Get Mystery Box with random crypto!

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

لوگوی کانال تلگرام pardanshah — انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ) ا
لوگوی کانال تلگرام pardanshah — انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
آدرس کانال: @pardanshah
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 554
توضیحات از کانال

انجمن پاردان
فضایی برای روشنگری‌های اجتماعی و سیاسی بلوچستان، بر محوریت ملی‌گرایی ایرانی.
سگالیده جنگ و به‌میدان دلیر
چو اشکش که صید آورَد نرّه‌شیر

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2023-01-10 04:55:16 زبان مادری

بخش دوم


نه آموزشِ زبان مادری و نه آموزش به زبان مادری هیچ‌یک به‌تنهایی دوای این درد نیستند. زیرا آموزشِ زبان مادری تنها به کودکانی کمک خواهد کرد که در فضای خانه و خانواده زبان قومی و مادری خود را نیاموخته‌اند.
آموزش به زبان مادری نیز تنها در مقاطع تحصیلی ابتدایی قابل اجرا است و هرچه روبه‌جلو برویم تحصیلات عالی نیازمند یک زبان معیار با سابقهٔ علمی و نوشتاری است، ویژگی‌ای که بسیاری از زبان‌های رایج در ایران آن‌را ندارند. علاوه بر این، تحصیل به چندین زبان مادری نیازمند مقدمات بسیاری است و به سرمایه و نیروی انسانی و زمان فراوانی نیاز دارد و در شرایط امروزهٔ ایران -که نظام آموزشی و پرورشی با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و حتی بسیاری از روستاها مدرسه هم ندارند- از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. زمانی که در ناحیهٔ بلوچستان هنوز بسیاری از کودکان روستایی از مدرسه و تحصیل محروم هستند و بیشتر مدارس روستایی، کپری و بدون امکانات هستند؛ در اندیشهٔ تحصیل به زبان مادری بودن مصداق بارز ضرب‌المثل « خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است» می‌باشد.

تحصیل به زبان مادری، نیازمند زیرساخت‌های فراوان می‌باشد. نیروی انسانی و متخصصین و و معلمین فراوانی نیاز دارد، سرمایه‌ای فراوان برای ایجاد مدارس و دانشگاه‌ها و کتابخانه‌ها لازم دارد و از جایی که بسیاری از زبان‌ها حتی رسم‌الخط ندارند و اصطلاحات علمی کافی ندارند زمان و سرمایهٔ زیادی می‌طلبد. در شرایط امروزی ایران چنین چیزی غیرممکن است و حتی اگر ممکن باشد نه تنها کمکی به دانش آموزان نخواهد کرد بلکه برای آنان مشکلات فراوانی ایجاد میکند و مانعی برای پیشرفتشان می‌شود.
آموزشِ زبان مادری نیز مشکلات خود را دارد، بخش عمده‌ای از کودکان، زبان مادری خود را در محیط خانه و خانواده می‌آموزند و نیازی به آموزش آن در مدرسه ندارند. از طرفی دیگر اجباری بودن آن نیز غیرممکن است و تنها می‌تواند به‌صورت کلاس اختیاری و خارج از برنامه برای کودکانی که زبان مادری خود را نیاموخته‌اند مهیا شود. کلاس‌های آموزش به زبان مادری تنها بخشی از مشکلات زبان‌های ایران را حل می‌کنند و حفظ و پیشرفت جایگاه زبان‌های ایران نیازمند اقدامات بیشتر و کارآمدتری است.

