Get Mystery Box with random crypto!

نیکی فیروزکوهی

لوگوی کانال تلگرام nikifiroozkoohi — نیکی فیروزکوهی ن
لوگوی کانال تلگرام nikifiroozkoohi — نیکی فیروزکوهی
آدرس کانال: @nikifiroozkoohi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 9.99K
توضیحات از کانال

Author📚✏️📚
📘پاییزصدساله شد
📘ضیافت📗هنرپیداکردن حقیقت درون
📘پرنده اى كه ازبام شماپريد
📔خداحافظ اگربازنگشتم
📙با من برقص
📓همه مادران به بهشت نميروند
📒راس ساعت هیچ
📕افرا در باد
📘انتخاب من زنده ماندن بود
📕کوشی را بردار/نشر شالگردن
📒هنرشنیدن صدای قلب

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2023-01-03 09:50:26
به خوابِ من بیا
انتقام بگیر
از سینه ی به درد آلوده ام
از زخمی که بیداری به چشم‌هایم می‌‌زند
از داغی که کابوس نبودنت بر دل شب‌هایم گذاشته
انتقام بگیر از عشق
از این حسرتِ خاموش
از این انتظارِ تلخ
از این خواب آلودگی‌ زهرآگینِ روز‌های بی‌ تو
انتقام بگیر از کسی‌ که تا مرزِ ناممکن‌ها فرو پاشید
از این سقوط
از این واماندگی
از این ویرانی رقت انگیز انتقام بگیر

نیکی‌ فیروزکوهی
‌‎ پرنده ای که از بام شما پرید
عکس مربوط به مادر زنده یاد #ابوالفضل_آدینه_زاده
1.2K views06:50
باز کردن / نظر دهید
2023-01-02 15:36:48
قلبم پر از جای خالی بچه های عزیزمونه، جان‌های گرانبهایی که در راه بدست آوردن آزادی از دست رفت. هیچ جور نمی تونم حتی ذره ای خوشحال باشم، کلمه ی تبریک هم برای سال نو میلادی به زبونم نمیاد. ولی قوی هستم و دلم پر از امیده. امیدوارم سال ۲۰۲۳ برای همه مردم دنیا بخصوص ایرانی ها سال رسیدن به هدفها، سال آرامش، سال آزادی و سال شادمانی ها و خنده های از ته دل باشه. امیدوارم در این سال لباس های سیاهمون رو از تن در بیاریم، با گل و شیرینی به دیدار هم بریم و به زیارت آرامگاه فرزندان وطن که می ریم با دست پر و دلی آرام بریم.
به باور من، ما سال‌های سخت و رنج و دوری و دلتنگی رو پشت سر گذاشتیم و از این به بعد شادی و آرامش و برکت پیش رو ی ماست.
944 views12:36
باز کردن / نظر دهید
2022-12-25 18:33:13
چنان خسته‌ام از روزگار، انگار روحِ صد آدم پیر در سینه‌ام حلول کرده است. پیرمردِ درونِ من، از اینهمه روز‌های بی‌ شمار تنها یک بهار آرزو دارد. یک بهار که غروبش، دلِ هیچکس نلرزد

