Get Mystery Box with random crypto!

مكالمه زبان

لوگوی کانال تلگرام oxfor — مكالمه زبان م
لوگوی کانال تلگرام oxfor — مكالمه زبان
آدرس کانال: @oxfor
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 13.54K
توضیحات از کانال

اینستاگرام ما رو همین الان فالو کنید👇
Instagram.com/Houman_marcopolo
لينك كانال👇
https://telegram.me/joinchat/CQUhAj6W_zulbBnjqvRqBw
برای تماس مستقیم👇
@Houman_1985
.

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها 6

2023-04-30 16:02:02 حرف نکره(a وan)


موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an)

 هنگاميکه برای اولين بار به کسی يا چيزی اشاره می‌کنيم از a يا an استفاده می‌کنيم. اما وقتی که به همان چيز دوباره اشاره می‌شود، بايد از the استفاده کرد:

I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
(ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولی همسرم فکر می‌کند که آن پيراهن اندازه من نيست.)

Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave thedog to a friend.
(زمانی يک سگ خيلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلی مفيد نبود، برای همين سگ را به يک دوست دادم.ا)

وقتی كه به يك چيز مفرد اشاره می‌شود از a يا an استفاده می‌کنيم. در اين حالت همان معنی one يا «يک» را می‌دهد (در مقايسه با three، two و ...):

I'd like an apple and two oranges.

Yesterday I bought three pencils and a notebook.

در اصطلاحات عددی خاص:

a half
يک دوم

a third
یک سوم
هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:

همراه با اسامی شغلها:

She's a doctor.

My father is a teacher.
  همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت:

  a few (of)a lot (of)

همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such:

What a beautiful day! 
(چه روز زيبايی!)

What a strange friend you have!
 (عجب دوست عجيبی داری!)

Such a pity! 
(چه حيف شد!)

@oxfor
1.1K views13:02
باز کردن / نظر دهید
2023-04-30 09:02:01 حرف نکره

حرف تعريف نامعين شامل a و an می‌باشد.

حرف تعريف a قبل از يك حرف بی‌صدا بکار می‌رود:

a car, a man, a bus, a house

حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار می‌رود:

an apple, an actor, an animal, an old man

   چند نکته

 در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمی‌شود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار می‌گيرد:

an hour, an honourable man

كلماتی مانند useful، unit، university، union، European و ... با اينکه با حروف صدادار شروع می‌شوند، ولی حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ می‌شود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار می‌گيرند:

a university, a useful book

a يا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش می‌آيند:

a book, a happy boy, a famous actor

برای اسامی جمع، بجای a يا an، يا از some استفاده می‌کنيم و يا اصلاً هيچ کلمه‌ای را بکار نمی‌بريم:

It's a cat.  It's a dog.  And it's a monkey.
but: These are all animals.

a horse  some horses

@oxfor
917 views06:02
باز کردن / نظر دهید
2023-04-29 12:36:01 گذشته ی استمراری



گذشته استمراری» در موارد زير بکار می‌رود:

برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغازشده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار می‌کرديد؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

 

برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:

The phone rang when I was watching TV.
(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشينم خراب شد)


 
برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان می‌کند):

I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

but: I read a book during the flight. (I finished it)

@oxfor
948 views09:36
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 15:36:01 گذشته ساده

برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:

We met last week.

He left yesterday.


 
برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان می‌آيند:

I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
 


برای بيان عادت یا شرايطی در گذشته:

When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

Every day he walked in the jungle to....


@oxfor
967 views12:36
باز کردن / نظر دهید
2023-04-27 16:14:01 21 صفت برای وقتی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است و میخواهید ازآن تعریف کنید..


Great
عالی/ خیلی خوب
Fantastic
خارق العاده
Wonderful
شگفت اور، شگفت انگيز
Splendid
باشکوه ،باجلال ،عالى 
Excellent 
عالی
Amazing
متحير کننده ،شگفت انگيز
Incredible
باور نکردنى
Awesome
خیلی پر ابهت
The best
بهترین
Impressive
برانگيزنده احساسات ،گيرا
Breathtaking
نفس گیر
Marvellous
حيرت اور، عجيب ،جالب
Unbelievable
غیر قابل باور
Remarkable
قابل توجه ،عالى ،جالب توجه
Astonishing
حيرت انگيز
Extraordinary
فوق العاده ،غيرعادى
Fascinating
فريبنده ،دلکش ،سحراميز
Mind blowing
حيرت انگيز
Unimaginable
غیر قابل تصور
Magnificent
باشکوه ،مجلل ،عالى
Tremendous
شگرف،عجيب ،عظيم

@oxfor
1.0K views13:14
باز کردن / نظر دهید
2023-04-27 12:14:02 اصطلاحات مربوط به ازدواج کردن و خواستگاری.