راه چاره چیست؟
بالا بردن جایگاه و کاربرد زبان‌ها بهترین راه‌حل است. برای مثال زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران، می‌بایستی همچون زبان ترکی یا کره‌ای یا انگلیسی، جایگاه قابل‌ توجه‌ای در موسیقی و سینمای جهانی داشته باشد. همچنین باید از هجوم واژه‌های بیگانه به این زبان باید جلوگیری شود، شوربختانه از جایی که این زبانِ آموزشی، علمی و رسمی ایران است، واژگان بیگانه فراوانی به آن راه یافته‌اند.
برای زبان‌های مادری و قومی نیز، در کنار کلاس‌های اختیاریِ آموزش این زبان‌ها، می‌بایستی به ادبیات این زبان‌ها نیز توجه شود. همانگونه که کودکان فارسی‌زبان، زبان فارسی را در محیط خانه و خانواده می‌آموزند و در مدارس تنها به خواندن و نوشتن به فارسی و یادگیری ادبیات زبان فارسی مشغول می‌شوند؛ گویشوران زبان‌های قومی و محلی نیز باید ادبیات زبان اول خود را بیاموزند و از این طریق با اصطلاحات، واژه‌ها، فعل‌ها، داستان‌ها، اشعار، ضرب‌المثل‌ها و... آشنا شوند و آن‌را حفظ کنند.
همچنین برای گویشوران زبان‌های قومی باید محتواهای آموزشی، فیلم، سریال، موسیقی و برنامه‌های تلویزیونی در رسانه‌های دولتی و خصوصی تهیه شود و به پویایی این زبان‌ها توجه شود.

مطالعهٔ بخش اول

@PardanShah
186 viewsedited  01:55
باز کردن / نظر دهید
2023-01-10 04:44:25 زبان مادری

بخش اول

زبان مادری تعاریف گسترده‌ای دارد، این اصطلاح در ایران، اشاره به زبان قومیّت‌ها دارد؛ یعنی زبان‌های بلوچی و کُردی و لری و... ، زبان مادریِ مردمِ بلوچ و کُرد و لُر و... است.
بر اساس تقسیم‌بندی دانشنامهٔ اتنولوگ، شمار زبان‌های رایج در ایران به ۷۶ زبان می‌رسد.

مشکلات موجود، گریبان همه زبان‌های کوچک و بزرگ را گرفته است؛ و خطراتی که زبان‌های رایج در ایران را تهدید می‌کنند موجب دغدغهٔ جامعهٔ ایران شده است. زبان‌های رایج در ایران که در ادامه مطلب به اختصار از آن به عنوان «زبان‌های ایران» یاد می‌شود، تنها زبان‌هایی نیستند که در معرض خطر قرار گرفته‌اند. بلکه براساس آمارهای رسمی سازمان یونسکو بیش از پنجاه‌درصد از هفت‌هزار زبان شناخته‌شده در دنیا در آستانه نابودی هستند. از میان هفت‌هزار زبان، تنها چندصد زبان در نظام‌های آموزشی و رسمی در دنیا ارائه می‌شوند و کمتر از صد زبان در دنیای دیجیتال به کار گرفته می‌شوند.
زبان‌شناسان بر این‌ باورند که بیش از نیمی از زبان‌هایی که در سراسر جهان رواج دارد، طی صدسال آینده از بین خواهند رفت. بسیاری از این زبان‌ها به دلیل کم شدن گویشوران یا عدم انتقال بین نسلی در معرض خطر نابودی قرار گرفته‌اند. به دیدگاه صاحب قلم، دو عامل مهم وجود دارد که زبان‌ها را تهدید می‌کنند. عامل اول کم جمعیت بودن و اقلیت بودن آن‌هاست، این زبان‌ها معمولاً توسط زبان‌های بزرگ‌تر (از لحاظ جمعیتی) احاطه می‌شوند و تبدیل به زبان اقلیت می‌شوند. عامل دوم، از دست رفتن جایگاه اجتماعی زبان‌هاست؛ بسیاری از زبان‌هایی که گویشوران کافی دارند اما به نسل‌های جدید منتقل نمی‌شوند در واقع جایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند و گویشوران آن، به دلیل کم‌کاربرد بودن این زبان‌ها، آنها را کنار می‌گذارند و زبان دیگری که کاربردی‌تر است را انتخاب می‌کنند. به زبان ساده، اگر زبانی که در یک ناحیهٔ جنگلی در آفریقا تکامل یافته است را وارد ناحیه‌ای بیابانی در ایران کنیم، آن زبان در این منطقه کاربرد ندارد و جایگاه خود را به مرور زمان از دست می‌دهد. بنابراین اگر نتوانیم زبانی را که در محیط دیگری تکامل یافته است و سپس وارد محیط جدید عصر تکنولوژی و ارتباطات نوین شده است، را با سبک جدید زندگی مردم تطبیق بدهیم موجی بزرگ از واژ‌ه‌های بیگانه وارد آن می‌شود و حتی ممکن است این زبان جایگاه و کاربرد خود را از دست بدهد.

