Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه

لوگوی کانال تلگرام andiiishe — اندیشه
آدرس کانال: @andiiishe
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 29.21K
توضیحات از کانال

«اگر همهٔ ما یکسان بی‌اندیشیم، در واقع نمی‌اندیشیم.»
- والتر لیپمن

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 10

2023-07-26 20:44:40 - رضاشاه دیکتاتوری مقتدر اما نه خونریز!


من نه ارادتی به دیکتاتوری دارم نه اراداتی به حکومت سلطنت مطلقه. اما با کسانی که از رضاشاه به عنوان یک دیکتاتور خون‌خوار یاد می‌کنند نیز مخالفم. رضاشاه را باید در ظرف زمانی خودش بررسی کرد. او در دوره‌ای حکومت می‌کرد که در اروپا دیکتاتورهای خشنی مثل هیتلر و موسولینی و فرانکو و سالازار حکم می‌راندند و در روسیه هیولایی چون استالین. بااین‌حال رضا شاه، در قیاس با این دیکتاتور‌ها، بسیار دموکرات بود و مرتکب هیچ نسل‌کشی یا قتل‌عامی نشد. کل مقتولین رضاشاه از انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کنند (مدرس، عشقی، تیمورتاش و...). موقعی که حزب کمونیست ایران غیرقانونی اعلام و سرانش محاکمه شدند حداکثر حکم برای آن‌ها ده سال زندان بود (ارانی البته در زندان مرد).

غرض اینکه رضاشاه در قیاس با همهٔ شاهان ایرانی و چه بسا همتایان اروپایی و روسی‌اش کمترین قتل سیاسی را انجام داد. نه اردوگاه مرگ تأسیس کرد نه مثل اسلافش و اخلافش از کشته پشته ساخت. مقایسه کنید آمار اندک «قربانیانش» را با بیست میلیون قربانیان هیتلر و استالین. تازه رضاشاه در یک کشور عقب‌ماندهٔ آسیایی حکومت می‌کرد و نه در مهد گوته و تولستوی. پس من نمی‌توانم او را دیکتاتوری خشن و خونریز بنامم؛ هرچند رهبر اقتدارگرا، باابهت و کاریزماتیکی بود.

در این نوشته کاری به اقدامات عمرانی‌اش و نهادسازی‌هایش ندارم که بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد. فقط خواستم بگویم لقب «دیکتاتور خونریز» مطلقاً به این شاه ایرانی نمی‌چسبد. مدارای او در برابر مخالفانش به راستی تحسین‌برانگیز است؛ بله تحسین‌برانگیز!

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
37.7K views17:44
باز کردن / نظر دهید
2023-07-25 19:50:36
درآمد سرانهٔ مردم ایران در سال ۱۳۵۵ درواقع دوبرابر سال ۱۴۰۱ بوده است!

میانگین درآمد سرانه در ایران بر حسب قیمت‌های امروز در سال ۱۳۵۵، حدود ۱۵۱ میلیون تومان بوده است؛ حال آنکه این شاخص در سال ۱۴۰۱ به ‌۷۱ میلیون کاهش یافت.

@andiiishe
25.4K views16:50
باز کردن / نظر دهید
2023-07-25 19:50:36 آنکه شما را از آینده می‌ترساند، از وضع موجود سود می‌برد. وقتی در جامعه‌ای اسیر در چنگ دیکتاتوری هیچ چشم‌اندازی برای اصلاح وجود ندارد و اصلاح‌طلبی دستاورد قابل‌توجهی نداشته است، سخن از اصلاح و امید به آن جز شیادی برای «تحمل‌پذیر کردن» اوضاع و تداوم‌دهی وضع موجود چیزی نیست.

آن‌ها که آیندهٔ بعد از وضع موجود را به سیاهی تصویر کرده و می‌گویند که وضع موجود از آن آینده بهتر است، عملاً پادوها، همدستان و همکارانی هستند که  تا آرنج دستشان به خون شهروندان آلوده است.

