Get Mystery Box with random crypto!

شفیعی کدکنی

آدرس کانال: @shafiei_kadkani
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 42.48K
توضیحات از کانال

معلّمِ فرهنگ و ادبیاتِ ایران
◾ادمین اداره می‌کند.
◾اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/
ارتباط با ادمین:
mshafieikadkani@gmail.com

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 25

2022-08-17 13:14:40 لغو مراسم فردا
#سایه


متأسفانه انتقال پیکر شاعر عزیزمان سایه از آلمان به ایران به تعویق افتاده است.
بنابراین برنامه‌های پیشین [پنجشنبه در تهران و جمعه در رشت] فعلاً منتفی‌ست.
برای کسب آخرین آگاهی از مراسم تشییع و خاکسپاری سایه تنها به صفحهٔ بانو یلدا ابتهاج مراجعه کنید:

https://www.instagram.com/p/ChWlRWjqmQz/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
14.3K viewsedited  10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 17:50:36
خرابات


مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنا زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#خرابات

ویدیو:
خرقهٔ زهد مرا آب خرابات ببرد
خانهٔ عقل مرا آتش میخانه بسوخت
حافظ
مرحوم استاد #سید_خلیل_عالی‌_نژاد
دف: استاد کامبیز محیط مافی، ۱۳۷۲
5.0K views14:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 13:50:36 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
خرابات



مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنای زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.
ملک‌الشعراء بهار ریشهٔ این کلمه را این‌گونه می‌یابد:
خرابات » خرآباد » خورآباد = خورشید آباد (خور بدون واو زیاد دیده شده).
در زبان‌شناسی عمومی، ت و دال جزو صامت‌هایی است که مبدل به یکدیگر می‌شوند و این قانونی کلی است.
خور = خورشید در رابطه با معابد میترائیسم (مذهب ایرانیان پیش از اسلام).
شعرهای عربیی وجود دارد که مؤید این نظریه است که مسلمانان در دیرهای مسیحیان شراب می‌نوشیده‌‌اند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#حافظ
#خرابات
4.9K viewsedited  10:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 13:49:42
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
وقت به‌خیر
#یکشنبه‌ها_و_حافظ بهانه‌ای بود از طرف ما تا سلسله مطالبی را از دکتر شفیعی کدکنی، مدت‌ها پیش، روز‌های یکشنبه، در کانال تلگرام قرار دهیم.
تلاش می‌کنیم زین‌پس، هر هفته درسگفتار‌هایی را از حافظ، حافظهٔ مردم ایران، با بیان و تحلیل استاد بزرگوارمان محمدرضا شفیعی کدکنی و دیگر بزرگان عرصهٔ حافظ‌پژوهی و حافظ‌شناسی در این رسانه به اشتراک گذاریم.

یک قصّه بیش نیست غمِ عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
4.1K views10:49
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 21:10:07
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
ذکر السّیل


روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خرد خرد می‌بارید چنان که زمین تَر‌گونه می‌کرد.
و گروهی از گله‌داران در میان روز غزنین فرود آمدند.
هرچند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمی‌بردند، تا باران قوی‌تر شد، کاهل‌وار برخاستند و خویشتن را به پای آن دیوار‌ها افگندند.
و آن هم خطا بود، که بر راهِ گذر سیل بودند.
و پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بکنده می‌آورد و مغافصه در رسید، گلّه‌داران بجَستند و جان گرفتند.
بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازار‌ها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ قلعت آمد.
و این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
و از چند ثقهٔ زاولی شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست مردمان زر و سیم و جامهٔ تباه‌شده می‌یافتند، که سیل آنجا افگنده بود، و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.
تاریخ بیهقی،
به تصحیح دکتر محمدجعفر یاحقی، مهدی سیدی
صص ۲۶۱–۲۵۹
مغافصه: به ناگاه گرفتن
#سیل
9.8K viewsedited  18:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 10:30:14 @shafiei_kadkani ـــــــــــــــــــــــ گیومرث؛ نخستین انسان پس از بیهوشی اهریمن، اورمزد آفرینش گیتی را آغاز می‌کند. او از زمانِ بیکران زمانِ محدود یا کرانه‌مند را می‌آفریند تا در هنگام مناسب آفرینش را به حرکت درآورد و سپس آفرینش پدیده‌های گیتی را آغاز…
6.5K viewsedited  07:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 21:08:27
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
شاملو؛
ضد ابتذال‌ترین شاعرِ عصرِ ما