در ایران طی چند سال اخیر، به دلیل مشکلاتی که زبان‌های ایران (زبان‌های رایج در ایران) را تهدید می‌کنند، ایده‌پردازان راهکاری به نام آموزش به زبان مادری را پیشنهاد می‌کنند. آموزش به زبان مادری یعنی تحصیلات دانش‌آموزان و دانشجویان باید به زبان مادری باشد.
آموزشِ زبان مادری نیز همانگونه که از نامش پیداست، آموزشِ زبان‌های قومی (بلوچی، لری، کردی و ...) به نسل جدید است. ایده‌پردازانی که این راهکارها را پیشنهادها می‌دهند تنها به بیان مسئله اکتفاء می‌کنند و مخاطبین را با هاله‌ای از ابهام تنها می‌گذارند. درحالی که چنین پیشنهادی نیازمند بررسی‌های گسترده و فراوان است. زمانی که تنها صورت مسئله بیان شود شک و شبهات فراوانی ایجاد می‌کند و به دنبال خود واکنش‌ها و مخالفت‌های فراوانی دارد. مهم‌ترین مشکل زبان‌های ایران، از دست رفتن جایگاه و کاربردشان است. تقریبا همهٔ زبان‌ها در ایران به این مشکل دچار شده‌اند. زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران، هیچ جایگاهی در سینما و موسیقی و تکنولوژی جهان امروزی ندارد و هرچه دارد از گذشته به یادگار مانده است. زبان‌های قومی نیز ادبیات خود را که بیشتر شفاهی بوده است به فراموشی سپرده‌اند و چیزی از اصطلاحات، ضرب‌المثل‌ها، اشعار، داستان‌ها و ادبیات این زبان‌ها باقی نمانده است.

مطالعهٔ بخش دوم

@PardanShah
165 viewsedited  01:44
باز کردن / نظر دهید
2022-12-29 10:41:36 گوشه‌گیری و انزوا چرا؟!

مفهوم پانیسم برگرفته از واژهٔ «پان» به‌معنای ‌(همه، کل، تمامیت‌) است. در قرون گذشته پانیسم یک ایده سیاسی توسعه‌طلبانه بر پایه وحدت نژادی، مذهبی و زبانی بود. پان‌اسلاویسم، پان‌ژرمنیسم، پان‌عربیسم، پان‌تورانیسم، پانترکیسم و پان‌اسلامیسم از جمله آن‌ هستند.
به‌علت پیوند عمیق و ناگسستنی این عقیده با توسعه‌طلبی، نژادپرستی، دگرستیزی و نظامی‌گری؛ پانیسم کار به جایی نبرده و با شکست مواجه شده است. امروزه در جهان بر پایه همبستگی از طریق همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی اتحادیه‌های فراملی فراوانی به مانند اتحادیه اروپا یا اتحادیه جهان عرب ایجاد شده‌اند که برخلاف ایده‌های سنتی قرون گذشته، موفقیت‌های فراوانی دارند.
امروزه با پانیسم سنتی به شکل تحدید شدهٔ آن، در «ناسیونالیسم قومی» برمی‌خوریم. در ناسیونالیسم قومی یا همان قوم‌گرایی، ملیت در چهارچوب قوم تعریف می‌شود و در مقابل ملی‌گرایی مدنی قرار می‌گیرد.
یکی از تفاوت‌های مهم پانیسم در قوم‌گرایی با نسخهٔ سنتی پانیسم، این‌است که نسخهٔ سنتیِ پانیسم، بر پایه توسعه طلبی و گسترش‌ مرزهای یک کشور بود. اما قوم‌گرایی به دنبال جدایی و انزوا است.

