Get Mystery Box with random crypto!

🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩

لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩 س
لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩
آدرس کانال: @zanoone2020
دسته بندی ها: سرگرمی ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.44K
توضیحات از کانال

سوژه ها و خاطرات جالب خودتونو
(مجردی،نامزدی، متاهلی،تنهایی،دورهمی و... )
برامون بفرستین
"تاحد امکان کوتاه و مختصر"
👇👇👇
@Elii78joon
ادمین تبادل و تبلیغات
👇👇👇
@Aramiss71
چنل دوممون
👇👇👇
@banooye20

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 104

2021-04-28 11:47:36
دعای روز پانزدهم ماه رمضان

«اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین»

خدایا در این روز طاعت خاشعان (فروتنان) را به من ده
و سینه ام را به توبه فروتنان وسعت ده
به امان دادنت ای امان آنان که می‌ترسند

┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
257 views08:47
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 11:47:09 صدای شوهرم و برادرش شبیه همه یه بار برادرشوهرم از خونه مادرشوهرم زنگید منم فکر کنم شوهرمه
اونقد لوس بازی در آوردم و چرتو پرت و حرف عشقولانه زدم آخرش دیدم داره غش میکنه از خنده
بعد گفت زن داداش دختر مهربون مثل خودت سراغ نداری برام خواستگاری کنیش؟
آبروم رفت اصلا خداییش رنگ خرمالو شد صورتم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
235 views08:47
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 11:46:47 یه پسر ۵ ساله دارم کلا از همین بچگی خیلی مردونه رفتار میکنه
یه سری من تاپ و دامن پوشیده بودم و چایی ریختم اوردم نشستم پیش همسرم
برگشت یه نگاه بهم انداخت گفت پاشو برو یه چیزی بپوووش خجالتم خوب چیزیییه

شوهرم همینجوری قند تو دهنششش وا رفتتت
فکر نکنید چیزی میفهمه هاااا
بیشتر ادای بزرگترارو درمیاره

یه بارم تازه رفته بودیم بخوابیم
بعد خاموشی دوباره پاشد بره دسشوویی از جلوی در اتاق ما رد شد سرش اورد توو

بخوابین دیگه نصف شبه
همش پچ پچ وز وز

قیافه ما

تندی پشتمونو کردیم به هم خوابیدیم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
255 views08:46
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 11:46:21
پنیر خونگی

┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
238 views08:46
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 11:09:29 راستی همین دخترم که میگم خیلی شیرینه خیلیم زورگو و غد هست

یه سال پیش که میخواستم از مای بیبی بگیرمش نزدیکای صبح بیدارش میکردم میبردمش توالت جیش کنه انقد خوابش میومد که با چشم بسته کارشو می‌کرد

ولی اخرش غر میزد و گاهی هم گریه می‌کرد و میگفت چرا آوردیم دسشویی میخواستم بشاشم تو پتوم (یعنی میخواستم جیش کنم توی پتوم )

بله یه همچین دختری دارم من دهه نودیه دیگه

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
300 views08:09
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 11:08:46
رمضان آمد و دارم خبری بهتر از این
مژده ای دیگر و لطف دگری بهتر از این
رمضان! ای که دهی مژده میلاد حسن
به خدا نیست به عالم خبری بهتر از این

میلاد دومین اختر تابتاک آسمان ولایت، امام حسن مجتبی علیه السلام که جانم هزاران بار فدای ایشان، بر شما مبارک

┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
301 views08:08
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 08:11:31 دخترم سه سالشه و خیلی هم شیرین و سرزبون داره

یه فلش داریم که اولین عکس دخترم تا عکسای همین الانش رو توش ریختم و یه چندتایی فیلم از خنده ها و کارای بامزش

امشب خواهرشوهرم خونمون دعوت بود

دخترم رفته بود تو اتاق و چهارپایه گذاشته بود و رفته بود بالا و آلبوم عکسای عروسی رو آورده بود به عمش نشون میداد میگفت این مامانمه عروس شده این بابامه

خواهرشوهرم برگشت گفت عمه تو کجا بودی؟
گفت من تو فلش بودم

من و خواهرشوهرم غش کردیم از خنده


#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
468 views05:11
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 08:10:55 سلام ..
من میخواستم از ضایع شدنم بگم
امروز روز زن بود و شوهرم از چند روز قبل همش اسم هدیه و اینکه چی دوست دارم رو میورد،منم با خودم گفتم میخواد یه چیز عالی برام بخره،تا گذشت و شد روز زن،چهارشنبه رسید و شوهرم گفت شب دیرتر میام،خلاصه اومد منم در باز کردم خوشحال بودم،دیدم دستش پشتشه،گفتم واییی هدیه برام خریده،به رو خودم نیوردم،اومد داخل دیدم گفت خیلی پشتم درد میکنه امروز پن سیلین زدم جاش هنوز درده

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
435 views05:10
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 08:10:18 آقا یکی تومحل ما هستش که به دروغگویی معروفه یعنی هیچ کی حرفش رو باورنمیکنه بس که دروغ گفته یه بار با اتوبوس تومسیر هستند که با بغل دستیش که ازیه شهردیگه هستن واینو نمیشناسه همکلام میشه ، اینم پیش خودش میگه خوب حالا اینکه من رو نمیشناسه بزار یه مقدار براش خالی ببندم!!! برا یارو از رشادت هاو جسارت وقدرت وبزن بهادریش میگه که یارو خیلی زود دوزاریش میفته که طرف خالی بنده خلاصه این دروغگو میگه دوست عزیز اونجا رو میبینی داخل اون دره کنار یک درخت خیلی سال پیش یه گردن کلفت دو که خیلی ادعاش میشد رو کشتم وجنازش هم انداختم تودره وفلان وبمان اینم پیش خودش میگه بزار حالش رو بگیرم میگه واقعا راس میگی اونجا دقیقا ادم کشتی میگه آره داداش میگه بله یکی ازفامیلای ما چند سال پیش اونجا کشته شده خیلی وقته دنبال قاتلش هستیم خوب گیرت آوردم
اینم که اوضاع رو خیط میبینه سریع میگه بخدا دروغ گفتم من حسن دروغگو هستم برو توشهرمون ومحلمون بپرس همه من رومیشناسن تورو خدا بیخیال شو

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
435 views05:10
باز کردن / نظر دهید