Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه

لوگوی کانال تلگرام andiiishe — اندیشه
آدرس کانال: @andiiishe
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 29.21K
توضیحات از کانال

«اگر همهٔ ما یکسان بی‌اندیشیم، در واقع نمی‌اندیشیم.»
- والتر لیپمن

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 8

2023-09-12 19:50:58 - ایران، سیاه‌چالهٔ ژئوپلیتیک


در اجلاس اخیر سران کشورهای گروه بیست، تصویب شده که یک مسیر ترانزیتی به ارزش سیصد میلیارد یورو از هند به اروپا کشیده شود. ناگفته پیداست که ایران هیچ جایگاهی در این پروژه ترانزیتی ندارد و جالب اینکه پنج کشور عضو بریکس (هند، روسیه، برزیل، چین و آفریقای جنوبی) هم مهر تأیید خود را پای این پروژهٔ ضد ایرانی زده‌اند و حضرات نظام دلخوش کرده‌اند که به‌زودی عضو این اتحادیه می‌شوند. لعنت به این همه جهالت. وزیر اطلاعاتش افتخار می‌کند که پنجاه کشور جهان با ما دشمنند.

جمهوری اسلامی طی حیاتش ایران را به یک سیاهچالهٔ ژئوپلیتیک تبدیل کرده است. ایران به طور طبیعی می‌توانست چهارراه جهانی باشد و شرق آسیا را به اروپا وصل کند. ایران می‌توانست بهترین کشور منطقه برای مسیرهای ترانزیتی بین‌المللی نفت و گاز باشد. ما می‌توانستیم بهترین مسیر تجاری بین شرق و غرب و بین شمال و جنوب جهان باشیم. می‌توانستیم سالیانه صدها میلیارد دلار از همین طریق کسب درآمد کنیم و کشورمان را از حیث اقتصادی شکوفا کنیم. اما این اتفاق رخ نداد چون حاکمان در عوالم دیگری سیر می‌کنند و اهداف دیگری دارند که با شکوفایی ایران در تضاد است. نتیجه اینکه همسایگان ایران به سرعت مشغول اجرای انواع مسیرهای ریلی و جاده‌ای شده‌اند که ایران را دور می‌زند.

ایران آسان‌ترین مسیر برای وصل کردن ترکیه به افغانستان و پاکستان و چین است اما ترکیه ترجیح داده با احداث کریدور لاجورد، از طریق آسیای میانه به این مقاصد برسد. یا نگاه کنید به کریدور زنگزور ترکیه که آشکارا ایران را نادیده گرفته. چینی‌ها هم پروژهٔ عظیم «کمربند، راه» خود را بدون در نظر گرفتن ایران دارند پیش می‌برند. چابهار با آن مزیت‌های بالقوه‌اش جای خود را به بندر گوادر پاکستان داده است. چینی‌ها صدها میلیارد دلار در کشورهای همسایه ما سرمایه‌گذاری کرده‌اند. آن‌وقت مای بیچاره حتی نتوانستیم خط لوله گاز خودمان به پاکستان و هند را عملیاتی کنیم. ما لوله کشی کردیم تا لب مرز پاکستان اما آن‌ها کل پروژه را رها کردند و ‌نتیجه‌اش بیست و هشت میلیارد دلار ضرر برای ما بود. چرا؟چون‌ هند و پاکستان ترجیح دادند گازشان را از ترکمنستان بگیرند و پروژهٔ تاپی را عملیاتی کنند.

به تنگهٔ هرمز نگاه کنید که زمانی مهم‌ترین تنگه ژئواستراتژیک دنیا بود اما آن قدر کشورهای عربی خلیج فارس را ترساندیم که آن‌ها حالا بیشتر نفتشان را از طریق لوله‌ و از مسیرهای امن دیگری منتقل می‌کنند به طوری که حالا حتی بسته شدن تنگهٔ هرمز هم تاثیر چندانی در تجارت نفتی آن ها نمی‌گذارد.

بله، این سیاهچاله ژئوپلیتیک ایرانی ثمرهٔ سال‌ها سیاست‌های نادرست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی است.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
19.3K views16:50
باز کردن / نظر دهید
2023-09-11 14:00:51 امروز یازدهم سپتامبر است و بیست و دومین سالگرد حملهٔ تروریستی القاعده به نیویورک.

