Get Mystery Box with random crypto!

مكالمه زبان

لوگوی کانال تلگرام oxfor — مكالمه زبان م
لوگوی کانال تلگرام oxfor — مكالمه زبان
آدرس کانال: @oxfor
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 13.54K
توضیحات از کانال

اینستاگرام ما رو همین الان فالو کنید👇
Instagram.com/Houman_marcopolo
لينك كانال👇
https://telegram.me/joinchat/CQUhAj6W_zulbBnjqvRqBw
برای تماس مستقیم👇
@Houman_1985
.

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها 7

2023-04-21 20:04:01 Busy+ -ing.

Don't say: He was busy to revise the exams.

Say: He was busy revising for the exams.

@oxfor
369 views17:04
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 17:03:02 Worth + -ing.

Don't say: Is today's film worth to see?

Say: Is today's film worth seeing?


@oxfor
429 views14:03
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 09:58:01 کلمه‌ی sitting در حالتِ صفتی دو ردیفِ معناییِ اصلی دارد، حقیقی و مجازی:

معنیِ حقیقیِ آن همان «نشسته» (و در برخی موارد، «نشیمن») است.

a sitting area in the lobby
جایی/ فضایی برای نشستن در تالار ورودی/ لابی

a sitting position
وضعیتِ نشسته

the sitting room
اتاق نشیمن

در برخی ترکیبات، sitting انگار معنایی بیش از معنیِ حقیقیِ صِرف دارد.

a sitting hen
مرغ کُرچ/ مرغِ نشسته روی تخم‌هایش

مرغ کُرچ را broody هم می‌گویند. در واقع معادل رایج‌ترش همین است.


a sitting tenant
مستاجرِ ساکن/ فعلی

کلمه‌ی sitting را در این ترکیب می‌توان واجد معنایی مجازی دانست و طبیعتاً جزو بخش بعدی طبقه‌بندی کرد.

Our sitting tenant is a dentist.
مستاجر فعلی ما دندان‌پزشک است.


این صفت در معنایی مجازی (خصوصاً درباره‌ی یک پُست یا سِمَت)، «فعلی» یا «کنونی» فهمیده می‌شود.

the sitting pontiff
پاپِ کنونی

در آیین کاتولیک، کلمه‌ی pontiff (به‌معنی کشیشِ اعظم) را به‌لحاظ فنی خطاب به هر اسقفی (bishop) می‌توان به‌کار برد. ولی تقریباً همه‌ی کلیساهای کاتولیک ترجیح می‌دهند این کلمه را فقط برای پاپ (pope) به‌کار ببرند.
بنابراین، این دو کلمه مترادف محسوب می‌شوند.

a sitting member of parliament
نماینده‌ی فعلیِ مجلس

در انگلیسیِ بریتانیایی، صِرفِ ترکیبِ a sitting member به‌معنی «نماینده‌ی فعلیِ مجلس» است.

the sitting president
رئیس‌جمهورِ فعلی

the sitting chairman of the committee
رئیس کنونیِ این کمیته

It was the greatest clash in our history between a sitting president and an ex-president.
در تاریخ ما، این بزرگ‌ترین نزاع بود بین رئیس‌جمهورِ وقت و یک رئیس‌جمهور سابق.

همان‌طور که در مثال بالا دیدید، در ترجمه از معادل‌های «کنونی» و «فعلی» استفاده نکردم. دلیلش این است که این دو معادل زمان حال را متبادر می‌کنند و در جمله‌ای که زمانش گذشته است موجبِ غرابت معنایی می‌شوند.
برای رفع این مشکل، می‌توانیم از معادل «وقت» استفاده کنیم.

برخی مواقع (خصوصاً هنگام صحبت از مقام‌های سیاسی)، ممکن است هیچ‌کدام از معادل‌های گفته‌شده به‌ کار نیایند و به قول معروف، در ترجمه ننشینند. در این‌گونه موارد، می‌توانیم از معادل‌های «مستقر» یا «بر سرِ کار» یا «در قدرت» استفاده کنیم.


یک معنای مجازی دیگر برای sitting در ترکیب زیر ظاهر می‌شود.

a sitting duck
هدفِ آسان، هدفِ بی‌دفاع و آسان، لقمه‌ی چرب و نرم، آسیب‌پذیر

ترکیب sitting target نیز به همین معنی است.


سه مثال از مطبوعات:

Justice Department guidelines mean that no sitting president will be indicted. (Washington Post, Jan. 23, 2023)

His old boss, Mr Johnson, made history by becoming the first sitting prime minister to have broken the law while in office by flouting lockdown rules. (BBC, Jan. 21, 2023)

But the liturgi for his funeral will largely resemble that of a sitting pope, with some changes to the prayers, according to a Vatican spokesman, Matteo Bruni. (New York Times, Jan. 4, 2023)


@oxfor
467 views06:58
باز کردن / نظر دهید
2023-04-18 08:58:02

I N F O R M A L  ----  F O R M A L

It’s about ---- It concerns, It’s in regards to
need to ---- required
think about ---- consider
get ---- obtain
put up ---- tolerate
deal with ---- handle
seem ---- appear
show ---- demonstrate, illustrate, portray
start ---- commence
keep ---- retain
free ---- release
get on someone’s nerves ---- bother
ring up ---- call
show up ---- arrive
let ---- permit
fill in ---- substitute, inform
block ---- undermine