رویکرد انزواطلبانه و جدایی‌خواهانه قوم‌گرایان (ناسیونالیست‌های قومی یا پان‌قوم‌ها) ناشی از مشکلاتی است که مدت‌هاست اقوام را تهدید می‌کند. امروزه که جهان به سوی جهانی‌شدن یا گلوبالیزه شدن می‌رود و زبان‌های بزرگ در حال پیشرفت روزافزون هستند، زبان‌ها و فرهنگ‌های کوچک به‌شدت در معرض خطر هستند. اعضای جوامع قومیتی زمانی که هویت خود را در خطر می‌بینند تصمیم به انزوا و جدایی می‌گیرند. آنها به این نتیجه می‌رسند که اگر با رویکردی تدافعی، بر پایه نژادپرستی و قوم‌سالاری به ستیزه‌جویی با دیگر اقوام بپردازند و هویت محلی و قومی خود را از هویت ملی خود جدا سازند و حتی به سوی استقلال و تجزیه بروند می‌توانند از هویت خود پاسداری کنند.
اما با تجربه‌ای که از رویکرد پانیسم سنتی در قرن نوزده و هجده داریم، می‌شود حدس زد که دگرستیزی و نژادپرستی راه به جایی نمی‌برد، بلکه اتحاد و همبستگی با دیگران و گسترش روابط است که منجر به حفظ و پویایی یک فرهنگ می‌شود.
با یک حساب سرانگشتی، می‌شود بررسی کرد که آیا پانعربیسم با رویکرد توسعه‌طلبانه خود بر پایهٔ نژادپرستی موفق شد یا اتحادیه جهان عرب با همبستگی کشورهای عرب و همکاری با جهان؟ در اروپا پان‌اسلاویسم و پان‌ژرمنیسم موفق شدند یا اتحادیه‌های مختلف اروپا برپایه همکاری‌های فراوان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی؟

قومگرایان بدانند که گوشه‌گیری آنان نه تنها راه به جایی نمی‌برد بلکه به سرعت نابودی و زوالِ فرهنگ و هویت قومی می‌افزاید.
لازم به ذکر است تکیه کردن زبان‌های کوچک‌تر به زبان‌های بزرگترِ هم‌خانواده می‌تواند به حفظ آن‌ها در برابر زبان های بیگانه کمک کند. انسجام خرده فرهنگ‌های ایرانی با فرهنگ ملی ایران و تکیه زبان‌های محلی در زمینه تشکیل رسم‌الخط، گسترش ادبیات، قواعد، واژه‌سازی به زبان فارسی و دیگر زبان‌های ایرانی‌ای که سابقه ادبی و کتابت دارند و زبان معیار به‌شمار می‌آیند، کمک بسیاری به فرهنگ و زبان اقوام خواهد کرد. حتی زبان فارسی در زمینه واژه‌سازی یا یافتن معانی واژه‌های کهن می‌تواند به دیگر زبان‌های ایرانی اتکاء کند.

@PardanShah
1.5K viewsedited  07:41
باز کردن / نظر دهید
2022-12-27 11:26:24
بزک نمیر بهار می‌آید کمبزه با خیار می‌آید

آهای معترضین! انقلاب را متوقف کنید برایتان دولت ملی بلوچستان می‌آوریم به راستی که «بزک نمیر بهار می‌آید کمبزه با خیار می‌آید» مصداق بارز وعده‌های پوچ شما جهت شکست انسجام دادخواهان ایران علیه بیدادگری است.

چه چیزی باعث شده است که زمین را به آسمان بدوزید تا همبستگی ایرانیان را برهم‌بزنید؟
بر اساس اینکه نتیجهٔ اتحاد مردم ایران برچیده شدن ظلم است، می‌شود فهمید چه کسانی از این اتحاد می‌هراسند.

