Get Mystery Box with random crypto!

اسرار تانترا

لوگوی کانال تلگرام atashfeshaneeeshragh — اسرار تانترا ا
لوگوی کانال تلگرام atashfeshaneeeshragh — اسرار تانترا
آدرس کانال: @atashfeshaneeeshragh
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 620
توضیحات از کانال

بشنو اين نى چون حكايت مى كند

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 5

2021-11-18 00:34:40
آهنگ‌ معروف "صبح به خیر ایتالیا"

خواننده:
توتو کوتونیو toto cutugno


بذارید آواز بخونم
با گیتاری در دستم
بذارید آواز بخونم
من یک ایتالیایی ام

صبح به خیر ایتالیای اسپاگتی نیمه پخته(نوعی اسپاگتی ایتالیایی که کمی خام است)
ای ایتالیای پارتیزان به جای رییس جمهور
با رادیویی همیشه در دست راست
و یک قناری بالای پنجره

صبح به خیر ایتالیا با هنرمندانت
و پرچم های آمریکایی بر روی پوسترهایت
با آهنگ های عشق و مهربانی
با انبوهی زن های خوشگل، اما تعداد کمی هم خواهرای روحانی

روز به خیر ایتالیا
روز به خیر مریم مقدس
با اون چشمای همیشه غمگینت
صبح به خیر خدا
یادت نره که من هم اینجام

بذارید بخونم و بخونم
با گیتاری در دستم
بذارید بخونم و بخونم
یه آهنگ رو نم نم
بذارید بخونم و بخونم
چون افتخار می کنم
به اینکه ایتالیایی ام
یه ایتالیایی اصلِ اصل

صبح به خیر ایتالیای شجاع
با خمیر اصلاح ریشِ نعنایی
با لباس راه راه آبی
با یک‌ موویولا(دستگاه ویرایش فیلم) در تلویزیون

صبح به خیر ایتالیا با اون قهوه ی تلخت
با جوراب های نو در کشوی اولی
با پرچمهای رنگ شده ات
و فیات ۶۰۰ غراضه ات

روز به خیر ایتالیا...

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
157 viewsedited  21:34
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 22:08:51 مولانا در مثنوی دفتر سوم حکایت مرگ بلال، همان برده ی سیاهپوستی که به محمد ایمان آورد را نقل کرده است.
همسرش وقتی که رنگ رخ زرد او را می بیند، بر سر می کوبد و می گوید: چه مصیبتی!
بلال می گوید نه: بگو چه سعادتی!

جُفت او دیدش بگفتا وا حَرَب
پس بلالش گفت نه نه، وا طَرَب!

من تا الآن در مصیبت بودم. تو چه می دانی که مرگ برای من چقدر شیرین است!

تاکنون اندر حرب بودم ز زیست
تو چه دانی مرگ چون عیشست و چیست؟

بلال این حرف ها می زد و گل از گلش می شکفت.

این همی گفت و رُخش در عین گفت
نرگس و گلبرگ و لاله می شکفت

همسرش می گوید: عزیزم وقت وداع است. بلال می گوید نه، نه، وقت وصال است.

گفت جُفتش الفراق ای خوش خصال
گفت نه، نه، الوصال است الوصال!

همسرش می گوید امشب تو را به غریبی می برند.
بلال جواب می دهد: نه، من در این جهان غریب بودم. امشب به وطنم باز می گردم.

گفت جفت امشب غریبی می روی
از تبار و خویش غایب می شوی

گفت نه، نه، بلکه امشب جان‌ من
می رسد خود از غریبی در وطن!

و این حکایت تمام کسانیست که مزه ای از ابدیت را چشیده اند. آنهایی که جرقه ای از ناشناخته ها را در جانشان رویت کرده اند . آنها هنگام مرگ، مانند عاشقی هستند که می خواهد به آغوش معشوق باز گردد و شور و اشتیاق تند رسیدن دارند. به قول سهراب:

مثل زنبیل پُر از میوه تبِ تُند رسیدن دارم

مولانا می گوید: مرگ کجاست؟ اگر مرد است و شهامت دارد، نزد من بیاید! مرگ از من فراری است.چون می داند که چه معامله ای در کار است: او به من جانی می بخشد و رهایم می کند. من به او یک دلق چرکین هزار پینه(جسم) را می دهم.