آنان خواهان عمر هزارسالهٔ وضع موجود هستند زیرا که جز در آن، امکان ادامهٔ حیات نداشته و موجودیتی برایشان تعریف نمی‌شود. وضع موجود «غیرقابل تحمل» و امکان تغییر از طریق اصلاح اساساً به‌معنای ستیز و واژگونی بنیان‌های سازندهٔ عاملان وضع موجود است. هرآینده‌ای با آنان سیاه و هر سخنی از حفظ وضع موجود همدستی با شر و شرارت است. پایان.

محمد الف
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
21.3K views16:50
باز کردن / نظر دهید
2023-07-21 19:20:12 - نه هر مدعی رسم قلندری داند!


ملی‌گرایی و ایران‌خواهی سکهٔ روز است چنان‌چه امروز پلیدترین مردمان از تجزیه‌طلب قندیلی تا اوباش استمرارطلب و فعالان نمایشی، همه دم از ملی‌گرایی می‌زنند! اما چون دوره‌ای که همه می‌کوشیدند خود را لیبرال جا بزنند، این دوره نیز بگذرد.

مردم در شناخت ایران‌خواهان واقعی چند کد شناسایی دارند که قوهٔ تمیزی برای شناختن ملی‌گرایی‌ است:

کسانی که با درفش کاویانی و پرچم تاریخی شیروخورشید در ستیزند، نه ملی‌گرا که انیرانی‌اند؛ آن‌ها که با ریشهٔ تنومند تاریخ ایران می‌جنگند، نه ملی‌گرا که تازی‌ستایند،
آنان که با میراث به رنج و مرارت باقی‌ماندهٔ زبان فارسی در نبرند، نه ملی‌گرا که ضد ملی‌اند!

در این سال‌ها کم نخواسته‌اند و کم نبوده‌اند افرادی که بخواهند ملی‌گرایی، ایران‌خواهی و میهن‌پرستی را هایجکت و این مفهوم‌های واجد ارزش را تهی از محتوا کنند. این سناریوی دائماً در حال تکرار تا به امروز شکسته خورده است چه، جامعهٔ ایران در پی رجعت به ریشه‌هایی هویتی خود و در تلاش برای باز پس گرفتن ایران است و کسانی که در آن‌ها غش و ضعفی‌ است، دست‌شان خیلی زود رو می‌شود. امروز هم مردم هوشیارتر از همیشه‌اند و صف ملی را به خوبی از صف ضدملی جدا می‌سازند.

کسانی که با شعارهای راسخ مردم در هر کوچه و خیابان و دانشگاه‌های ایران می‌جنگند و آن‌ها را تحریف می‌کنند، آن دزدهای شریک قافله که به مدد پول خارجی، رسانه و خبرنگار بدنامِ دروغ‌پرداز، تشکیل باند مزدوران و بردگان توییتری می‌خواهند جعل واقعیت کنند و انقلاب ملت ایران را بدزدند، می‌توانند مدعی هر چه باشند جز ملی‌گرایی و ایران‌خواهی!

اگر پیروزی در جعل عنوان و خبر و لقب بود که جمهوری اسلامی سرآمد این کارهاست! جمهوری اسلامی در تلاش‌هایش برای جعل باخته‌ است، شما نیز هم، که نور ایران بر تاریکی پیروز است!


ساسان آقایی،
نویسنده و روزنامه‌نگار
ــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
24.8K views16:20
باز کردن / نظر دهید
2023-07-11 17:01:43 - خیانت روس‌ها و ترکیدن حباب پیمان شانگهای


اول هفته را با سخنان گهربار امامان جمعه دربارهٔ «معجزه پیمان شانگهای» شروع کردیم.

امام جمعهٔ تهران: «عضویت ایران در سازمان شانگهای با روی کار آمدن یک سید خدا به دست آمد»؛ امام جمعهٔ اصفهان: «عضویت در شانگهای موفقیت بزرگی بود، آینده از آن ماست»؛ امام جمعهٔ خرم آباد: «شانگهای بزرگترین دستاورد دولت سیزدهم است»؛ امام جمعهٔ خرمشهر: «عضویت ایران در سازمان شانگهای شکستی برای آمریکاست»؛ امام جمعهٔ گناوه: «عضویت ایران در شانگهای باعث وحشت غربی‌ها شده است»؛ امام جمعهٔ ارومیه: «شانگهای ظرفیت بزرگی برای توسعهٔ کشور است».