انقلاب‌ها تنها با اتحاد مردم پیروز می‌شوند و راه شکست هر انقلابی، ایجاد تفرقه و چنددستگی میان مردم است.

به‌جای اتحاد ملت ایران و همچنین رسیدن صدایشان به جهانیان، انسجام داخلی در بلوچستان را پیشنهاد می‌کنید! آنوقت سابقهٔ درخشان گروه‌های مسلح و احزاب گوناگون بلوچ در درگیری و جنگ با یک‌دیگر و همچنین جنگ‌های طایفه‌ای را چگونه لاپوشانی خواهید کرد؟ شماها ابتدا دست از تخریب چهرهٔ قشر کنشگر جامعهٔ بلوچستان یعنی علما، سرداران، روشنفکران، نخبه‌ها و تحصیل‌کردگان در میان جامعه دست بکشید آن‌وقت دم از انسجام داخلی بزنید.

@PardanShah
522 viewsedited  08:26
باز کردن / نظر دهید
2022-12-23 09:49:39 انزوای فرهنگی ایران در جهان

«جهانی‌شدن»، از منظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، فرایندی است که با نضج و رشد روابط بین‌المللی باعث تسهیل و تسریع تبادل افکار و تعامل افعال می‌شود. فراهم‌سازی زمینه‌های پیشبرد زیرساخت‌های ارتباطی نظیر طرق و وسایل حمل‌ونقل، فضای مجازی و شبکۀ جهانی اینترنت، ابزارهای هوشمند از قبیل موبایل و کامپیوتر، جهان را به دهکدۀ کوچکی تشبیه کرده است. در این فواصل کوتاه ارتباطی، جنبه‌های مختلف شناخت متقابل و تعامل فرهنگی، شتاب بیشتری گرفته است.

این مسئله در گذشته سرعت کندی داشت و به‌راحتی قابل گسترش نبود. در مواردی، فتوحات پادشاهان و کشورگشایی‌های آن‌ها به رواج یک فرهنگ یا زبان منجر می‌شد. همانند گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در هند و ماوراءالنهر و آناتولی و اروپا توسط غزنویان و سلجوقیان و عثمانیان. البته راه‌های ارتباطی جهان متمدن قدیم نیز در این امر دخیل بودند. مثلاً تأثیر طرق تجاری ابریشم و ادویه فقط به تقویت تجارت منجر نمی‌شد؛ زیرا علاوه بر جابجایی کالاها، نقش بارزی در نشر و تبادل معرفت علمی، دینی، فرهنگی، هنری و... ایفا می‌کرد و ایران نیز به‌عنوان پلی میان شرق و غرب، بازیگر دلربای علم و ادب و هنر و صنعت بود.

با نگاهی کوتاه به جهان امروز، نمونه‌های متعددی از رواج جهانی زبان‌ها و فرهنگ‌های ملل مختلف می‌توان یافت: زبان‌های انگلیسی و کره‌ای و ترکی و عربی؛ فیلم‌های کره‌ای و هالیوودی و بالیوودی و انیمه‌های ژاپنی؛ جشن‌‌های هالووین و ولنتاین و کریسمس؛ سبک‌های متنوع موسیقی و... . ایران برخلاف گذشته، جایگاه ناچیزی در فرهنگ عمومی جهان دارد. این ضعف در جهان معاصر بیش از هر چیز ناشی از عوامل متعددی همچون انزوای سیاسی و اقتصادی به‌همراه ضعف فعالیت فرهنگی است. در رفع این نقص، بعضی فقط پی مقصر می‌جویند و در مقابل رواج فرهنگ‌های خارجی در ایران رویکردی پرخاشگرانه دارند.

