2021-10-06 22:55:46
#پارت_۲۶۸
یه لحظه چشمام رو باز کردم که چشمام قفل چشمای نگار شد صورتش رو خم کرده بود سمت صورتم و با شیطنت داشت به لبخند گوشه ی لبم نگاه میکرد.
_چی شده؟جنی شدی؟لبخند میزنی و زیر لب با خودت حرف میزنی؟
با اخمنگاهش میکنم و میگم:
_آه برو عقب نگار هر چی حس خوب بود رو پروندی.
_آی کلک داری به محمد مهدی فکر میکنی نه؟
_ایش!!!به توچه؟
با جدیت نگاهم میکنه و میگه:
_بیخود بهش فکر نکن داریوش بهم پیام داده مهرانه اومد دنبالش و باهام رفتن.
دلم هری میریزه پایین…لب و لوچه ام آویرون میشه و با صدای کم جون و ضعیفی مینالم:
_واقعاً؟ کجا رفتن؟
بهت زده نگاهم میکنه و میگه:
_تو واقعاً از دست رفتی الین...چرا همچین میکنی؟داشتم سر به سرت میذاشتم
_داریوش چرا گذاشت بر...
یکهو متوجه حرفش میشم و نفسم رو با آسودگی خیال بیرون میدم…پس دروغ گفته بود مهدی باهاش نرفته بود…دوباره لبخندی روی لبم نشست و نیشم تا ته چاکیده شد.
_با خودت اینجوری نکن الین…یعنی تو واقعاً عاشقش شدی؟
با خشم میگم:
_خفه شو نگار تو اومدی اینجا حالم رو خوب کنی یا حالم رو بگیری؟
لبخندی میزنه و میگه:
_هر دوش عزیزم…اونم دوست داره؟
با تعجب نگاهش میکنم…نمیدونم…یعنی فکر نکنم…چیزی نگفتم که ادامه داد
_نمیدونی نه؟…ولی گمونم که داره…داریوش میگه بست نشسته توی حیاط و از جاش جم نمیخوره.
ذوق مرگ میشم که نگار با دیدن قیافه ام میزنه زیر خنده
_ای کثافت از راه به درش کردی آره؟چیکارش کردی؟نکنه جوارح بدنت رو جلوش ریختی بیرون و براش دلبری کردی؟
_گمشو نگار...آی!!!
با نگرانی نگاهم کرد و گفت:
_چی شد؟بازم درد داری؟
_لامصب درد سرم خیلی ناجوره...هر چی خواستم تحمل کنم نشد.
_پس صبر کن برم پرستار رو صدا کنم.
سریع دوید و از اتاق زد بیرون…
***
نگاهی به نگار انداختم که خیره شده بود به در اتاق…امروز روز ملاقات بود قرار بود همگی با هم بیان ملاقاتم…با خوشحالی منتظر بودم بالاخره میتونستم مهدی رو ببینم…دیشب اون و داریوش تا صبح توی حیاط نشستن و بیدار موندن در عوضش من و نگار تا صبح مثل خرس گرفتیم خوابیدیم.
نگار _پس چرا نمیان؟دلم برای داریوش تنگ شد.
زیر لب ایشی زمزمه کردم که در اتاق باز شد و اولین نفر زهره خانوم وارد شد…با دیدنش لبخندی زدم…نفر بعدی حاجی بود… بازم لبخند زدم…بعد از اون آقا حبیب و فاطمه خانوم وارد شدن ولی وقتی چشمم به مهرانه افتاد لبخند روی لبم ماسید…دختره ی پررو چطور جرات کرده بیاد اینجا؟..
354 viewsAzi, edited 19:55