@oxfor
427 views05:58
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 14:54:02
foot print = رد پا

مراقب طبیعت باشیم


@oxfor
365 views11:54
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 09:52:02
#phrases

Bring up
همراه با ترجمه و مثال کاربردی


@oxfor
128 views06:52
باز کردن / نظر دهید
2023-04-17 07:51:50 کلمات مشابه در زبان انگلیسی


Host = میزبان
Hostel = هتل ارزان
Hostility = خصومت
Hospitality = مهمان نوازی


Generous = سخاوتمند
Genius = نابغه
Genuine = اصلی–خالص
Gorgeous = زیبا


Suppose = گمان کردن
Oppose = مخالفت کردن
Depose = خلع کردن
Impose = تحمیل کردن
Dispose = خلاص شدن
Expose = نمایش دادن_در معرض قرار دادن
Compose = نوشتن_سرودن

@oxfor
229 views04:51
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 14:41:01 قیدهای احتمال در زبان انگلیسی

Adverbials of Probability

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. ما از قیدهای احتمال برای نشان دادن اینکه ما درباره چیزی چقدر مطمئن هستیم و چقدر احتمال انجام شدنش را می‌دهیم استفاده می‌کنیم. پرکاربردترین قیدهای احتمال در انگلیسی به شرح زیر است:

قیدهای maybe و perhaps در ابتدای عبارت و جمله می‌آیند. سایر قیدهای احتمال معمولا قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی می‌آیند.

certainly (قطعا، حتما)

definitely (حتما، مطمئنا)

maybe (شاید، احتمالا)

possibly (احتمالا)

clearly (واضحا، آشکارا)

obviously (آشکارا، واضح)

probably (احتمالا، شاید)

Perhaps the weather will be fine. 
شاید هوا خوب شود.

Maybe it won’t rain. 
شاید باران نبارد.

He is certainly coming to the party. 
او قطعا به مهمانی می‌آید.

We will possibly come to England next year. 
ما احتمالا سال آینده به انگلستان خواهیم آمد.

اما اگر فعل اصلی جمله be باشد، آنگاه قیدهای احتمال بعد از فعل اصلی می‌آیند.

They are definitely at home. 
آنها حتما خانه هستند.

She was obviously very surprised. 
او مشخصا خیلی متعجب شده بود.

@oxfor
137 views11:41
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 09:30:17 اصطلاحات انگلیسی مربوط به بانک


Account
حساب (بانکی)
I’m going to open an account
قصد دارم یک حساب باز کنم

ATM => automated teller machine
دستگاه خودپرداز
There is an ATM near here, but it’s almost always broken-down
یه دستگاه خودپرداز نزدیک اینجاست ولی تقریبا همیشه خرابه

balance
موجودی حساب
Please check your bank balance
لطفا موجودی حساب بانکی خود را چک کنید

bounce
(چک) برگشت خوردن
I had a bounced cheque yesterday
دیروز یه چک برگشتی داشتم

cash

پول نقد، نقد کردن (چک)
I need to cash this cheque

من باید این چک رو نقد کنم
check / cheque (chequebook)

چک (دسته چک)
I want to write two cheques , but there’s only one left
می خوام دو تا چک بنویسم ولی فقط یکی مونده


debt
بدهی
He owes a large debt to the bank
او بدهی زیادی به بانک داره

deposit # withdraw
واریز کردن (به حساب)، واریز
Yesterday I went to the bank and deposited the checks for you
دیروز من به بانک رفتم و چک ها رو برات واریز کردم

endorse
پشت نویسی کردن (چک)
Sir, you need to endorse your cheque
آقا شما باید چکتون رو پشت نویسی کنید

interest
بهره، سود بانکی
I have to pay a lot of interest on the loan I’ve recently gotten
من باید بهره زیادی رو برای وامی که اخیرا گرفتم پرداخت کنم

loan
وام
I’m trying to get a 10000 $ loan to buy a car
دارم سعی می کنم یه وام 10 هزار دلاری برای خرید ماشین بگیرم

statement
صورتحساب
My bank sends me statements every month
بانکی که در آن حساب دارم هر ماه صورت حسابم رو برام ارسال می کنه

teller = cashier
صندوقدار

withdraw # deposit
(از حساب بانکی پول) برداشت کردن
I just withdrew 200 dollars from my account

همین الان 200 دلار از حسابم برداشت کردم

@oxfor
306 views06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-14 21:31:11 تفاوت دو واژه کاربردی Rob و Steal رو بررسی میکنیم.

هردوی این کلمات معنی دزدیدن میدند اما
Rob /rɒb/
برای دزدی کردن از یک مکان و یا دزدیدن یک فرد استفاده میشه.
مثلا:
They Robbed a bank
They Robbed a child

و اما کلمه
Steal /stiːl/

یعنی دزدیدن یک شی. مثلا ساعت، پول، ماشین ،...
They stole all my money
همه پولمو بردن
They are going to steal my watch
اونا میخوان ساعتمو بدزدن


@oxfor
445 views18:31
باز کردن / نظر دهید