Get Mystery Box with random crypto!

شفیعی کدکنی

آدرس کانال: @shafiei_kadkani
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 42.21K
توضیحات از کانال

معلّمِ فرهنگ و ادبیاتِ ایران
◾ادمین اداره می‌کند.
◾اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/
ارتباط با ادمین:
mshafieikadkani@gmail.com

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 24

2022-08-18 22:14:35
سیمین بهبهانی در شب سایه:
من با این غزل سایه که می‌گوید «دو چشم مرا نشانه گرفت» بسیار گریستم.
غزل:
شب آمد و دلِ تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریهٔ بی‌طاقتم بهانه گرفت

شکیب درد خموشانه‌ام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت

نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست
صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت

زهی پسند کماندار فتنه کز بُنِ تیر
نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت

امید عافیتم بود روزگار نخواست
قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت

زهی بخیل ستمگر که هر چه داد به من
به تیغ باز ستاند و به تازیانه گرفت

چو دود بی سر و سامان شدم که برق بلا
به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت

چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت
از این سَمومِ نفس‌کُش که در جوانه گرفت

دل گرفتهٔ من همچو ابر بارانی
گشایشی مگر از گریهٔ شبانه گرفت
#سایه
#هوشنگ_ابتهاج
14.6K views19:14
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 12:58:36 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
جمشید
#پنجشنبه_ها_و_شاهنامه


جمشید در اوستا پسر ویونگهان است، نخستین کسی که هوم را مطابق آیین می‌فشارد و این سعادت به او می‌رسد که صاحب فرزندی به نام جم درخشان یا جمشید شود. جم شخصیتی است هندوایرانی و با نام یِمه در هند، نخستین کس از بی‌مَرگان است که مرگ را بر می‌گزیند، راه مرگ را می‌پیماید تا راه جاودانان را به مردمان نشان دهد. او سرور دنیای درگذشتگان می‌شود.
جم در طی جابه‌جایی اسطوره‌ها، در ایران به شخصیتی بسیار محبوب و محترم تبدیل می‌شود. در اسطوره‌های ایرانی، جم با صفت شید به معنی درخشان همراه است. در اوستا و در متن‌های پهلوی دارای صفت «زیبا» و «خوب‌رمه» (دارنده گله و رمه خوب) است. در متن‌های‌ دینی آمده است که اورمزد نخست به او پیشنهاد می‌کند که دین بِه (آیین مزدیسنایی) را به جهان ببرد. جمشید از انجام چنین کاری اظهار ناتوانی می کند و آن را نمی‌پذیرد؛ اما در مقابل به اورمزد قول می‌دهد که جهان او را رشد دهد.

این اسطوره احتمالاً به دوران پیش از ظهور زردشت تعلق داشته است و سپس در تلفیق‌های بعدی جزء داستان‌های دینی درآمده است.

در فرمانروایی او آرامش وجود دارد و نعمت فراوان است. نه بادِ گرم هست و نه بادِ سرد، نه مرگ و نه درد. کسی پیر و فرتوت نمی‌شود و پدر و فرزند هر دو چون جوان پانزده ساله به نظر می‌آیند. جهان در زمان او آبادان و سرشار از سعادت می‌شود. مردمان و چهارپایان خرد و بزرگ و سگان و مرغان و شعله‌های سرخ آتش چنان همه‌جا را فرا می‌گیرند که ناگزیر با خواهش جمشید و یاری اور‌مزد، زمین در سه نوبت، که هر نوبتی سیصد سال طول می‌کشد، گسترده‌تر می‌گردد و مردمان در نه سده فناناپذیر می‌شوند.