با همهٔ این اوصاف، هنوز هفته به پایان نرسیده خبر رسید که وزیر خارجهٔ روسیه، عضو قدرتمند‌ پیمان شانگهای، همان عضوی که جمهوری اسلامی همه‌جانبه متحد او در جنگ علیه اوکراین است، در دیدار با وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به صراحت، طی اطلاعیه‌ای مشترک، مالکیت ایران بر جزایر سه گانه‌اش را زیر سوال برده است. این یعنی ترکیدن حباب «پیمان شانگهای».

این حضراتی که گمان می‌کردند شانگهای سفینه‌النجات نظامشان است امیدوارم حالا متوجه شده باشند که روسیه نه تنها پشیزی برای هم‌پیمان جدید خود در شانگهای ارزش قایل نیست بلکه حاضر است دست دوستی به دشمنان این حکومت بدهد. قبلاً هم جمهوری خلق چین عین همین کار را کرده بود‌ و شما خودتان را به نفهمیدن زده بودید. ببینیم حالا دربارهٔ روسیه چه می‌کنید. احتمالاً فردا یا پس‌فردا روسیه یکی از مدیرکل های وزارت خارجه‌اش را می‌فرستد تا از دلتان دربیاورد، عین داستان چینی‌ها.

هیچ چیز مثل حوادثی از این دست، جایگاه واقعی یک کشور را در منطقه و جهان نشان نمی دهد. همین بیانیهٔ مشترک روسیه با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ثابت کرد که جمهوری اسلامی به یک قدرت درجه دو و سه در منطقه تبدیل شده است. قدرتی پایین تر از بحرین و امارات و کویت حتی.

قدرت داشتن به لاف‌زنی دربارهٔ موشک هایپرسونیک و توقیف نفتکش‌ها و به گروگان گرفتن اتباع خارجی و حتی حمله به پالایشگاه آرامکو و صادرات پهپاد نیست. قدرت یک کشور به توان اقتصادی‌اش، حمایت مردم از حکومتش، سیاست خارجی ثبات‌آفرینش، قدرت نظامی‌اش، آبرو و اعتبار جهانی‌اش و بسیاری از عوامل دیگر مربوط می‌شود. ایران امروز در ضعیفترین موقعیت ژئوپولتیکی خود به سر می‌برد. نشانه‌هایش هم یکی دو تا نیست. به عنوان یک ایرانی واقعاً متأسفم برای کشورم.


بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
48.3K views14:01
باز کردن / نظر دهید
2023-07-09 19:14:00 - آن رفتن و این آمدن بیست‌وششم دی‌ماه ۱۳۵۷ شاه رفت. این دو زن بی‌حجاب نیز خوشحال بودند که شاه رفت و خمینی می‌آید. سرنوشت این دو شاید سرنوشت ایران باشد؛ اعدام و فرار. برای یک نمونه اگر می‌خواهید بدانید که آن رفتن و این آمدن چه به روز ایران آورد، تجربه‌ای…
30.6K views16:14
باز کردن / نظر دهید
2023-07-01 22:32:58 - سین مثل سارینا


تولد ساریناست. از سارینا ویدئوهایی به یادگار مانده که دوست داشتم بریده‌هایی از آن را ببینید. خودم بارها این ویدئوها را دیده‌ام. با این ویدئوها اطلاعات زیادی دربارهٔ او داریم. این نوجوان لبریز از زندگی بود و تلاش او برای اینکه بدون هیچ امکاناتی ویدئوهای باکیفیت و خلاقانه بسازد، حکایت از شوق زندگی دارد. جداً هم جلوه‌ها و تدوینی که به ویدئوهایش داده، نشان می‌دهد او چه ذوق، طنز قوی و استعداد فراوانی داشت.

سارینا ویدئویی دوازده‌دقیقه‌ای دارد که وضعیت یک نوجوان شانزده‌ساله را آسیب‌شناسی می‌کند. همه‌چیز ناگهان به طرز بی‌رحمانه‌ای بزرگسالانه و جدی می‌شود. سارینا تحلیلی چندلایه، جامعه‌شناختی-روان‌شناختی، از وضعیت نوجوان‌ها ارائه می‌دهد و مشخص است این را با «درون‌نگری» یعنی «تأمل در احوال خویشتن» به دست آورده... البته ماهرانه برای رازداری زندگی شخصی‌اش این جمع‌بندی را از زاویه‌ای عمومی صورت‌بندی می‌کند.

