Get Mystery Box with random crypto!

اشو

لوگوی کانال تلگرام oshocenterr — اشو ا
لوگوی کانال تلگرام oshocenterr — اشو
آدرس کانال: @oshocenterr
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 2.95K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی اشو
مطالب اشو در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 49

2021-01-20 15:31:02 از جهل تا معصومیت


بلوغ همان معصومیت است، با یک تفاوت: بلوغ معصومیت بازیافته است - معصومیتی که از تو به چنگ آمده، هر کودکی معصوم به دنیا می آید، اما اجتماع او را به تباهی می کشد. تا به امروز، اجتماع تاثیری مخرب بر کودک داشته است. همه فرهنگها بر استثمار معصومیت کودک، بر بهره کشی از کودک، بر برده ساختن و شرطی کردن او برای مقاصد و منافع سیاسی، اجتماعی و مکتبی خویش تکیه داشته اند. آن مقاصد توسط افراد ذی نفع تعیین می گردند. به کشورهای ابرقدرت دنيا توجه کنید : سیاستمداران و
رهبران فکری جامعه شدیداً با هم تبانی دارند و همیشه با هم همکاری داشته اند. در کشورهای استثمار شده هم وضع به همین منوال است.
لحظه ای که کودک قدم به اجتماع می گذارد، چیزی فوق العاده ارزشمند را از دست می دهد؛ او رابطه اش را با پروردگار یکتا از دست می دهد. او به شکلی فزاینده بر مغزش تکیه می کند و همه چیز را درباره دل به فراموشی می سپارد، در حالی که قلب پلی است که به وجود شخص راه دارد. بدون دل نمی توانی به وجود خویش دست پیدا کنی - این غیر ممکن است. آنان که با عشق و احساسات سر مخالفت دارند، با زدن برچسب «احساساتی گرایی» این چیزها را مورد نفی و نکوهش قرار می دهند. آنها سالیان سال است که عشاق را به باد انتقاد می گیرند، فقط به این دلیل ساده که عشق از آن مغز نیست، از آن دل است. کسی که مستعد عشق است، دیر یا زود وجود خویش را کشف خواهد کرد و همین که شخص وجود خویش را کشف کرد، از همه الگوها و ساختارها آزاد است. او از همه قید و بندها آزاد است. او آزادی ناب است.
«هر کودکی معصوم به دنیا می آید، ولی توسط اجتماع دانا می شود. دلیل وجود مدرسه ها و کالج ها و دانشگاهها هم همین است».


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 15

کانال اشو
@Oshocenterr
644 views12:31
باز کردن / نظر دهید
2021-01-19 15:31:03 ادامه ...


با مراقبه آغاز کن و خود به خود همه آن چیزهایی که باید، در تو رشد می یابد - سکوت، سکون، سعادت، حساسیت - و سعی کن هر چیزی را که در مراقبه پدید می آید، در زندگی ات به فعل در آورده و آن را با دیگران تقسیم کنی، زیرا هر چیزی که با دیگران تقسیم شود، به سرعت رشد می یابد. وقتی به نقطه مرگ رسیدی، خواهی دید که مرگی در کار نیست. تو میتوانی خداحافظی کنی، اما هیچ نیازی به اشک ریختن نیست - شاید اشک شوق، وای از روی اندوه، هرگز. «اما باید از معصوم بودن آغاز کنی...»
بنابراین باید ابتدا همه آن خزعبلاتی که یدک می کشی، بریز دور - واقعا که مردم چقدر جفنگیات و آت و آشغال با خود حمل می کنند! آدم حیران می ماند. آخر برای چه؟ فقط به این خاطر که در گوش تو خوانده اند که اینها ایده ها و اصول ارشمندی هستند! تو با خودت هوشمندانه رفتار نکرده ای، در مورد خودت هوشمندانه رفتار کن.
زندگی بسیار ساده است؛ یک رقص شیدا و شورانگیز است. و سراسر این کره خاکی می تواند سرشار از رقص و شادی باشد. اما نفع عده ای ایجاب میکند که هیچ کس از زندگی لذت نبرد، کسی لبخند به لب نیاورد. کسی نباید بخندد، که زندگی گناه آلود است. دار مکافات است. تو چطور میتوانی در جوی زندگی کنی که مدام بیخ گوش تو می خوانند که زندگی دار مکانات است و تو به خاطر گناهی که مرتکب شده ای در رنج بسر می بری و اینجا زندانی است که برای زجر کشیدن تو را به آن تبعید کرده اند؟
به تو می گویم که زندگی زندان نیست، مجازات نیست. زندگی پاداش است و فقط به کسانی ارزانی می شود که آن را کسب کرده اند و شایسته دریافت آن هستند. و این حق توست که از آن لذت ببری؛ اگر لذت نبری گناه کرده ای. اگر به آن زیبایی نبخشی، اگر آن را همانطور که پیدا کردی، رها کنی، تو بر ضد هستی بوده ای. نه! آن را کمی شادامانه تر، کمی زیباتر، کمی معطرتر ترک کن!
به وجودت گوش بسپار، که مدام دم گوش تو می خواند... و آن ندایی خاموش و بی صداست. درست است، بر سرت فریاد نمی کشد. و اگر کمی ساکت باشی، صراط مستقیم را احساس می کنی. همان کسی باش که هستی. هرگز سعی نکن دیگری باشی. و آنگاه به بلوغ خواهی رسید. بلوغ یعنی پذیرش مسئولیت به هر قیمتی؛ اینکه خطر هر چیزی را به جان بخری که خودت باشی. همه داستان بلوغ همین است.