باید دانست که با تشر و پرخاش نمی‌توان جوانک و جوانی را که جذب فرهنگ شرقی یا اروپایی شده منصرف کرد. بدون تردید لازمۀ رواج فرهنگ ایرانی در سطح جهان، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی اصولی برای بلندمدت است. یک یلدا و نوروز و چهارشنبه‌سوری با کم‌وکاستی‌های فراوان خود، نسل جدید را به‌راحتی مجذوب نمی‌کند. برای احیای فرهنگ ایران، باید فرهنگ ایرانی را با شناخت تاریخی و امروزی، به زندگی اجتماعی ایرانیان پیوند داد و عموم جامعه را بدان آشنا ساخت و برای تقویت آن با برنامه‌ریزی‌ هوشمندانه کوشید.

@PardanShah
633 views06:49
باز کردن / نظر دهید
2022-12-19 20:55:18 بررسی جایگاه زبان ملی و زبان‌های محلی

قوم‌گرایان زبان فارسی را به‌عنوان زبان رسمی و ملی ایران، در نقطۀ مقابل زبان‌های محلی قرار می‌دهند و آن را زبانی سلطه‌گر می‌پندارند که حق تکلم به زبان‌ها و گویش‌های محلی را ضایع ساخته و در نتیجه، عامل ضعف و زوال و انقراض زبان‌های محلی است. این دسته به‌طور واضح از درک جایگاه متفاوت زبان رسمیِ ملی و زبان‌های محلی عاجزند.

آنچه گویشوران محلی تکلم می‌کنند، غیرمعیار و صرفاً محاوره‌ای است. مثلاً لهجات سراوانی و زاهدانی در زبان بلوچی، به همان گونه گویش محلی به شمار می‌روند، که لهجات اصفهانی و مشهدی و یزدی و شیرازی و تهرانی در زبان فارسی.

زبان معیار، آن است که از قدمت تاریخی بلندی به‌عنوان زبان میانجی و علمی و ادبی برخوردار است و به‌راحتی در جامعه ایفای نقش می‌کند. زبان کهن و بارور فارسی مصداق بارز یک زبان معیار است که در جامعۀ ایرانی رواج داشته است و دامنۀ کاربرد آن از سرزمین‌های اروپایی امپراتوری عثمانی تا هند و ماوراءالنهر را نیز در بر می‌گرفته است؛ لذا به مردم یا منطقۀ خاصی تعلق نداشته و به ایران محدود نبوده است. بدیهی است که چنین زبانی قابل مقایسه با زبان‌ها و گویش‌های محلی نیست.

وارون اوهام قوم‌گرایان، زبان فارسی ارتباط واژگانی ویژه و جایگاه والایی از گذشته تاکنون در زبان‌ها و ادبیات محلی ایران داشته است. چنان‌که خاستگاه مختلف شعرای فارسی‌سرا گواه آن است.

شاهکارهای قند پارسی همچون بوستان و گلستان، پندنامه، مثنوی معنوی، شاهنامه، ورقه و گل‌شاه، بهرام و گل‌اندام و... جایگاه والای ویژه‌ای میان بلوچ‌ها داشته‌اند. همچنین شاعران بلوچی چون قاضی نورمحمد گنجابوی، زیب مَگْسی، عبدالله پیشینی، شَی محمد دُرافشان و ناطق مکرانی پارسی‌سرا بوده‌اند.

از سوی دیگر، بسیاری از کشورها دارای چندین زبان و گویش و لهجه هستند و همین مسئله لزوم وجود یک زبان رسمی را ایجاب می‌کند. اگر سیستانی و بندری با یک تهرانی به لهجۀ خود گفتگو کنند، سخن یکدیگر را به‌سختی می‌فهمند. این تفاوت حتی میان گویش‌های بلوچی و دیگر زبان‌های محلی وجود نیز دارد. ایران دارای زبان‌های متعددی است و بدون رسمیت فارسی به‌عنوان زبان ملی، مردم ایران به‌مانند هند دست به دامان انگلیسی خواهند شد.