نیکی‌ فیروزکوهی

@nikifiroozkoohi
684 views15:33
باز کردن / نظر دهید
2022-12-21 19:00:31
بچه ها نخندین!
ما از شب یلدا تاریک تر و سیاه تر و بلند تر هم داشتیم. بیایید امیدوارم باشیم، امید به روزای خوب و روشن. به روزهای آزادی، به روزایی که سفره ی همه رنگین باشه، به روزایی که همه ی پدرا با دست پر به خونه بیان، به روزایی که هیچ‌ مادری چشم انتظار فرزندش نباشه، به روزایی که خیابون هامون امن بشه، روزایی که پرچم کشورمون، پرچم صلح و دوستی و انسانیت باشه، به روزای آبادانی و سرسبزی، به روزایی که هیچکس از هیچ چیزی نترسه، به روزای آزادانه عشق ورزیدن، به رهایی، به رها زیستن، به روزایی که لباس سیاهمون رو از تنمون در بیاریم، به روزایی که رنگ قرمز ما رو یاد خون جوانهای بی گناهمون نیاندازه، به روزهای بارانی، به بازی در برف، به روزهای زاینده رود پر آب، به روزهای تنفس در هوای پاک، به روزهای در امان بودن سگ ها و گربه ها در کوچه و خیابان، به روزهای رهایی گیسوان دخترانمون در باد، به روزهای شانه به شانه ی هم رقصیدن و به یلداهایی که با دلی شاد دور هم جمع شیم و برای بچه هامون داستان شجاعت ها و جسارت های جوان هامون رو بگیم. به امید یلداهای مبارک
323 views16:00
باز کردن / نظر دهید
2022-12-09 20:28:12 از کتاب تحصیل کرده نوشته
تارا وستوور:

قصابی!
واژه ی مناسب برای نبردی که یک طرف آن کاملا بی دفاع باشد، قصابی ست.
قصابی نتیجه احتمالی شجاعت مبارزان است. آنها مثل قهرمانان می میرند.
929 views17:28
باز کردن / نظر دهید
2022-11-30 23:00:19
قدرت مهسا و مهساها.
ببینیددختر زیبای سیزده ساله ای که در دانشگاه پزشکی آمریکا قبول شده چطور صدای مهسا شده

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
2.4K views20:00
باز کردن / نظر دهید
2022-11-26 15:11:19 انگار همه اینها کافی نبود ، ما همه را تمام و کمال ،بدون تضاد و تناقض و متحد و ملی و خالصانه می‌خواهیم ، فارق از اینکه هزینه دادن و مقدار آن در چنین جایگاهی،تصمیمی فردیست و آدمِ خودش را می‌خواهد،فارق از اینکه در خواستهای ما چه فاصله ای بین احساسات و عقلانیت و واقعیت وجود دارد ، فارق از اینکه چه فشار و امکاناتی برای به نمایش گذاشتن اعتراض وجود دارد ، حال اکثریت ما با این تیم ملی خوب نیست حتی اندک خوشحالیمان از برد،چرکین است.