اشو
بلوغ
ص 13 و 14

کانال اشو
@Oshocenterr
675 views12:31
باز کردن / نظر دهید
2021-01-18 15:31:09 ادامه ‌...


مرگ ناخوشایند و نفرت انگیز نشانه آن است که زندگی سراسر پوچ و بیهوده بوده است. مرگ باید اجابتی بی دغدغه، ورودی عاشقانه به درون ناشناخته، وداعی نشاط انگیز با دوستان قدیمی - با دنيا - باشد. مرگ یک نمایش حزن انگیز و مصیبت بار نیست.
لین چی یکی از اساتید ذن، در بستر مرگ بود. هزاران نفر از شاگردان او به دورش گرد آمده بودند تا آخرین موعظه او را بشنوند. اما لين چی شادمان، با تبسمی بر لب، راحت دراز کشیده بود و حرفی نمی زد.
یکی از دوستان قدیمی او که خودش نیز استاد بود، وقتی دید لین چی آخرین نفسها را می کشد و هنوز کلمه ای بر زبان نیاورده است، این نکته را به او گوشزد کرد، به همین خاطر توانست به اوبگوید که «لین چی، فراموش کرده ای که باید آخرین وصیت خود را بر زبان بیاوری؟ همیشه گفته بودم که حافظه درست و حسابی نداری. تو داری میمیری... یادت رفته؟» الين چی گفت: «گوش بده» در همین لحظه دو سنجاب بر پشت بام غيث غيث كنان از این سو به آن سوی می دویدند. او گفت : « چه زیبا و مرد».
برای لحظه ای، وقتی گفت «گوش بده!» سکوتی مطلق برقرار شد. همه خیال می کردند که می خواهد حرف مهمی بزند، اما فقط دو تا سنجاب که بر سر و کول هم می پریدند و غیژ غیژ کنان روی بام دنبال هم میگردند... و او لبخند زد و مرد. اما او آخرین پیام خود را به گوش همه رساند؛ چیزها را بیخودی کوچک، بزرگ، کم ارزش یا پر ارزش نکن؛ هر چیزی اهمیت دارد. در این لحظه، مرگ لين چی همانقدر اهمیت دارد که سر و صدای دو تا سنجاب بر روی پشت بام. هيچ تفاوتی وجود ندارد. در هستی همه یکی هستند. تمامی فسلفه او، كل درس زندگی او این بود که هیچ چیز بزرگی هیچ چیز پیش پا افتاده و بی ارزشی وجود ندارد؛ این همه به تو بستگی دارد، اینکه تو از آن چه می سازی.



ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 12 و 13

کانال اشو
@Oshocenterr
669 views12:31
باز کردن / نظر دهید
2021-01-17 15:32:18 ادامه ...


