می آید و آن وقتی است که قافیه براساس تکرار جزء دوم کلمه مرکب باشد.

 ایطا بر دو نوع است:

الف)ایطای جلّی: و آن چنان است که تکرار جزء دوم کلمه قافیه کاملاً آشکار باشد:

 مثال:

 در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست          از گل و لاله گزیر است و زگل رویان نیست

 عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی              کادمی نیست که میلش به پری رویان نیست

 

ب)ایطای خفی: و آن چنان است که تکرار جزء دوم چندان آشکار نباشد و این وقتی است که کلمه مرکب بر اثر کثرت استعمال،حکم کلمه بسیط را پیدا کرده باشد.

 مثال:

 آن شنیدم که وقت زادن تو                  همه خندان بدند و تو گریان

تو چنان زی که گاه مردن تو               همه گریان شوند و تو خندان

 حرف روّی: «د» «ی»

 

4. شایگان: شایگان معادل فارسی همان ایطای جلّی است ولی معمولاً آن را در مورد تکرار علامت جمع به کار می برند.

 مثال:

 در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع        شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع

 حرف روّی: «ب» «د»

 

5. غلوّ: و آن چنان است که حرف روّی را جایی ساکن و جایی متحرک بیاورند.

 مثال:

 صلاح کار کجا و من خراب کجا              ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
159 viewsمجتبی رنجبر, 16:48
باز کردن / نظر دهید
2019-12-28 19:09:15
177 viewsمجتبی رنجبر, 16:09
باز کردن / نظر دهید
2019-04-15 20:50:25 روشی ساده برای تشخیص اضافه تشبیهی و استعاری


هرگاه در تشبيه بليغ ، يكي از طرفين تشبيه ( مشبه يا مشبه به ) به ديگري اضافه ( مضاف اليه) شود . به آن « اضافه ي تشبيهي » يا « تشبيه بليغ اضافي » مي گويند .

مثال : صبح اميد كه بد معتكف پرده ي غيب گـو بـرون آي كه كـار شب تـار آخـر شد 

توضيح : اميد به صبح تشبيه شده و غيب به پرده . 

: باران رحمت == رحمت به باران

خرمن اعمال == اعمال به خرمن

درخت دوستي == دوستی به درخت

نخل ولايت -چراغ هدایت -چاه ظلمت- خانه ی دنیا- بنای ظلم- کیمیای عشق- آیینه ی آب- لهب فراق- مس وجود- آتش عشق- دایه ی ابر بهاری- چاه مذلت- حصار بردباری- آتش نخوت- شبنم عشق- - اکسیر عشق- کمند نظر- پرده ی عفاف وعصمت



در تشبیه هم مشبه وجود دارد وهم مشبه به ولی اگر یکی ازاینها غایب باشد! و به جایش لوازم یا ویژگی اش را بببینیم می شود استعاره , که در صورت اضافی آمدن ,اضافی استعاری می نامیم

مثال : سر نشتر عشق بر رگ روح زدند يك قطره از آن چكيد و نامش دل شد 

توضيح : « روح » را به بدني تشبيه كرده كه « رگ » داشته باشد و « رگ » را كه يكي از ويژگي هاي « مشبه به »است به « روح » اضافه كرده است .

نكته : در اضافه ي استعاري « مضاف » در معني حقيقي خود بكار نمي رود و ما « مضاف اليه » را به چيزي تشبيه مي كنيم كه داراي جزء يا اندامي است ولي چنين جزء و اندام كه « مضاف » است براي « مضاف اليه » يك واقعيت نيست بلكه يك تصور و فرض است .

مثال : دست روزگار ـ دست براي روزگار يك تصور و فرض است .

روزن شب ـ روزن يا پنجره اي براي شب يك تصور است و وافعيت ندارد



نکته مهم : با توجه به اين كه اضافه ي اقتراني شباهت زيادي به اضافه ي استعاري دارد ، براي شناخت اين دو نوع استعاره از يكديگر ، اضافه اقتراني را توضيح مي دهيم :

اضافه ي اقتراني :

اضافه ي اقتراني : آن است كه وجود « مضاف » براي « مضاف اليه » يك واقعيت باشد . برعكس اضافه ي استعاري كه وجود « مضاف » براي « مضاف اليه » يك واقعيت نيست .

مثال : پدرم دست دوستي به من داد .

توضيح : دست را به قصد دوستي به من داد كه « دست » براي نشان دادن دوستي يك واقعيت است . 

نكته : براي تشخيص آسان اضافه اقتراني از اضافه ي استعاري ، مي توان از دو شيوه استفاده كرد:

1- كافي است كه بدانيد در اضافه ي اقتراني ، مضاف اليه عملي است كه مضاف انجام مي دهد.