اپیزود سوم: اسب تروا
حتما اکثر شما ماجرای اسب تروای یونانیها را شنیده اید یا فیلمش را دیده اید ، یونانی ها که نتوانستند شهر تروا را پس از محاصره طولانی تسخیر کنند ، با چوبِ تمام کشتی های خود اسبی بزرگ ساختند و در آن پنهان شدند ، اهالی تروا به گمان اینکه یونانی ها رفته اند و این پیکره عظیم چوبی را برای آنها ساخته اند ، اسب تروا را به داخل شهر بردند ، شب هنگام یونانی ها بیرون آمدند و کار را یکسره کردند و شهر تسخیر شد.
اگر قائل به براندازی باشیم و یا حتی به عنوان جنبشی اعتراضی به این جنبش نگاه کنیم ، ما در طول این سه ماه با اعتراضات مختلف از جمله اشخاص حقیقی و شناخته شده و بچه های کوچه و دانشگاه ، با اعتصابات گسترده به خصوص در چند روز منتهی به آبان ، به قدر کافی یکدیگر را فهمیده و پیدا کرده ایم اما یک حلقه گمشده و ناکامل داریم ، آن هم یک اعتراض چند میلیونی گسترده و پیوسته و همزمان است که خیابان‌ها را به خصوص در شهرهای بزرگ و به ویژه پایتخت به تسخیر خود درآورد ، از شدنی یا نشدنی بودن این امر همین بس که در سال ۸۸ شد و توانستیم پس باز هم شدنیست.
حاکمیت جمهوری اسلامی، طبق سیاق و عادت همیشه که به خواست اکثریت ملت دهن کجی می‌کند و با نوعی لج بازی کودکانه و دیوانه وار می‌خواهد بر خشم مردم و بر عیش خود بیافزاید ، از تیم ملی فوتبال ایران به عنوان ابزاری برای اینکار استفاده می‌کند، از فرستادن و اجیر کردن هزاران خودی و غیر خودی در قطر برای حمایت و تشویق تیم و تطمیع عوامل قطری برای سرکوب اندک معترضان بگیر تا این آخری که با دیدنش از فرط تعجب و حیرت، جعفری بر همه جای آدم سبز می‌شود، خوشحالی یگان ویژه و نیروی سرکوب و راه انداختن کارناوالشان ، کسانی که تا دیروز جمع کننده بساط شادی های ملی و پرچم هایمان بودند ، امروز پرچمدار شادی شده اند! در همان لحظه که در تهران گل پخش می‌کنند در زاهدان گلوله می‌زنند...
تیم ملی فوتبال ایران هیچ گاه در جام های جهانی ، اینقدر نزدیک به صعود به مرحله بعد نبوده است ، از حساسیت بازی با آمریکا و حواشی که ایجاد خواهند کرد که بگذریم ، تنها یک تساوی ما را به مرحله بعدی خواهد برد و به گمانم این اتفاق خواهد افتاد ،انگار از ساخته شدن این اسب تروا فقط دمش مانده ، نگذاریم مفت بری کنند ، شهر را به بهانه این شادی ، با زن و مرد و پیر و جوان به تسخیر خود دربیاوریم ، بیشماران ، خودمان صدای خودمان را فریاد بزنیم ، حتی تنها فکر شدن این کار ، آرامش نداشته شان را آشفته تر می‌کند...


نویسنده ناشناس
1.4K views12:11
باز کردن / نظر دهید
2022-11-26 15:11:18 اپیزود اول : فوتبال علیه دشمن

به جرات می‌توان گفت ، فوتبال از معدود ورزش‌هاییست که حال و هوایش با اکثر ورزش ها فرق دارد ، پیوند عمیق و ارتباط مستقیمی با حس غرور و هویت و احترام به نفس هوادارنش را دارد ، فرقی نمی‌کند هوادار باشگاه فوتبال شهرت باشی یا کشورت ، حتی در یک شهر ، باشگاه‌ها و هوادارانی از دو طبقه اجتماعی وجود دارند و در این میانه تنها فوتبال است که به عنوان ابزاری برای ابراز بیان احساساتی از قبیل ، خشم و شادی و غرور و افتخار یکی بر دیگری ، در صلح آمیز ترین شکل ممکن به کار برده می شود ، آدمی را گاهی به اوج آسمان می‌برد و گاهی به قعر چاه ، گاهی زخم می‌زند و گاهی التیام می‌بخشد، حتی اگر فوتبالی هم نباشی ، تمام آن حس ها و انرژی جمعی اش یک جایی یقه تو را می‌گیرد و در خود می بلعد.