اما سارینا از جهت فکری و رفتاری استثنائی نبود؛ یکی از نسل خود بود. نسلی که بیش از نسل‌های پیشین به واقعیت زندگی نزدیک است و رابطهٔ راحت‌تری با جسم و روان خود دارد و کمتر تحت هژمونی فرهنگ سنتی و چپ است و به همین دلیل میل وافری به چشیدن خود و دنیا دارد.

سارینا این آغوش گشادهٔ این نسل به واقعیت، دنیا و جسم خود را به ما نشان داده است؛ چه آنجا که به «مال» (مهراد مال کرج) می‌رود و کیفیت اجناس و مغازه‌ها را بررسی می‌کند؛ چه آنجا که خط‌چشم می‌کشد و برای اولین بار می‌کوشد آرایش کند؛ چه آنجا که پیتزا می‌پزد تا طعمی به طعم‌های دنیا بیفزاید و دنیا را خوش‌طعم‌تر کند؛ و چه آنجا که می‌گوید آنچه شهروندان می‌خواهند «رفاه و رفاه و رفاه» است و سطرهای عمیقی دربارهٔ میل به آزادی‌های فردی بیان می‌کند.

پیش‌تر در مطالب متعددی گفته‌ام که این نسل این دریافت عمیق خود از آزادی را چگونه از «زیست خاص» خود و «همدستی بینانسلی» به دست می‌آورد. این نسل بی‌عیب نیست؛ اما لوح وجودش بسیار کمتر از پیشینیان دستکاریِ فرهنگی و ایدئولوژیک شده است، برای همین لازم نیست نیم عمر خود را به زدودن افزوده‌های واقعیت‌گریزانه سپری کند.

سارینا نام یک نسل است. نسلی که می‌تواند به نسلی امیدبخش و آینده‌ساز تبدیل شود - اما در این میان، ما برای سارینا همیشه دلتنگ خواهیم ماند.

مهدی تدینی،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
12.6K views19:32
باز کردن / نظر دهید
2023-06-25 00:07:51 - امان از این پرروها!


امشب جایی بودم تلویزیون روشن بود. این آقای به‌اصطلاح مورخ در شبکهٔ یک سیمای جمهوری اسلامی مشغول انتقاد کردن از رضاشاه بود که چرا در محاکمهٔ «پنجاه و سه نفر» (مؤسسان حزب کمونیست ایران) دخالت «فراقضایی» کرده است و دکتر تقی ارانی را در سلول یک تیفوسی زندانی کرده تا تیفوس بگیرد و بمیرد.

والا من دوست ندارم هی پست و مطلب بذارم اما مگر این‌ها می‌‌گذارند. هشتاد و چند سال پیش این پنجاه و سه نفر سران کمونیست‌های ایرانی محاکمه شدند و حداکثر هر کدامشان به تحمل ده سال زندان محکوم شدند. رضاشاه اجازه نداد احکام سنگین‌تری برای اینها صادر شود.

فکرش را بکنید اگر جمهوری اسلامی بود چه بلایی سر این افراد می‌آورد. درجا همهٔ این کفار ملحد را به دار می‌کشید و جد و آباد و اخلاف و اعقاب آن‌ها را بر باد می‌داد. سال شصت و هفت دیدیم چه کردند با کمونیست‌های زمانهٔ خویش؛ دیدیم چه کردند با صدها دختر و پسر کمونیستی که تنها جرمشان فروختن نشریه بود. حالا این مورخ در خدمت نظام دربارهٔ «خشونت» رضاشاه در حق کمونیست‌ها حرف می‌زند و از او انتقاد می‌کند که چرا دادگاه علنی برگزار نکرده و چرا زندانش غیربهداشتی بوده.