رهبری این حمله را اسامه بن‌لادن رهبر گروه القاعده به عهده داشت، همان کسی که گفت: «ما عاشق مرگیم، آمریکا عاشق زندگی است. این است تفاوت بین ما دو تا.»

هیچ عبارتی از این بهتر نمی‌تواند توصیف‌کنندهٔ تقابل بنیادگرایی مذهبی با دنیای مدرن باشد. صدام حسین، دیکتاتور عراق هم با اینکه باورهای مذهبی متعصبانه نداشت اما به خیال خودش «نقطه ضعف بزرگ» آمریکا را خوب تشخیص داده بود. موقعی که ارتش آمریکا به عراق حمله کرد صدام مطمئن بود که در این نبرد پیروز می‌شود و استدلالش هم این بود که «ما عراقی ها به راحتی می‌توانیم صد هزار کشته در طول جنگ بدهیم و ککمان هم نگزد اما آمریکایی ها قادر به تحمل تلفات انسانی نیروهایشان نیستند و حتی صد کشته هم برای آن ها غیر قابل تحمل است و به همین دلیل مجبور به توقف جنگ می‌شوند»

تروریستپها و دیکتاتورها در یک ویژگی مشترکند و آن بی توجهی مطلق به حیات انسانی است.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
17.9K views11:00
باز کردن / نظر دهید
2023-09-07 22:11:15
دختربچهٔ ۶ ساله‌ را با حجاب اجباری در برنامهٔ صدا و سیما نشانده‌اند، او می‌گوید «امام‌حسین رو نمی‌شناسم ولی دوسش دارم! آرزو دارم پدرم شهید بشه! آرزو دارم برادرم که تو شکم مامانم هستش هم شهید بشه!»

@andiiishe
17.7K views19:11
باز کردن / نظر دهید
2023-09-07 20:06:00 - روشنفکر پرتِ پنجاه‌وهفتی!


مدرسه که می‌رفتیم برای ما مدام از وابستگی شاه به بیگانگان می‌گفتند و اینکه او به خاطر همین وابستگی بود که به صنعت مونتاژ بها می‌دهد و حرف‌هایی از این دست.

صادق زیباکلام در مصاحبه‌ای که به همان ابتدای انقلاب ۵۷ بازمی‌گردد همین سخنان را تکرار می‌کند.

ایرج پارسی‌نژاد که تحصیل‌کردهٔ آکسفورد و هاروارد است در نقل خاطراتش می‌گوید که در سال ۱۳۴۶ با برادرش محمدعلی که تاجر بود راهی کره جنوبی می‌شوند.

برادر با یک تاجر کره‌ای قرار کاری داشته و او هم ناگزیر به دفتر این تاجر می‌رود.

تاجر کره‌ای وقتی متوجه می‌شود که ایرج ادبیات خوانده و علاقه‌ای هم به تجارت ندارد از او در مورد شرایط ایران می‌پرسد و می‌گوید که در جریان پیشرفت‌های صنعتی ایران قرار دارد.

پارسی‌نژاد می‌گوید که به‌تندی به این تاجر کره‌ای واکنش نشان داده و گفته کدام پیشرفت و اینکه اصلاً پیشرفت و صنغتی‌شدنی در کار نیست.

تاجر کره‌ای می‌گوید: «هست. پس این شرکت ایران ناسیونال و ساخت و ساز اتومبیل پیکان چیست؟» و استاد و روشنفکر ایرانی پاسخ می‌دهد که «آنکه تولید ایران نیست. محصولی است از کمپانی لیلاند موتورز انگلیس که قطعات آن در ایران مونتاژ می‌شود.»

تاجر کره‌ای با نرمی می‌گوید که «اما تو باید بدانی که همهٔ اتومبیل‌ها را یکجا نمی‌سازند. اول بدنهٔ آن ساخته می‌شود، بعد موتور آن. ایرانِ شما فعلاً در مرحلهٔ اول است. اطمینان دارم که به مراحل بعد هم خواهد رسید. حوصله کنید. وانگهی ما می‌خواهیم همین اتومبیل پیکان شما را وارد کنیم. شما دارید در این صنعت جلوتر از ما حرکت می‌کنید. ما که حالا جز دوچرخه و چرخ‌خیاطی چیزی نمی‌سازیم…»

پارسی‌نژاد می‌گوید در جواب او از ماهیت اقتصاد وابسته و «بورژوازی کمپرادور» گفتم و می‌گوید از سخنانی گفتم که یادآوری آن امروز باعث شرمندگی من است.