ایپزود دوم: فرار به سوی پیروزی

خیلی از ما حتما فیلم فرار به سوی پیروزی را دیده ایم ، فیلمی با بازی استالونه ، بابی مور و پله ، فیلمی که بارها در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد ، داستان فیلم از این قرار هست که در سال ۱۹۴۱ شماری از اسرای متفقین، پیشنهاد افسران آلمانی برای یک بازی فوتبال میان متفقین و تیم ملی آلمان را می پذیرند. مسابقه قرار است در پاریس برگزار شود و گروه های مقاومت تصمیم می گیرند بازیکنان تیم متفقین را بین دو نیمه فراری بدهند ، شرایط بازی تقریبا جوری چیده شده که بدون هیچ تردیدی آلمان نازی برنده بازی باشه، بازی در نیمه اول به سود آلمان تمام میشود و بازیکنان به رختکن می‌روند تا طبق برنامه از پیش تعیین شده فرار کنند اما ناگهان تصمیمشان را عوض می کنند ، هدف از فرار به استقامت تغییر پیدا میکند ، نمی‌خواهند با باختشان باعث تحقیر و سرخوردگی بیشتر مردمی باشند که بدون اطلاع از نقشه فرار اینها به استادیوم آمده اند ، مردمی که تا اینجای کار در جنگ با آلمان نازی شکست خوردند و کشورشان اشغال شده ، مردمی که مبارزه در زمین فوتبال و پیروزی بر آلمان نازی را به نوعی مرهمی بر زخم های خودشان و بازیابی غرور لگدمال شده شان می‌پندارند ، بر همین اساس با تمام توان به زمین بر می‌گردند تا نتیجه را تغییر بدهند ، حتی پله با اینکه از ناحیه دست مصدوم و تعویض شده بود دوباره به بازی بر میگردد و با قیچی برگردان زیبایی گل تساوی بخش را به آلمان نازی میزند و ورزشگاه را غرق در شادی میکند، اما نقطه اوج فیلم در دقایق پایانی بازی رقم میخورد، از اونجایی که آلمان باید به هر طریقی برنده بازی باشد ، داور برای تیم آلمان پنالتی میگیرد ،استالونه که دروازه بان است میرود جلوی بازیکن آلمانی که پشت توپ ایستاده و برای چند ثانیه بااو چشم در چشم میشود،جمعیت در حمایت از تیم اسرای متفقین ، یکصدا فریاد می‌زنند ، ویکتوری(پیروزی) ، بازیکن آلمان به توپ ضربه میزند واستالونه با تمام توان به سمت توپ شیرجه میرود و توپ را میگیرد ، جمعیت از فرط خوشحالی و غرور منفجر میشود و با عبور از سربازان آلمانی به داخل زمین می‌ریزند و دور بازیکنان حلقه می‌زنند، کتهایشان را به تن بازیکنان می‌کنند و همگی مثل موجی خروشان درهای استادیوم را از جا می‌کنند و فرار می‌کنند .

وضعیت روحی و روانی امروز ما بی شباهت به این داستان نیست ، گویی ما فرانسه اشغال شده هستیم و رژیم جمهوری اسلامی با تمامی نیروی سرکوبی که در کوی و برزن دارد همان آلمان نازی هست ، روح و روان ما سالهاست که توسط حاکمیت تحقیر شده و غرور ملی ما بارها و بارها خدشه دار شده و این روزها به نقطه اوج خود رسیده ، دیگر تن و جان و مال و ناموسمان هم آشکارا در امان نیست ، سنگها را بسته و سگها را به جانمان ول کرده اند ، در این هنگامه اشک و خون دلمان می‌خواهد همه کنار ما بایستند ، درد و بغض ما را فریاد کنند ، برای همین هم فشار افکار عمومی ، بازیکنان تیم ملی فوتبال را نشانه گرفته ، دلش می‌خواهد همانگونه که همیشه بزرگترین و اصلی ترین پشتیبان و حمایت کننده تیم ملی بوده اند ، اکنون آنها، از جایگاهی که دارند و در وضعیتی که چشم تمام جهان بر آنهاست ، صدا و حامی ملت باشند اما انگار به واسطه رفتار و عکس‌العمل های آنان در مکان ها و زمانهای مختلف ، قرابتی بین خودشان و آنها حس نمی‌کنند ،تو گویی ما اسیر هستیم اما آنها ، آن تیم اسرای متفقین قصه ما و از ما نیستند ، سرود نخواندنشان،دستبند مشکی زدنشان،شادی نکردن بعد از گل شان ، اعتراض کردن تک و توکشان...
1.4K viewsedited  12:11
باز کردن / نظر دهید
2022-11-25 13:46:33
1.3K views10:46
باز کردن / نظر دهید
2022-11-22 13:49:37
891 views10:49
باز کردن / نظر دهید