شاملو هرچه هست، ضدّ ابتذال‌ترین شاعرِ عصرِ ماست. نیما، اخوان، فروغ، سپهری و... همه مقداری شعرِ مبتذل، سطر‌های مبتذل دارند. شاملو مثل خاقانی است، با ابتذال دشمن است.‌
اگر از کتاب‌ِ آهنگ‌های فراموش‌شده بگذریم، تقریباً شعر مبتذل در بساط او به دشواری می‌توان یافت. ممکن است صرفِ گریز از ابتذال هم هنر نباشد ولی مهم است که مردی، قریبِ نیم‌قرن و بیشتر، این همه شعر بگوید و حتی یک شعرِ مبتذل نداشته باشد.

محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، صفحهٔ ۵۲۷
8.9K views18:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 12:40:43 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
هنرمند مسئولیتی جز در برابر «زیبایی» ندارد.
#یکشنبه_ها_و_حافظ



وقتی وظیفهٔ هنرمند ایجادِ فرم بود و دیگر هیچ، هنرمند مسئولیتی جز در برابر «زیبایی» ندارد. اگر در این لحظه، آفرینش زیبایی او را به عقیده‌ای فراخواند (وجود خداوند) و در لحظهٔ بعد به عقیده‌ای خلافِ عقیدهٔ قبلی (انکار خداوند) هیچ مانعی ندارد. او استاد منطق نیست که اجتماعِ نقیضین برایش محال باشد. او در برابر «زیبایی» مسئول است. پیامِ حاصل از این زیبایی هرچه خواهد گو باش!
حافظ وقتی می‌گوید:

حافظم در مجلسی دُردی‌کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم

یعنی آفرینش زیبایی که وظیفهٔ من است، مرا گاه به سخنانی اخلاقی (وعظ) می‌کشاند و در لحظهٔ دیگر، همین آفرینش زیبایی، مرا به ستایش دُردی‌کشی (امری خلافِ سخنِ واعظان) وادار می‌کند. من در محیط جامعه کارم خلقِ زیبایی است و شگفتیِ کار هم در اینجاست.
قدری جسورانه به نظر می‌رسد ولی از گفتنش پروا و پرهیزی نیست که حافظ نخستین شاعری است که پارادایم‌های عرفانی را سکولار و عُرفی کرده است و به عنوان ابزار هنریِ صِرفْ آن را در شعر خود به کار برده است،
گرچه به یک معنی، قبل از او، همهٔ شاعرانی که ادبیاتِ مغانه و قلندری را شکل داده‌اند، بی‌آنکه خودآگاه باشند، همین‌ کار را انجام داده‌اند و برین آتش دمیده‌اند. دلیل روشنِ این که پارادایم‌های عرفان در شعر حافظ جنبهٔ تزیینی و هنری محض دارد، صبغهٔ آشکار سیاسیِ شعرِ اوست که بر هیچ صاحب‌نظری پوشیده نیست و اسنادِ تاریخیِ عصرِ او و تغییراتی که خودش در شعرش ایجاد کرده، بهترین گواهان این ویژگیِ شعرِ اوست.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیایِ هستی، جلد اول
#یکشنبه_ها_و_حافظ
#حافظ
10.6K viewsedited  09:40
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 09:15:47
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
باید از این پل عبور کنیم.