I want to marry Maryam.
من میخواهم با مریم ازدواج کنم.
Ali wants to marry her.
علی میخواهد با او ازدواج کند .
Mohsen proposed to her.
محسن از او خواستگاری کرد.
Will you marry me?
با من ازدواج میکنی؟
I got married to him.
با او ازدواج کردم.
He proposed to me.
ازم خواستگاری کرد.
I am not going to get married now.
فعلا قصد ازدواج ندارم.
I don’t believe in marriage.
به ازدواج اعتقاد ندارم.
I am engaged now.
فعلا نامزدم.
I will marry the one I really love.
من با کسی که واقعا دوست دارم ازدواج میکنم


@oxfor
929 views09:14
باز کردن / نظر دهید
2023-04-26 20:40:36 چند تا عبارت و جمله کاربردی


I don’t want to bother you.
نمیخواهم باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t want to bother you anymore.
نمیخواهم بیش از این باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t have anything to do in return.
من نمی‌توانم محبت شما را جبران کنم/در ازای محبت تان کاری برایتان انجام دهم.
.
I don't know how to appreciate you.
نمیدانم چطور از شما تشکر کنم
.
I don't know what to say.
نمیدانم چه بگویم
.
You saved my life.
تو زندگی مرا نجات دادی
.
You are a life saver
تو یک زندگی نجات دهنده ایی/ در موقعیت بسیار بحرانی به دادم رسیدی
.
Why do you make such a big deal out of this?
چرا مسئله را اینقدر بزرگش می‌کنی؟
.
We’ve talked a lot about it. Let’s just drop it.
خیلی در این رابطه حرف زدیم بیا دیگه بس كنیم.
.
I should remind you that you are under oath.
باید به شما یادآوری كنم كه شما قسم خورده اید.
.
Come on, You are overreacting.
بی خیال، بیجهت داری زیادی عکس العمل نشان میدهی/ جدی میگیری
.
for God's sake
محض رضای خدا
مثال:
for God's sake, it's enough
محض رضای خدا کافیه/ بسه دیگه!!


@oxfor
1.0K views17:40
باز کردن / نظر دهید
2023-04-25 16:57:01  نمونه مکالمه
She's a whistleblower




Sam: I can't believe how Clare goes around with Alice .
سم : نمی توانم باور کنم که کلر چگونه با آلیس بیرون میرود.

Kathy : Why is that ? What's wrong with Alice ?
کتی : چرا اینطور؟ مشکل آلیس چیست؟

Sam: She's a whistleblower and she rats on others in her department .
سم : او یک خبر رسان و افشاگر است. و او به بقیه در آپارتمان خود خبر میرساند.

Kathy : Then , we have to warn Clare as soon as possible lest she slips up .
کتی : پس، ما باید از ترس اینکه مبادا آلیس خطای دیگر انجام دهد هر چه سریعتر به کلر هشدار دهیم.

Sam : Yeah , the sooner the better .
سم : بلی، هر چه سریعتر بهتر .

Kathy:  Actually ! I'm afraid Clare is the villain of the piece but not the other way round . Obviously ; she is covering up by spreading rumors about Alice .
کتی: در حقیقت! میترسم از این که کلر برخلاف انتظار ما عامل اصلی مشکل باشد. به طور مشخص؛  او با نشر اطلاعات نادرست مردم را از کشف حقایق راجع به آلیس باز می دارد.  

Sam:  You don't say !
سم: باور نمی کنم!
 

#Vocabulary - معنی واژه‌ها


Go around with
 برای رفتن به مکان ها و انجام کارها با یک شخص خاص

A whistleblower 
 شخصی که در مورد آنچه اتفاق می افتد به کسی که در مقام مسئول است می گوید

Rat on
خبر دادن به کسی

 Lest
 از ترس اینکه

Slip up 
انجام دادن یک خطای بی دقت

The sooner the better
 بلافاصله ؛  هر چه زودتر کاری [به آن اشاره شود] انجام شود، کارها بهتر خواهد بود

You know what
 برای نشان دادن اینکه فرد،  چیزی جالب یا غافلگیرکننده خواهد گفت استفاده می شود.

The villain of the piece
 کسی است که به عنوان عامل مشکل دیده می شود

 The other way round 
 برعکس آن چیزی که انتظار می رود یا فرض می شود.

 Cover up
  جلوگیری مردم از کشف اشتباهات یا حقایق ناخوشایند

Spread rumors
 برای انتشار اطلاعات تایید نشده با منشا نامشخص

You don't say 
 برای ابراز تعجب یا ناباوری استفاده می شود


@oxfor
1.0K views13:57
باز کردن / نظر دهید
2023-04-25 11:56:02
How did you know that?
از کجا می‌دونستی ؟ ا( ز کجا فهمیدی ؟ )

اینجوری خونده میشه : How ja know that?

How جا know that?: اینجوری خونده میشه


@oxfor
942 views08:56
باز کردن / نظر دهید
2023-04-24 09:24:01
مکانها


@oxfor
1.1K views06:24
باز کردن / نظر دهید