@PardanShah
1.1K views17:55
باز کردن / نظر دهید
2022-12-17 11:04:12 نامه‌ای از یک کُرد به هم‌میهنان بلوچ

سه ماه است که ایران را اشک و خون و فغان برگرفته است و مردم ایران با دغدغه‌هایی در سطح ملی به خیابان ها آمدند و تعداد زیادی جانباخته و اسیر داده‌اند.
نوامیس ملت ایران از سوی اشغالگران مورد دست‌درازی قرار گرفته‌اند و مردان ایرانی برای ایشان خون دادند...
اما با اینکه مردم ایران دوشادوش هم ایستاده و می‌جنگند، در فضای مجازی حربه‌های زیادی بویژه از سوی فعالان خارج‌نشین به کار گرفته شد تا این همدلی را برهم‌زنند.

متاسفانه درحالی‌که برای همه مردم مشخص شده بود که تجزیه‌طلبان اعتباری میان مردم ندارند و همه ایرانیان پشتیبان هم هستند و در همه جای ایران، مردم برای انتقام خون مهسای کُرد بلند شدند، تعداد زیادی از همزبانان من در خارج از کشور پرچمی بلند کردند تا با آن نشان بدهند بله ما کردها تجزیه‌طلب هستیم!
طبیعتاً آنان حمایت رسانه‌های ایران‌ستیز نظیر اینترنشنال و شخصیت‌های ایرانستیزی مانند اسماعیلیون و علی‌نژاد را هم داشته اند.
با اینکه پانکردها سعی داشتند بلوچ‌ها را نیز وارد بازی کثیف خود را برای به قهقرا بردن جنبش ملت ایران کنند، اما شما هم‌میهنان بلوچ داد میهن‌پرستی سر دادید.
پانکردها همه‌جا اختلاف مذهبی را دست‌آویز ایران‌ستیزی قرار داده‌اند و باز رهبر مذهبی شما، مولوی عبدالحمید از یگانگی ملت ایران با هر زبان و دین و مذهب سخن گفت.

یکی از حربه‌های پانکردها که متحد اشغالگران هستند، اینست که سر تلفات چانه می‌زنند. آنان در خیزش ایرانیان ناگهان توجه‌ها را به سوی مهاباد جلب کرده و دم از نسل‌کشی زدند درحالی که همه جای ایران کشته می‌داد. این کار ایشان فقط برای برهم زدن تمرکز مردم بود که موفق هم شدند.
و باز ایشان با همین حربه سعی در کشیدن بلوچ ها به همین باری کثیف خود داشتند که باز هم شما ایشان را روسیاه کردید.

عده‌ای سعی کردند این جنبش را انقلاب زنانه ژینایی بنامند و خوراک تبلیغاتی برای سرکوبگران ایجاد کنند تا بگویند ببینید اینان می‌خواهند لخت شوند.
اما باز هم بلوچ‌ها که مردمی متدین و دارای حجاب هستند نشان دادند این ادعا پوچ است و تنها دغدغه جنبش ما ایران است.

امروز برای ایرانیان میهن‌پرست مشخص شد که چه کسی دغدغه میهن دارد و چه کسی دغدغه تجزیه‌طلبی...
پانکردها آبروی مردم مرا بردند و نشان دادند که هرگاه مردم ایران جنبشی کنند، این افراد آماده‌اند آن را به جدایی‌خواهی گره بزنند.

اما در این میان بلوچ‌ها روسپید شدند. میهن‌پرستانه‌تر از همه شعار دادند و این جنبش را از اتهامات حکومتی ستردند و به تجزیه‌طلبان تودهنی محکمی زدند.


@PardanShah
1.8K viewsedited  08:04
باز کردن / نظر دهید
2022-12-15 14:17:01
شمار جانباختگان ایران در خیزش اخیر به‌تفکیک استان