آفریدگار به او هشدار می‌دهد که مردمان گرفتار زمستان هراس‌انگیزی خواهند شد و بر اثر آن همه مردمان و حیوانات روی زمین نابود خواهند گشت و جم را وا می‌دارد
که «وری» (دژی) بسازد. جمشید این دژ را که به ورِ جَمْکَرد (دژ ساخته جمشید) معروف است بنا می‌کند. در نهرهای آن آب روان می‌کند؛ مرغزارها و چرا‌گاه‌های زیان‌ناپذیر فراهم می‌آورد. به این ور روشن از درون، از مردان و زنانی که در این جهان از همه برتر و نیکوترند نمونه‌ای می‌برند و از جانوران آنچه بزرگتر و بهتر و خوش‌نژاد‌تر؛ از گیاهان آنچه بلندتر و خوشبوتر و خوش‌دانه‌تر؛ از آتش‌ها، سوزانتر؛ و از خورش‌ها، گواراتر.
از هر کدام جفتی فراهم می‌کنند و بدین دژ می‌برند تا آفت اهریمنی نتواند نسل این پدیده‌ها را از میان بردارد و زمانی که زمستان هولناک با حملهٔ ملکوس‌دیو در سده‌های پایانی جهان بر گیتی مستولی شد و با خود نابودی آورد، تخمه و نژاد همهٔ پدیده‌ها حفظ شود و به‌خصوص نسل آدمی ادامه یابد.

آبادانی‌های بسیار، آموزش هنرهای گوناگون، ساختن ابزار جنگ، نرم کردن آهن، تهیه لباس‌های بزم و رزم، رشتن و بافتن و شستن و دوختن، برقراری طبقات اجتماعی دین مردان، ارتشتاران، برزگران و دست ورزان)، ساختن خانه و ساختمان و گرمابه و کاخ و ایوان، شکافتن سینهٔ سنگ، دست‌یابی به گلاب و عود و عنبر و سرانجام برقراری مدنیّت و خوشبختی‌های بسیار دیگری را به جمشید و دوران او نسبت داده‌اند.

اما جم گناهکار می‌شود. در متن‌های دینی آمده است که زردشت او را سرزنش می‌کند که برای خشنودی مردمان، خوردن گوشت گاو را به آنان آموخته است. در متن‌های دیگری آمده است که جمشید از این رو گناهکار می‌شود که غرور بر او چیره می‌گردد و دروغ می‌گوید و با ادعای بیهوده همسانی با خدا، خود را در معرض نفرین قرار می‌دهد و به این ترتیب، فَرّه از او می‌گریزد. این فَرّه در سه نوبت و در سه بخش به شکل مرغی به پرواز درمی‌آید. بخش اول را مهر دریافت می‌کند که بر همه سرزمین‌های اهورایی سلطه می‌یابد. دومین بخش نصیب فریدون می‌شود که بر اژی دهاک پیروز می‌شود. سومین بخش را گرشاسب دلاور که اژدهای شاخدار و زیانبخشان دیگر را نابود می‌کند، نصیب می‌برد.

در برخی از متن‌ها آمده است که چون فَرّه از جمشید می‌گریزد، ضحاک آن را به دست می‌آورد (آذرفرنبغ بعدها این فَرّه را از دست ضحاک نجات می‌دهد). ضحاک بر جمشید چیره می‌شود و تمام فرمانروایی و خدم و حشم و ثروت و شبستان او را به چنگ می‌آورد.
شخصیتی که در متن‌های ودایی و پهلوی جمشید را همراهی می‌کند جمی یا جمیک، خواهر–همسر اوست.
پایان زندگی جمشید نیز تا حدی مرموز است و با گریز و پنهان زیستن و سرانجام مرگ، داستان زندگی او به سر می‌رسد. قتل او به دست «سپیتور» نامی انجام می‌شود که در برخی از متن‌ها برادر جمشید به حساب آمده است.
جمشید با اینکه گناه می‌کند، در سنّت ایرانی همواره شخصیتی شایستهٔ ستایش باقی می‌ماند. سقوط او به سر رسیدن دوران طلایی است.