مرگ اگر مرد است آید پیش من
تا کِشم خوش در کنارش تنگ، تنگ

من از او جانی بَرَم بی رنگ و بو
او ز من دلقی ستاند، رنگ، رنگ



https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
138 viewsedited  19:08
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 17:39:18 Gigi Finizio - Un Angelo

آهنگ ایتالیایی "یک فرشته"
خواننده: جی جی فینیتسیو

اگه هیچوقت شرط نمی بستم، همه چیز همین جا تموم میشد؟
اگه هیچوقت شرط نمی بستم، بهم می گفتی که برم به جهنم؟
عین یه بازی، می بینم که یه رویا از خونم میره
و من زهر تلخی که ازت مونده رو می نوشم
اینجا نگه داشتنت برای من کمه
و گریه کردن هم منو رقت انگیز می کنه
رفتن برای تو فقط چند لحظه هست اما من حتی بوی عطرت که می مونه رو حس می کنم
این دیوونگی من عین یه جادو می مونه
چون باعث میشه که به نظر من یه فرشته بیای
حتی تو لحظه ای که خداحافظی می کنی و میری
و من می بینم که روح از تنم جدا میشه
تا حالا به این فکر کردی عشق من؟
حتی موقعی که میگی خداحافظ هم دوستت دارم
برای یک لحظه دیگه هم اینجا بمون
چون یک لحظه می تونه تبدیل به یک ساعت و حتی بیشتر بشه و فقط تو می تونی این کارو کنی
یه آسمون بی ابر تنها چیزیه که بهم میدی
و این چیزیه که من هیچوقت بهت ندادم
باید اعتراف کنم که من یه قهرمان واقعی نیستم اما آزاد شدن از عشق تو فکر خوبی نیست
من هیچوقت به ادامه دادن بدون اینکه با هم باشیم فکر نکردم
اما شاید خودم هم توی دیوونگی لعنتیم این تصمیمو گرفته باشم
چون باعث میشه که به نظر من یه فرشته بیای
حتی تو لحظه ای که خداحافظی می کنی و میری
و من می بینم که روح از تنم جدا میشه
تا حالا به این فکر کردی عشق من؟
حتی موقعی که میگی" برو پی کارت"، هم دوستت دارم
برای یک لحظه دیگه هم اینجا بمون
چون یک لحظه می تونه تبدیل به یک ساعت و حتی بیشتر بشه و فقط تو می تونی این کارو کنی
یه آسمون بی ابر تنها چیزیه که بهم میدی
و این چیزیه که من هیچوقت بهت ندادم


https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
136 viewsedited  14:39
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 15:43:05
یهودا که مردی متمول بود، مسیح را به خانه اش دعوت کرد.مریم مجدلیه از در وارد شد و صورتش را بر روی پاهای مسیح گذاشت و گریست.
سپس با موهایش پاهای او را خشک کرد. یهودا اندیشید: اگر این مرد واقعا مسیح است، چرا اجازه داد که این زن بدکاره این کار را بکند؟
مسیح ضمیرش را خواند و گفت: ای یهودا وقتی من به خانه ات آمدم تو به رسم مهمان نوازی برای من آب نیاوردی که دست و پایم را بشویم. این زن پاهای مرا با اشک هایش شست.. تو برای من حوله ای نیاوردی که دست و پایم را خشک کنم. این زن با موهایش پاهای مرا خشک کرد.
ای یهودا! تو مانند یک کور به چنین صحنه ی با شکوهی نگریستی. براستی که روح و روان تو به طور کامل کور است.