جامعهٔ ما به این وضعی که آقایان خیال می‌کنند می‌توانند پاسخ بدهند؛
نمی‌توانند.
شما می‌توانید صورت مسئله را پاک کنید،
ولی این صورت مسئله همیشه هست.
باید ما از این پل عبور کنیم
اما چه جوری می‌شود عبور کرد؛
بسیار سهمناک و خطرناک است.
اگر این عبور انجام نشود، جامعهٔ ما وارد مدرنیتهٔ واقعی نخواهد شد.
از این پل باید عبور کرد...
9.7K viewsedited  06:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-21 11:45:19 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
گیومرث؛
نخستین انسان


پس از بیهوشی اهریمن، اورمزد آفرینش گیتی را آغاز می‌کند. او از زمانِ بیکران زمانِ محدود یا کرانه‌مند را می‌آفریند تا در هنگام مناسب آفرینش را به حرکت درآورد و سپس آفرینش پدیده‌های گیتی را آغاز کند. او در یک سال و در شش نوبت پیش‌نمونه‌های شش پدیدۀ اصلی آفرینش را می‌آفریند که عبارتند از آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان.


پیش‌نمونهٔ آب به‌صورت یک قطره است به پهنای همهٔ آبها.
پیش‌نمونهٔ زمین، زمینی است گرد و هموار، بدون هیچ پستی و بلندی، در جاهایی سخت و در جاهایی نرم.
پیش‌نمونهٔ گیاه، گیاهی است به صورت یک شاخه، دربرگیرندهٔ همهٔ گیاهان عالم.
پیش‌نمونهٔ چهار پایان مفید، گاو «ایوداد» یا «ایوَ کْداد» به معنی یکتا‌آفریده است که در کنارهٔ راست رودخانهٔ وِهْ‌دائیتی (به‌دائیتی، دائیتی خوب) در ایران‌ویج یا ایران‌ویز آفریده می‌شود. او مانند ماه سفید و روشن است و بالايش به اندازهٔ سه «نای» است. اور‌مزد او را همچنین برای یاری آب و گیاه می‌آفریند.
پیش‌نمونهٔ انسان گیومرث است که به معنی «زندهٔ میرا» است. موجودی است درخشان مانند خورشید که بالایش به اندازهٔ چهار نای است و پهنایش به اندازه بالایش.
او در کنارهٔ چپ رودخانهٔ دائیتی آفریده می‌شود. او نمونهٔ انسان کامل است و برای یاری و کمک به آفریدگار خلق می‌شود و به همین جهت، گیومرث را مرد اَهْلو (یا مرد مقدس) نیز نامیده‌اند.
در اعتقادات کهن ایرانی برای اهریمن آفرینش مادی قائل نشده‌اند.

به روایت شاهنامه تاریخ اساطیری ایران با گیومرث شروع می‌شود. در شاهنامه، گیومرث به جای پیش‌نمونهٔ انسان، نخستین کدخدای جهان است که مردمان را می‌پرورد و پوشیدنی و خورش نو برای آنان پدید می‌آورد. سی سال پادشاه است و همه در اطاعت او. مردمان کیش او بر می‌گیرند. او پسری خوبروی و نیرومند و نامجو به نام سیامک دارد و در مقابل، اهریمن پسری دارد بدسگال و گرگ‌صفت که نسبت به سلطهٔ گیومرث و سیامک رشک می‌برد. سروش خبر این کینه را به گیومرث می‌رساند. او سیامک را با سپاهی به مقابلهٔ دیو می‌فرستد. سیامک با دیو سیاه نبرد می‌کند. دیو سیاه بر سیامک چیره می‌شود؛ چنگ می‌زند و جگرگاهش را می‌درد. گیومرث از این خبر دژم و سوگوار می‌شود، ولی با یاری هوشنگ، پسر سیامک، به کینه‌خواهی و نبرد با دیوسیاه می‌پردازد. چون هوشنگ بر دیوسیاه پیروز می‌شود، پادشاهی سی ساله گیومرث به سر می‌رسد.

تاریخ اساطیری ایران
استاد دکتر ژاله آموزگار، صص ۴۶–۴۰


مطالب پیشین ما را دربارهٔ شاهنامه با این هشتگ دنبال کنید:
#پنجشنبه_ها_و_شاهنامه
9.4K viewsedited  08:45
باز کردن / نظر دهید