روشنفکر پنجاه‌وهفتی همینقدر پرت است و نتیجهٔ این پرت‌بودن و انتقال آن به جامعه را در تفاوت امروز ایران و کره جنوبی می‌توانیم به چشم ببینیم.

بهزاد مهرانی،
نویسنده و روزنامه‌نگار
ــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
16.0K views17:06
باز کردن / نظر دهید
2023-09-04 22:15:29 - در باب خالص‌سازی


اولین‌بار از زبان آقای طائب، مقام امنیتی نظام، شنیدیم که «خالص‌سازی انقلابی» در دستور کار حکومت قرار گرفته است و کیست که نداند این دستور کاری‌ است از سر اجبار و نه از سر اختیار. نظام در سال‌های اخیر با ریزش گستردهٔ نیروهایش، از رأس تا ذیل، روبرو بوده و حالا اسم این ریزش تحمیلی را گذاشته «خالص‌سازی»؛ تو گویی این ریزش‌ها انتخاب خودش بوده و نه اجباری تحمیل شده از بیرون.

در واقع تئوری «خالص‌سازی» پردهٔ ساتری‌ است برای پوشاندن واقعیت فروپاشی تدریجی از درون، و البته القای این دروغ به معدود هواداران باقیمانده که گویا ما خودمان تصمیم گرفته‌ایم که «خالص» شویم و لذا مشغول غربال کردن ناخالص‌ها از صفوفمان هستیم.

اما «خالص‌سازی» حداقل در ساحت نظریه‌پردازی‌های انقلابی و سیاسی، برای خودش جایگاهی دارد. فیدل کاسترو و چه‌گوارا با صد نیروی خالص‌سازی‌شدهٔ مومن و معتقد توانستند حکومت باتیستا در کوبا را به زیر بکشند. چه‌گوارا با ایده گرفتن از این پیروزی‌ استثنایی، تئوری جنگ چریکی «فوکو» را وضع کرد.او گفت با فقط چند ده نیروی خالص انقلابی می‌توان هر رژیم دیکتاتوری را ساقط کرد. به تعبیر او هر یک از این «الماس‌های به خلوص رسیدهٔ انقلابی» می‌توانستند همچون یک هستهٔ چریکی تبدیل به بهمنی غول‌آسا شوند و کار هر رژیم دیکتاتوری را بسازند. او برای به کار بستن تئوری‌اش ابتدا به کنگو و سپس به بولیوی رفت اما در هر دو کشور مفتضحانه شکست خورد، زیرا،خیلی ساده، شرایط عینی و ذهنی انقلاب در این کشورها آماده نبود.

مجاهدین خلق هم با آموزه «هزار اشرف» شان (هزار هستهٔ انقلابی)، در واقع سعی کرده‌اند ورژن ایرانی تئوری فوکوی چه‌گورا را عرضه کنند که البته هیچ توفیقی هم به دست نیاورده‌اند چون الماس بدلی‌اند.

در واقع «خالص‌سازی» زمانی جواب می‌دهد که آن «الماس‌های انقلابی به خلوص‌رسیده» نهایتاً بتوانند تکثیر شوند یا به تعبیری به مرحلهٔ رقیق‌سازی برسند تا توده‌های مردم را به شکل خود درآورند و علیه رژیم بشورانند. بانیان‌ نظام این مرحله را نیم قرن پیش آغاز کردند و به نتیجه رسیدند و سپس زوال را آغاز کردند. بله حالا هم میتوان به «خلوص» رسید و «الماس» شد اما این الماس بدلی فاقد هر توانی برای تکثیر شدن است ،چون‌ سیر تاریخ را نمیتوان بر عکس کرد.

موسولینی که زمانی برای خودش «بزرگ‌الماسی خلوص‌یافته» بود بعد از ربع قرن حکومت فاشیستی‌اش، از آن چهار میلیون بسیجی وفاداری که در ابتدا در خدمت داشت، فقط دوازده نفر برایش باقیمانده بود. این‌ها «الماس‌های خلوص‌یافته»ای بودند که نه تنها تکثیر نشدند که به سرعت به همراه پیشوایشان خرد شدند.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
16.3K views19:15
باز کردن / نظر دهید
2023-09-03 18:21:02 - افسوس که هنوز عده‌ای می‌کوشند نفهمند!