در خیزش اخیر، مردم بلوچ در کنار همهٔ ایرانیان، هم‌صدا حقوق خود را فریاد زدند و در این راه شهدای زیادی دادند. اما آنان که با دستان گل‌آلودشان پیوسته دم از جدایی‌طلبی می‌زنند، خون پاکِ به‌ناحق ریخته شدهٔ شهدا را در راه اهداف پلیدشان به بازی می‌گیرند و با سوءاستفاده از آن، می‌گویند که بلوچستان بیشترین کشته‌ها را داده اما مردم ایران دلسوزِ ما نیستند. این افراد مدعی‌اند که در ایران کسی صدای بلوچ را نشنیده و مظلومیت و ستم‌دیدگی آن‌ها را بازتاب نداده‌اند. این دسته از افراد برای ضدّیت با ایران، متمایل به کشورهای هم‌مذهبشان یا مناطق بلوچ‌نشین خارج از ایران شده‌اند و با این‌حال، هیچ‌یک از این‌ دو گروه مذکور واکنش مناسبی در برابر قتل‌عام نمازگزاران نداده‌اند و سکوت اختیار کرده‌اند. این در حالی است که به‌رغم سکوت آنان، ایرانیان فارغ از هر دین و مذهب یکدیگر را تنها نگذاشتند و هم‌صدا حمایت فراوانی از هموطنان خود کردند. گروه‌های جدایی‌خواه با چشم‌پوشی از این همدلی و همبستگی ایرانیان‌، چشم‌بسته به بیراههٔ ناکجاآباد می‌روند.

@PardanShah
527 views11:17
باز کردن / نظر دهید
2022-12-11 19:24:12
بیست و یکم آذر

هفتاد و ششمین سالروز آزادسازی آذربایجان از چنگال فرقه پیشه‌وری فرخنده باد.

@PardanShah
611 views16:24
باز کردن / نظر دهید
2022-12-10 10:33:28 اتمام حجت معترضان با نفوذی‌ها و تجزیه‌طلبان

در تصاویر به‌دست‌آمده از اعتراضات روز گذشتهٔ زاهدان‌، پرچم سه‌رنگ بزرگی می‌بینیم که آزادی‌خواهان بلوچ آن را با اشتیاق فراوان برافراشته‌اند. پرچمی که با نوشته‌های روی خود، پیام‌های مهمی را بروز می‌دهد.

مخاطب معترضان در این پرچم نه «ملل ایران»، بلکه دعوت از «ملت ایران» به اتحاد است. معترضان بلوچ با پرچم ایران به میدان آمده‌اند و ملت ایران به همبستگی برای دستیابی به آزادی و عدالت فرامی‌خوانند. این اقدام خار درشتی در چشم تنگ و بدنظرِ جدایی‌خواهان و همۀ کسانی است که مغرضانه به معترضان بلوچ انگ تجزیه‌طلبی می‌زنند.

به یاد داریم که در جمعۀ قبل، عده‌ای نفوذی با پرچم جدایی‌طلبان در میان معترضین حاضر در مصلای زاهدان حضور یافتند که با واکنش مردم و انتظامات مسجد دستگیر شدند و پارچه‌ای که قصد داشتند به اهتزاز درآید به به احتزاز کشیده شد. [بنگرید]

در هفتۀ گذشته نیز بسیاری از فعالان جدایی‌خواه سعی در تطهیر پرچم جعلی خود داشتند و التماس می‌کردند که مردم در جمعۀ بعد با آن حضور یابند. حتی به‌صورت صوری مواضع دیرینهٔ خود را به‌حدی تنزل دادند که بگویند آن پارچه نماد تجزیه‌طلبی نیست! دیدیم که این عقب‌نشینی هم نتوانست آبروی ازدست‌رفتۀشان را بازیابد.

اما با این‌همه تلاش بیهودۀ تجزیه‌طلبان و نفوذی‌های عرزشی، پرچمی که این جمعه در دستان معترضان خودنمایی می‌کرد، رایت سه‌رنگ ایرانیت بود. پیام بارز و آشکار این پرچم، فراخوان بلوچ‌ها به ملت ایران برای حفظ اتحاد تحت لوای ایران بود. درست برخلاف تجزیه‌طلبانی که از ادعای موهوم و فریبندۀ «اتحاد ملل تحت ستم» برای تجزیۀ ایران سخن می‌گویند و بستر مناسبی برای عوامل نفوذی و فرصت‌طلب فراهم می‌کنند.

@PardanShah
738 viewsedited  07:33
باز کردن / نظر دهید