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
133 viewsedited  12:43
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 15:42:40
اگر با چشم هایی خالی از قضاوت به چشم های کسی خیره شوی، او را عاشق می کنی. قلب و روحش را به تسخیر در میاوری. چون روحت ناگهان با روح او ملاقات میکند.
بلال همان برده ی سیاهی که محمد او را آزاد کرده بود به تسخیر همین نگاه در آمده بود.
محمد بدون هیچ قضاوتی در چشم های او نگریسته بود. نگاه انسانی که به اشراق رسیده، عاری از قضاوت است. نگاه محمد، تمامی زنجیرهای اسارتی که در طی قرون و اعصار در خاطره ی تاریخی بلال وجود داشت را کنار زده و مستقیم به روحش خیره شده بود. این نگاه به طور کامل عاری از قضاوت بود. این همان نگاهی بود که محمد با آن به عایشه، علی، ابوبکر و دیگران می نگریست.
و روح بلال این را درک می کرد.
لویی ماسینیون، شرق شناس فرانسوی نوشته است: بلال بعد از مرگ محمد، حال و روز غمگینی داشت. او دیگر اذان نمی گفت. فقط یک بار که فاطمه دختر محمد از او خواست که به بالای کعبه برود و اذان بگوید، بلال خواسته ی او را اجابت کرد.
اما وقتی که به این جمله رسید:
گواهی می دهم که محمد فرستاده ی خداست...
اشکها امانش ندادند. پس اذان را نیمه تمام رها کرد و از آنجا پایین آمد.

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
125 views12:42
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 15:42:26
حس زیبایی شناسانه ی کسی که به روشن ضمیری رسیده با دیگران متفاوت است. شمس تبریزی تعریف می کند که یک عارف با جمعی از جایی می گذشت. جنازه ای باد کرده و بو گرفته آنجا بود که دهانش باز مانده بود. همگان دماغشان را گرفتند و با حالتی مشمئز کننده از کنارش گذشتند. آن عارف اما دماغش را نگرفت و عادی و آرام از کنارش گذشت. علت را پرسیدند، گفت: آن دندان هایش سپید و زیبا بود!
بلال هم از نظر دیگران صدای زشت و گوش خراشی داشت. او به خاطر فاصله ای که بین دندان هایش بود، بعضی از حروف را هم به درستی تلفظ نمی کرد. اما محمد او را موذن قرار داده بود.
صدای بلال در گوش محمد، طنین رعنایی داشت.

برای کسی که به روشن ضمیری رسیده، پدیده ها به صورتی زیبایی شناسانه تعبیر و تفسیر می شوند. به قول مولانا:

گفت لیلی را خلیفه،کان تویی؟
کز تو مجنون شد پریشان و غوی

از دگر خوبان تو افزون نیستی
گفت خامش! چون تو مجنون نیستی

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
130 views12:42
باز کردن / نظر دهید
2021-11-16 12:40:36
بدون آزادی

تو در مقابل دشواری های اجتماعی

و تضادهای زندگی

مانند یک برده خواهی بود

فقط آزادی و وارستگی به تو کمک خواهد کرد


جیدو کریشنامورتی


https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
42 viewsedited  09:40
باز کردن / نظر دهید
2021-11-16 02:09:22 Dio come ti amo
Gigliola Cinquetti


آهنگ ایتالیایی" خدا جون چقد عاشقتم!"
خواننده: جیلیولا چینکوتی


ترجمه ی متن آهنگ

ابرا رو تو آسمون ببین
میرن به سمت دریا
مثل دستمال سفید آسمونن
که دست تکون‌ میدن برای ما

خدا جون چقد می خوام تو رو
چقد دادی به من شادی و شور
می بوسم لبای خوشگل تو رو
که میدن رایحه ی نسیم و نور

ما دو تا عاشق و شیدای همیم
هیچکی تو دنیا‌ مثل ما نیست
خدا جون چقد میخوام‌ تو رو
اشکم از دیده به سمت تو جاریست

توی این زندگی جز تو
من کی رو داشتم؟


کی میتونه جلوی رود رو بگیره
که نره به سمت دریا؟
یا که اون پرنده رو بگه:
که بشین، نرو به سمت ابرا؟

کی می تونه جلوی خون منو بگیره
بگه بش جاری نشه برای تو؟
یا بگه به قلبم نتپه
به عشق تو، هوای تو!...

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
60 viewsedited  23:09
باز کردن / نظر دهید
2021-11-15 23:18:25
عشق

خودخواهی تو را آب می کند

درست مثل آفتاب صبحگاهی

که برف ها را آب می کند


حکمت تانترا

https://t.me/AtashfeshaneEeshragh
77 viewsedited  20:18
باز کردن / نظر دهید