کشور ایران در جدول کشورهای دارای بیشترین منابع طبیعی و زیرزمینی رتبهٔ پنجم را داراست اما از لحاظ حجم اقتصاد و تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۳ در جایگاه چهل و چهارم قرار گرفته است.

دو سال قبل از انقلاب ۵۷، ایران هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود. این یک سقوط تاریخی و شگفت‌انگیز است. خیلی بدیهی و مشخص است که که پس از ۵۷ مسیر اشتباهی طی شده است.

منابع زیرزمینی اگرچه همهٔ قابلیت‌های مورد نیاز برای رشد اقتصادی را بازنمایی نمی‌کنند، اما مزیت بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ای برای کشورها به شمار می‌روند. یکی از عواملی که سبب شد آلمان نازی و امپراتوری ژاپن نتوانند بر نظم جهانی سیطره یابند، فقر آن‌ها از نظر منابع زیرزمینی بود.

روسیه ثروتمندترین کشور از لحاظ منابع زیرزمینی است. این ثروت کمک کرد تا اتحاد شوروی چهل و پنج سال برای سیطره یافتن بر جهان و نابودی نظم جهانی مسلط لیبرال دمکراسی پیکار کند.

اما وضعیت امروز روسیه نشان می‌دهد که اتحاد شوروی چه راه اشتباه و بی‌فرجامی را طی کرده‌است. امروز روسیه یعنی بزرگترین کشور جهان و ثروتمندترین کشور جهان از لحاظ منابع زیرزمینی، در رده‌بندی اقتصاد جهانی به جایگاه یازدهم نزول کرده‌است و برآورد‌ها نشان می‌دهند که این سقوط آزاد در سال‌های آینده ادامه خواهد داشت. خیلی روشن است که ایدئولوژی ستیزه‌جو و توهم‌بنیاد مارکسیستی، این کشور پهناور و ابرثروتمند را به معنای واقعی کلمه مصرف کرده‌است.

در میان ده کشوری که بیشترین منابع زیرزمینی را دارند تنها روسیه، ونزوئلا، ایران و عراق، جایگاهی در خور منابع عظیم خود ندارند و شش کشور دیگر موفق شده‌اند جایگاه جهانی مناسب خود را کسب کنند‌. چهار مورد از این کشورها در میان ده اقتصاد برتر جهان قرار دارند، استرالیا در رتبه سیزدهم است و عربستان، این پدیده سال‌های اخیر خاورمیانه و آسیا، جایگاه ایران دوران پهلوی یعنی رتبه هجدهم را از آن خود کرده‌است.

پیش از ۵۷ درمجموع بر ریل درستی قرار داشتیم و بعد از ۵۷ به بی‌راهه رفتیم. این خیلی واضح است. افسوس که عده‌ای هنوز می‌کوشند این واقعیت را نفهمند.


طوس طهماسبی
نویسنده و پژوهش‌گر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
14.6K views15:21
باز کردن / نظر دهید
2023-08-20 19:44:28 - میراث دکتر مصدق


یک فضای فوق‌‌‌العاده مسموم دنیای روشنفکری ما را فراگرفته که اجازهٔ کوچک‌ترین انتقادی را به دکتر مصدق، رهبر نهضت ملی نمی‌‌‌دهد. بنابراین هر کسی که ایشان را نقد کند، متهم به هتاکی می‌شود. به محض اینکه من انتقاداتی را دربارهٔ حکومت دکتر مصدق مطرح و اشتباهاتش را برملا کردم، ناسزاها علیه من سرازیر شدند.

انتقاد من این بود که دکتر مصدق اشتباه کرد، سیاست‌‌‌های وی پوپولیستی بود و به اذعان نوشته‌‌‌های خودش اعتقادی به دموکراسی نداشت یا اصلاً نمی‌‌‌دانست دموکراسی چیست. من همهٔ این موارد را مستند بیان کردم و اذعان من نیز به نوشته‌‌‌ها و سخنرانی‌‌‌های شخص دکتر مصدق یا طرفداران وی بوده است نه منتقدان او.