تاریخ اساطیری ایران
استاد دکتر ژاله آموزگار، صص ۵۱–۴۸


مطالب پیشین ما را دربارهٔ شاهنامه با این هشتگ دنبال کنید:
#پنجشنبه_ها_و_شاهنامه
12.2K viewsedited  09:58
باز کردن / نظر دهید
2022-08-17 13:14:40 لغو مراسم فردا
#سایه


متأسفانه انتقال پیکر شاعر عزیزمان سایه از آلمان به ایران به تعویق افتاده است.
بنابراین برنامه‌های پیشین [پنجشنبه در تهران و جمعه در رشت] فعلاً منتفی‌ست.
برای کسب آخرین آگاهی از مراسم تشییع و خاکسپاری سایه تنها به صفحهٔ بانو یلدا ابتهاج مراجعه کنید:

https://www.instagram.com/p/ChWlRWjqmQz/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
14.3K viewsedited  10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 17:50:36
خرابات


مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنا زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#خرابات

ویدیو:
خرقهٔ زهد مرا آب خرابات ببرد
خانهٔ عقل مرا آتش میخانه بسوخت
حافظ
مرحوم استاد #سید_خلیل_عالی‌_نژاد
دف: استاد کامبیز محیط مافی، ۱۳۷۲
5.0K views14:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 13:50:36 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
خرابات



مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و‌ بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونه‌های کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشه‌خانه به کار می‌رود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشه‌خانه به کار می‌رفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود می‌گیرد:
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنای زشتش به در آمد.

از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادت‌های زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار می‌گیرد از این قاعده مستثنی نیست.
ملک‌الشعراء بهار ریشهٔ این کلمه را این‌گونه می‌یابد:
خرابات » خرآباد » خورآباد = خورشید آباد (خور بدون واو زیاد دیده شده).
در زبان‌شناسی عمومی، ت و دال جزو صامت‌هایی است که مبدل به یکدیگر می‌شوند و این قانونی کلی است.
خور = خورشید در رابطه با معابد میترائیسم (مذهب ایرانیان پیش از اسلام).
شعرهای عربیی وجود دارد که مؤید این نظریه است که مسلمانان در دیرهای مسیحیان شراب می‌نوشیده‌‌اند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
#حافظ
#خرابات
4.9K viewsedited  10:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 13:49:42
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
وقت به‌خیر
#یکشنبه‌ها_و_حافظ بهانه‌ای بود از طرف ما تا سلسله مطالبی را از دکتر شفیعی کدکنی، مدت‌ها پیش، روز‌های یکشنبه، در کانال تلگرام قرار دهیم.
تلاش می‌کنیم زین‌پس، هر هفته درسگفتار‌هایی را از حافظ، حافظهٔ مردم ایران، با بیان و تحلیل استاد بزرگوارمان محمدرضا شفیعی کدکنی و دیگر بزرگان عرصهٔ حافظ‌پژوهی و حافظ‌شناسی در این رسانه به اشتراک گذاریم.

یک قصّه بیش نیست غمِ عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است
#یکشنبه‌ها_و_حافظ
4.1K views10:49
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 21:10:07
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
ذکر السّیل


روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خرد خرد می‌بارید چنان که زمین تَر‌گونه می‌کرد.
و گروهی از گله‌داران در میان روز غزنین فرود آمدند.
هرچند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمی‌بردند، تا باران قوی‌تر شد، کاهل‌وار برخاستند و خویشتن را به پای آن دیوار‌ها افگندند.
و آن هم خطا بود، که بر راهِ گذر سیل بودند.
و پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بکنده می‌آورد و مغافصه در رسید، گلّه‌داران بجَستند و جان گرفتند.
بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازار‌ها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ قلعت آمد.
و این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
و از چند ثقهٔ زاولی شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست مردمان زر و سیم و جامهٔ تباه‌شده می‌یافتند، که سیل آنجا افگنده بود، و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.
تاریخ بیهقی،
به تصحیح دکتر محمدجعفر یاحقی، مهدی سیدی
صص ۲۶۱–۲۵۹
مغافصه: به ناگاه گرفتن
#سیل
9.8K viewsedited  18:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 10:30:14 @shafiei_kadkani ـــــــــــــــــــــــ گیومرث؛ نخستین انسان پس از بیهوشی اهریمن، اورمزد آفرینش گیتی را آغاز می‌کند. او از زمانِ بیکران زمانِ محدود یا کرانه‌مند را می‌آفریند تا در هنگام مناسب آفرینش را به حرکت درآورد و سپس آفرینش پدیده‌های گیتی را آغاز…
6.5K viewsedited  07:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 21:08:27
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
شاملو؛
ضد ابتذال‌ترین شاعرِ عصرِ ما



