2021-11-30 19:53:55
توجّه ما به درست بودن
و ترس و پرهیز ما از خطاکردن
چیزی نیست به جز ترس از عدم امنیت.
درست به ما امنیت میدهد
و نادرست در ما احساس عدم امنیت
به وجود میآورد.
ولی زندگی
یعنی عدم امنیت.
در هیچ کجای زندگی
امنیت وجود ندارد.
شاید حساب بانکی خوبی داشته باشی،
ولی بانک هر روز میتواند
ورشکسته شود.
شاید امنیتِ داشتن یک همسر را داشته باشی،
ولی هرلحظه ممکن است
که او از دنیا برود.
زندگی ناامن است.
امنیت فقط یک توهّم است که
در اطراف خود درست میکنیم،
یک توهّم دنج.
و به سببِ همین توهّم دنج است
که ما هوشمندی خود را میکُشیم.
انسانی که بخواهد ساده زندگی کند،
باید در ناامنی زندگی کند.
او باید این واقعیت را بپذیرد
که هیچ چیز قطعی و مطمئن نیست
و ما در سفری به ناشناختهها هستیم
و هیچ کس یقین ندارد که به کجا میرویم
و هیچ کس قطعاً نمیداند
که ما از کجا آمدهایم.
در حقیقت، به جز انسانهای احمق
هیچ کس توهّمِ قطعیت را ندارد.
هرچه هوشمندتر باشی،
قطعیتِ تو کمتر است.
هرچه بیشتر هوشمند باشی،
بیشتر تردید میکنی،
زیرا زندگی بسیار وسیع است.
زندگی چیزی عظیم،
گسترده و غیرقابل اندازهگیری است
چگونه میتوانی مطمئن باشی؟!
زندگی در ناامنی،
زندگی در عدم قطعیت
یعنی؛ ساده زیستن.
و منظور من از سالک شدن همین است:
یک زندگی ناامن،
بدون آرمان،
بدون شخصیت.
یک زندگی که در گذشته ریشه ندارد
و انگیزهٔ آن آینده نیست:
یک زندگیِ کاملاً در اینک و اینجاست.
اوشو
https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
74 viewsedited 16:53