آنچه با چای می توان کرد، با هر چیز دیگری هم میتوان انجام داد - با لباسهایت، با غذایی که می خوری و ... مردم تقریبا در خواب زندگی می کنند، و گرنه هر پارچه و لباسی زیبایی و حس مخصوصی به خود دارد. اگر حساس باشی، به تن کردن لباس فقط پوشاندن بدن نیست؛ بلکه چیزی برای ابراز فردیت توست، چیزی برای بیان ذائقه، فرهنگ و وجود تو هر کاری که می کنی باید ایینه تو باشد، باید امضای تو را بر پای خود دارا باشد. آنگاه زندگی به جشنی مستمر تبدیل می شود حتی وقتی در بستر بیماری افتاده ای، میتوانی هر لحظه اش را لحظه زیبایی و نشاط، لحظه آرامش و استراحت، لحظه مراقبه لحظه گوش دادن به نوای موسیقی و شعر بسازی. نیازی نیست غصه بیمار بودنت را بخوری. باید خوشحال باشی که همه سرکارند و تو مثل یک سلطان در بستر لمیده ای - یکی برایت چایی تدارک می بیند، سماور نغمه قل قل می نوازد. یکی از دوستان برای نواختن فلوت، اذن دخول و شرفیابی خواسته است و ...
این چیزها از هر دارویی مهمتر است. هر وقت ناخوشی، پزشک را طلب کن، اما مهمتر از آن، همه آنهایی را که دوستشان داری دعوت کن، چون هیچ دارویی موثرتر از عشق نیست. همه آنهایی را دریاب و پذیرا باس که پیرامونت زیبایی، موسیقی، شعر می آفرینند، چون هیچ چیزی مثل حال و هوای جشن شفابخش نیست. دارو پست ترین نوع درمان است. اما چنین به نظر می رسد که ما همه چیز را به دست فراموشی سپرده ایم. این است که باید به دارو متکی باشیم، مرتب نق بزنیم و با چهره ای عبوس زانوی غم بغل بگیریم - گویی از شادمانی و نشاط فراوانی که سر کار داشته ایم، محروم مانده ایم! تو در دفتر کارت بدبخت بودی حالا فقط یک روز است که سر کار نرفته ای و دو دستی هم بر بدبختی چنگ انداخته ای - و نمی خواهی نفسی به راحتی بکشی. از هر چیزی خلاقیت بیافرین؛ از بدترین بهترین بساز. این همان چیزی است که آن را هنر زندگی کردن می خوانم و اگر آدمی روی زمین یافت نشد که هر لحظه و هر مرحله از زندگی اش را به زیبایی، عشق و طوب گذراند، طبیعتا مرگ او نیز قله نهایی مجاهدت های او در سراسر زندگی اش خواهد بود و دلیلی ندارد که واپسین تلاشها - یعنی، مرگش - به زشتی آنچه که هر روز بر همه رخ میدهد، باشد.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 12

کانال اشو
@Oshocenterr
755 views12:32
باز کردن / نظر دهید
2021-01-16 15:31:06 ادامه ...


چیزهای کوچک و پیش پا افتاده را به جشن مبدل کن. به عنوان مثال، در ژاپن «جشن چای» هست. در هر خانقاه یا صومعه ذن و در خانه هر کسی که استطاعتش را داشته باشد، معبد کوچکی برای نوشیدن چای هست. در این حال، چای دیگر یک چیز معمولی و عادی نیست؛ آنها نوشیدن چای را به یک جشن مبدل کرده اند. معبد ویژه نوشیدن چای به شکلی خاص طراحی می شود - در باغی زیبا، با آبگیری زیبا، قوهایی شنا کنان در آب و گلهایی دور تا دور پراکنده، میهمانان باید آن بیرون، کفشهای خود را از پای درآورده و آنجا باقی بگذارند. اینجا معبد است و وقتی پا به درون معبد گذاشتی نباید حرف بزنی. باید نشخوارهای ذهنی، افکار و حرفهایت را به همراه کفشهایت همان جا بیرون بگذاری. باید در حالت مراقبه بنشینی و میزبان - زنی که چای را آماده میکند - حرکاتش چنان با ظرافت و موقرانه است که گویی پر سبكبال است که در هوا به اینجا و آنجا سرک می کشد تا برایت چای بریزد. او فنجانها و نعلبکی ها را با چنان شکوهی جلویت می گذارد که گویی پیش خدایان می گذارد و با عزت و احترامی شایسته خدایان تعظیم میکند، و تو فنجای چای را با همان عزت و احترام از دستش می گیری.
چایی را در سماور مخصوص درست می کنند که صدای قل قل زیبایی از آن بر می خیزد - با موسیقی و نوایی خاص خودش .. و این بخشی از مراسم چای است که ابتدا همه باید به نوای دل انگیز چای گوش دهند. بنابراین همه خاموش گوش دل می سپارند ... جیک جیک پرندگان در فضای باغ ... قل قل سماور ... و چای که نغمه خود را سر می دهد. آرامشی عمیق، حکمفرماست...
وقتی چای دم کشید و در فنجان ریخته شد، تو نباید به شیوه ی معمول آن را هُرت هُرت سر بکشی؛ ابتدا باید عطر چای را استشمام نمایی. بعد گویی هر جرعه از آن از ماوراست، آهسته آهسته و مزه مزه کنان چایی را سر بکش - بگذار زمان آن طولانی باشد، هیچ عجله ای در کار نیست. شاید کسی از سر ذوق در فلوت بدمد یا سیتاری بنوازد. چایی، این چیز پیش پا افتاده و آنها از آن یک جشن مذهبی زیبا و فرح بخش آفریده اند. همه میهمانان، با اقناع خاطر، با طراوات و با احساس جوانی و شعف از این جشن بیرون می آیند.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 11

کانال اشو
@Oshocenterr
951 views12:31
باز کردن / نظر دهید
2021-01-15 15:31:03 ادامه ...