ای خدا! سر آدم سوت می‌کشد. به نظر من رضاشاه اتفاقا بسیار رهبر ملایم و مداراجویی در برابر مخالفان سیاسی‌اش بود. فکر نمی‌کنم تعداد مخالفان سیاسی رضاشاه که او متهم به کشتنشان شده است، بیشتر از تعداد انگشتان دو دست باشد. هیچ کدامشان هم به قطعیت ثابت نشده که کشته شده‌اند. حالا به فرض هم کشته، که البته کار نادرستی بوده، اما حساب کنید در چه زمانه‌ای این کار را کرده و چند نفر را «کشته»؟ در زمانه‌ای که در قارهٔ به اصطلاح متمدن اروپا جانورهای دیکتاتوری مثل هیتلر و موسولینی میلیون‌ها‌ میلیون می‌کشتند و استالین روزی چهل‌هزار حکم اعدام صادر می‌کرد.

خیلی پررویی می‌خواهد که شماها با این سابقهٔ درخشانتان در زمینهٔ حقوق بشر، رضاشاهی را که مؤسس و بنیانگذار دادگستری نوین ایران است متهم کنید به بی‌قانونی و بی‌رحمی. خیلی خیلی پررویی می‌خواهد.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
27.0K views21:07
باز کردن / نظر دهید
2023-06-22 23:14:39 - شوک سرنگونی


شوک پاییز گذشته (شوک سرنگونی) به جمهوری اسلامی دارد نتایج خود را یک به یک آشکار می‌کند. حضرات عاقبت شیرفهم شدند که تنها شانسشان برای بقا، کوتاه آمدن در برابر مردم در داخل (تحمل جنبش پوشش اختیاری و تکثر سبک زندگی) و کوتاه آمدن در برابر خارجی‌ها‌ست (قبول خواسته‌های آمریکا و اسرائیل در خصوص مقولهٔ هسته‌ای، پایان دادن به سیاست‌های بی‌ثبات‌کننده در منطقه).

نقشهٔ دشمنان خارجی جمهوری اسلامی هم کم و بیش دارد رخ می‌نماید. اول مهار و عقب راندن نظام در ازای آزاد کردن چند میلیارد دلار پول‌های مسدود شده‌اش و محدود کردن بساط اپوزیسیون غیر دموکرات نظام (اقدامی که ظاهراً به نفع جمهوری اسلامی است اما در واقع منجر به تقویت رضا پهلوی و بی‌رقیب شدن وی در عرصهٔ رهبری اپوزیسیون خواهد شد) و سپس تحریک مخالفت‌های داخلی.

یک سناتور آمریکایی دیروز خواسته یا ناخواسته سناریوی آمریکایی‌ها را در قبال جمهوری اسلامی لو داده و گفته سیاست آمریکا ابتدا مهار این نظام و عقب راندنش به درون مرزهایش است و سپس مهیاسازی شرایط برای دامن زدن به مخالفت‌های داخلی. جالب اینکه نتانیاهوی همیشه معترض هم برای اولین بار چراغ سبز به این سیاست جدید آمریکا نشان داده است.

به نظرم پیچ سختی در برابر نظام ظاهر خواهد شد. کوتاه آمدن در برابر آمریکا و غرب، مستلزم کاستن از فشارهای داخلی است و کوتاه آمدن در برابر غرب یعنی تضعیف هرچه بیشتر شعارها و ایدیولوژی حکومتی و ریزش هر چه بیشتر معدود هواداران راستین نظام و کندتر شدن تیغ سرکوب.

جمهوری اسلامی همهٔ منابع در دسترس را به‌تمامی مصرف کرده و کفگیرش به ته دیگ دین، غنی‌ترین منبع حیاتی‌اش، رسیده است و اربعین و غدیرش دیگر کسی را پشت حکومت به صف نمی‌کند و رسوایی پشت رسوایی دارد ته‌ماندهٔ مشروعیتش را بر باد می‌دهد. معاون وزیر کشور خیلی خوب متوجه خطر شده است.سالگرد حوادث پاییز در راه است و شمار مخالفان کثیر و شمار مدافعان قلیل.

البته نظام هنوز امیدواری‌های خودش را دارد و گمان می‌کند با بخشی از پول‌های آزادشده شاید بتواند از شدت فشارهای معیشتی مردم بکاهد. اما ابرفسادی که در ساختارهای حکومت ریشه دوانده اجازه نمی‌دهد این پول‌های اندک به سفره‌های خالی ملت راه یابد و تسکینی بر شکم‌های گرسنه و جان‌های به خشم آمدهٔ آن‌ها باشد.

