2021-10-29 22:03:58
آیا ممکن است نظری در مورد این شعر مولانا رومی که من عاشق آن هستم بدهید:
بیرون ، شب یخبندان صحراست،
در درون ، این شب دیگر گرم و روشن است.
بگذار منظره پوشیده از خار باشد .
ما در اینجا باغی نرم داریم ....
اوشو: خبرهایی که می شنویم پر از رنج و حرمان برای آینده است،
ولی خبر واقعی در درون این است که ابدا خبری نیست ،
این شعر مولانا رومی زیباست ، همچون همیشه ، او فقط با کلام زیبا سخن گفته است ،
او یکی از مهم ترین شاعرانی است که عارف نیز هست ، این یک ترکیب کمیاب است: در دنیا میلیون ها شاعر وجود دارند و تنها اندکی عارف هستند ، ولی کسی که هم شاعر باشد و هم عارف بسیار نادر است .
رومی گلی بسیار نادر است ، او همانقدر شاعر بزرگی است که عارف بزرگی است ،
بنابراین شعر او فقط شعر نیست ، فقط ردیفی از کلام زیبا نیست ، کلام او حاوی معانی عظیمی است که حقیقت غایی را نشان می دهد ، شعر او یک سرگرمی نیست ، یک اشراق است ، او می گوید : بیرون ، شب یخبندان صحراست، در درون ، این شب دیگر گرم و روشن است ، بیرون فضای واقعی برای بودن شما نیست ، در بیرون شما یک غریبه هستید ، در درون شما در وطن هستید ، در بیرون ، شب سرد صحرایی است ،
درون گرم و روشن و دنج است ، ولی بسیار اندک اند خوشبخت هایی که از بیرون به درون بروند ، مردم کاملأ از یاد برده اند که در درونشان خانه ای دارند ، آنان به دنبال آن می گردند ولی در مکانی اشتباه دنبال آن می گردند ، آنان تمام زندگی در جستجوی آن خانه ی گرم و روشن هستند ، ولی همیشه در بیرون ، برای لحظه ای متوقف نمی شوند تا به درون نظر کنند.
https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
110 viewsedited 19:03