شاملو هرچه هست، ضدّ ابتذال‌ترین شاعرِ عصرِ ماست. نیما، اخوان، فروغ، سپهری و... همه مقداری شعرِ مبتذل، سطر‌های مبتذل دارند. شاملو مثل خاقانی است، با ابتذال دشمن است.‌
اگر از کتاب‌ِ آهنگ‌های فراموش‌شده بگذریم، تقریباً شعر مبتذل در بساط او به دشواری می‌توان یافت. ممکن است صرفِ گریز از ابتذال هم هنر نباشد ولی مهم است که مردی، قریبِ نیم‌قرن و بیشتر، این همه شعر بگوید و حتی یک شعرِ مبتذل نداشته باشد.

محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، صفحهٔ ۵۲۷
8.9K views18:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 12:40:43 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
هنرمند مسئولیتی جز در برابر «زیبایی» ندارد.
#یکشنبه_ها_و_حافظ



وقتی وظیفهٔ هنرمند ایجادِ فرم بود و دیگر هیچ، هنرمند مسئولیتی جز در برابر «زیبایی» ندارد. اگر در این لحظه، آفرینش زیبایی او را به عقیده‌ای فراخواند (وجود خداوند) و در لحظهٔ بعد به عقیده‌ای خلافِ عقیدهٔ قبلی (انکار خداوند) هیچ مانعی ندارد. او استاد منطق نیست که اجتماعِ نقیضین برایش محال باشد. او در برابر «زیبایی» مسئول است. پیامِ حاصل از این زیبایی هرچه خواهد گو باش!
حافظ وقتی می‌گوید:

حافظم در مجلسی دُردی‌کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم

یعنی آفرینش زیبایی که وظیفهٔ من است، مرا گاه به سخنانی اخلاقی (وعظ) می‌کشاند و در لحظهٔ دیگر، همین آفرینش زیبایی، مرا به ستایش دُردی‌کشی (امری خلافِ سخنِ واعظان) وادار می‌کند. من در محیط جامعه کارم خلقِ زیبایی است و شگفتیِ کار هم در اینجاست.
قدری جسورانه به نظر می‌رسد ولی از گفتنش پروا و پرهیزی نیست که حافظ نخستین شاعری است که پارادایم‌های عرفانی را سکولار و عُرفی کرده است و به عنوان ابزار هنریِ صِرفْ آن را در شعر خود به کار برده است،
گرچه به یک معنی، قبل از او، همهٔ شاعرانی که ادبیاتِ مغانه و قلندری را شکل داده‌اند، بی‌آنکه خودآگاه باشند، همین‌ کار را انجام داده‌اند و برین آتش دمیده‌اند. دلیل روشنِ این که پارادایم‌های عرفان در شعر حافظ جنبهٔ تزیینی و هنری محض دارد، صبغهٔ آشکار سیاسیِ شعرِ اوست که بر هیچ صاحب‌نظری پوشیده نیست و اسنادِ تاریخیِ عصرِ او و تغییراتی که خودش در شعرش ایجاد کرده، بهترین گواهان این ویژگیِ شعرِ اوست.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیایِ هستی، جلد اول
#یکشنبه_ها_و_حافظ
#حافظ
10.6K viewsedited  09:40
باز کردن / نظر دهید