نظام که نتوانسته از شوک پاییز ریکاوری کند دل خوش کرده به خالی بودن خیابان‌ها از معترضین، اما نافرمانی مدنی به ده‌ها شیوهٔ دیگر (و در رأسش جنبش پوشش اختیاری) در همهٔ عرصه‌های جامعه در جریان است تا خواسته‌های نافرمانان‌ را بر کرسی نشاند، و بنابراین چالش‌های نظام، تازه در راه هستند.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
31.8K views20:14
باز کردن / نظر دهید
2023-06-20 18:29:52 - مروری گذرا بر برخی تناقضات دکتر علی شریعتی


• در حوزهٔ فلسفه:
شریعتی‌ مدعی آشنایی با فلسفهٔ غرب است اما به‌نظر می‌رسد فهمی محدود از آن دارد. مثلاً در جلد ۳۱ آثارش که «ویژگی‌های قرون جدید» نام دارد، درس‌گفتار «تاریخ تکامل فلسفه» را ارائه می‌کند (صفحات ۲۵-۸) درحالی‌که وی حتی نتوانسته نام فیلسوفان مهم غرب را به‌توالی ذکر کند ( ج ۳۱، ویژگی‌های قرون جدید، تهران، چاپخش، ۱۳۸۰،ص ۲۰، ج ۱۲، ص ۳۱ و ص ۲۱) و در کل این درس‌های فلسفی حتی یک‌بار از «امانوئل کانت»، فیلسوف بزرگ غرب نام نمی‌برد، گویی که اصلاً از وجودش بی‌خبر است و دیگر اینکه به‌جای فلاسفهٔ مهم قرن بیستم نام «انیشتین» را ذکر می‌کند! ( ج ۳۱، ویژگی‌های قرون جدید، همان،ص ۲۴). با این شرایط نباید از شریعتی انتظار داشت که نیچه را اساساً فیلسوف بداند، زیرا وی دربارهٔ نیچه معتقد است: «نیچه بسیار عوامانه است.» (ج ۲۵، انسان بی‌خود، تهران، قلم، ۱۳۸۱، ص ۱۶۳، و صص ۱۹۰-۱۸۹).

• در حوزهٔ علم و دین:
عقل‌ستیزی و علم‌ستیزی شریعتی به‌جایی می‌رسد که در کتاب «بازشناسی هویت ایرانی-اسلامی» کار علمی را در تعارض با وظیفهٔ اجتماعی می‌بیند ( ج۱۲، بازشناسی اندیشهٔ ایرانی اسلامی، تهران، قلم، ۱۳۷۸، ص ۴۸) و در کتاب «جهان‌بینی و ایدئولوژی» در روش‌شناسی فهم حدیث به اینجا می‌رسد که: «عقلم را گذاشتم کنار، حالا می‌فهمم» (ج ۲۳، جهان‌بینی و ایدئولوژی تهران، انتشار، ص۵۷) و حیرت‌آور اینکه به‌رغم علم‌ستیزی و عقل‌ستیزی، ادعا می‌کند قرآن را به‌صورت علمی و پوزیتیویستی می‌فهمد (ج ۳۱، صص ۶۲-۵۸) یا سخنان فیزیکدانان مدرن را در اسلام و قرآن می‌یابد (ج۳۱، ص۲۷۵). شریعتی می‌تواند در جایی علت عدم رشد فلسفه و علم را مسیحیت و کلیسای مسیحی معرفی کند (ج۳۱، ص۳۴) و در جای دیگر همین مطلب را رد کند (ج۳۱، ص ۱۷). می‌تواند در جایی بگوید دانشمندان اسلامی ازجمله ابن‌سینا روش تحقیق تجربی داشتند (ج۳۱، ص۲۲) و یک جای دیگر مشکل آن‌ها و ازجمله همان ابن‌سینا را عدم استفاده از روش تجربی بداند (ج۳۱، ص۴۸).

