آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
42.21K
توضیحات از کانال
معلّمِ فرهنگ و ادبیاتِ ایران
◾ادمین اداره میکند.
◾اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/
ارتباط با ادمین:
mshafieikadkani@gmail.com
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
2
1 stars
0
آخرین پیام ها 2
2024-04-14 20:51:28
سخنرانی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
در شب دکتر محمد اسلامی
بیمارستان نیکان غرب
۲۵ فروردینماه ۱۴۰۲
به همت مجلهٔ بخارا
@bukharamag
13.9K viewsedited 17:51
2024-04-12 15:59:59
و این جهانِ گذرنده دارِ خُلود نیست
و بر کاروانگاهیم و پسِ یکدیگر میرویم
هیچکس را اینجا مُقام نخواهد بود.
چنان باید زیست که پس از مرگ دعای نیک کنند.
تاریخ بیهقی
#محمود_مدبری
مجلس یادبود، شنبه در تهران
12.6K viewsedited 12:59
2024-04-11 19:07:46
جانپناهِ زبان فارسیدر فاصلهای که از بهت و کوفتکی شکست در آمدیم تا وقتی که دوباره توانستیم سر پایمان بایستیم ما به عنوان يک قوم برای ادامهٔ حیات دو جور ایستادگی کردیم.
مستقیم و غیر مستقیم، یا به يک بيان کلی دیگر، نظامی و فرهنگی و بعد از چهار صد سال به دو نتیجه رسیدیم:
شکست و پیروزی.
شکست در مقابله، مستقیم، در رویاروئی و
جنگ برای هدفهای اجتماعی و سیاسی برای جدا شدن و بریدن از فاتحان عرب، از خلافت بغداد و از دین اسلام. نتیجهٔ دوم رسیدن به پیروزی بود. پیروزی در نگهداری ملیّت و زبان.
ما ملیت یا شاید بهتر باشد بگوئیم هویت ملی، «ایرانیت» خودمان را از برکت زبان و در جانپناه زبان فارسی نگه داشتیم. علیرغم پراکندگی سیاسی در واحدهای جغرافیائی متعدد و فرمانروائی عرب، ایرانی و ترک، ایران و به ویژه خراسان آن روزگار از جهتی بیشباهت به یونان باستان یا به آلمان و ایتالیا تا نیمهٔ دوم قرن نوزدهم نبود. در همهٔ این کشورها يک قوم و يک ملت با زبان و فرهنگی مشترک، نوعی فرهنگ یکپارچه توأم با اختلاف در حکومت وجود داشت.
وحدت فرهنگی بدون وحدت سیاسی یگانگی در ریشه و پراکندگی در شاخ و برگ.
ملیّت و زبان
شاهرخ مسکوب
12.8K views16:07
2024-04-08 17:04:59
این گنجها و درم و دینار همه آن است
که از مردمان به ظلم و ناحق ستدهاید
و از بهای ریسمان گندهپیران و پیرزنان است
و از توشهٔ غریبان و مسافران است
و از مال ضعیفان و یتیمان است
و جواب همه فردا پیش خدای تعالی
شما را میباید داد و به جزا پاداش چشیدن.
سیاستنامه
برای دبیرستانها (وزارت فرهنگ)
خواجه نظامالملک طوسی
تصحیح عباس اقبال، صفحهٔ ۲۰
#حکایت_خوانی
14.9K viewsedited 14:04
2024-04-06 04:12:53
مگس بر نجاستِ آدمی
نیکوتر از آنکه
علما بر درگاهِ سلطان.
کیمیای سعادت
امام محمد غزالی
به کوشش حسین خدیوجم، جلد ۱، صفحهٔ ۳۸۱
#حکایت_خوانی
12.6K viewsedited 01:12
2024-04-04 00:01:43
در قیامت چون نمازها را بیارند در ترازو نهند
و روزهها را و صدقهها را همچنین؛
اما چون محبّت را بیارند
محبّت در ترازو نگنجد.
پس اصل محبّت است.
اکنون چون در خود محبّت میبینی
آن را بیفزای تا افزون شود.
فیه مافیه
جلالالدین محمد بلخی (مولانا)
به تصحیح مرحوم استاد فروزانفر
#حکایت_خوانی
14.0K viewsedited 21:01
2024-04-03 19:32:53
دربارهٔ شخصیت دکتر محمد مصدّق
ویدیو: آرش افشینوفایی
15.5K viewsedited 16:32
2024-04-02 14:49:42
در شهر [شیرازِ قرن هشتم] چیزی که فراوان پیدا میشد ابواب خیر بود –مساجد، مدارس و خانقاهها– که املاک بسیار بر آنها وقف بود، اما از این اوقاف بسیار که فقیه مدرسه* را «دست» میداشت چیز درستی به آنچه مصرف واقعی بود نمیرسید و بیشتر در دست خورندگان بود؛ خورندگانِ اوقاف.
شاه شیخ در شادخواری و عشرتجویی خویش این همه را آزاد میگذاشت. اما بعدها، محمد مظفر به بهانهٔ آنکه «ضبط و نسق» موقوفات کند، تمام اوقاف را به مقاطعه بِستَد و اکثر آنها دیوانی شد. (متصل شد به اموال حاکمیتی).
از کوچهٔ رندان
[دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ حافظ]
شادروان استاد عبدالحسین زرینکوب، صص ۸-۷
* برگرفتهٔ بیتی از حافظ:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی بِه زِ مالِ اوقاف است
13.3K views11:49
2024-04-02 04:33:09
شب قدر را پنهان کردهاند در میان شبها؛ [همانطور که] بندهٔ خدا را پنهان کردهاند میان مدّعیان. پنهان است نه از حقیری، بلکه از غایتِ ظاهری پنهان شده است.
چنانکه آفتاب بر خفّاش نهان است؛ پهلویِ او نشسته و از او خبر ندارد، چون پردهٔ محبت دنیا او را صُمّ بُکم کرده است!
مگر که رحمت فرو آید
که انّا انزلناهُ فی لیلة القدر.
مقالات شمس تبریزی
تصحیح دکتر محمدعلی موحد
#حکایت_خوانی
12.8K viewsedited 01:33
2024-04-01 14:33:00
مزمورِ درخت
ترجیح میدهم که درختی باشم
در زیر تازیانهٔ کولاک و آذرخش
با پویهٔ شکفتن و گفتن
تا
رامْصخرهای
در ناز و در نوازشِ باران
خاموش از برای شنفتن.
اکسفورد، دسامبر ۱۹۷۵
دفترِ «از بودن و سرودن»
عکس: تهران، سهیلا ادیب
@soheylaadib
13.3K views11:33