مثال1: پروردگارا ! روا مدار كه به حريم اجتماع پاي تعدي و تجاوز بگذارند.

مثال2: پروردگارا ! مگذار دامان وجودم به پليدي هاي گناه بيالايد.

توضيح: در مثال اول تعدي و تجاوز عملي است كه « پا » انجام مي دهد ؛ولي در مثال دوم، چنين رابطه اي برقرار نيست بلكه« وجود » را به لباسي تشبيه كرده ايم كه دامن داشته است.

2- بين دو جزء اضافه ي اقتراني ( مضاف و مضاف اليه ) مي توان عبارت « از روي و یا به قصد » را قرار داد و يك جمله ساخت.

مثال : در اضافه ي « دست ارادت » -- دست را از روي ارادت دراز كرد .

توجه: تركيباتي نظير : زانوی ادب خم کردم , دست گدایی دراز کردم , دست انابت به درگاهش دراز کردم , دست محبت، پاي ارادت، چشم احترام ، ديده ي محبت ، گوش توجه ، چشم اعتنا ، پاي بطلان ، قلم عفو و ... اضافه ي اقتراني مي باشند كه بين همه ي اين تركيبات اضافي ، مي توان « به قصد , از روي » را قرار داد
410 viewsمجتبی رنجبر, 17:50
باز کردن / نظر دهید
2019-03-17 19:44:09 در تقسیم بندی انواع استعاره ها

استعاره مفهومی اصطلاحی است در زبان‌شناسی شناختی که به فهمیدن یک ایده یا یک حوزهٔ مفهومی بر اساس ایده یا حوزهٔ مفهومیِ دیگر اشاره می‌کند. به‌عنوان مثال، هنگامی که می‌گوییم «قیمت‌ها بالا می‌رود»، از مفهوم «بالا رفتن» در حوزهٔ مفهومیِ «جهت‌ها» برای درک «کمیت‌ها» استفاده می‌کنیم. یک حوزهٔ مفهومی می‌تواند متشکل از هرگونه سازمان‌دهی منظم تجربیات انسانی باشد. زبان‌های مختلف به‌شکل منظمی از استعاره‌های یکسانی استفاده می‌کنند؛ مثلاً در زبان انگلیسی نیز گفته می‌شود .The prices are rising («قیمت‌ها بالا می‌رود»). به نظر می‌آید دلیل این امر وجود پایه‌های مفهومیِ مشترک بین انسان‌ها باشد. این موضوع خود به فرضیه‌ای منجر شده که بر اساس آن می‌گویند امکان دارد تناظری بین حوزه‌های ادراکی و شبکه‌های نورونیِ مغز وجود داشته باشد.

بررسی این ایده و فرایندهایی که زیرساخت‌های آن را تشکیل می‌دهند، اولین بار به‌صورت گسترده‌ای توسط جورج لِیکاف و مارک جانسون در کتابشان به نامMetaphors We Live By (ترجمهٔ فارسی: استعاره‌هایی که با آنها زندگی می‌کنیم، مترجم: حسن شعاعی) مطرح شده‌است. این مفاهیم تحت عناوین «آمیزش مفهومی» یا «قیاس» نیز مطالعه شده‌اند.

از سروده های شاعران محبوب و توانایی شهرمان از این گونه استعاره وجود دارد.

در سروده آقای عمرانی
شیراز من خالی از مرغ نغمه گر بیت۵ ، دیواری از دیوار ما کوتاهتر در بیت ۸ ، هر مرغی از راه می رسد صاحب نظر نیست،

۱_جز نقش تو در خاطرم نقشی دگر نیست
در کوچه ی دل جز خیالت رهگذر نیست
۲-دارم  ز  ویرانخانه ی  دل  گنج  بسیار
مهر تو در دل کمتر از گنج و گُهر نیست
۳-ناصح ملامت میکند هر لحظه ما را
این جاهل از حسن جمالت باخبر نیست
۴-معمارم و نقاش و پیکر ساز و عاشق
در اصفهان من متاعی جز هنر نیست
۵-سعدی کلکم حافظ اشعار عشق است
شیراز من خالی ز مرغ نغمه گر نیست
۶-گلهای  کاشان   دلم  پژمرده  بادا
نقش تو بر فرش خیال من اگر نیست
۷-بی  روی  تو شیرین   بهار  زندگانی
دربیستون نقشی برآن کوه وکمر نیست
۸-محنت سرا شد سینه ام گویا در این شهر
دیواری از دیوار ما کوتاهتر نیست

۹-"عمرانی "از  بلبل  شنو توصیف گل را
هرمرغی از ره میرسدصاحب نظر نیست
323 viewsمجتبی رنجبر, 16:44
باز کردن / نظر دهید