هر فرهنگی باید این کمبودها را به نحوی جبران کند تا تو خود را غم زده و کاملا بدبخت احساس نکنی. اما این جبرانی کاذب و تو خالی است. آتش بازی و هفت ترقه و رقص های زنگی نمی تواند تو را به شادی وا دارد. اینها فقط برای بچه ها خوب است - از نظر تو اینها فقط مشتی هیاهوی درهم و برهم و سر و صدای مزاحم به حساب می آید. اما در دنیای درونت می تواند جریانی پیوسته از نورها، آوازها و لذات نوسان داشته باشد.
همیشه به یاد داشته باش که اجتماع وقتی به فکر چاره جویی می افتد که احساس کند عدم جبران این واپس خوردگی در صورت انفجار به موقعیت خطرناکی منجر میگردد. اجتماع راههایی را پیش پایت می گذارد تا بتوانی این واپس خوردگی را به نحوی بیرون بریزی - اما جشن واقعی این نیست، نمی تواند واقعی باشد. «جشن واقعی باید از ندگی تو و در زندگی تو پدید آید».
جشن واقعی را نمی توان مطابق با گاه شمار - مثلا اول نوامبر - بر پا کرد. عجیب است، تو سراسر سال بدبختی و یکباره اول نوامبر از بدبختی بیرون آمده، از شادی به رقص در می آیی. یا آن بدبختی ریاکارانه بوده و یا اول نوامبر دروغین و ساختگی است؛ هر دو نمی توانند حقیقی باشند و همین که اول نوامبر گذشت، دوباره تو به همان سوراخ تاریک خودت خواهی خزید و همه دگرباره در باتلاق بدبختی و اضطراب خود فرو میروند. زندگی باید جشنی پیوسته باشد؛ فستیوالی آکنده از نورهای رنگی در سراسر سال.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 10 و 11

کانال اشو
@Oshocenterr
839 views12:31
باز کردن / نظر دهید
2021-01-14 15:31:05 ادامه ...


قبلا تو نیز چنین حالاتی را شاهد بوده ای، ولی با دقت به آن توجه نکرده ای. وقتی عصبانی هستی ندیده ای بدن تو حالت خاصی به خود می گیرد؟ هنگام عصبانیت نمی توانی دستت را باز نگه داری، خوب توجه کن، دستهایت مشت می شوند. هنگام عصبانیت نمی توانی لبخند بزنی - میتوانی؟ با هر عاطفه ای، بدن باید از حالت خاصی تبعیت کند.
بنابراین آن مسجمه ها به نحوی ساخته و پرداخته شده اند که اگر تو ساکت بشینی و تماشایشان کنی و بعد چشمهایت را ببندی، یک تصویر نگاتیو، یک تصویر سایه وارد بدنت می شود و تو چیزی را احساس می کنی که پیش از این هرگز احساس نکرده ای. آن مجسمه ها و معبدها برای پرستش ساخته نشده اند، برای تجربه کردن ساخته شده اند. آنها آزمایشگاههای علمی هستند و هیچ ربطی به مذهب ندارند قرن هاست نوعی علم اسرار آمیز خاص را به کار گرفته اند تا نسل های بعدی بتوانند با تجربه های نسل پیشین در تماس باقی بمانند. نه از طریق کتابها و واژه ها، که از طریق چیزی عمیق تر در وجود آدمی نفوذ می یابد - از طریق سکوت، مراقبه و آرامش.
همراه با رشد این سکوت، صمیمت و عشق نیز در تو رشد می یابد و زندگی تو به رقص، طرب و جشنی لحظه به لحظه بدل می شود. تا به حال هیچ به این موضوع فکر کرده ای که چرا در سراسر دنیا، در هر فرهنگ یا جامعه ای تنها چند روز از سال را جشن میگیرند؟ این چند روز جشن فقط برای جبران مافات است - زیرا جامعه همه جشن و غوغای زندگی ات را از تو گرفته است و اگر در ازای آن چیزی به تو ندهد، زندگی تو می تواند برای فرهنگ خطرساز باشد.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 9 و 10

کانال اشو
@Oshocenterr
823 views12:31
باز کردن / نظر دهید