• در حوزهٔ فرهنگ:
شریعتی در یکجا دست به انتقاد از فرهنگ شرقی می‌زند: «ما شرقی‌ها همه گذشته‌پرست هستیم» (ج ۱۳، هبوط در کویر، تهران، چاپخش، ۱۳۸۳،ص۲۷۱). درصورتی‌که در کتاب دیگرش از گذشته‌گرایی دفاع می‌کند. (ج۱۲، تاریخ تمدن۲، تهران، قلم، ۱۳۷۸، ۱۲۴-۱۲۳) او به‌راحتی می‌تواند از برابری کامل زن و مرد در مکتب اسلام سخن بگوید، درحالی‌که جایی دیگر با نگاهی مردسالارانه از تمکین زن در برابر مرد به‌عنوان قائم به امور خانواده سخن می‌گوید و حتی می‌نویسد: «قرآن یک اخلاق مردانه را تعلیم می‌کند و انجیل اخلاق زنانه را.» (ج۲۲، مذهب علیه مذهب، تهران، چاپخش، ۱۳۸۱، ص۱۳۶).

• در حوزهٔ تمدن غرب و شرق:
شریعتی از تفاوت روان انسان شرقی و غربی سخن می‌گوید (ج۱۱، تاریخ تمدن۱، تهران، قلم، ۱۳۸۱، ص ۹۶) و به این نتیجه می‌رسد که جهان‌گرایی، خردگرایی، سازمان‌دهی و قدرت‌گرایی ویژگی‌های انسان غربی‌اند (ج۲۵، انسان بی‌خود، تهران، قلم، ۱۳۸۱، صص ۶۴-۵۶) او تأکید می‌کند که انسان شرقی استعداد خاصی در خلق مکاتب عرفانی دارد (ج۳۰، اسلام‌شناسی: درس‌های دانشگاه مشهد، تهران، چاپخش، ۱۳۸۳،ص۱۲۲، ج۱۴، تاریخ و شناخت ادیان۱، تهران، انتشار، ۱۳۸۱، ص۱۴۷، ج ۲۵، ص۳۵۷، ج۵، ص۱۲۵) و از طرف دیگر متناقض با نوشته‌های قبلی‌اش می‌نویسد: «فرهنگی را به وجود آوردند که برتری غرب، تمدنش و انسانش است و به دنیا و حتی به خود ما باوراندند که در اروپا استعداد عقلی قوی‌تر است، در شرقی نیست، در شرقی استعداد احساس و عرفان قوی است نه عقلی و تکنیکی» (ج۳۱، ویژگی‌های قرون جدید، تهران، چاپخش، ۱۳۸۰، ص ۳۸۴) و باز متناقض با سخنان قبلی‌اش، تفکیک روحیهٔ شرقی صوفیانه از روحیهٔ غربی واقع‌گرا را نه‌تنها رد می‌کند بلکه حتی استعماری می‌داند (ج۱۱، تاریخ تمدن۱، تهران، قلم، ۱۳۷۸، ص۲۵ و ج۴، بازگشت، تهران، الهام، ۱۳۷۹، صص۲۰-۱۹). شریعتی از یک‌سو غرب و تمام فرهنگ و تمدن آن را نفی می‌کند و می‌نویسد: «امروز با برنامه‌های چندساله همهٔ سعی و هدف جهان سوم رسیدن به قافلهٔ تمدن غرب است، درحالی‌که آن‌ها خود، هم‌اکنون پوچی و بیهودگی نظام زندگی جدید خود را دریافته‌اند» (ج۱۲، تاریخ تمدن۲، تهران، قلم، ۱۳۷۸، ص۸۳). و اینکه: «غرب روبه‌زوال و انحطاط است.» (ج۱۷، اسلام‌شناسی۲، تهران، قلم، ۱۳۸۲، صص۶۷-۶۳) و حتی تاریخ این نابودی را نیز پیش‌بینی می‌کند: «می‌دانم سال ۲۰۰۰ سالی خواهد بود که مصرف‌پرستی از بین خواهد رفت» (ج۲۰، چه باید کرد؟، تهران، قلم، ۱۳۸۱، ص ۵۱۱). و باز در تناقض آن نوشته‌ها در کتاب دیگرش «مخروط جامعه‌شناسی فرهنگی» تقلید آگاهانه و از روی شناخت از غرب را جایز می‌داند و آن را برای ترقی لازم می‌شمارد (۱۳۸۰: ۱۲۶-۱۲۵).
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
22.2K views15:29
باز کردن / نظر دهید