مجلس هفدهم، تیر ماه سال ۳۱ شروع به کار کرد و از همان ابتدا دکتر مصدق درخواست اختیارات ویژه کرد. به این معنا که وکلای مجلس و نمایندگان مردم به دولت اختیار قانون‌گذاری بدهند. آیا وکیل حق تودیع دارد یا خیر؟ خود دکتر مصدق از نظر حقوقی می‌‌‌گفت این حق را ندارم ولی باز هم دست به این اقدام زد.

نتیجهٔ اقدام مصدق این بود که می‌‌‌گفت این مجلسی که می‌‌‌گویم ۸۰‌ درصد آن نمایندگان واقعی مردم هستند‌ را قبول ندارم. کسب اختیارات ویژه برای این بود که نمایندگان مردم حرف نزنند و مصدق جای آن‌ها حرف بزند و قانون‌گذاری کند. دکتر مصدق تا پایان حکومتش این اختیارات را داشت و در عمل مجلس هفدهم هیچ‌‌‌کاره بود.

من در شگفتم از برخی دوستان که می‌‌‌گویند دکتر مصدق بسیار مشروطه‌خواه بود. آیا مشروطه‌‌‌خواهی به این صورت است که مجلس را بلااثر و بی‌‌‌خاصیت کنند؟ مصدق نقش بسیار مخربی در فرآیند تاریخ معاصر ما ایفا کرده است. مصدق باعث شد که دستاوردهای مشروطیت به باد برود. مصدق مجلس را به عنوان مهم‌ترین دستاورد مشروطه سکهٔ یک پول کرد.

تبدیل عرصهٔ سیاست به عرصهٔ حق و باطل و غفلت از منافع ملی از دیگر میراث‌‌‌های مصدق است. ما بیش از ۴۰ سال است که خودمان را درگیر این نوع غلط سیاست‌ورزی کرده‌‌‌ایم. وقتی می‌‌‌گوییم حق مسلم ما انرژی هسته‌‌‌‌‌‌ای است، این گونه شعارهایمان میراث مصدق است. این در حالی است که سیاست نه عرصهٔ حق و باطل که عرصهٔ دست‌یابی به منافع ملی است.

دکتر موسی غنی‌نژاد،
اقتصاددان و نویسنده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
14.6K views16:44
باز کردن / نظر دهید
2023-08-18 20:16:31
- نقدهایی از دکتر موسی غنی‌نژاد دربارهٔ عملکرد دکتر محمد مصدق.

@andiiishe
20.8K views17:16
باز کردن / نظر دهید
2023-08-17 17:51:27
- به‌راستی چه کسی در بیست‌و‌هشتم مرداد کودتا کرد؟

دکتر عباس میلانی، تاریخ‌پژوه و مدیر برنامهٔ مطالعهٔ ایران در دانشگاه استنفورد به این پرسش پاسخ می‌هد؛ پاسخی که با روایت‌های غالب متفاوت است.

@andiiishe
23.8K views14:51
باز کردن / نظر دهید
2023-08-17 17:51:27 - اگر دکتر مصدق پیروز می‌شد...


در این هفت دهه‌ای که از واقعهٔ بیست و هشت مرداد می‌گذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من می‌خواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمی‌شد و توفیق می‌یافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران می‌آمد؟

دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسی‌خواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار می شد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار می‌گرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان به‌نظرم ناممکن بود. دموکراسی پیش‌شرط‌هایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیس‌ستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزی‌اش بود تا دموکراسی‌خواهی‌اش.

حالا فرض کنید مصدق موفق می‌شد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بی‌هیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ این‌ها مهم‌تر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر توده‌ای در این سازمان عضویت دارند. این در حالی است که نیروهای ملی متفرقند.

با توجه به همهٔ این واقعیت‌ها، دکتر مصدق فقط در صورتی می‌توانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً می‌دانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیست‌هاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده می‌شد اما پس از مدتی، به دلیل آشوب‌ها و آشفتگی‌هایی که توده‌ای‌ها در کشور به وجود می‌آوردند (شگرد دوم کمونیست‌های آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به توده‌ای‌ها داده می‌شد و نهایتاً خود دکتر مصدق هم کنار زده می‌شد و حکومت کمونیستی ایران برقرار می‌شد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری می‌یافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود می‌کرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل می‌شد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من می‌دانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیب‌ها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...

نتیجه‌گیری پایانی بر عهدهٔ خود شما.


بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
20.5K viewsedited  14:51
باز کردن / نظر دهید